واضح آرشیو وب فارسی:قدس: گزارش قدس از مراسم روز جهاني فلسفه ؛ حقوق بشر محلي بي معناست
*حسين فرزانه
20 نوامبر هر سال (30 آبان) روز جهاني فلسفه نام گرفته است. در اين روز در سراسر جهان مراسم ويژه اي برگزار مي شود. امسال
به مناسبت شصتمين سال تصويب اعلاميه حقوق بشر، مراسم روز جهاني فلسفه به محور «حق و قدرت» اختصاص داشت.
در ايران زمين، مراسم روز جهاني فلسفه چندي پيش به همت انجمن حكمت و فلسفه برگزار شد. آنچه در پي مي آيد، گزارشي از اين مراسم است.
حقوق بشر محلي بي معناست
دكتر مصطفي محقق داماد در مراسم روز جهاني فلسفه، موضوع سخنراني خود را به مناسبت تقارن روز فلسفه با شصتمين سالگرد تصويب اعلاميه حقوق بشر، به موضوع حقوق بشر اختصاص داد و گفت: اعلاميه حقوق بشر براي كنترل قدرت و تنظيم رابطه حق و قدرت، تصويب شد.
دكتر محقق داماد به استدلال كساني كه معتقد بودند اين اعلاميه مشروعيت ندارد اشاره كرد و گفت: زمان تصويب اعلاميه حقوق بشر، از كشورهاي اسلامي چند كشور محدود عضو سازمان ملل بودند از جمله ايران، افغانستان، تركيه، پاكستان، سوريه، عراق، لبنان، مصر، يمن و عربستان. بقيه كشورهاي آفريقايي مستعمره بودند و پس از استقلال از سال 1959 تا 1967، 34 كشور آفريقايي به سازمان ملل پيوستند. بنابراين، طبيعي است دخالتي در تنظيم اعلاميه نداشته باشند.
عضو فرهنگستان علوم تصريح كرد: عده اي معتقدند حتي يك مسلمان هم در اين زمينه دخالت نداشته است و تنها دو نماينده از عربستان و لبنان در اين امر دخالت داشتند كه مسيحي بودند و غربيان به دليل اينكه اسامي آنها عربي بود، تصور مي كردند مسلمان هستند و تنها كسي كه در آن زمان مسلمان بود، نماينده پاكستان «ظفرا... خان» بود.
محقق داماد، خاستگاه غربي داشتن، اهرم فشار عليه كشورهاي ضعيف و مخالفت با موازين اسلام را عمده ترين اشكالهاي
كشورهاي اسلامي بر اعلاميه حقوق بشر عنوان كرد و گفت: در مورد بحث مشروعيت درست است كه كشورهاي اسلامي نبودند، اما بعد به سازمان ملل پيوستند و در توسعه اعلاميه حقوق بشر جهاني دخالت داشتند. وي با بيان اينكه انسان تعريف مشخصي دارد، به شدت از عنوان حقوق بشر محلي انتقاد كرد و آن را بي معنا خواند و گفت: آيا بشر، منطقه اي است؟ اگر ما در فلسفه قائل به انسان كلي هستيم و اين قوانين اگر از بشريت بشر سرچشمه بگيرد، مگر بشر غربي و شرقي فرق مي كند؟
صلح پايدار، ادامه طرح نظري كانت است
دكتر كريم مجتهدي كه با موضوع «حق و قدرت بر حسب متن كانت ؛ صلح پايدار» در مراسم روز جهاني فلسفه سخن مي گفت، تصريح كرد: هر كدام از ما خود را محق مي دانيم، در عين حال همه به طور طبيعي به عنوان انسان فاقد قدرت هستيم و به همين دليل تفكر مي كنيم و شروع تفكر مي تواند از ضعف باشد.
وي با بيان اينكه قراردادي كه در ژنو مطرح مي شود براي تحديد آزادي است، تصريح كرد: 16 سال پيش از اينكه كانت «صلح پايدار» بنويسد، اين عنوان را در كتابي مطرح كرده بود و اين نشان دهنده اين است كه اين فيلسوف سالها در حال برنامه ريزي بوده و يك نظام فكري بسيار پيچيده را در تمام عمر خود طراحي كرده است.
دكتر مجتهدي كتاب «صلح پايدار» كانت را ميوه به بارنشسته سالها تلاش وي خواند و به مسائل اخلاقي در انديشه كانت پرداخت و گفت: در انسان يك حيات اخلاقي دروني است، اما خارج «قدرت» بر من تحميل مي شود.وي تصريح كرد: در نظر كانت نه تنها صلح پايدار وجود ندارد، بلكه يك منازعه بين المللي وجود دارد و صلح تنها براي كساني وجود دارد كه در قبرستان هستند و در اين جهان نيستند.
وي با طرح اين سؤال كه چه كنيم تا از جنگ پيشگيري كنيم، به نظر كانت اشاره كرد و گفت: كانت 6 اصل را در كتاب خود مطرح مي كند، از جمله حذف ارتش و حذف سلاح.
دكتر مجتهدي به تفاوت حقوقدان و فيلسوف در انديشه كانت پرداخت و گفت: حقوقدان بر قوانين واقف است و مي تواند به مردم آموزش كاربردي دهد، اما وظيفه فيلسوف آموزش به دولتمردان و صاحبان قدرت است .
وي بزرگترين حق انسان در جهان را آموزش خواند و در عين حال بزرگترين ظلم به انسان و جامعه را سلب حق يادگيري عنوان كرد.
هيچ منشأ قدرتي فراتر از قانون حافظ حقوق نيست
دكتر عليرضا بهشتي هم كه با موضوع «حق، قدرت و عقلانيت جمعي» در مراسم روز جهاني فلسفه سخن مي گفت، به تشريح سابقه تاريخي بحث قدرت در انديشه سياسي واجتماعي متفكران غربي پرداخت و گفت: آنها اعمال قدرت را ناشي از اعمالي مي دانند كه اعمال ديگران را تحت تأثير قرار مي دهد و يا آنها را تعيين مي كند.
وي تصريح كرد: در مقابل اين ديدگاه واقع گرايانه، ديدگاه ديگري در انديشه غرب مورد توجه قرار گرفت كه نماينده اين ديدگاه «هانا آرنت» است. او قدرت را توانايي افراد يا كنشگران منفرد نمي داند، بلكه گروه ها يا مجموعه ها را به عنوان كنشگران، در روابط قدرت مطرح مي كند.
وي بر تمايز قدرت به معناي انجام كاري و قدرت بر كسي يا چيزي تأكيد كرد و گفت: بين اعمال قدرت و مفهوم اعمال زور، الزاماً رابطه اين هماني وجود ندارد.
دكتر بهشتي پس از اينكه قدرت براي ترغيب ديگران را مختص انسان و به معناي ارتباط دانست به بحث «حق» پرداخت و گفت: اگر كسي حق انجام كاري را دارد، يعني سه چيز خاص را در نظر مي گيريم: اول اينكه ديگران مكلفند مانع انجام آن كار توسط شخص نشوند. دوم، هدف اين تكليف، حراست از علايق و منافع آن شخص است و سوم، فرد نبايد در پافشاري اين تكليف احساس شرم و يا تأويل خودخواهي داشته باشد.
وي حق را متضمن يك نوع تكليف خواند و نتيجه قاعده مند كردن هر دو ظرفيت قدرت را در اين دانست كه قواعد بايد به گونه اي شكل گيرند كه بتواند تمام افراد را كه به اعمال قدرت مي پردازند، قانع كند كه به اين قواعد پايبند باشند.
دكتر بهشتي به تمايز امر عقلاني و امر عقلايي در انديشه سياسي اشاره كرد و اين نكته را نه تنها در انديشه فلاسفه غرب، بلكه در كتاب و سنت و سيره پيامبر و ائمه اطهار(ع) در روابط اجتماعي، جاري و ساري دانست.
وي امر عقلايي را برگرفته از عقل عملي كانت در انديشه سياسي خواند و گفت: بر اين اساس، حقوق بايد متكي به تاييد عمومي باشد كه بتواند كنش ارتباطي را قاعده مند كند.
اين استاد فلسفه سياسي، تكثر جامعه (پوراليزم) را به عنوان واقعيت مورد توجه قرار داد و افزود: عقلانيت جمعي تركيب موزون و همزمان بين چهار ستون اصلي : عقايد، قواعد، پذيرش اجتماعي مردم و انتخاب ابزار بهينه اجتماعي براي اعمال اين قواعد است.
دوشنبه 27 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]