واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: حوادث - مشتهاي مرگبار بر صورت پسر جوان
.jpg)
حوادث - مشتهاي مرگبار بر صورت پسر جوان
گروه حوادث:پسر 26 ساله در نزاع چند جوان با ضربات محكم مشت، جان باخت. ساعت 2:30 بامداد جمعه هفدهم آبانماه ماموران كلانتري 101 تجريش از وقوع يك درگيري در تقاطع پل رومي خيابان شريعتي مطلع شدند. پس از حضور ماموران در محل مشخص شد كه سرنشينان يك خودرو پژو 206 با دو سرنشين يك پرايد درگير شدهاند. در اين نزاع راننده 26 ساله پرايد به نام ناصر پس از اينكه از سوي سرنشينان پژو مورد ضرب و جرح شديد قرار گرفته بود به بيمارستان شهداي تجريش منتقل شد اما بر اثر شدت ضربات جان خود را از دست داده بود. همچنين ديگر سرنشين پرايد به نام مصطفي 27 ساله نيز به بيمارستان منتقل اما به صورت سرپايي مداوا شده بود.
با اعلام وقوع اين قتل، كارآگاهان اداره ويژه قتل پليس آگاهي پايتخت وارد عمل شدند و در تحقيقات اوليه از طريق مشخصات پژو 206، مالك آن را شناسايي كرده و دو نفر از سرنشينان آن به نام محمد 28 ساله و علي 27 ساله را با هماهنگي مراجع قضايي در خانههايشان دستگير كردند. در اين حال نفر سوم به نام محمد 33 ساله نيز پس از اطلاع از موضوع خود را به كلانتري معرفي كرد.
در حاليكه هر سه متهم در بازجوييهاي ابتدايي منكر ضرب و جرح مقتول شدند و اظهار كردند كه هيچ ضربهاي به او نزدهاند، اما تحقيقات محلي و اظهارات شهود، چيز ديگري را ثابت ميكرد. به اين ترتيب محمد، راننده پژو، وقتي مقابل شواهد قرار گرفت واقعيت را بيان كرد و گفت: حدود ساعت 12 در حال عبور از ميدان تجريش بوديم كه پرايدي با دو سرنشين جلوي خودروي ما پيچيد و شروع به فحاشي كردند.
دقايق بعد جلوي چراغ قرمز با سرنشينان اين خودرو، روبهرو و با هم درگير شديم. من با راننده پرايد درگير شدم و دوستانم با سرنشين ديگر پرايد زد و خورد كردند. من با مشت ضرباتي را به مقتول زدم كه مستقيم به صورت او برخورد كرد. بر اساس اين گزارش، هيچيك از افرادي كه در اين درگيري حضور داشتند سابقه قبلي نداشته و همديگر را هم نميشناختهاند. بنابر اعلام نظر پزشكي قانوني، مقتول به واسطه ضرباتي كه با مشت به صورتش اصابت كرده به قتل رسيده است.
قتل خاله 80 ساله براي سرقت
ساعت 18 بيست و يكم آبانماه سالجاري تماس مردي با مركز فوريتهاي پليسي، قتل زني 80 ساله در منطقه پاسداران تهران را فاش كرد.
پس از اعلام اين موضوع، ماموران كلانتري 123 نياوران به محل مراجعه كردند و با جسد زني به نام فاطمه كه در يكي از اتاقهاي خانهاش به قتل رسيده بود روبهرو شدند.
شوهر مقتول كه جسد همسرش را پيدا كرده و با پليس تماس گرفته بود در اظهارات خود گفت: من هر روز صبح ساعت شش به محل كارم ميروم و غروب بر ميگردم. امروز هم مثل هميشه به خانه آمدم و ديدم كه وضعيت خانه و اتاقها به هم ريخته است. هر چه همسرم، فاطمه را صدا كردم جواب نداد تا اينكه به اتاق پذيرايي رفتم و با جسد غرق در خون وي روبهرو شدم كه دست و پا و دهانش را با چسب بسته بودند و با چاقو گلويش را بريده بودند.
با حضور بازپرس شعبه چهارم دادسراي امور جنايي در محل جنايت، رسيدگي به پرونده و دستگيري قاتل يا قاتلان پيرزن در دستور كار اداره ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. كارآگاهان در تحقيقات اوليه با اطلاعاتي كه از بستگان مقتول به دست آوردند، به پسر جواني به نام صمد 18 ساله، معروف به وهاب كه از بستگان مقتول بود، مظنون شدند. پس از آن صمد دستگير شد و پس از انتقال به اداره آگاهي به قتل فاطمه اعتراف كرد و گفت: حدود دو هفته پيش در پارك نزديك خانهام با دوستانم مسعود و علي معروف به كيانوش هر دو 19 ساله بحث ميكرديم كه كداميك از بستگانمان پولدار است تا برويم گاوصندوق خانهاش را سرقت كنيم. به آنها گفتم، خاله پدرم زني مسن و پولدار است و در خيابان پاسداران زندگي ميكند؛ بنابراين هر سه به سمت پاسداران حركت كرديم تا خانهاش را به آنها نشان دهم.
صمد در ادامه اعترافاتش اظهار كرد: ساعت 12:30 بيستويكم آبان از دبيرستان به خانه ميآمدم كه علي با پرايد سفيدرنگ پدرش منتظرم بود. وقتي سوار خودرو شدم گفت: امروز ميخواهيم سرقت را انجام دهيم. بعد سراغ مسعود رفت و او را هم سوار كرد و به طرف آدرس به راه افتاديم. ساعت 14 به آنجا رسيديم و از آنجا كه اختلافي با مقتول و خانوادهاش نداشتيم به گرمي از من استقبال كرد و با هم به داخل آشپزخانه رفتيم. بعد از اينكه فاطمه با ميوه و چاي از من پذيرايي كرد طوري كه متوجه نشود در را براي دوستانم باز كردم و آنها وارد خانه شدند و از پشت به فاطمه كه در اتاق پذيرايي بود نزديك شدند. علي چاقوي ضامنداري را كه در دست داشت روي گلوي او گذاشت و مسعود هم با چسب دست و پاي او را بست. اين سه سارق پس از آنكه مقتول را در يكي از اتاقها حبس كردند به سراغ گاوصندوق رفتند اما كليد گاوصندوق در دست همسر فاطمه بود و آنها شروع به جست و جو كردند تا شايد بتوانند كليد و اشياي قيمتي ديگري پيدا كنند.
متهمان در جستوجوي خود، مقداري طلا، كارت عابر بانك و موبايل مقتول را پيدا كردند. صمد درباره نحوه قتل پيرزن به ماموران گفت: پس از آنكه از پيدا كردن كليد گاوصندوق نااميد شديم علي و مسعود داخل اتاقي كه مقتول را در آن حبس كرده بوديم رفتند و در را بستند. وقتي وارد اتاق شدم ديدم علي روي سينه مقتول نشسته و با چاقوي آشپزخانه گلوي او را بريده است. سرهنگ ايرواني، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ با اعلام اين خبر گفت: در ادامه، علي دستگير شد و مسعود و ديگر متهم پرونده تاكنون متواري هستند و تلاش كارآگاهان براي دستگيري آنها ادامه دارد.
صمد داراي يك فقره سابقه نزاع در سال 86 است كه به همين خاطر مدتي را در كانون اصلاح و تربيت گذرانده است.
يکشنبه 26 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]