محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840497574
گزارشي از يك ميزگرد تخصصي بررسي روانشناختي مدعيان دروغين
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارشي از يك ميزگرد تخصصي بررسي روانشناختي مدعيان دروغين
خبرگزاري فارس: مباحث ما اصطلاحاً در مورد بهداشت روان و رفتار است و اختلالاتي كه در حوزه تفكر اتفاق ميافتد و منجر به مسائلي از قبيل توهم و هذيان ميشود. ما از اينها به اختلالات سايكوتيك تعبير ميكنيم.
موضوع:بررسي خلق و خوي مدعيان
كارشناس:دكتر برهاني
دكتر برهاني: مباحث ما اصطلاحاً در مورد بهداشت روان و رفتار است و اختلالاتي كه در حوزه تفكر اتفاق ميافتد و منجر به مسائلي از قبيل توهم و هذيان ميشود. ما از اينها به اختلالات سايكوتيك تعبير ميكنيم. اختلالات جنون، اختلالات هذيان نيز تعبير ميشود. معيارهائي را براي شناخت و تشخيص اينها مطرح ميكنيم. اختلالات اساسي كه در اعصاب و روان وجود دارد در هفده گروه متفاوت طبقه بندي ميشود و بيش از سيصد نوع اختلال تاكنون شناخته شده است.
شناسائي اين اختلالات هم براساس معيارهاي مطرح ميشود. بنابراين شايد تا چند سال قبل، تشخيصها سليقهاي بود كه براساس يك سري علائم جزئي تشخيصي را مطرح ميكردند و اصطلاحاً برچسبي به افراد زده ميشد تحت عنوان بيماري روحي و رواني. براي حل اين مشكل انجمن علمي روانشناسان نشستهاي مختلفي را برگزار كردند كه طي پژوهش روي كيسهاي مختلف براي هر اختلالي يك سري معيارهاي را قرار دادند. كه براي تشخيص حداقلي از اين معيارها بايستي وجود داشته باشد. تشخيصهاي سليقهاي كه مطرح ميشود ممكن است كه درمانهاي نابجا صورت بگيرد و ممكن است جايگاه اجتماعي، شغلي و فرهنگ افراد گاهي مخدوش بشود. مثلاً كسي كه ادعا ميكرد كه فردي دچار اختلال رواني است براساس يك سري مسائل ميلي و فردي و جايگاه آن فرد در اجتماع اين مسئله را بيان مي كرد.
در علم روانشناسي به جاي بيماري از كلمه اختلال استفاده ميشود به علت اينكه در بيماريها علت واحدي وجود دارد مثلاً كسي كه ديابت دارد بخاطر كمبود يا فقدان انسولين است. چون در اختلال Multi Facturialچندين عامل دست به دست هم ميدهند تا آن اختلال شكل بگيرد اين عوامل ممكن است يك پروسه ژنتيك باشد يا عوامل محيطي، ذهني، رواني، اجتماعي و زيست شناختي هم روي اين مسئله مداخله دارد. اختلالي مثل افسردگي را شما در نظر بگيرد كه اين چند عامل در آن دخيل هستند و در درمانش هم باز عوامل متعددي مؤثر است. اختلالات اساسي مثل افسردگي ماژور. ، اختلال خلقي، اختلال دو قطبي كه اختلالي است كه يك قطبش افسردگي است و يك قطبش شيدائي و سرخوش بيش از حد. همينطور اختلالات اضطرابي، وسواس و اختلالات سايكوتيك يا جنون كه مشخصه اصلي اختلالات سايكوتيك توهم و هذيان است. هذيان يك اشكالي است در محتواي تفكر فرد. بنابراين فرد عقائدي را بيان ميكند كه استدلال پذير نيست و با مسائل واقعي و فرهنگي منطبق نيست. وقتي كه شكل هذيان داشته باشد ديگر استدلال پذير نيست و مصرانه تأكيد بر روي اعتقادش ميكند. توهم، يك نوع اختلال در اداراك فرد است. در حواس پنچگانه فرد است. بنابراين فرد دچار توهم شنوائي، بينايي، لمسي، چشايي يا بويائي ميشود و گاهي هم دچار توهمات احشائي ميشود و معتقد هستند كه مثلاً در مغزشان يك ماري حركت ميكند يا حشرهاي حركت ميكند. بيماري داشتيم كه ايشان دچار توهم احشائي شده بودند و اعتقاد داشت كه در رگهايش موجودات ريزي حركت ميكنند باري اينكه ثابت بشود براي اين فرد كه چنين مسئلهاي نيست. خون ايشان را گرفتند براي آزمايش كه براي آن شخص ثابت بشود كه چنين چيزي وجود ندارد در اينجا استدلال براي ايشان نقشي ندارد. توهم احشائي مقداري به هذيان شبيه است اين فرد مدعي بود كه موجودايت كه در خون او وجود دارند از جائي هدايت ميشوند. در واقع يك تفكر جادوئي براي اينها حاكم است. همه چيز براي اينها سحر آميز و دچار مسخ واقعيت و مسخ شخصيت ميشوند. امكان دارد كه اين توهمات تثبيت بشود و فرد سالها با اين مسئله زندگي ميكند.
گاهي سايكوتهاي تحميلي هستند. يعني جنونهاي تحميلي. يعني يك فرد غالب وجود دارد و بقيه افراد مغلوب هستند و معمولاً مدعيان اين اختلالات را دارند. سايتهاي اينترنتي هم براي خودشان طراحي ميكنند و ارتباط برقرار ميكنند و مخاطبين زيادي در سطح دنيا دارد. كه ما اين را سايكوز تحميلي اطلاق ميكنيم. در جنون تحميلي آنچنان فرد با صلابت محبت ميكند راجع به ادعاي خودش، آنقدر محكم صحبت ميكند افرادي كه معمولاً شخصيت منفعلي دارند به سرعت تحت تأثير قرار ميگيرند شيفته و مريد او ميشوند و ممكن است كه حاضر بشوند فداكاريهاي خيلي چشمگير و قابل توجهي انجام بدهند مثلاً يك كار انتخاب انجام بدهند. اختلال دو قطبي، در قطب افسردگياش و هم در قطب شيدائي ممكن است كه يك تابلوي جنون اضافه بشود. در اينجا هم علامت مشخصه جنون توهم و هذيان است و اين در يك افسردگي ساده هم ممكن است اتفاق بيافتد. در افسردگي بعد از زايمان خانمها ممكن است اين مسئله پيش بيايد.
اختلالات جنون درچند گروه طبقهبندي ميشود كه مخوف ترين آنها اختلال اسكيزوفرني است. در اين اختلال علائم فال و مشخص همان توهم و هذيان است. فرد صداهائي را ميشنود كه به او دستور ميدهند كه كاري را بپذير و مأموريتي را انجام بدهد. اين توهمات گاهي وحشتناك ميشود و براي اطرافيان ميتواند خطرناك باشد. خيلي از اوقات كه شما صفحه حوادث جرايد را نگاه كنيد ميبيينيد كه قتلهاي اتفاق افتاده مثلاً پدر يك خانواده دچار اين اختلالات شده و مرتكب قتل اعضاي خانواده شده است. در واقع آن توهم شنوائي به شكل فرد را تحت تأثير قرار ميدهد كه آن مأموريت را بايد انجام بدهد ما در پژشكي قانوني با موارد زيادي مواجه هستيم. سال گذشته در پژشكي قانوني شهر قم موردي ارجاع شد آقائي كه توهمات شنوائي داشت و براساس آن توهمات و هذيانها منجر به جنايت فجيعي شده بود كه سرخانم خود را كه خواب بريده بود. اين فرد بصيرت كامل را نداشت. ايشان از كاري كه انجام داده بود دفاع ميكرد استدلالهاي محكم براي خودش داشت شايد اگر يك شخص عادي صحبت ميكرد او هم با او همدلي ميكرد و همراهي ميكرد. اين فرد در كميسيون تخصصي مورد بررسي قرار گرفت و مورد ارزيابي رواني قرار گرفت. دچار هذيان حسادت شده بود. به هر حال حداني كه مكرر به ايشان دستور انجام اين جنايت را ميداد به دليل خيانت همسرش. ايشان براي خودش يك سيستم هذياني منفي را تشكيل داده بود تمام رفتار همسرش را به اين سيستم متصل ميكرد. آن چيزي كه در اغلب افراد با ادعاهاي عجيب و غريب ارتباط با مخاطبين خود برقرار ميكنند همين اختلال جنون است. از نظر زيست شناسي هر روز كه بگذرد يك علت جسمي براي اين مسائل پيدا ميشود.
همانطور كه ميدانيد تمام هيجانات و رفتارهاي ما توسط يكي سري ناقلهائي كنترل ميشود بنام ناقلهاي عصبي. مثلاً در بحث جنون ناقلهاي عصبي افزايش پيدا ميكند. ناقلهاي عصبي در هر آزمايشگاهي قابل اندازهگيري نيست. مثل هورمونها نيستند كه اما از روي علائم ما متوجه ميشويم كه كدام ناقل عصبي افزايش پيدا كرده است. پي يكي از عوامل مسئله جسمي است. ناقلهاي عصبي ديگري وجود دارد ك درهمان اختلال دو قطبي كه عرض كردم با پيشرفت تكنولوژي مشخص ميشوند. الان يك صحبتهائي در مجامع علمي مطرح است كه واژه روان و روح را از روي اين اختلالات بردارند. علتش اين است كه همه متفق القول هستند كه روح چيز ناشناخته ايست در حيطه شناخت ما نيست و اين اصطلاحاتي كه از سالهاي دور استفاده شده است از قبيل روانشناسي، روانپژشكي و اينها در حال تغيير هستند و به جايش از واژهاي بنام علوم عصب شناختي، رفتارشناسي استفاده كنند. ما معمولاً توصيه ميكنيم به مشاوران كه از مطرح كردن عنوان بيماري روحي يا رواني جلوگيري بشود تشخيص مطرح نشود.
براي مطرح كردن اينها معيارهاي لازم است و زمان نيز اهميت دارد و هم اختلال عملكردي كه فرد در زمينههاي مختلف پيدا ميكند براي تشخيص مهم است. زمان حداقل شش ماه اين علائم بايد وجود داشته باشد كه در جنون گذرا حداقل زمان بايد بيست و چهار ساعت باشد و گاهي هم ممكن است بيشتر طول بكشد و حداكثر تا يك ماه طول بكشد. اسكينروفرني فرم يك اختلال ديگري شبيه اسكينروفرني يعني جنون است اما حداكثر زمانش شش ماه است اما در اسكينروفرني يعني اختلال عجيب و غريب حداقل زمان شش ماه است و اختلال هذياني كه يكي ديگر از اين اختلالات است.
اما معيارهاي تشخيصي كه ما براي اختلال سايكوز يا جنون مطرح ميكنيم حداقل دوتا از علائمي كه ذكر شد در طي يك دروه يك ماه وجود دارد. اين يك دوره يك ماهه را دوران فعال بيماري نام ميبريم. كسانيكه ادعاهاي عجيب و غريب دارند كه هيچ منطقي را نميتوانيد برايش بياوريد اين يك هذيان است مانند اينكه مدعي است كه فردي از كره مريخ دارد او را كنترل ميكند يا اينكه به او وحي ميرسد يا الهامات ميرسد. مكرر داشتيم كه افرادي را كه علامت اصليشان ادعاي الهام و وحي يا ادعاي امامت است.
آقاي حجامي:فرموديد كه اينها ادعا ميكنند و تنها علامت اينها همين ادعايشان است شايد اين ادعا درست باشد. آيا راهي براي درستي و نادرستي اين ادعا وجود دارد.؟
دكتر برهاني: ما يك سري معيارهائي داريم كه حداقل چند تا از اين معيارها بايد وجود داشته باشد و بعد از آن عملكرد فرد در زمينههاي مختلف. قبلاً خيلي سليقهها دخالت داشت اما بعد معيارها را مطرح كردند. چون خيلي از اينها مشكلي ندارند تا اين اختلال را مطرح كنيم افرادي ممكن است كه با صحبت كردن قانع شوند. حداقل معيار بايد وجود داشته باشد به علاوه اختلال در عملكرد هم وجود داشته باشد.
آقاي حجامي: ما كساني را داريم كه در زندگيشان هيچ اختلالي وجود ندارد اما ادعاهايي هم دارند آيا ميشود گفت كه اينها چيزهاي نهفتهاي در وجودشنان هست كه ما آنها را پيدا نكردهايم؟ آيا اينها بيمار هستند يا مجرم؟
دكتر برهاني: قطعاً همين طور است. سير بحث ما اين است كه اينها بيمار هستند. شايد بعضي افراد كه غير متخصص هستند با اين افراد صحبت بكنند و تحت تأثير قرار بگيرند مثلاً يك بيماري ما داشتيم ايشان قائل بود كه نظريه ولايت فقيه در كهكشانها را نوشتم و بررسي كردم. جالب اينكه در يكي از دورههاي رياست جمهوري از ايشان به كرات به عنوان سخراني دعوت كرده بودند.ما با خانواده و بستگان ايشان صحبت كرديم. ايشان ديپلم نداشت اما تحت عنوان پرفسور از ايشان براي سخنراني دعوت ميكردند و آنقدر با صلابت و محكم مسائل را بيان ميكرد. در آن تفكر جادوئي گاهي خود فرد اعتقاد دارد به آنچه ميگويد. اين اعتقاد جنبه هذيان پيدا كرده است. استدلال شما ديگر براي ايشان ثمرهاي ندارد. اين افراد اغلب ضريب هوشي خوبي دارند. اينها براي اعمال عقايد و هذيان خودشان دنبال جائي ميگردند كه اين كار را اعمال كنند و در سطح وسيعي بتوانند كارشان را صورت بدهند. بنابراين آنچه كه مهم است جمع اين علائم است ممكن است كسي اختلال شخصيت داشته باشد شياد باشد كسي باشد كه بخواهند به منافع مادي و موقيعتي برسد ميآيد ادعائي ميكند در حاليكه ميداند كه اين ادعايش كذب است يعني اين فرد به كاري كه انجام ميدهد بصيرت دارد. اين اختلال جنون ندارد بلكه اختلال شخصيتي دارد و در واقع افرادي كه anti social ضد اجتماع هستند اينها ممكن است ادعاهايي داشته باشند كه اين ادعاها به نوعي استدلال پذير هم باشد و حداقل خودش ميداند كه اين ادعا است و درست نيست. يك چيزي سر هم بندي كرده است. و به جامعه القاء ميكند براي اينكه به يك نفع ثانويه برسد. اين ميشود اختلالات شخصيت. در مورد اختلالات سايكوز كه چه طور تشخيص بدهيم. يكي از معيارها تكلم نابسامان است يعني وقتي كسي كه اطلاعات علمي دارد با اين فرد كه دچار سايكوز يا جنون است صحبت ميكند متوجه ميشود و اين فرد مرتباً از قطار تفكر خارج ميشود بي ارتباطي مكرر دارد و اشكال در تفكر انتزاعياش است. رفتارشان آشفته و نابسامان است و همينطور علائم منفي مثل انزوا ممكن است وجود داشته باشد. اكثر اينها يكدوره از انزوا را طي ميكنند. علائم منفي ديگر مثل سكوت، بي ارادگي. اينها در غالب رياضت كشي ممكن است مطرح بشود. در اينجا بصيرت فرد شبي است يعني تا حدي متوجه اشكالات هست. و وقتي ميخواند او را درمان كنند مقاومت ميكند و خود را بيمار نميداند در اينجا كاملاً بصيرت ندارد و وارد مرحله فعال سايكوتيك يا جنون نشده است. هذيانهاي غريب يا شنيدن دو صدا براي براي متخصص كافي است. گاهي شخص هذيانهاي عجيب و غريبي ميگويد مثلاً ميگويد كه من را كنترل ميكنند اطلاعات دنبال من است اين بعيد است اما امكان پذير است اما گاهي هذيانها خيلي غريب است مثلاً بگويد كه به او وحي ميشود يا دوصدا در مورد اين فرد دارند صحبت ميكنند و ميشنود كه راجع به او دارند قضاوت ميكنند يا اهانت ميكنند گاهي دستور به او ميدهند. خطرناكترين آنها همان نوع توهمات آمرانهاي است كه اين افراد پيدا ميكنند كه براساس آن مرتكب جنايات ميشوند. مثلاً ما بيماري داشتيم كه معتقد بود كه ماه را حركت ميدهد مثلاً از كرج پياده ميآمده تا نزديك قم و ميگفت من كه ميآمدم ماه را هم همراه خود حركت ميدادم. اين يك نوع هذيان عجيب است كه فرد دچار ميشود. يا مدعي هستند كه سبب طلوع و غروب خورشيد هستند. يا بيماراني كه معتقدند كسي از راه دور فكرشان را كنترل ميكنند يا بر عكس. اختلال در عملكرد شغلي و اجتماعي اينها هم پيدا ميشود. گاهي اوقات آنقدر اين افراد بر مسائل مسلط هستندكه مي توانند پيرواني براي خود جمع كند و تلاش كند براي گسترش آن. مدت علائم را عرض كرديم كه حداقل شش ماه براي اختلال جنون اساسي است كه يك ماه از اين علائم بايد فعال باشد يعني توهمات و هذيانها در اين مرحله بايد وجود داشته باشد.
آقاي رباني: آيا اين علائم رفتاري كه فرموديد درطول هم هستند يا امكان دارد هم زمان باشند؟
دكتر برهاني: ميتوانند هم زمان باشند و گاهي اوقات ممكن است يك تقدم و تأخر در افراد مختلف وجود داشته باشد.
آقاي : تعريفي كه شما از هذيان داشتيد مطابق با علم شماست. ما يك تعريفي هم در جامعه داريم از هذيان. كه مثلاً فردي از موضوع صحبت مي كند يك باره سراغ مسئله ديگري ميرود.
دكتر برهاني: به اين ميگويند بي ربط گوئي.آنهم يك نوع هذيان است. منظور ما در اينجا، اين است كه فردي ميآيد يك عقيدهاي را مطرح ميكند. ممكن هم است كه حرفهاي بيارتباط هم بزند.
آقاي : در هذيان گوئيهاي كه در عرف اتفاق ميافتد معمولاً مرتبط با فعاليتهاي اوست. اما اين فردي كه به نحوي هادي قومي ميشود و براساس توهماتي صداهائي را ميشنود اين صداها به نظر ميآيد كه اتفاقي باشد نه اينكه شبانه روز براي او اتفاق بيافتد.
دكتر برهاني: وقتي كه مسئله بيماري مطرح ميشود اين موضوع وجود دارد. چرا ما ميگوئيم حداقل يك ماه اين مرحله فعال بايد وجود داشته باشد؟ براي اينكه ممكن است اين توهمات قطع بشود. وقتي كه فرد توهمات و هذيانها را دارد، دارد براي او شروع ميكنيم بعد از طي چند روزي اين هذيانها متوقف ميشود ولي اگر همين فرد تحت درمان داروئي قرار نگيرد مكرر اين هذيانها ميآيد يا اين توهمات ميآيد. كسانيكه چنين مشكلاتي دارند قطعاً دچار اختلالات هستند در روند كاريشان
آقاي حجامي: ما مأموريتي داشتيم به كردستان براي مناظره كردن با طرفداران يك فردي. اين آقا كتابي داشت بنام كتاب كلمات الله. اين كتاب از ديدگاه شما توهم و هذيان است اما اين كتاب از يك سرمنطقي و نظم خاصي برخوردار بود كه عده زيادي هم به او ايمان آوردند. آيا هذيان و توهم ميتواند اين قدر منظم باشد؟
دكتر برهاني: گاهي اوقات ممكن است فرد از يك ضريب هوشي خوبي برخوردار است كه روي مخاطبين خود تسلط كامل پيدا ميكند. در جنون تحميلي معمولاًغالب و مغلوب وجود دارد. يعني فرد با تسلط و بهره هوشي ادعاهايش را شبيه سازي و منظم ميكند. بنابراين ما معيارهاي را كنار هم ميگذاريم و بررسي كلي ميكنيم ما پنج محور داريم تا بتوانيم تشخيص را مطرح كنيم.
محور اول اينكه ما براساس اختلالها يكي محوري را مطرح ميكنيم.محور دوم اختلالات شخصيتي را قرار ميدهيم و عقب ماندگيهاي ذهني. محور سوم اختلالاتي جسمي كه تبعاتش اختلالات روانپژشكي است. محور چهارم عوامل و استرسهاي محيطي است. مثلاً يك فرد جايگاه اجتماعي داشته اما جايگاه اجتماعياش را از دست داده است. اين ميتواند يك استرسور باشد. خيلي اوقات افراد زمينه ژنتيك را دارند اما اين زمينه نهفته باقي ميماند اما اگر آن استرسور محيطي بيايد و آن تلنگر را به شخصي وارد بكند اين خودش را بروز ميدهد. ما اساس ژنتيك را قائل هستيم كه بالاخره تمام اين اختلالات اساس ژنتيك را دارند ولي به اين معنا نيست كه همه اينها دچار اختلال بشوند بعضيها تحت تأثير استرس قرار ميگيرند و بعضيها ممكن است سالم باقي بمانند. سلامت نسبي است ما انسان صددرصد سالم نداريم. ما به اين شكل در واقع موضوع را مورد ارزيابي قرار ميدهيم و تشخيص را در اين محورها به تربيت قرار ميدهيم تا به نتيجهگيري كلي كه به محور پنجم است برسيم. ما در محور پنجم ازصفر تا صد عملكرد فرد را در زمينه شغلي و فردي و عاطفي و اجتماعي ارزيابي ميكنيم. ممكن است در يك مرحلهاي اختلال منجر به عملكرد اجتماعي بشود درست است كه اين شخص روي سك سري افراد منفعل تأثير گذاشته است ولي يك زماني باري متخصصين محرز ميشود كه اين اختلال وجود دارد و براي مردم هم همينطور است شايد آنها به موضوع تخصصي نگاه نكنند اما در عين حال با يك تفكر خاصي به اين مسائل نگاه ميكنند افرادي كه خود بزرگ بين هستند و يا ادعاهاي عجيب غريب دارند مردم عادي متوجه ميشوند. اما كسي كه منفعل است و اعتقادات ديني خاص دارد ممكن است كه تحت تأثير قرار بگيرد. ما موردي داشتيم كه لباس سبز پوشيد بود اسبي سوار شده بود چوپان و گله گوسفند را نشان كرده بود ميرود آنجا ادعا امامت كرده و گفت كه من امام زمان هستم و گفته اگر مشكلي داريد بگو تا من حل كنم. آن مرد هم گفته كه من پا درد دارم. يك حبه نبات به او ميدهد و يك مقدار مواد بيهوش كننده هم همراش بوده به او داده و بعد گله گوسفند را با خودش برده است اين به حيطه اختلال شخصيتي مربوط است. اينجا بصيرت نسبت به كارش وجود دارد. ما مواردي داشتيم در جنون تحميلي كه يك خانواده را در بيمارستان بستري كرديم. يك نفر دچار سايكوز يعني جنون بود و اين را القاء كرده بود به اعضاء خانواده. جالب است وقتي كه اينها را از هم جدا كرديم آنهائي كه مغلوب بودند علائمشان بدون دارو برطرف شد ولي خود فرد غالب بايد تحت درمان قرار بگيرد. همين تيپ آدمها ممكن است كه در سطح جامعه پراكنده باشند و به تدريج كار خودشان را انجام بدهند. آن ضريب هوشي مانع ميشود از اينكه يك فرد معمولي متوجه اين هذيان و توهم بشود. گاهي هم ممكن است اين فرد موضوعات را به افراد نزديك بصورت رمزي مطرح بكند و بيان كند و به نوعي شبكهاي برخورد كنند. به هر حال آنچه كه مسلم است اين اختلال در عملكرد اتفاق ميافتد و د ر جنون تحميلي در افراد مدعي در ارتباط خاص اين فرد غالب هستند و جنون و اعتقادات خودشان را تحميل ميكنند اين ماحصل صحبت ما بود.
آقاي عبدي: ما در بحث مدعيان بحث مجرم پيش نميآيد همه بيمار هستند طبق فرمايش شما. اين علائم در مدعيان وجود دارد حال چگونه تشخيص بدهيم كه اين شخص مجرم است؟
دكتر برهاني: راجع به اينكه يك فردي اختلال شخصيت داشته باشد ممكن است همه آن معيارها را نداشته باشد مثلاً اختلال شخصيت ضد اجتماع Anti social در عرض معروف به گوش بر هستند يعني مردم را تيغ ميزنند و دنبال سؤ استفاده مالي هستند از عدم آگاهي يا سادگي افراد سؤ استفاده و ادعاهايي هم ميكنند اينها به نوعي مجرم هستند چون در پژشگي قانون مطرح ميشود كه اين فرد با اين خصوصيات مسئول اعمال خودش است اما در جنون در تعاريف قضائي داريم كه اين مسئول خودش نيست اگر واقعاً جنون داشته باشد چون بصيرت ندارد به كارهايي كه انجام ميدهد.
آقاي رباني: آيا در بحث احساسات و تهييج احساسات كه زمينه ساز است در بعضي از مسائل اعتقادي است ميشود آن را متورم كرد و اهميت بيشتري داد و سوال بعدي اينكه آيا بعضي از مكانها ميتواند مؤثر باشد در اين مسائل؟
دكتر برهاني: اگر احساسات خيلي تهييج بشود معمولاً دنبالهاش اين است كه عدهاي ميخواهند استفادهاي ببرند. در هر حال از ديد روانپزشكي I هيجانات يعني ناقلهاي عصر چند برابر از حد طبيعي ترشح ميشود تهييج كاذب ضررهاي جسمي و رواني فراواني دارد. به هر حال اگر فردي به شكل افراط بكند در مسائل و به شكل اغراق آميز بشود همه زندگي او قطعاً اين از مسير سلامت خارج است. افراط و تفريط در مسائل به ما خط مشي ميدهد كه كمي با تأمل به اين موضوع نگاه كنيم و بررسي كنيم كه آيا اشكالي وجود دارد يا نه. قطعاً اگر حد تعادل رعايت بشود بهتر است. در مورد سؤال دوم شما در جامعه ما متأسفانه از قديم الايام چنين مسائلي بوده كه مكاناش را مقدس ميشمارند و خيلي سريع به اين سمت ميآيند. معمولاً يك ريشه فرهنگي وجود دارد كه افراد از اين سوء استفاده ميكنند. مثلاً جائي دوست ميكنند و ميگويند اينجا نظر گاه است بعداً متوجه ميشوند كه اعتباري ندارد و فقط سوء استفاده از اعتقادات مردم شده است كه اين به وفور پيدا ميشود.
افرادي كه باني اين مسائل هستند اختلال شخصيت دارند كه به نوعي سؤ استفاده از احساسات مردم است. افراط و تفريطها در اين مسائل ميتواند آسيبهائي را داشته باشد. ما در مباني اعتقادات داريم كه گاهي اوقات بعضي مشكلات از طريق الهامات حل ميشود و راه گشاست. جمع بين اين مسئله با مباحثي كه شما فرموديد چگونه است؟
دكتر برهاني:اين بحث جدائي است افراد زيادي در تاريخ تشيع وجود داشتند كه به آنها الهاماتي شده است. هيچ كدام از اين افراد در زمان حياتشان ادعائي نكردهاند مهمترين معيار اين بود كه آيا اين شخص در روابط بين فردي و عملكرد اجتماعياش، اختلالي، اشكالي مشاهده ميشود يا نه، كتابهاي رشتهها جزء مكاتبي است كه به هر حال در آمريكا يا انگلستان تأليف ميشود و در دانشگاه تدريس ميشود واجع به اين موضوع يعني بحث الهامات كاري انجام نشده است. اعتقاد من اين است كه مرز است يعني توهم و الهام اگر اشكالي، احتمالي ديده شود در روابط فردي و اجتماعي و عملكرد اجتماعي و فكري آن شخص، درصحت سلامت آن شخصي بايد تردد داشت.
.....................................................................
منبع: پايگاه منجي
انتهاي پيام/
شنبه 25 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]
-
گوناگون
پربازدیدترینها