تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در خانه‏اى از خانه‏هاى خدا برقرار نشد، مگر اين...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816571425




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آيا ما در برابر آنچه انجام مى دهيم آزاديم رمز مرزهاى اختيار


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: آيا ما در برابر آنچه انجام مى دهيم آزاديم رمز مرزهاى اختيار
[اى جى آير‎/ ترجمه:رضا مثمر‎/ بخش دوم ]
دغدغه سازگار كردن جبر با آزادى اراده فيلسوفان را بدان سوى برده است كه آزادى را آگاهى داشتن به ضرورت تعريف كنند. با اين وصف، نه تنها هنگامى كه كردار انسان به جهت علّى از پيش تعيين شده باشد وى مى تواند آزادانه عمل كند بلكه اصلاً كنش او بايد منوط به علتى باشد تا بتواند آزادانه عمل كند. متأسفانه اين تعريف با آنچه واژه «آزادى» در زبان روزمره مى رساند فرق دارد. اگر مختار باشيم هر معنايى را كه دوست داريم به واژه «آزادى» نسبت دهيم به راحتى مى توانيم اين مفهوم را با جبر سازگار كنيم اما با اين كار هيچ نمى توانيم گرهى از كار فروبسته مان باز كنيم. درست مانند آن است كه بخواهيم با به كار بردن واژه «اسب» به جاى واژه «گنجشك» اثبات كنيم اسب ها بال دارند. فرض كنيد مجبورمان كنند كارى «خلاف اراده و خواست خود» انجام دهيم. در اين حالت آزادى را در معناى متعارفش به كار برده ايم و نمى توانيم بگوييم آزاديم هر جور كه مى خواهيم رفتار كنيم. در اين اوضاع واقعاً چه چيزى تغيير مى كند اگر آگاهى داشته باشم كه در قيد و بند هستم هيچ. با آگاهى به آزاد نبودنم آزاد نمى شوم. شايد بشود ثابت كرد كه آگاهى به اين كه كردارم علتى دارد با آزادانه عمل كردنم سازگار است اما از اين برنمى آيد كه آزادى عبارت است از آگاهى به آزاد نبودن. افزون بر اين به نظر نمى رسد دليل تمايل مردم به تعريف آزادى به «آگاهى به ضرورت» اين عقيده باشد كه با آگاهى به ضرورت مى توان بر ضرورت چيره شد. به نظر من اين توجيه مغالطه اى بيش نيست. درست مثل اين است كه بگوييم اى كاش مى شد آينده را ديد، چون مى شد از مصائبى كه مترصد ما هستند آگاهى يافت و از آنها گريخت. نكته در اين است كه اگر بشود از فجايع آينده گريخت ديگر نه معنايى دارد بگوييم آن رويدادها در آينده پيش خواهد آمد و نه معنا دارد بگوييم مى توان آنها را پيش بينى كرد. به همين ترتيب اگر بتوانم بر ضرورت چيره شوم و از عملكرد قانونى ضرورى بگريزم ديگر آن قانون را نمى توان ضرورى خواند و اين گونه اگر قانونى ضرورى نباشد تعريف آزادى به «آگاهى به ضرورت» هم هيچ توجيه و معنايى نخواهد داشت.
بپذيريم كه وقتى از سازگار كردن آزادى با جبر حرف مى زنيم از آزادى همانى را مراد كنيم كه در زبان روزمره. حال تنها كارى كه بايد انجام داد روشن تر كردن اين كاربرد است. براى اين مقصود بهترين راه نشاندن آزادى در برابر مفهوم نقيض آن است. گفتيم كه آزادى نقيض عليت است و كسى كه آزادانه عمل مى كند هرگز تحت تأثير عليت نيست. ديديم كه اين تعريف از آزادى هيچ كارى از پيش نبرد و تنها مشكل بر مشكل افزود. به نظر مى رسد اين تعريف از آزادى تعريفى كاملاً غلط است. به نظر من آزادى با «قيد و بند» است كه در تعارض است نه عليت. اگر چه هر كنشى كه از قيد و بندى تبعيت مى كند معلول هم هست، عكس آن درست نيست. خواهيم ديد كه از اين كه كنشم معلول چيزى باشد ضرورتاً برنمى آيد كه مجبور بوده ام آن را انجام دهم و آزاد نيستم.
مى گويم مجبور هستم و نمى توانم آزادانه عمل كنم. به راستى در چگونه شرايطى حق دارم بگويم مجبور هستم ملموس ترين نمونه وضعيتى است كه فرد ديگرى مرا مجبور كرده باشد كارى را انجام دهم كه او مى خواهد. در چنين وضعى اجبار لزوماً به اين معنا نيست كه فردى حق انتخاب را از من سلب كرده باشد و مثلاً مرا هيپنوتيزم كرده باشد، يا كارى كرده باشد كه نتوانم حركت ملموس و فيزيكى اى خلاف اراده او انجام دهم. همين اندازه كفايت مى كند كه مرا متقاعد كرده باشد كه اگر خواسته اش را انجام ندهم وضعى برايم پيش خواهد آورد كه به مراتب بدتر از انجام خواسته او خواهد بود. ممكن است به سادگى از انجام خواسته كسى كه با تفنگش به سرم نشانه رفته است سر باز زنم اما اگر هم اطاعت كنم باز كسى نخواهد گفت من مجبور نبوده ام به خواست او گردن بگذارم. در حقيقت اگر شرايط به گونه اى باشد كه هيچ انسان عاقلى كارى جز آن چه من انجام داده ام انجام ندهد نمى توان گفت من نسبت به آن كار مسئوليت اخلاقى اى داشته ام.
نمونه ديگر وضعيتى است كه در آن هميشه تحت تسلط كس ديگرى هستم. در اين حالت آن قدر تسلط او بر من قوى و قدرتمندانه است كه برخلاف مورد پيش اصلاً نيازى نيست او مرا متقاعد كند كار مورد نظرش را انجام دهم. با اين همه عمل من آزادانه نيست زيرا از نعمت قدرت انتخاب محروم شده ام؛ چنان به اطاعت بى چون و چرا عادت كرده ام كه اصلاً در مورد انجام دادن يا ندادن خواست فردى كه بر من تسلط دارد فكر نمى كنم. شايد هنوز در مورد چيزهايى ديگر بينديشم اما خواست او را بى تأمل و خودكار محقق مى كنم. به اين معنا است كه در اين مورد هم مجبور هستم. ضرورتى ندارد اين قيد و بند صورت سرسپردگى نسبت به ديگرى را داشته باشد. نمى توان گفت كسى كه به بيمارى دزدخويى مبتلا است آزادانه دست به دزدى مى زند چرا كه وى براى دزدى كردن يا نكردن هرگز تصميم گيرى نمى كند و حتى اگر هم تصميم گيرى كند باز اين تصميم ربطى به آنچه در عمل از او سر خواهد زد نخواهد داشت زيرا هر تصميمى هم كه بگيرد فرقى نمى كند و باز در نهايت دزدى خواهد كرد! همين ويژگى است كه او را از ديگر دزدها جدا مى كند.
شايد بپرسيد آيا ميان اين نمونه ها و مواردى كه بنا بر نظر عموم، كنشگر در آنها آزاد است تفاوتى است بى شك يك دزد معمولى براى دزدى كردن تصميم مى گيرد و باز هم ترديدى نيست كه رفتار او از اين تصميم گيرى تأثير مى پذيرد. اگر او به اين تصميم برسد كه نبايد دزدى كند از اين كار دست مى كشد. حال اگر خود تصميم گيرى وى نيز تابع علتى باشد ديگر چگونه مى توان او را آزادتر از دزدخو دانست ! شايد بگوييد او بر خلاف دزدخو مى تواند تصميم بگيرد كه دزدى نكند. درست است، اما اگر پاى علت يا مجموعه علل تعيين كننده انتخاب وى در ميان باشد ديگر چگونه مى توان از قدرت انتخاب سخن گفت شايد باز بگوييد اما هيچ كسى مرا مجبور نكرده است بيدار شوم و در اتاق قدم بزنم. حق با شما است، اما اگر اين كار را بتوان به نحوى على و با نگاه به آنچه در زندگى از سر گذرانده ام يا اوضاع و احوال پيرامونى و خلاصه هر چيزى از اين دست توضيح داد آنگاه چگونه مى توانم بگويم آزاد هستم و كسى مرا مجبور نكرده است هر چند در اين اوضاع احساس من هيچ شباهتى به احساس كسى كه به سرش نشانه رفته اند ندارد، اصل ماجرا فرقى نمى كند و زنجيره عليتى كه مرا به خود بسته است از كار خويش باز نمى ماند.
پاسخ اين است كه نمونه هايى كه براى قيد و بند آوردم با نمونه هاى ديگر فرق دارند. مهم نيست چرا از آزادى محرومم، خواه به خاطر هراس عصبى از اجبار است كه بيدار مى شوم و قدم مى زنم خواه به دليل اين كه كسى مرا مجبور كرده است. در شرايطى خلاف اين وضع، كنش كاملاً آزادانه خواهد بود و اين واقعيت كه كردارم از علتى ناشى شده هيچ ربطى به مسئله نخواهد داشت. روشن است؛ چنان نيست كه به صرف اين كه كردارمان علتى دارد آن را جبرى بشماريم بلكه رفتارمان بايد علتى خاص و مشخص داشته باشد تا بگوييم در انجام آن آزاد نبوده ايم.
شايد بگوييد حتى اگر اين تمايز با كاربرد متعارف كلمه آزادى هم مطابقت نمايد باز تمايزى نامعقول است زيرا بايد ميان اقسام علت هايى كه ممكن است كنشى را تعيين كنند فرق گذاشت. خواهيد پرسيد آيا همه علت ها به يك اندازه معلول شان را ايجاب نمى كنند آيا نامعقول نيست بگوييم اگر رفتار فلان گونه ضرورت يابد آزادانه خواهد بود و اگر بهمان گونه، جبرى
اين سخن كه همه علتها به يك اندازه ضرورت بخش اند چيز تازه اى نيست. در همان گويانه بودن اين حرف همين كافى است كه هميشه مى توان به جاى «علت چيزى بودن» صورت «چيزى ضرورت نبخشيدن» را گذاشت. حال اگر همان گونه كه در ايراد آمده است «به چيزى ضرورت نبخشيدن» هم ارز «مجبور كردن» و «مقيد كردن» باشد ديگر گزاره فوق صادق نخواهد بود. اگر بپذيريم كه علت، شرط لازم يا كافى معلول است، براى آنكه رويدادى علت رويدادى ديگر باشد بايد در نبود علت، معلول هم روى ندهد و برعكس. اين واقعيت را مى توان از برخى قانون هاى علّى اى كه مى گويند هر گاه در شرايطى مشخص رويدادى از فلان نوع رخ دهد آنگاه رويداد ديگرى از بهمان نوع به وقوع خواهد پيوست، به نحوى كه آن رويداد دوم با رخداد اول ارتباط زمانى يا زمانى - مكانى داشته باشد فهميد. خلاصه آن كه ميان دو دسته رويداد همزمانى وجود دارد. با اين همه اجبار تنها به معناى استعارى اش وجود دارد. به فرض كه يك روانكاو جنبه هايى از رفتار مرا با مراجعه به مشكلات دوران كودكى ام توضيح بدهد. بنا بر توضيح او اين تجربه هاى كودكى ام به همراه رويدادهايى خاص به رفتار من ضرورت بخشيده اند. آنچه از اين تبيين برمى آيد اين است كه اگر تجربه هاى دوران كودكى آدميان به رفتارهايى خاص در بزرگسالى بينجامد رفتار من نيز مصداقى خواهد بود از اين قانون كلى. اين چنين رفتار من نيز تبيين مى شود. با اين حال از اين واقعيت كه رفتارم را مى توانم با قانونى طبيعى توضيح دهم برنمى آيد كه من تحت قيد و بند عمل مى كنم.
اگر آنچه گفتم خالى از اشتباه باشد آنگاه اولاً وقتى مى گويم مى توانستم جور ديگرى عمل كنم معنايش اين است كه اگر جور ديگرى انتخاب كرده بودم عملم هم جور ديگرى مى بود. ثانياً كنش من دلبخواه است، برعكس كردار دزدخو. ثالثاً كارى را كه انجام داده ام اختيارى بوده است نه از سر اجبار كسى. وقتى اين سه شرط برآورده گردند مى توانم بگويم آزادانه عمل كرده ام. معنا ندارد بگويم آنچه انجام داده ام از روى بخت و اقبال بوده است و عملم را نمى توان تبيين كرد. تمام سخن جبرباورى اين است كه رفتارهايم بايد تبيين پذير باشند.
"Necessity and Freedom"Ayer . J. A
( 4591,Macmillan) Essays Philosophical in
 يکشنبه 26 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 166]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن