تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835126661
روحانيت و مسئوليت پذيري سياسي در انديشه امام خميني(ره)
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: روحانيت و مسئوليت پذيري سياسي در انديشه امام خميني(ره)
خبرگزاري فارس: پذيرش مسئوليت هاي اجتماعي و سياسي از طرف علماي آگاه و مبارز اسلام با رنج و سختي هاي طاقت فرسا و تا مرز زندان و تبعيد و شهادت توسط دشمنان مستقيم و مخالفت و تخريب توسط دوستان ناآگاه و ترور شخصيت و بهره برداري هاي سياسي منافقان زيرك همراه مي باشد.
ديدگاه هاي امام خميني درباره ضرورت مسئوليت پذيري روحانيت متعهد و انقلابي و خطر روي كارآمدن روحانيون عافيت طلب و علم فروشان بي عمل وقتي فرهنگ پويا و جامع و همه سونگر اسلامي وظايف و مسئوليت هاي مسلمين را در امور عبادي محدود نمي كند و عمل به تعاليم اجتماعي و سياسي اسلام را در كنار ساير جنبه ها و جلوه هاي قوانين اين دين زندگي ساز ضروري مي داند طبيعي است كه اين «اصل» به صورت مسئوليت هاي بزرگ و حياتي پيش از همه و بيش از ديگران بردوش عالمان و فقيهان اسلامي سنگيني مي كند و هم آنان هستند كه بايد در پذيرش وظايف و تعهدات اجتماعي و سياسي و حضور در عرصه هاي گوناگون حيات جمعي براي برنامه ريزي و تدبير و راهبرد جامعه احساس مسئوليت كنند. اين واقعيت از دو زاويه قابل تامل مي باشد. زاويه اول آموزه ها و دستورالعمل هاي اسلامي است كه با صراحت تمام عالمان ديني را به حضور در صحنه هاي اجتماعي و سياسي فرمان مي دهند و به هيچ وجه نمي پذيرند كه علماي اسلام وظيفه مندي و فعاليت خود را در امور عبادي و در بيان احكام و انجام نماز و طاعات محدود نمايند و مسلمين را در شرايط سخت حاكم بر سرزمين هاي اسلامي رها كنند و درحالي كه چنگال هاي خونين قدرت هاي سيطره جوي جهاني همچنان گلوي مظلومان جهان اسلام را مي فشرد و حلقه هاي اسارت ملل مسلمان تنگ تر مي شود اينان مهر سكوت بر لب زنند و در گوشه عزلت بخزند و نه مبارزه اي با استبداد داخلي سرچشمه يافته از حاكمان وابسته و نه تحركي عليه استعمار خارجي در ابعاد مختلف داشته باشند.
زاويه دوم پذيرش اين واقعيت انكارناپذير است كه ظلم ستيزي و مسئوليت هاي اجتماعي و سياسي مسلمين با هدايت و رهبري فقيهان و عالمان ديني تحقق مي يابد و هم آنان هستند كه مرزبانان دين و شارحان تعاليم اسلام و تبيين كنندگان قوانين اجتماعي و سياسي قرآن و راهگشاي جهاد و مبارزه و پذيراي وظايف و تعهداتي مي باشند كه نظام سياسي و حكومتي اسلام را از جنبه فكري و نظري به جنبه عيني و عملي مي رساند.
مجموعه آنچه در متن فرهنگ و معارف اسلامي درباره عالمان ديني ثبت گرديده است به اصل مزبور نظر مي گسترد و از آن جمله است اين سخن پيامبر اكرم (ص) كه چون بدعت ها ـ در ابعاد اعتقادي و فكري و اجتماعي و سياسي ـ در امت من پديد آيد بر عالم ديني است كه علم خود را ـ در مبارزه با آنها و بينش آفريني براي مردم ـ آشكار نمايد. (1)
همچنين اين كلام رسول خدا (ص) كه علما و فقها امانت داران پيامبرند (2) به مجموعه كامل وظايف و مسئوليت هاي فكري و اجتماعي و سياسي در سطح كلان تصريح دارد كه بردوش عالمان بصير و آگاه به زمان سنگيني مي كند.
و نيز اين سخن حضرت امام حسين (ع) كه مقابله با پادشاهان ستمگري كه حرام خدا را حلال كرده و دين حق را فروافكنده و سنت پيامبر (ص) را نقض نموده و بر مردم به ستم حكمراني مي كنند از وظايف علماي ديني مي باشد (3) به وضوح به اصل مسئوليت پذيري اجتماعي و سياسي فقيهان و عالمان اسلامي در همه اعصار و زمان ها تصريح دارد.
به طور طبيعي پذيرش مسئوليت هاي اجتماعي و سياسي از طرف علماي آگاه و مبارز اسلام ـ در هر دو مقطع پيش از مبارزه با ستمگران و پس از پيروزي بر آنها با تشكيل حكومت جديد ـ با رنج و سختي هاي طاقت فرسا و تا مرز زندان و تبعيد و شهادت توسط دشمنان مستقيم و مخالفت و تخريب توسط دوستان ناآگاه و ترور شخصيت و بهره برداري هاي سياسي منافقان زيرك همراه مي باشد و به اين ترتيب «مسئوليت پذيري در طوفان سهمگين حوادث و هجوم سيل هاي بي امان تحقير و تخريب» كار بسيار بزرگي است كه از هر كس برنمي آيد كه در اين راه بايد از قرباني شدن آبرو و حيثيت باك و هراس نداشت و نه تنها از جان و مال مايه گذاشت و شهادت را با آغوش باز پذيرفت بلكه از هيچ دروغ و تهمت و فحش و ناسزا و تخريب و لگدمال شدن همه اندوخته هاي «آبرويي» در سال هاي مديد ترس و خوف نداشت.
حضرت امام خميني در رهنمودهاي ژرف و راهگشاي خود براي امروز و هر روز جامعه اسلامي ابتدا به اصل ضروري مسئوليت پذيري علماي دين ـ كه با پشتوانه اي بزرگ از تعاليم و آموزه هاي ديني همراه مي باشد ـ اينگونه تصريح مي نمايد:
«روحانيت كشور ايران فقط به خطابه و وعظ و ذكر مسائل روزمره اكتفا ننموده است و با دخالت در مهم ترين «مسائل سياسي كشور خود و جهان» توانسته است «قدرت مديريت روحانيت اسلام» را به نمايش بگذارد و اتمام حجتي براي همه قائلين به سكوت و سازشكاران بي تعهد و علم فروشان بي عمل باشد.» (4)
اين رهنمود نمونه اي است از رهنمودهاي بي شماري كه مسئوليت پذيري اجتماعي و سياسي علماي اسلام را به صورت يك «اصل» مطرح و تثبيت مي نمايد و در عباراتي كوتاه دو گروه از عالمان ديني را از هم جدا مي سازد. گروه حاضران در عرصه هاي سخت سياست و مديريت با پذيرش مسئوليت هاي طاقت فرسا و گروهي كه خود را كنار مي كشند و از تعهدهاي اجتماعي و سياسي مي گريزند و در همان حال علم فروشي مي كنند و با آن كه فاقد عمل هستند و هيچ پشتوانه قابل قبولي از مجاهدات و مبارزات سخت و رنجزا در مسير تقابل با رژيم ستمشاهي و قدرت هاي استعماري ندارند و همواره در عافيت و سلامت زيسته اند بر كار صالحان مبارز و انقلابي خرده مي گيرند و رويكرد تنگ و سطحي به اسلام و خلاصه كردن اين دين جامع و رهايي بخش به احكام عبادي را به صورت نسخه شفابخش تجويز مي نمايند!
حضرت امام خميني سپس به جلوه ديگر مسئوليت پذيري عالمان فكور و مبارز كه سختي ها و رنج و مرارت هاي نهفته در آن مي باشد اينگونه اشاره مي كنند:
«در هيچ كشور و انقلابي جز انقلاب بعثت و رسالت و زندگي ائمه هدي ـ عليهم السلام ـ و انقلاب اسلامي ايران سراغ نداريم كه رهبران انقلاب آنقدر آماج حملات و كينه ها گردند. و اين به خاطر صداقت و امانتداري است كه در وجود علماي متعهد به اسلام متبلور است. مسئوليت پذيري در كشوري كه با محاصره ها و مشكلات اقتصادي و سياسي و نظامي مواجه است كار مشكلي است. البته روحانيون متعهد كشور ما بايد خودشان را براي فداكاري هاي بيشتر آماده كنند و در موقع لزوم و ضرورت از آبرو و اعتبار خود براي حفظ آبروي اسلام و خدمت به محرومان و پابرهنگان استفاده كنند.» (5)
حضرت امام خميني در اين سخنان فضاي مسموم و زهرآگين آميخته با حركت ها و فعاليت هاي افراد و گروه هاي مختلف از دوست و دشمن عليه اصل مسئوليت پذيري سياسي علماي انقلابي و مبارز را مي نمايانند و به اين واقعيت اشاره مي كنند كه اولا حملات و كينه هاي شديد عناصر و جريان ها و احزاب عليه شخصيت هايي كه در كادر رهبري انقلاب و اداره كشور قرار دارند فقط با دوران حيات سياسي پيامبر اكرم (ص) و حضرت علي (ع) و ائمه هدي (ع) قابل تطبيق است كه با تهاجم هاي شديد معاندان همراه بود و آنان نمي خواستند چهره هاي منور و شخصيت هاي جامع و مطهر و تاثيرگذاري همچون نبي اكرم (ص) و امام علي (ع) و ساير امامان معصوم (ع) بر مصدر امور قرار گيرند و زمامداري و مديريت كلان سياسي سرزمين هاي اسلامي را ساماندهي كنند. در دوره خلافت و رهبري پيامبر اكرم (ص) جريان نفاق با عملكردهاي عبدالله بن ابي و ساير عناصر و نيز تشكيل مسجد ضرار براي توطئه عليه پيامبر (ص) و حتي نقشه قتل آن حضرت نمونه ها و مصداق هايي از كينه ها و عداوت ها و حملات و تخريب هايي بود كه عليه رسول خدا (ص) مديريت مي شد. در دوره حكومت علي (ع) مثلثي متشكل از سه جبهه معاند و كينه توز «قاسطين مارقين ناكثين» شديدترين حملات عليه شخصيت والاي اميرمومنان (ع) با نشر دروغ و تهمت و به كارگيري مكر و نيرنگ و فتنه را سازماندهي كردند و اصحاب و ياران صديق امام (ع) نيز در مسير حملات و فتنه ها و جنگ و درگيري هاي اين سه جبهه قرار گرفتند.
در انقلاب اسلامي كه تداوم انقلاب و نهضت مقدس پيامبر اكرم (ص) مي باشد و در صدد استقرار احكام و قوانين الهي در ابعاد گوناگون برآمده است همين تحركات و فضاسازي ها و عنادورزي ها در قالب ها و شيوه هاي جديد و مبتني بر آخرين يافته هاي دنياي استعمار در ايجاد فتنه هاي داخلي توسط ستون پنجم خود به ظهور و بروز درآمد و شخصيت هايي كه تحت رهبري هاي پيامبرگونه امام خميني بار اصلي همه مشقت ها و مرارت هاي نهضت را بر دوش مي كشيدند و مي كشند در معرض شديدترين حملات و شايعات و تهمت ها و هتك حرمت ها قرار گرفته و مي گيرند.
اين از مشخصه هاي «اسلام ناب محمدي (ص)» است كه ياران و سربازان فداكارش را از ميان علماي سخت كوش و شجاع و بي هراس برمي گزيند و اين از ويژگي هاي فقيهان و عالمان آزادانديش و دلسوخته اسلام است كه در هيچ شرايطي حاضر نيستند از راه خدا و آرمان هاي الهي و ايثار و فداكاري تا مرز اهداي سر و جان و ريختن آبروي خود كناره گيري كنند.
اين عالمان دردآشنا و زجر كشيده مي توانستند همچون برخي ديگر از روحانيون سازشكار و عافيت طلب به گوشه اي بخزند و با نام ! و القاب ! و افتخارات ! لحظات زندگي خويش را طي نمايند لكن عشق به خدا و خدمت به خلق خدا و هدف مقدس استقرار نظام سياسي و حكومتي اسلام آرام و قرار را از آنان ربود و چنان آتش تعهد و مسئوليتي بر خرمن وجودشان افكند كه رنج و آزار دروغ و تهمت ها و فريب و فتنه انگيزي هاي دشمنان آگاه ! و دوستان نادان ! را پذيرفتند تا «جامعيت اسلام» در قالب «حكومت» و در سطح كلان و گسترده جايگزين رژيم ستمشاهي و آمريكايي پهلوي گردد و امروز توده هاي مردم در فضاي «آزادي» تنفس كنند و مفهوم و مصداق راستين و واقعي «استقلال» را دريابند. همچنين پذيرفتند در مسلخ و قربانگاهي قرار گيرند كه پس از پيروزي انقلاب توسط افراد و گروه هاي وابسته به غرب و آمريكا ايجاد شد و حتي در معرض تهاجم كساني واقع شوند كه در شكل و شمايل موجهين و مقدسين فعاليت كردند و مي كنند و مشتاقانه و به قصد قربت آبروي مومنين و صالحين و شخصيت هاي فكور و خدوم را به نفع دشمنان خارجي و عوامل و وابستگان داخلي آنان هتك نموده و مي نمايند و آب ها را براي صيد ماهي هاي مراد آنها تيره مي سازند! و اين گونه بود كه اين دلسوختگان و دردآشنايان هر چه داشتند و دارند براي خدا و دين خدا و اعتلاي جامعه و كشور اسلامي و استقرار قوانين اسلام قرباني كردند و مي كنند.
در سخنان شهيد مظلوم آيت الله بهشتي تامل كنيم كه چگونه پذيرش رنج و سختي هاي ناشي از فضاسازي هاي آميخته به دروغ و تهمت و نيرنگ عليه خود و يارانش را در مسئوليت پذيري هاي اجتماعي و سياسي به منظور پاسداشت اسلام و انقلاب و نظام بر زندگي راحت و آسوده تهي از آسيب و زيان هاي شخصيتي و آبرويي ترجيح مي دهد:
«اگر روحاني مي خواست جنت مكان زندگي كند بهتر نبود كه بعد از پيروزي انقلاب بگويد: «خيلي خوب افتخار پيروزي انقلاب را كه همه براي ما هم سهمي قائل هستند و به ما هم از اين افتخارات سهم بالايي مي دهند پس برويم كنار كه همچنان جنت مكان و خوش نام بمانيم خيال مي كنيد كه روحانيون اين كار سرشان نمي شد !» (6)
و نيز در سخنان آيت الله هاشمي رفسنجاني كه همچون شهيد بهشتي و در جبهه واحد عليه اسلام التقاطي اسلام شاهنشاهي و اسلام غربي و آمريكايي مبارزه مي كرد و هم اينك تداوم دهنده راه آن شهيد والامقام است و در معرض تهاجم اين سه اسلام ! تامل روا داريم و ضايعات مسئوليت پذيري سياسي در طوفان حوادث و ترجيح شرائط سخت بر شرايط آسان و عافيت جويانه را به نظاره بنشينيم:
«ما جايز نمي دانيم كه ميدان را براي حريف خالي بگذاريم و مثل بعضي از همراهان سابق قيافه بي طرف بگيريم و به اصطلاح جنت مكان و بي آزار و زاهد جلوه كنيم. به خاطر حفاظت از خط اسلامي انقلاب در صحنه مي مانيم و از مشكلات مخالفت ها و تهمت ها نمي هراسيم.» (7)
حضرت امام خميني در رهنمودهايي كه از نظر گذشت ضمن تاكيد فراوان بر مسئوليت پذيري سياسي روحانيت و نيز ضرورت آماده بودن علماي متعهد و مدير و كارآمد نظام براي فداكاري بيشتر و استفاده از آبرو و اعتبار خود براي حفظ آبروي اسلام و خدمت به جامعه به كارنامه موفق و درخشان مديريت سياسي شخصيت هاي روحاني اينگونه اشاره مي كنند:
«من امروز بر اين عقيده ام كه مقتدرترين افراد در مصاف با آن همه توطئه ها و خصومت ها و جنگ افروزي هايي كه در جهان عليه انقلاب اسلامي است معلوم نبود موفقيت بيشتري از افراد موجود به دست مي آوردند.» (8)
حضرت امام خميني سپس مجموعه روحانيت را مخاطب قرار مي دهد و از علماي متعهد و دردآشنا و فعال در مسير صيانت از اسلام و انقلاب و نظام مي خواهد كه هرگونه اختلاف و تنازع و تفرقه را رها سازند و وحدت و اقتدار خود را كه عامل اساسي و اوليه پيروزي نهضت و مديريت توانمند سياسي روحانيت مي باشد پاسداري و محافظت نمايند. همچنين حضرت امام خميني هشدار مي دهند كه اگر تشتت و اختلاف در حوزه ها و بين علماي اسلام ريشه كن نشود حاصل تلخ آن روي كار آمدن روحانيت غيرمتعهد و مخالف با انقلاب خواهد بود. امام خميني خطاب به علماي اسلام به صورت پرسش و استفهام درباره روي كار آمدن روحانيون عافيت طلب در اثر تنازع بين روحانيون دلسوز و متعهد و انقلابي چنين مي فرمايد:
«آنها كه در طوفان پانزده سال مبارزه قبل از انقلاب و ده سال حوادث كمرشكن بعد از انقلاب نه غصه مبارزه و نه غم جنگ و اداره كشور را خورده اند و نه از شهادت عزيزان متاثر شده اند و با خيالي راحت و آسوده به درس و مباحثه سرگرم بوده اند مي توانند در آينده پشتوانه انقلاب اسلامي باشند !» (9)
اگرچه در متن اين نوشتار و با توجه به ديدگاه هاي حضرت امام خميني نتايج به دست آمده مشخص است لكن لازم است اين نتايج را براي تامل مجدد به طريق ذيل مرور كنيم:
مسئوليت پذيري سياسي توسط علماي انديشمند مدير كاردان و متعهد و انقلابي يك ضرورت حياتي و متناسب با ماهيت انقلاب و نظام اسلامي و اهداف و آرمان هاي متعالي آن مي باشد.
روحانيت انقلابي قدرت مديريت خود را نمايانده است و با پرداختن به امور و مسائل سياسي داخلي و خارجي و كسب توفيق در متجلي كردن نظام سياسي و حكومتي اسلام حجت را براي روحانيون قائل به سكوت و سازشكاران بي تعهد و علم فروشان بي عمل تمام كرده است.
مسئوليت پذيري سياسي روحانيت انقلابي با حملات فضاسازي هاي مسموم تخريب ها و هتك حرمت ها همراه بوده و هست كه دشمنان خارجي و عوامل و ايادي داخلي آنان «بيدار» هستند و دوستان و مدعيان ديانت در «خواب» به سر مي برند!
علماي متعهد و شخصيت هاي موثر نظام بايد آبروي خويش را در مسلخ تهاجم هاي سنگين عليه شخصيت فكري و معنوي و اجتماعي و سياسي خويش به نفع اسلام و انقلاب و نظام قرباني كنند چنان كه تاكنون كرده اند و از هيچ چيز و هيچ كس نهراسند چنان كه تاكنون نهراسيده اند.
تجربه مديريت سياسي شخصيت هاي روحاني در طول دوران سخت و نفس گير پس از پيروزي انقلاب و در گردنه هاي صعب العبور و فراز و نشيب هاي حوادث و توطئه هاي سنگين و مهيب موفق بوده است.
پرهيز از اختلاف و تنازع در ميان مراكز حوزوي و مديريتي و هر عرصه و صحنه از فعاليت و نقش آفريني علماي متعهد يك ضرورت حياتي و يك نياز بنيادي مي باشد و موجب تداوم نقش كارآمد انديشمندان اسلامي و علماي مدير و سائس مي گردد.
تفرقه و تشتت خطرات و آفات بزرگي مي آفريند كه تلخ ترين و وحشتناك ترين آنها روي كار آمدن روحانيت غيرمتعهد و عافيت طلبان و سازشكاران است هم آنان كه حاصل و ثمره سال هاي سخت و طولاني و رنجزاي مبارزات امام خميني و روحانيت انقلابي را به تاراج مي دهند و اسلام آمريكايي و حكومت اسلامي آمريكايي را جايگزين اسلام ناب محمدي (ص) و حكومت مبتني بر تعاليم و قوانين جامع آن مي كنند.
پا ورقي
1 ـ اصول كافي ج 1 ص 54
2 ـ همان مدرك ص 42
3 ـ الحياه ج 2 ص 485
4 ـ صحيفه امام موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ج 20 ص 336
5 ـ همان مدرك ج 21 ص 97
6 ـ ولايت رهبري روحانيت ص 320 نقل از جفاي دوستان اكبر مظفري نشر شاكر ص 28
7 ـ عبور از بحران كارنامه و خاطرات سال 1360 آيت الله هاشمي رفسنجاني ص 15 نقل از جفاي دوستان ص 28
8 ـ پيام امام به روحانيت 1367 12 3 صحيفه امام ج 21 ص 283
9 ـ همان مدرك ص 287
.......................................................................................................
منبع: روزنامه جمهوري اسلامي
انتهاي پيام/
دوشنبه 27 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 517]
-
گوناگون
پربازدیدترینها