واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: آمريكا و طرح « نهادينه كردن بحران » در افغانستان
بسم الله الرحمن الرحيم
تشديد حملات موشكي توپخانه اي و بمباران هوائي روستاهاي مرزي پاكستان خشم و اعتراض مردم و مقامات رسمي اين كشور را برانگيخته است . اين حملات از مرداد ماه آغاز شده و تلفات سنگين و گسترده اي را بهمراه داشته است . افزايش تعداد حملات عموما به ويراني خانه هاي روستائي و كشته و مجروح شدن ساكنان بي دفاع روستائي منجر شده كه بخش اعظم قربانيان را زنان و كودكان تشكيل مي دهند. فرمانده جديد نيروهاي آمريكائي در منطقه ادعا مي كند گويا اين اقدامات جنايتكارانه را به خاطر اعمال فشار در پيشبرد جنگ عليه طالبان و « القاعده » انجام مي دهد و در واقع گويا اين حملات بخش ضروري و حياتي به منظور « مهار تروريسم » در منطقه است . بطور همزمان تروريستها با انفجار محل گردهمائي رهبران قبيله اي در « باجوراجنسي » دستكم 63 نفر از رهبران قبيله اي را به خاك و خون كشيده اند. حال برخي از مجروحين وخيم گزارش شده و مرتبا بر تعداد تلفات افزوده مي شود. اين جلسه از جرگه پيران و ريش سفيدان محلي با هدف مقابله با جنايات طالبان تشكيل شده بود كه خود نيز قرباني آنها شد.
ناظران و مقامات محلي اين اقدام جنايتكارانه را هم در راستاي عمليات آمريكا در منطقه ارزيابي مي كنند و انگشت اتهام را صريحا به سوي آمريكا نشانه گرفته اند. آمريكا در روزهاي اخير هم به كمك هواپيماهاي بدون سرنشين با كنترل از راه دور مناطق قبيله نشين مرزي در خاك پاكستان را هدف قرار داده كه 13 كشته و دهها زخمي به همراه داشته است . يوسف رضا گيلاني نخست وزير پاكستان خواستار توقف اين حملات شده و هشدار داده است كه ايجاد بحران در مرزهاي پاكستان ممكن است زمينه ساز كودتاي نظامي در اين كشور شود و تلاشها براي مبارزه با تروريسم را با شكست مواجه كند.
اگرچه دولت آمريكا ارتش و مقامات « پنتاگون » چنين حملاتي را در چارچوب اقدامات واشنگتن براي مبارزه با تروريسم و بويژه سركوب طالبان توجيه مي كنند اما اين ادعاها با رفتار سياسي آمريكا و ناتو درخصوص مذاكره با طالبان و حتي واگذاري بخش قابل توجهي از قدرت به آنها در تناقض است .
ژنرال « ديويد پترائوس » فرمانده نيروهاي مركزي آمريكا هم در روزهاي اخير از قبائل افغانستان براي مبارزه عليه عناصر طالبان استمداد كرد و خواستار همكاري قبائل در مقابله با طالبان و القاعده شد. ولي رهبران قبائل به رفتارهاي مشكوك آمريكا و دولت مركزي كمترين اعتمادي ندارند و نمي توانند بپذيرند كه آمريكا و دولت كرزاي واقعا خواهان سركوب طالبان و تروريستها هستند. چرا كه بطور همزمان سرگرم مذاكره و چانه زني با طالبان هستند و « مذاكرات طائف » به نتايج دلخواه طرفهاي ذينفع نزديكتر شده است . برخي گمانه زني ها براين نكته استوار است كه آمريكا و نيروهاي ناتو در فكر توافق با طالبان هستند ولي با اين قبيل فشارهاي نظامي سعي دارند زمينه هاي كوتاه آمدن طالبان را فراهم سازند. اما ذهنيت هاي منفي هم وجود دارد كه اساسا معتقدند اين حملات براي سرپوش گذاشتن بر روي توافقات آمريكا و دولت مركزي با طالبان صورت مي گيرد و كسانيكه غير از اين را باور كنند فردا احساس مي كنند كه به شدت فريب خورده اند.
اظهارات اخير فرمانده نيروهاي « ناتو » نيز همين ذهنيت را تاييد مي كند. « باپ شفر » اخيرا ادعا كرد سركوب نظامي طالبان بي نتيجه است و اين راهكار به جائي نمي رسد و مشكل افغانستان راه حل نظامي ندارد بلكه بايستي طالبان را « شريك قدرت » نمود و با مذاكره آنها را به سوي « همكاري » ! كشاند. سئوال اينست كه اگر قرار است طالبان مجددا در افغانستان به قدرت برسد « جنگ عليه تروريسم » چه مفهومي دارد و بايستي با چه كسي جنگيد مقامات پنتاگون براي اين معما هم پاسخ هاي روشني دارند و مي گويند قرار است بين طالبان و « القاعده » فاصله بيندازند و طالبان را به قدرت برسانند تا « القاعده » منزوي شود! لكن واقعيت اينست كه رويكرد آمريكا بويژه در پرتو تحولات سياسي اين كشور و نزديك شدن پايان حكومت نومحافظه كاران تغيير كرده و قرار است طالبان و القاعده همچنان بعنوان « عوامل بحران ساز » در منطقه حفظ و حتي براي ادامه بازي هاي سياسي در منطقه نيز تقويت و « بازسازي » شوند.
اينكه چرا آمريكا در مقطع كنوني به تشديد حملات در افغانستان و مناطق مرزي پاكستان پرداخته چندان دور از ذهن نيست و پاسخ روشني دارد. جنگنده بمب افكن هاي آمريكائي در روزهاي اخير يك مجلس عروسي را در شهرستان « شاه ولي كوت » هدف قرار دادند و 95 ميهمان عروسي را كشتند . عروس در اين حادثه معلول شده و از داماد حتي اثري هم باقي نمانده است . مقامات محلي مي گويند آمريكا پيش از اين حملات خود را بخاطر وقوع در شب « اشتباهي » معرفي مي كرد با اين بهانه كه دقت در هدفگيري بي نتيجه بوده است ولي اين حمله دقيقا در روز رخ داده و چنين توجيهي قابل پذيرش نيست . اما آيا دليل ديگري براي اين حملات وجود دارد درواقع همه چيز به تغيير مديريت در كاخ سفيد و به نتيجه انتخابات آمريكا باز مي گردد. اوباما وعده داده بود كه در راهبردهاي نظامي آمريكا در افغانستان و عراق تجديدنظر مي كند. اين بدان معني است كه اگر اوباما در تحقق وعده هايش صداقت داشته باشد بايستي شاهد تحولات تازه اي در اين زمينه ها باشيم . اما آيا اين چنين تحولاتي مطلوب جناح جنگ افروز نومحافظه كاران است پاسخ اين سئوال قطعا منفي و محرز است . دقيقا به همين دليل است كه نومحافظه كاران سعي دارند از آخرين فرصتهاي باقيمانده براي « نهادينه كردن بحران » در افغانستان و عراق بهره گيري كنند و اوضاع را به صورت استخوان در لاي زخم حفظ كنند. انجام عمليات نظامي و بمبارانهاي بي هدف و « حملات كور » در افغانستان و روستاهاي مرزي پاكستان هم دقيقا با همين انگيزه صورت مي گيرد كه بر اقدامات پنهان و آشكار نومحافظه كاران در مسير تثبيت موقعيت طالبان و شريك ساختن آنها در قدرت مركزي و محلي سرپوش بگذارند و چنين وانمود سازند كه گويا واشنگتن همچنان در سركوب طالبان مصمم و جدي است و از هيچ فرصتي براي ضربه زدن به طالبان و شكار عناصر القاعده غفلت نمي كند!
بوش كوچك در سخنراني هفتگي خود دقيقا به اين موضوع هم اشارات صريحي داشت . وي خاطرنشان ساخت : « جنگ عليه تروريسم ادامه خواهد يافت و تروريستها تصور نكنند كه مي توانند از فرصت تغيير رياست جمهوري سواستفاده كنند. من اين تعهد را تا زمانيكه در پست رياست جمهوري هستم ادامه مي دهم و اميدوارم كه اوباما هم همين مسير را ادامه دهد » .
تقريبا بطور همزمان « زيبيگنو برژينسكي » مشاور امنيت ملي اسبق آمريكا كه از چهره هاي كليدي دمكراتها يعني جناح برنده محسوب مي شود تصريح كرد كه انتخاب اوباما به معني تغيير اساسي در ساختار سياست خارجي آمريكا نيست . اما در « لحن » آمريكا امكان تغيير وجود دارد!
صرفنظر از اينكه اصولا اوباما بخواهد تغييري ايجاد كند يا نه تيم نومحافظه كاران و مراكز تصميم گيرنده در پنتاگون و ارتش سرگرم ايجاد فضاو زمينه هائي در افغانستان هستند كه اوضاع افغانستان در مسيري غيرقابل برگشت قرار گيرد و اوباما حتي اگر هم بخواهد نتواند كار زيادي در اين مقوله انجام دهد.
طرح « باز گرداندن طالبان به قدرت » و ادعاي جدا كردن طالبان و القاعده از يكديگر دقيقا با همين هدف صورت مي گيرد كه ريشه هاي بحران در افغانستان همچنان حفظ و بلكه تقويت شود. طالبان به كمك آمريكا و انگليس با در اختيار گرفتن انحصار كشت توليد فراوري و توزيع مواد مخدر افغانستان بويژه در افغانستان « هلمند » به اين هدف نزديكتر شده است . حتي درصورتيكه از اين پس اوضاع » در بدترين شرايط MI -6 » و « MI - 5 در « پنتاگون » وزارت خارجه و كاخ سفيد هم به روال سابق نباشد « سيا » اينتليحنت سرويس « ممكن هم خواهند توانست با بهره گيري از درآمد تجارت مرگ در افغانستان براي تحقق همان اهداف و برنامه هاي مصوب كنوني به اقدامات خود ادامه دهند. اما آنها آنقدرها هم نگران آينده نيستند چون واقعا قرار نيست در اين زمينه اتفاق خاصي بيفتد!
چهارشنبه 22 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]