واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: ورزش اول با اين بضاعت به كجا ميرود؟ چنته كشتي از سازندگي و پشتوانه خالي است
جام جم آنلاين: كشتي در اين مقطع زماني به روزهاي غريبي از دوران پرقدمت و پرافتخار خود رسيده است كه نميتوان براي رهايي از آن، توجيه و راهكاري را متصور بود. كـشـتي مدت مديدي است حال و روز خوشي ندارد، شكستهاي سنگين و حقارتآميز در پكن، مزيد بر علت شد تا اوضاع نابسامان گذشته تشديد شود؛ تا جايي كه اكنون ورزش اول كشور به اغما و كما فرو رفته است.
نتايج ضعيف و ناباورانهاي كه در المپيك پكن رقم خورد، آنچنان تلخ و ناگوار براي جامعه كشتي تلقي ميشود كه رويكرد دوباره به اتفاقات پكن براي علاقهمندان و مشتاقان كشتي، روزها و خاطرات نااميدكننده و غمانگيزي را تداعي ميكند.
دغدغههاي كشتي فقط به عملكرد ضعيف و حقارتآميز مليپوشان كشتي در بيست و نهمين دوره بازيهاي المپيك محدود و خلاصه نميشود.
نگراني و دلواپسي جدي كه كشتي ايران را مورد تهديد و مخاطره قرار ميدهد، به موجوديت تحليل رفته سرمايههاي كنوني كشتي، ارتباط مستقيم و اساسي دارد و مسوولان و دستاندركاران كشتي بايد براي رهايي از اين دوران بحراني، راهكارهاي اصولي و سازندهاي را در دستور كار قرار دهند.
آنچه به عنوان دردهاي كهنه و در قالب يك بيماري مزمن و نگرانكننده، كالبد تكيده و نيمه جان ورزش اول كشورمان را زمينگير و در معرض نابودي قرار داده، بيتوجهي مستمر و چندين ساله به زيرساختها و فونداسيون كشتي است؛ چرا كه در مهندسي كشتي نسبت به سطوح اوليه و پايه كمترين توجه و اهميتي لحاظ نميشود.
طي سالهاي اخير، بر اثر نبود برنامهريزي درست و علمي و اجتناب و بياعتنايي مسوولان از سرمايهگذاري لازم در تماميت امور زيربنايي، مربيان زحمتكش و سازنده دچار نوعي سرخوردگي و دلسردي عميق شدهاند؛ تا جايي كه اكنون كشتي از وجود پشتوانه بكلي تهي شده و امر سازندگي نيز روزبهروز در همه نقاط كشتيخيز رنگ باخته است حتي در استانهايي كه همواره و از ديرباز همچون خراسان، كرمانشاه، تهران، اصفهان، آذربايجان، همدان، لرستان و... جايگاه و نقش ويژهاي در سازندگي و تقويت تيمهاي ملي كشتي ايفا ميكردند، كمتر ميتوان ردپايي از كشتيگيران نوجوان، جوان و بزرگسال اين مناطق را در تيمهاي ملي رويت كرد.
در چنين وضعيت نابساماني كه در زير و بم سازندگي كشتي، ملموس و محسوس است، ديگر نميتوان در آينده همچون گذشته، چشم اميدي به افتخارات غرورآفرين گوش شكستهها در اين ورزش كهن و قديمي داشت.
با بضاعت موجود كه چشمه جوشان سازندگي را در بيشتر نقاط سازنده و كشتيخيز كشور خشكانيده و به قحطي انجاميده، راه دشوار و ناهمواري پيشروي ورزش اول كشور قرار گرفته است.
طي 3 - 2 سالي كه از مديريت يزدانيخرم بر كشتي ميگذرد، به دليل منفك شدن اين فدراسيون از برگزاري مسابقههاي نوجوانان و غافل ماندن در زمينه پرورش استعدادها، حاكميت كشتي ايران در ردههاي سني نوجوانان و جوانان نه تنها در عرصههاي مهم و بزرگي چون مسابقههاي جهاني سست و متزلزل شده؛ بلكه فاجعه عميقتر در رقابت با حريفان همقارهاي رقم خورده است كه پس از سالهاي متمادي قدرتمندي و كسب عناوين قهرماني آسيا، طي 2 سال گذشته يكباره شاهد نزول فاحش و نگرانكننده تيمهاي ملي نوجوانان در مصاف با تيمهاي آسيايي بودهايم.
پايين كشيده شدن پرچم اقتدار و افتخارآفريني كشتي نوجوانان ايران در رقابت با حريفاني كه همواره زيرسايه نوجوانان ايراني قرار داشتهاند هم نتوانست زنگ بيدارباش را براي مديران خوابزده و بياعتنا به كشتي پايه به صدا درآورد.
غمانگيزتر اين كه بهرغم ثبت نتايج ضعيف و نااميدكنندهاي كه در مسابقههاي نوجوانان آسيا براي كشتي ايران رقم خورد، كوچكترين دغدغه و پيگيري از سوي مسئولان فدراسيون كشتي و دستاندركاران فني كشتي نوجوانان را به دنبال نداشت و هيچكس پاسخگوي شكست و ناكامي پايهاي كشتي كه آينده اين ورزش را نيز مورد تخريب و نابودي قرار ميدهد ، نبود!
در واقع ميتوان اينگونه تعبير كرد شكست كشتي نوجوانان در مسابقههاي آسيايي نشاندهنده نداشتن برنامهريزي ريشهاي براي سازندگي و پشتوانهسازي در ورزشي است كه سالهاي سال براي كشورمان افتخار و مدال به ارمغان آورده است.
اكنون و پس از شكست تلخ و غمانگيز در المپيك پكن نميتوان به آينده نيز اميدوارانه نگريست، چراكه چنته كشتي از سازندگي، پشتوانهسازي و داشتن مهرههاي كارساز و كارآمدي چون رسول و اميرخادم، عليرضا حيدري، عباس جديدي، عليرضا دبير، عليرضا رضايي، اكبر فلاح، عباس حاجكناري، مهدي حاجيزاده و... تهي و خالي است.
در پايان ناگفته نماند؛ يك سالي است كه فدراسيون كشتي براي امر سازندگي و استعداديابي وارد عمل شده و براي اين كار مهم در امر سازندگي يك نفر را مسوول استعداديابي كرده است تا اين ورزش كهن از وجود استعداد و پشتوانه، غني و آسوده خاطر باشد.
اكنون كارگزاران كشتي، اميد به كار فردي در زمينه استعداديابي بستهاند و براي رفع تمام خلاها و ضعفهايي كه در اوزان هفتگانه كشتي محسوس است صرفا در انتظار نسخه شفابخش و سازنده مرد كاركشتهاي چون منصور برزگر لحظهشماري ميكنند. اما آيا براستي كار پراهميت، حساس و زيربنايي استعداديابي در كشتي با چنين سياست و برنامهريزي كه همه چيز قائم به يك نفر است، قابل باور و تحقق خواهد بود؟
البته بعضا همكاران مقطعي نيز به اين تشكيلات يكنفره افزوده ميشود. در مسابقههاي كشتي روز جهاني كودك اين مسووليت به داريوش واعظي سپرده شد و در همين رقابتهاي كشتي نونهالان كه در شرايط نامناسب زماني و هفته گذشته به ميزباني اروميه در تقويم فدراسيون كشتي به ثبت رسيد تورج ظفري، مربي سازنده و پرتلاش همداني جور رئيس كميته استعداديابي را كشيد.
به هر صورت آنچه اهميت دارد و ميتواند به كميته به ظاهر استعداديابي در كشتي هويت عيني و عملي بدهد، دستاورد اين كميته طي بيش از يك سال حيات و فعاليت منصور برزگر در مسووليت استعداديابي در كشتي است.
بيشك آينده نشان خواهد داد كميته استعداديابي در حد يك كميته تئوري و تشريفاتي بوده يا اين كه ثمرات اين كميته را در ساختار آينده تيمهاي ملي ميتوانيم رويت كنيم و از آن به عنوان برنامهاي سازنده نام ببريم.
سعيد ميرزاشفيع
پنجشنبه 23 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 176]