واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: شانس، بهانه اي براي ناكامي ها
در بسياري از دايرة المعارف ها از كلمه شانس به عنوان يك حادثه ناشناخته و غيرقابل پيشگويي ياد مي شود كه سبب وقوع حوادثي دلپذير و يا بسيار ناگوار و نامطلوب مي شود. اكثر ما در جامعه با توجه به واژه شانس، افراد را به دو گروه خوش بخت و خوش شانس و بدشانس طبقه بندي مي كنيم.
مردم خوشبخت بدون اين كه بدانند، داراي تفكر و منشي هستند كه خوشبختي، سعادت و بهروزي را در زندگي براي خود به ارمغان مي آورند. انديشه ها و پندارهاي ما كيفيت و چگونگي زندگي ما را مي سازد و ما را به اوج سعادت و خوشبختي و يا فلاكت مي رساند. فكر و انديشه مثبت، جسم و ذهن را سالم و پر از نشاط و طراوت مي كند. در نتيجه اين شادماني و سرحال بودن، سيستم ايمني بدن ما فعال مي شود و در نتيجه بدني قوي و بابنيه خواهيم داشت. تفكر مثبت همراه با سلامتي كامل، راه رسيدن به پيروزي و خوشبختي را به مانشان مي دهد. ما بايد باور كنيم كه زندگي خوب حق ماست و ما لياقت آن را داريم. ما با اعتقاد به شانس در واقع از زير بار مسئوليت ها شانه خالي مي كنيم.
دكتر صادقيان، جامعه شناس در اين خصوص در گفت وگو با ما مي گويد: هرجا كه علتي براي كارها و گرفتاري هاي خود در زندگي نمي يابيم آن را به گردن شانس و اقبال بد خود مي اندازيم و به زمين و زمان بد و بيراه مي گوييم. اعتقاد به بدشانسي همان افكار منفي است كه از موفقيت ها و كاميابي هاي شما جلوگيري مي كند. اين گونه افكار مانع خوشبختي و پيروزي ماست. علاوه بر آن، اين اعتقادات بر سلامت جسمي و روحي و روان ما تاثيرات منفي مي گذارد و باعث مي شود ما دائم بدبياري بياوريم و بيش از پيش بر اعتقادات غلط خود پافشاري كنيم. نگراني، خشم، ترس و منفي بافي حاصل تفكر منفي است كه ما را به تباهي مي كشاند. اين باور در ضمير ناخودآگاه ما لانه مي كند و اجازه تحرك و تغيير و تحول را از ما مي گيرد.
؛اعتقاد به شانس و تفكر مثبت
اين جامعه شناس در ادامه مي گويد: اكثر ما در جامعه با توجه به واژه شانس، افراد را به دو گروه خوش شانس و بدشانس طبقه بندي مي كنيم. مردم خوش اقبال بدون اين كه بدانند، داراي تفكر و منشي هستند كه خوشبختي، سعادت و بهروزي را در زندگي براي خود به ارمغان مي آورند. انديشه ها و پندارهاي ما كيفيت و چگونگي زندگي ما را مي سازد و ما را به اوج سعادت و خوشبختي و يا فلاكت مي رساند. فكر و انديشه مثبت، جسم و ذهن را سالم و پر از نشاط و طراوت مي كند. در نتيجه اين شادماني و سرحال بودن، سيستم ايمني بدن ما فعال مي شود و در نتيجه بدني قوي و با بنيه خواهيم داشت. تفكر مثبت همراه با سلامتي كامل، راه رسيدن به پيروزي و خوشبختي را به ما نشان مي دهد. ما بايد باور كنيم كه زندگي خوب حق ماست و ما لياقت آن را داريم. ما با اعتقاد به شانس درواقع از زير بار مسئوليت ها شانه خالي مي كنيم.
؛اعتقاد به شانس و تفكر منفي
دكتر صادقيان مي گويد: ما هرجا كه علتي براي كارها و گرفتاري هاي خود در زندگي نمي يابيم، آن را به گردن شانس و اقبال بدخود مي اندازيم و به زمين و زمان بد و بيراه مي گوييم. اعتقاد به بدشانسي همان افكار منفي است كه از موفقيت ها و كاميابي هاي ما جلوگيري مي كند. اين گونه افكار مانع خوشبختي و پيروزي ما مي شود. علاوه بر آن، اين اعتقادات بر سلامت جسمي و روحي و روان تاثيرات منفي مي گذارد و باعث مي شود دائم بد بياوريم و بيش از پيش بر اعتقادات غلط خود پافشاري كنيم. نگراني، خشم، ترس و منفي بافي حاصل تفكر منفي است كه ما را به تباهي مي كشاند. اين باور در ضمير ناخودآگاه لانه مي كند و اجازه تحرك و تغيير و تحول را از ما مي گيرد.
؛اعتقاد به شانس و تجسم هاي ذهني
ما مي توانيم با تلقين هاي سازنده و تجسم هاي ذهني دلخواه، ضمير ناخودآگاه خود را در مسير اهداف خود قرار دهيم. با تكرار باورهاي درست و خوب، تفكر ما به تدريج تغيير مي كند و در نتيجه در زندگي نيز دچار تغيير و تحولات مثبتي خواهيم شد. باور كنيم كه فرصت ها و شانس هاي زندگي در بطن مشكلات و گرفتاري ها پنهان هستند. فقط كافي است كمي تمركز كنيم، احساسات پوچ و بي اساس را كنار بگذاريم و دائم به خود تلقين كنيم كه توانايي رويارويي با مشكلات را داريم. يكي از بهترين راه ها براي تلقين اين است كه هرشب با خودمان تكرار كنيم: «خدايا من خوشبختم و بابت اين همه نعمت و سلامت تو را سپاس مي گزارم.» بهتر است دائم به تلاش هاي خود فكر كنيم و با قضاوتي منصفانه به نتيجه كار بنگريم. آيا براي يافتن شغل مناسب تمام تلاش خود را كرده ايم؟ آيا براي رسيدن به هدف خود تنبلي، سستي و رخوت را كنار گذاشته ايم؟ در صورت رويارويي با نتايج ناخوشايند و قضاوت درست و منطقي، مي بينيد كه بسياري از نامرادي ها و ناملايمات زندگي، نتيجه كم كاري و نبود توجه و تمركز ماست و هيچ ارتباطي به خوش شانس و يا بدشانس بودن ما ندارد.
؛اعتقاد به شانس و احساس خوشبختي
اين جامعه شناس در پايان به اين نكته اشاره مي كند كه : ما مي توانيم با اعمال خود، شانس موفقيت را بالا ببريم. افرادي كه احساس خوشبختي مي كنند حتي در موقعيت هاي بد و اوضاع نابه سامان تلاش مي كنند شانس را تغيير دهند و منتظر وقايع و اتفاقات خوب باشند. اين گروه از افراد به اطراف خود با دقت نگاه مي كنند و هميشه جنبه هاي مثبت را درنظر مي گيرند. افراد خوش شانس از تجربيات تازه نمي ترسند و دائم به فكر ايده ها و افكارجديد هستند. اين گروه هميشه دنبال چيزهاي تازه و كشف آن ها و آماده ريسك كردن هستند. با صبر و حوصله و تمركز كافي فرصت ها را در زندگي شكار مي كنند و هيچ گاه يك فرصت طلايي را از دست نمي دهند. درحالي كه مردمي كه احساس بدشانسي مي كنند در امور روزمره گير افتاده اند. اين گروه هرگز نمي خواهند بخش جديد يك چيز را ببينند و از رويارويي با آن ترس و واهمه دارند. اين افراد دائم به جان زندگي غر مي زنند و از زمين و زمان گلايه دارند و كم تر به اتفاقات اطراف خود لبخند مي زنند حتي اگر حوادثي خوشايند باشد. چنين به نظر مي رسد كه اين گروه با طرز تفكر غلط خود هرگز نمي توانند از زندگي راضي شوند. اين گروه حتي با برنامه ريزي قبلي اگر وارد جمعي شوند و به دنبال يافتن فرصت و يا آدم هاي كارآمدي باشند، بازهم شكست مي خورند درحالي كه افرادي با تفكر و نگرش مثبت در اين گونه جمع ها فرصت طلايي را پيدا مي كنند. گويي فرصت ها به دنبال اين افراد مي گردند و آن ها را شكار مي كنند. براي تمرين ديدن فرصت هاي طلايي شايد بد نباشد كه يك دفترچه خاطرات با خود به همراه داشته باشيد و هر روز چند لحظه مشغول نوشتن نكته هاي مثبت و خوش شانسي هاي خود در زندگي روزمره بشويد و از نوشتن موارد بد و نامطلوب خودداري كنيد. با انجام اين عمل پس از گذشت يك ماه متوجه خوشبختي خود مي شويد و ديگر نمي توانيد به مواهب و خوشبختي هاي خود در زندگي فكر نكنيد.
چهارشنبه 22 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]