تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):گويا مؤمنان همان فقيهان (فرزانگان دين فهم) و اهل انديشيدن وپند گرفتن هستند. شنيد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812879512




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شرط ايران براي مذاکره با عربستان سعودی


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: مديرکل خليج فارس و خاورميانه وزارت امور خارجه با رد ادعاي برخي رسانه ها مبني بر تلاش "علي اکبر صالحي" وزير خارجه ايران براي مذاکره با مقامات رياض تاکيد کرد که شرط ايران براي مذاکره با عربستان اين است که اين کشور ابتدا بايد خاک بحرين را ترک کند.

"اميرحسين عبداللهيان" مديرکل خليج فارس و خاورميانه وزارت امور خارجه روزهاي پرمشغله اي را سپري مي کند؛ تحولات خاورميانه موجب شده که دفتر کار او به کانون رفت و آمدهاي ديپلماتيک تبديل شود.

زنگ تلفن ها لحظه اي قطع نمي شود؛ گويي آن سوي خط، آخرين خبرها و تحولات مربوط به منطقه را با عبداللهيان چِک مي کند.

در حالي که تهران دماي 35 درجه را در اين روزها تجربه مي کند خبرنگار سياسي ايرنا به سراغ اين ديپلمات کهنه کار رفت تا تحولات داغ خاورميانه و حوزه خليج فارس را با او به بحث و گفت و گو بنشيند.

مديرکل خليج فارس و خاورميانه وزارت امور خارجه در ابتداي اين مصاحبه؛ احتمال اينکه سخنگوي وزارت خارجه شود را رد کرد اما در پاسخ به اين سوال که "معاونت وزارت خارجه چطور؟..."؛ لبخندي دييپلماتيک زد و گفت "از شايعات بگذريم" . با اين وصف وارد گفت و گو شديم.

** باراک اوباما بار ديگر ايران را متهم به دخالت در حرکت هاي انقلابي منطقه کرده است، آيا رييس جمهور آمريکا با اينگونه ادعاها فرصت تغيير مواضعش در برابر تهران را از دست نمي دهد؟

- براي آمريکايي ها بيش از 32 سال فرصت بود؛ آنها هميشه مي توانند سياست هاي مبتني بر آزمون و خطا را اصلاح کنند، اما اشکال اساسي که وجود دارد اين است که در آمريکا، فرد، حکومت نمي کند بلکه يک سيستم است که حکومت مي کند و اگر وارد حلقه هاي پنهان اين سيستم شويم، شاهرگ و يا شاهراه اصلي آن به لابي صهيونيست ها در آمريکا مي خورد.

اين صهيونيست ها هستند که گردانندگان انتخابات، سياست خارجي و اقتصاد هستند؛ حقيقتا اگر به دور از شعار و واقع بينانه به تحولات آمريکا در دو سه دهه گذشته بنگريم ردپاي عوامل صهيونيستي را مي بينيم.

فردي مثل اوباما در شروع رياست جمهوري اش به دنبال تغيير است اما در عمل بعد از گذشت چند ماه به همان فرمول گذشته باز مي گردد و اين به دليل قدرت لابي صهيونيستي است.
اگر به عملکرد اوباما در دو سال گذشته بنگريم، خروجي عملکرد اوباما تفاوتي با خروجي عملکرد "بوش" نداشت.

** اوباما از لابي صهيونيستي فاصله بگيرد

تا زماني که دولتمردان آمريکايي منافع ملي خود را از منافع صهيونيست ها جدا نکنند اين معضل در آمريکا وجود دارد؛ ممکن است تا زماني معضلات خود را نشان ندهد ولي به جايي مي رسد که تعارض منافع آمريکا و منافع رژيم صهيونيستي مشکلاتي را براي آمريکايي ها ايجاد مي کند که بسياري از مسائلشان را در سياست داخلي و خارجي تحت الشعاع قرار مي دهد و آنان ديگر نمي توانند به درستي تصميم بگيرند.

در بين آمريکايي ها افرادي هستند که صاحب عقل و خرد و انديشه مي باشند که اگر سياستمداران آمريکا به ديدگاه هاي آنان توجه کنند راه برون رفت از چالش هاي تاريخي در خاورميانه و مسائل جديدي که در حوزه خاورميانه و حوزه جهاني اتفاق افتاده برايشان فراهم مي شود.

اوباما هنوز هم مي تواند از لابي صهيونيستي فاصله گيرد و به يک فرصت براي جامعه آمريکا و نجات مردم اين کشور تبديل شود.

** بازنده بزرگ تحولات منطقه چه کساني هستند؟

- بازنده اصلي تحولات منطقه صهيونيست ها هستند البته اين بدين معنا نيست که آمريکايي ها بازنده نيستند اگر نگوييم آمريکايي ها بيشتر از رژيم صهيونيستي باختند اما به اندازه رژيم صهيونيستي در تحولات منطقه بازنده هستند.

اشکال اساسي دولتمردان آمريکا اين بود که در خاورميانه "حکام" را بيش از ظرفيتشان مي ديدند و از طرف ديگر "مردم" خاورميانه را اصلا نمي ديدند؛ بيش از حد ديدن حکام و ناديده گرفتن و کوچک شمردن مردم معضل اصلي آمريکايي ها بود که باعث شده با اين خيزش و انقلاب ها در منطقه خاورميانه مواجه شوند که ديگر راه برگشتي نداشته باشند.

در اين چارچوب آمريکايي ها فکر مي کنند باخته اند و با تمام وجود اين باخت را احساس مي کنند از اين رو آمريکايي ها سعي مي کنند از بيرون به شکلي آن را کنترل کنند لذا مي بينيم آمريکايي که بيش از سه دهه از حسني مبارک ، ماجراي کمپ ديويد و غيره حمايت مي کند و خلق کننده حوادث ناگواري در منطقه است به مرحله اي مي رسد که با پديده انقلاب در مصر مواجه شده و ناچار مي شود کمتر از 20 روز با آن موافقت کند.

بلافاصله مي بينيم در کوتاه ترين زمان هيلاري کلينتون به مصر سفر مي کند و سفر خود را از ميدان التحرير آغاز مي کند و با کمال گستاخي مي گويد که ما با مردم هستيم.

اين حرف را آمريکايي هايي مي زنند که چندين دهه مردم را نديدند و امروز مي گويند که اشتباه کردند و اين مساله خطاي راهبردي آنان بوده است ولي با کمال گستاخي تلاش دارند با برخي اداها بگويند ما با شماييم (مردم) تا انقلاب آنان را مصادره کنند.

آن چه در منطقه در حال رخ دادن است به ضرر آمريکايي ها و رژيم صهيونيستي است، آمريکايي ها از صفر تا صد توان خود را گذاشتند که تا آن جايي که مي توانند ولو به حداقل ها اکتفا کنند و نگذارند شرايط غير قابل کنترل شود.

در جايي مثل مصر مي پذيرند حسني مبارک برود، در تونس مي پذيرند بن علي نباشد، در ليبي با نيروي نظامي ناتو پاي کار مي آيند و در بحرين چشمانشان را روي کشتار مردم و نقض حقوق بشر مي بندند.

اوباما راجع به همه چيز مرثيه سرايي مي کند اما وقتي به مساله بحرين مي رسد به عنوان کسي که مي خواهد بگويد بي طرفانه صحبت مي کند به هيچ وجه نمي گويد بحرين به وسيله يک کشور خارجي اشغال شده است؛ به هيچ وجه نمي گويد چرا عربستان وارد اين کشور شده است؛ به دليل اين که از تمام ابزارهااز صفر تا صد مي خواهند اين مساله را مديريت کنند تا اين حرکت را به نفع خود مصادره کنند.

عوامل رژيم صهيونيستي از تمام شخصيت ها و توان خود در تمام عرصه ها استفاده مي کنند تا بر آمريکا تاثيرگذاري داشته باشند تا حرکت انقلابي مردم در خاورميانه که متاثر از بيداري اسلامي است را مصادره کنند.

** آيا آمريکا مي تواند تحولات منطقه را مديريت کند

- طرح خاورميانه بزرگ آمريکايي ها به دليل اين که عوامل جامعه شناختي را در خاورميانه ناديده گرفت موفق نبود، آمريکايي ها علا رغم شکستي که در منطقه خوردند تلاش کردند اين طرح را اجرايي کنند، آن ها تصورمي کردند بعد از 11 سپتامبر به سرعت مي توانند اين طرح را با آموزش مادران، جوانان و کارهاي رسانه اي انجام دهند ولي اين اقدامات براي آنان موفقيت آميز نبود و آنان دريافتند که دموکراسي ليبرالي و غربي در خاوريمانه جواب نمي دهد، زيرا ما شاهديم در بخش هايي از خاورميانه سيستم عشيره اي در بخش هايي سيستم خانواده وجود دارد.

در خاورميانه شاه بيت وضعيت جامعه شناختي به اسلام باز مي گردد، يعني جريان داشتن اسلام در منطقه خاورميانه از واقعيت هايي است که آمريکا ها در طرحشان جايي براي آن نديده بودند.
آنان تاثيرگذاري انقلاب اسلامي را در خاورميانه نديدند ولي امروز شاهدند که اين تاثير به صورت بيداري اسلامي در منطقه به وقوع پيوسته است.

تاثير انقلاب اسلامي در افکار و انديشه هاي نسل جوان مساله اي بود که آمريکايي ها آن را ناديده گرفته بودند و به دليل ناديده گرفتن عوامل جامعه شناختي در خاورميانه،آمريکايي ها نتوانستند کار خود را پيش ببرند، لذا پذيرفتند که هزينه زيادي براي پيشبرد طرحشان بپردازند همچنين براي رسيدن به آن بازه زماني زيادي را طي کنند.

آنان تلاش کردند عواملي که مانع پيشرفت طرحشان است را شناسايي کنند و راهکارهايي را براي آن ارائه دهند،مي خواهند بگويند اتفاقي که هم اکنون در خاورميانه اتفاق مي افتد ادامه طرح خاورميانه بزرگ است ولي بايد بدانيم که اگر اتفاقات منطقه ادامه اين طرح بود بيش از همه آمريکايي ها از آن ناراحت نمي شدند و بيش از همه آمريکايي ها، رژيم صهيونيستي و متحدان آنان در اين مورد سرگيجه گرفته اند.

اين مساله غير منطقي است که بگوييم اين تحولات از سوي جرياني مديريت مي شود که خودش بيشتر از همه متلاطم و به هم ريخته است.

اگر قرار باشد آمريکايي ها اين جريان را هدايت کنند اين حرکت بايد کند و سطحي مي بود، از طرح خاورميانه بزرگ آمريکا نبايد "انقلاب و خيزش" در مي آمد از آن بايد حرکت هاي "نرم" نه براي تغيير رژيم ها بلکه براي نزديک کردن نخبگان و نسل جوان به ديدگاه هاي ليبراليستي و دموکراسي غربي بيرون مي آمد.

** آيا انقلابهاي منطقه "فست فودي" و "فيس بوکي" هستند؟

- برخي از اين انقلاب ها با دو واژه ياد مي کنند برخي مي گويند اين انقلاب ها انقلاب هاي فست فودي است و برخي ديگر آن را فيس بوکي مي دانند، آنان که مي گويند اين انقلاب ها فست فودي است مي گويند انقلاب مانند ساندويچي که در يک خانه و يک فروشگاه تهيه مي شود مدت زمان اندکي طول مي کشد همانند انقلاب مصر و تونس که زمان کمي به پيروزي رسيد ولي انقلاب اسلامي ايران از سال 42 آغاز شده بود و مراحل بلوغ خود را طي کرده بود.

برخي ديگر انقلاب هاي منطقه را انقلاب هاي فيس بوکي مي دانند که چهار جوان با فيس بوک همديگر را پيدا مي کنند، به خيابان ها مي ريزند. اين انقلاب ها بدين گونه نيست زيرا اين اتفاقات به صورت دومينو است؛ هر حرکت اثر مستمر بر حرکت هاي ديگر دارد يعني در مصر حسني مبارک مي رود و اين مساله بر ديگر کشورها تاثير ديگري دارد.

اتفاقات هر کشور بر کشوري ديگر تاثير دارد به صورتي که شاهديم که اگر در يک کشور افراد 20 درصد موفق شوند مطالبات کشور ديگر 40 درصد افزايش مي يابد زيرا آنان در آغاز راه هستند.
عقبه اين انقلاب ها فست فودي نيست بلکه انديشه و بيداري اسلامي و مقابله با اهداف رژيم صهيونيستي است.

اگر به محصول اين انقلاب ها نگاه کنيم اين احزاب اسلامي هستند که از دل آن بيرون آمده اند زيرا بستر خاورميانه اسلامي است.

اين انقلاب ها فيس بوکي نيز نيست زيرا اگر قرار بود اين اتفاقات رخ دهد بسيار قبل تر از اين رخ مي داد.

آنچه امروز در منطقه شاهد هستيم اين است که انقلاباتي واقعي از ديد توده مردم در منطقه جريان دارد، طرح خاورميانه بزرگ ايالات متحده آمريکا، دچار شوک و ناباوري شده است و تلاش مي کنند اين انقلاب را مديريت و مصادره کنند و به نام خود آن را فتح کنند.

اخبار نشان مي دهد که برنده اصلي اين ميدان مردم هستند و توده هاي مردمي و جريانات اسلامي در بستر کشورهاي اسلامي به پيروزي رسيده اند.

** با توجه به اينکه يکي از بازندگان بزرگ تحولات منطقه رژيم صهيونيستي است اين امکان وجود دارد که دست به اقدامي غير مترقبه بزند؟

- اگر رژيم صهيونيستي مي توانست با حرکتي اين معادلات را بر هم زند به طور حتم با يک تحرک نظامي معادلات را به نفع خود تغيير مي داد ولي قادر به انجام اين کار نيست و در شرايطي نيست که در اين بازي بتواند به گونه اي وارد شود که معادلات را به سمت خود تغيير دهد اگر اين رژيم مي توانست در اين ميدان بزرگ نقش آفريني کند نبايد در مقابل مردم شکست مي خورد ولي شاهديم که در جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه شکست مي خورد.

البته رژيم صهيونيستي در عرصه سياسي امنيتي و رسانه از تمام ظرفيت خود استفاده مي کند تا معادلات را به نفع خود تغيير دهد.

** اما برنده بزرگ يعني ايران در کنار مردم منطقه...

- آنچه براي جمهوري اسلامي ايران مهم است امنيت منطقه مي باشد، پيشرفت منطقه مهم است، آزادي به معناي واقعي خود در منطقه نهادينه مي شود. در جريان سفرهايي که دکتر صالحي وزير امور خارجه کشورمان در منطقه داشتند از سياست هاي متعارض غربي ها و آمريکايي ها و برخوردهاي دو گانه آنان خبر دادند.

عمده نقش آفريني هاي آمريکايي ها در تعارض با مطالبات مردم است ممکن است نوعي حمايت صريح و ضمني از مردم منطقه باشد ولي به لحاظ ميداني اتفاقاتي که مي افتد و وقايعي که رخ مي دهد اين را نشان نمي دهد که آمريکايي ها به دنبال منافع توده هاي مردم در خاورميانه هستند.

**عملکرد عربستان را چه طور ارزيابي مي کنيد؟ آيا آنگونه که برخي رسانه ها ادعا کردند آقاي صالحي در رايزني هاي منطقه اي خود بدنبال ديدار با مقامات رياض بود؟

- تا زماني که نيروهاي عربستان خاک بحرين را ترک نکنند و به رفتار خود با بحرين خاتمه ندهند نمي توانيم توجيهي داشته باشيم که در رياض با مقامات عربستان گفت وگو کنيم.

ايران از توسعه روابط با عربستان استقبال مي کند ولي اين بدين معنا نيست که در هر شرايطي با ناديده گرفتن همه واقعيت هايي که در منطقه رخ مي دهد صحبت کنيم؛ اين بدين معنا نيز نخواهد بود که ما راه ديالوگ و گفت وگو را با سعودي ها مي بنديم، راه هاي مختلفي وجود خواهد داشت که بتوانيم ديدگاه هايمان را تبادل کنيم و به دوستانمان در عربستان بگوييم که راهبرد آنان در بحرين غلط است و وجهه عربستان را زير سوال مي برد.

امروز در بحرين شاهديم که مولفه هاي بين المللي و حاکميتي يک کشور زير سوال رفته و هيچ کس در آن احساس امنيت نمي کند.

** برخي انتخاب "نبيل العربي" وزير خارجه مصر به عنوان دبيرکل اتحاديه عرب را براي جلوگيري از گسترش روابط قاهره با تهران مي دانند آيا اين ارزيابي صحيح است؟

- اتفاقي که در مصر رخ داده و روز به روز در لايه هاي عميق تر بيشتر مي شود به سمت حاکميت نمايندگاني از متن جامعه و توده هاي مردم پيش مي رود ؛ علارغم تلاش هايي که ديگران مي خواهند انجام دهند، مردم مصر مشترکات زيادي با مردم ايران دارند. آنان پيام ولي امر مسلمين جهان را در نماز جمعه گرفتند و اين پيام تاثير زيادي در حرکت مردم مصر داشت.

از طرف ديگر دبيرکلي اتحاديه عرب هم جايگاه مهمي است.

** با توجه به تحولات اخير در اسپانيا آيا ممکن است همانگونه که اسلام از طريق اسپانيا وارد اروپا شد، تحولات منطقه نيز به اروپا سرايت کند؟

- الگوگيري هايي وجود دارد . به لحاظ جامعه شناختي بايد حرکتي را که در اروپا در طي اين يکي دو روز اخير شروع شده کالبد شکافي کنيم. تعداد مسلمانان اروپايي روز به روز در حال افزايش است، با تمامي عدم تجانس ها در برخي حوزه ها مشترکاتي وجود دارد که اگر همه اين ها را در کنار هم بگذاريم مي توان گفت الگو گيري از خاورميانه عمق خود را نشان خواهد داد.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن