تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن بازگشت كننده به خدا، آمرزش خواه و توبه كننده است و منافق نيرنگباز، زيانبار و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805597467




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهى به سينماى مارتين اسكورسيزيفيلمسازى برخاسته از دوران طلايى دهه هفتاد ميلادي


واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: نگاهى به سينماى مارتين اسكورسيزيفيلمسازى برخاسته از دوران طلايى دهه هفتاد ميلادي
اميررضا نورى پرتو - در حدود چهار دهه گذشته بود كه سينماى‌هاليوود پس از گذر از دوران طلايى و كلاسيك خود وارد عرصه‌هاى جديدى شد و فيلم سازان گوناگونى با سطح تفكر و سليقه‌هاى متفاوت به طبع آزمايى در زير و بم موضوع‌هاى مختلف سينمايى پرداختند و حتى برخى از آنها مستقل از جريان حاكم بر‌هاليوود، به وادى‌هاى مورد علاقه خود وارد شدند و با ايجاد تغيير و نوآورى در مكتب‌هاى شناخته شده و اصول اوليه و تعريف شده سينما گاه آثار درخشان و ماندگارى را خلق كردند كه به عنوان آبروى سينماى چند دهه اخير دنيا در برابر مجموعه اى بى شمار از فيلم‌هاى كلاسيك تاريخ سينما قد علم كردند. مارتين اسكورسيزى يكى از كارگردانان محبوب و بى همتاى سينماى آمريكاست كه خاستگاه فعاليت سينمايى اش به دوران طلايى اواخر دهه شصت ميلادى باز‌مى‌گردد؛ سال‌هاى خاطره انگيزى كه توفان جنبش‌هاى اجتماعى و سياسى مرزهاى تعريف شده بسيارى از هنجارها و رفتارهاى مورد پسند عرف و اجتماع را زير و رو كرد و به پيروى از اين جريان‌ها در عرصه‌هاى گوناگون بويژه در هنرهاى مدرن و كلاسيك جوانانى پيدا شدند كه آثار جديد و چشمگيرى را خلق كردند و خيلى از اهل فن را به تغيير نگرش در ذهنيات و عقايد خود واداشتند. در عرصه سينما مارتين اسكورسيزى يكى از همين جوانان تازه نفس بود كه فيلم‌هاى اوليه‌اش اعتراضى آشكار به جامعه آن سال‌هاى آمريكا به شمار مى‌آمدند. او در ارائه تصويرى سينمايى و جاندار از موضوع‌هاى مورد علاقه‌اش آن قدر دقت و توجه به خرج مى‌دهد كه فيلم‌هايش هيچ گاه تاريخ مصرف دار به نظر نمى‌رسند و هر زمان كه به آنها رجوع كنيم، همان طراوت اوليه خود را خواهند داشت.

مارتين اسكورسيزى در شانزدهم نوامبر (بيست و ششم آبان ماه) 1942 در شهر مورد علاقه‌اش- نيويورك- به دنيا آمد. شهرى كه در بسيارى از آثار او به نوعى به عنوان يك كاراكتر مجازى خودنمايى مى‌كند. پدر و مادرش هر دو در يك كارخانه توليد پوشاك كار مى‌كردند. علاقه پدر مارتين به بردن او به سالن‌هاى سينما و تماشاى فيلم‌هاى گوناگون جرقه اوليه عشق بى حد و مرز مارتين اسكورسيزى خردسال را به دنياى پرفريب و دوست داشتنى سينما رقم زد. تماشاى آثار درخشان سينماى نئورئاليسم ايتاليا تاثير عميقى بر روحيه مارتين اسكورسيزى گذاشت و تصميم او را براى ورود به عرصه حرفه‌اى سينما جدى‌تر كرد.

او در ابتدا مى‌خواست كشيش شود، اما تمايل درونى‌اش نسبت به سينما سبب شد كه راهى مدرسه فيلم دانشگاه نيويورك شود. او در سال 1969 توانست با دريافت مدرك كارگردانى از آكادمى‌محل تحصيلش فارغ التحصيل شود. در زمان تحصيل اسكورسيزى جوان در دانشگاه، جنگ آمريكا با ويتنام به اوج خود نزديك مى‌شد و او كه همانند بسيارى از اقشار تحصيلكرده و روشنفكر جامعه آن زمان آمريكا با اين جنگ فرسايشى مخالف بود، فيلم كوتاهى ساخت با نام ريش تراشى بزرگ (1967) كه اعتراضى استعاره‌اى و تلويحى به جنگ ويتنام به حساب مى‌آمد. كيست كه در مى‌زند (1967) فيلم پايان نامه مارتين اسكورسيزى بود كه در ساخت آن‌هاروى كايتل، هنرپيشه بزرگ‌هاليوود در سال‌هاى بعد و تلما شون ميكر كه بعدها تدوينگرى مشهور شد، او را كمك كردند. در ابتداى دهه شورانگيز هفتاد ميلادى او با فيلمسازان تازه نفسى همچون فرانسيس فورد كاپولا، استيون اسپيلبرگ، برايان دى پالما و جرج لوكاس آشنا شد كه بعدها تمامى‌اعضاى اين گروه كوچك با آثار درخشان خود سينماى‌هاليوود را تكانى اساسى دادند.

پايين شهر (1973) نخستين فيلم بلند اسكورسيزى بود كه منتقدان آن را اثرى ممتاز ارزيابى كردند. او در اين فيلم براى اولين بار از رابرت دنيروى جوان استفاده كرد و پاسخ خوبى هم از مخاطبانش گرفت.‌هاروى كايتل رفيق صميمى‌مارتين اسكورسيزى نيز در كنار دنيرو به ايفاى نقش در اين اثر برجسته و نوستالژيك پرداخت. روح حاكم بر آثار بزرگانى همچون جان كاساويتس، ژان‌لوك‌گدار و ساموئل فولر در نخستين تجربه فيلم سازى اسكورسيزى موج مى‌زد. سال بعد اسكورسيزى فيلم «آليس ديگر در آنجا زندگى نمى‌كند» را ساخت كه با تمركز بر كاراكتر اصلى‌اش كه الن برستاين نقش آن را بازى مى‌كرد، سعى داشت با اهداف جنبش‌هاى طرفدار آزادى زنان نزديك باشد. مطابق پيش بينى‌ها برستاين براى اين فيلم جايزه اسكار بهترين بازيگر نقش اول زن را از اعضاى آكادمى‌دريافت كرد. اما راننده تاكسى (1976) سومين اثر سينمايى اسكورسيزى تمام مرزهاى قراردادى سينماى دهه هفتاد را زيرورو كرد. رابرت دنيرو در نقش تراويس بيكل همگان را به تحسين واداشت و فيلمنامه پل شريدر كه پر از جزييات درخشان بود، بعدها به عنوان يكى از نمونه‌هاى مثال زدنى فيلمنامه‌هاى دهه هفتاد تدريس و بررسى شد. فيلم داستان يك كهنه سرباز جنگ ويتنام را روايت مى‌كرد كه به كار رانندگى مشغول بود و فساد و ناعدالتى‌هاى پيرامونش او را به واكنش وا مى‌داشت. راننده تاكسى تصويرى محكم و حقيقى و در عين حال سينمايى از محله‌هاى گوناگون كلان شهرى همچون نيويورك را به تصوير مى‌كشيد. دريافت نخل طلاى كن در همان سال ارمغان ساخت اثر درخشان راننده تاكسى براى مارتين اسكورسيزى بود. خود فيلم و رابرت دنيرو هم در آن سال كانديداى دريافت جايزه اسكار شدند كه رقابت را براى كسب مجسمه طلايى آكادمى‌به حريفان واگذار كردند. برنارد هرمان كه موسيقى آثار ماندگار استاد هيچكاك را ساخته بود، با خلق موسيقى راننده تاكسى نقطه پايانى درخشانى را براى كارنامه پربارش در زمينه ساخت موسيقى متن فيلم رقم زد. نيويورك نيويورك (1977) اثر بعدى اسكورسيزي، فيلمى‌موزيكال با بازى رابرت دنيرو بود كه نگاهى نوستالژيك به نيويورك دهه چهل ميلادى داشت و مهم ترين ويژگى اش اين بود كه اسكورسيزى براى نخستين بار فيلمى‌را در يكى از استوديوهاى فيلم سازى مى‌ساخت. اسكورسيزى پس از ساخت اين فيلم كه سر و صداى چندانى به پا نكرد، دست به ساخت مستندى به نام آخرين والس (1978) زد كه سندى زنده و ماندگار از ضبط آخرين اجراى گروه راك باند پيش از جدايى اعضاى آن به شمار مى‌رفت. حركت‌هاى جالب توجه دوربين در اين مستند ماندگار تحت تاثير آشكار آثار درخشان لوكينو ويسكونتى بود. گاو خشمگين كه در ماه‌هاى آخر سال 1979 ساخته شد، پايانى قابل توجه بر كارنامه تحسين برانگيز اسكورسيزى در دهه هفتاد بود كه بار ديگر تحسين خيلى‌ها را به همراه داشت. فيلم كه داستان واقعى بوكسورى به نام جيك لاموتا (با بازى رابرت دنيرو) را روايت مى‌كرد، اين موضوع را به اثبات رساند كه اسكورسيزى شناخت درستى از مناسبات جامعه معاصر آمريكا دارد. مايكل چاپمن با تصويرهاى سياه و سفيدش يكى از بهترين كارهاى خود را ارائه كرد و تلما شون ميكر نيز در مقام تدوينگر با كات‌هاى بى نظيرش به هرچه بيش‌تر جلوه كردن اثر ماندگار و قابل تامل مارتين اسكورسيزى كمك كرد. با اين وجود نقش آفرينى بى همتاى رابرت دنيرو گل سرسبد فيلم گاو خشمگين بود كه براى فرو رفتن هرچه بهتر در جلد كاراكتر جيك لاموتا حاضر شد بيست كيلو به وزن خود اضافه كند. فيلم در چند رشته از جمله بهترين فيلم، بهترين كارگردانى و بهترين فيلم بردارى كانديداى دريافت جايزه اسكار شد و در رشته‌هاى برترين بازيگر نقش اول مرد و بهترين تدوين اين جايزه را از آن خود كرد.

سلطان كمدى (1982) اثر بعدى اسكورسيزى بود كه همكارى جرى لوييس، يكى از ستاره‌هاى ابدى سينماى كمدى را با رابرت دنيرو رقم زد. اسكورسيزى در اين فيلم بار ديگر روياى آمريكايى موفقيت يك شبه را به شكلى غيرمستقيم و ظريف مورد انتقاد قرار داد. با اين وجود فيلم در گيشه شكست تجارى خورد. اسكورسيزى در ديروقت (1984) كه آن را يك راننده تاكسى كميك مى‌نامند، سيمايى نه چندان دوست داشتنى از شهر مورد علاقه‌اش را به تصوير كشيد. رنگ پول (1986) يكى ديگر از آثار برجسته اسكورسيزى به حساب مى‌آيد. در اين شاهكار سينمايي، پل نيومن بزرگ كه ديگر گرد پيرى بر چهره اى نشسته، نقش به ياد ماندنى خود (ادى فلسن) را در فيلم بيلياردباز (رابرت راسن، 1986) ادامه داد كه در كنار تام كروز جوان به يكى از بهترين زوج‌هاى سينمايى دهه هشتاد تبديل شدند. اسكورسيزى در «رنگ پول» در كنار پرداختن به بازى بيليارد و ترسيم رفاقت‌هاى مردانه به دنياى زير زمينى قمار و شرط بندى‌هاى غيرقانونى در آمريكا نيز گوشه چشمى‌داشت. پل نيومن براى اين فيلم تنها جايزه اسكار عمر خود را كسب كرد. او نيز به مانند اسكورسيزى بارها و بارها نامزد دريافت اين جايزه شد، اما هربار مورد بى مهرى آكادمى‌قرار مى‌گرفت. اما ساخته بعدى اين كارگردان بزرگ جنجالى بزرگ و فرامتنى به پا كرد. آخرين وسوسه مسيح (1988) كه پل شريدر فيلمنامه آن را براساس رمان مشهور نيكوس كازانتزاكيس نوشت، پذيراى ويليام دافو در نقش حضرت مسيح (ع) بود. فيلم كه به جدال روح و جسم حضرت مسيح در روزهاى پايانى زندگى اش توجه داشت، در بسيارى از كشورهاى غربى با مشكلاتى در نمايش خود روبرو شد. با اين وجود مارتين اسكورسيزى بار ديگر براى اين فيلم نامزد دريافت جايزه اسكار بهترين كارگردانى شد، اما باز هم مورد بى مهرى اعضاى آكادمى‌قرار گرفت.

«رفقاى خوب» اثرى بى نظير در تاريخ ژانر گانگسترى به حساب مى‌آيد كه اسكورسيزى آن را در سال 1990 ساخت. فيلم با نگاهى تيزبين و ظريف و سينمايى به دنياى تبهكارى مى‌پرداخت و بدون شك نقش آفرينى رابرت‌دنيرو يكى از عمده‌ترين دلايل موفقيت اين فيلم در نزد منتقدان و اهل فن شد. نيكلاس پيگلى كه داستان فيلم پيرامون زندگى او مى‌چرخد، خود فيلمنامه اين اثر درخشان را با نگاهى به كتاب اتوبيوگرافى‌اش به نام قالتاق نوشت. رفقاى خوب در مراسم اسكار رقابت را به اثر تحسين شده كوين كاستنر، با گرگ‌ها مى‌رقصد (1990)، واگذار كرد. اقتباس از فيلم كلاسيك جان لى تامپسن با نام تنگه وحشت (1962) دستمايه كار بعدى اسكورسيزى بود كه آن را در سال 1991 با بازى رابرت دنيرو و نيك نولتى مقابل دوربين برد. كار كم عيب و نقص اسكورسيزى در اين فيلم دست كمى‌از اثر درخشان جان لى تامپسن نداشت. از نكته‌هاى جالب توجه تنگه وحشت اسكورسيزى حضور گريگورى پك و رابرت ميچم، دو بازيگر اصلى نسخه سال 1962، در نقش‌هايى كوتاه بود كه اداى دين استاد به آن فيلم دوست داشتنى به حساب مى‌آمد. سال بال، يكى از بهترين طراحان عنوان بندى در تاريخ سينما، ساخت تيتراژ اين فيلم را بر عهده گرفت و المر برنستاين، آهنگساز مشهور و پركار چند دهه اخير‌هاليوود، سعى كرد در اين فيلم از موسيقى برنارد هرمان كه براى نسخه اصلى ساخته شده، تاسى بگيرد. عصر معصوميت (1993) اولين تجربه تاريخى اسكورسيزى بود كه بر مبناى رمانى به همين نام نوشته اديت وارتن ساخته شد و با استقبال نسبى منتقدان روبرو شد. كازينو (1995) روايت درخشان ديگرى از اسكورسيزى در مورد دنياى زير زمينى بزهكاران بود كه خيلى‌ها در مراسم اسكار روى موفقيت آن حساب باز مى‌كردند. براى اين فيلم اسكورسيزى يك بار ديگر تا مرز تصاحب مجسمه طلايى اسكار پيش رفت، اما موفق به دريافت آن نشد. علاقه اسكورسيزى به آيين بودايى منجر به ساخت فيلمى‌به نام كوندون (1997) شد كه در مورد زندگى دالايى لاما بود. با اين وجود فيلم چندان مورد استقبال قرار نگرفت. پل شريدر در سال 1999 بار ديگر فيلمنامه اى را براى اسكورسيزى نوشت. «احياى مردگان» كه در حال و هواى شب‌هاى نيويورك معاصر مى‌گذشت، نتوانست انتظارها را آنچنان كه بايد برآورده كند.

اسكورسيزى در فيلم دار و دسته‌هاى نيويوركى (2002) سعى كرد كه در كنار روايت يك ماجراى جذاب و پر كشمكش تاريخ پيدايش شهر نيويورك را مرور كند. فيلم كه اثر كاملى نبود و ضعف‌هايى در فيلمنامه اش داشت، از منظر تصويرى هيچ جايى براى انتقاد باقى نمى‌گذاشت. بازى بى نظير دانيل دى لوييس در كنار اولين نقش آفرينى به معناى واقعى موفق لئوناردو دى كاپريو خيلى‌ها را مجذوب فيلم كرد. هوانورد (2004) كه به داستان زندگى واقعى و پر فراز و نشيب‌هاوارد هيوز و ارتباط عاطفى او با كاترين هپبرن و اوا گاردنر مى‌پرداخت، دومين تجربه همكارى درخشان دى كاپريو با استاد به حساب مى‌آمد و خيلى‌ها را مجاب كرد كه لئوناردو دى كاپريو در سايه هدايت‌هاى استاد به مرز پختگى رسيده است. جدا افتاده (2006) آخرين اثر به نمايش در آمده از مارتين اسكورسيزى بود كه در نهايت توانست اسكار بهترين فيلم و بهترين كارگردانى را نصيب اين فيلم ساز بزرگ سينماى‌هاليوود در چهار دهه گذشته كند. فيلم كه تريلرى نفس گير و معمايى بود، با آثار درخشان استاد اندكى فاصله داشت، اما باز هم در مقايسه با ديگر فيلم‌هاى سال يك سر و گردن بالاتر بود. دى كاپريو در اين فيلم يكى ديگر از نقش آفرينى‌هاى درخشان خود را در همكارى با اسكورسيزى رقم زد و نامزد دريافت جايزه اسكار شد. ضمن آن كه جك نيكلسون نيز در جدا افتاده همانند هميشه با استادى هرچه تمام توانست يكى از بهترين نقش‌هاى مكمل سينما را در هزاره جديد رقم بزند. همان طور كه ديدن اشك‌هاى دى كاپريو در هنگام بالا رفتن اسكورسيزى از سن مراسم اسكار براى هميشه در حافظه ماندگار سينما خواهد ماند، هيچ يك از علاقه‌مندان به سينما نيز نمى‌تواند نقش بزرگ و موثر استاد مارتين اسكورسيزى را بر روند حركت تازه سينماى جهان در دهه‌هاى اخير منكر شود و يا فراموش كند.
 يکشنبه 26 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: حيات نو]
[مشاهده در: www.hayateno.ws]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 201]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن