واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: حكم اعدام براي جنايت 30 هزار توماني
دو رفيق كه همكارشان را قرباني مشتي پول كردند ديروز در شعبه 74 دادگاه كيفري تهران به مجازات سنگين محكوم شدند.
به گزارش ايسكانيوز، در نخستين نشست رسيدگي به اين پرونده كه به رياست قاضي «حسيني كوه كمره اي» برگزار شد ابتدا نماينده دادستان، كيفرخواست را خواند.
«صفر خاكي» اعلام كرد: «سعيد» 19 ساله (متهم رديف نخست) و «بابك» 30 ساله متهمند ظهر 29 تير 1384 همكارشان به نام «حسين» را در يك مبل سازي دهكده المپيك تهران با پيچيدن پارچه به دور گردنش كشتند.
وي ادامه داد : متهمان با كشف شماره تلفني كه در قربانگاه جا مانده بود رديابي و دستگير شدند.اكنون با توجه به شهادت همسايگان كه «سعيد» و «بابك» را هنگام فرار ديده اند و همچنين اعتراف متهمان ، اين دو نفر از نظر دادسرا گناهكار هستند و برايشان اشد مجازات خواهانم.
سپس وكيل خانواده داغدار در جايگاه ويژه قرار گرفت و به نمايندگي از طرف پدر و مادر داغدار براي دو متهم ، حكم مرگ خواست.
وقتي «سعيد» رو به روي پنج قاضي ايستاد ، جنايت را به گردن «بابك» انداخت : مدتي بود كه با «حسين» و «بابك» در مبل سازي كار مي كردم.روز قبل از جنايت ، بابك سراغم آمد و گفت صاحبكارش 15 ميليون تومان به «حسين» داده است و همانجا بود كه نقشه شومي كشيد.
وي اضافه كرد: نزديك ظهر بود كه سراغ «حسين» رفتيم.«بابك» چاقو را زير گلوي او گذاشت و گفت پولها را بده! «حسين» خيال مي كرد شوخي مي كنيم اما وقتي «بابك» چاقو را به دستش زد با هم درگير شدند.من ترسيده بودم و يك تكه پارچه به «بابك»دادم كه آن را دور گردن «حسين» پيچيد.
متهم توضيح داد: سرگرم بستن دست و پايش بوديم كه يكي از همسايگان ، در زد و علت سر و صدا را پرسيد.«بابك» هم جلو رفت و گفت با هم شوخي مي كرديم. آن موقع فقط 30 هزار تومان پول پيدا كرديم. چند دقيقه بعد از خانه بيرون رفتيم و در حالي كه مردم ، من و «بابك» را تعقيب مي كردند فرار كرديم.
قاضي : در بازجويي مقدماتي اعتراف كرده اي پارچه را خودت دور گردن «حسين» پيچيدي ; قبول داري؟
«سعيد» : نه ، تحت فشار به جنايت اعتراف و صحنه را بازسازي كردم! باور كنيد پارچه خيلي شل دور گردن «حسين» پيچيده شده بود و يقين دارم اين مسئله باعث مرگش نشد. نوبت دفاع متهم رديف دوم كه رسيد او هم آدمكشي را انكار كرد : پيشنهاد دستبرد را من مطرح كردم اما سعيد پارچه را دور گردن همكارمان پيچيد و او را كشت.دست آخر كوله پشتي اش را كه در آن يك شماره تلفن بود در محل جا گذاشت. با پايان ضد و نقيض گويي «بابك» و «سعيد» هيئت قضايي وارد شور شد و ادامه رسيدگي به پرونده را به وقت ديگري موكول كردند.
در آخرين نشست ، بار ديگر «سعيد» و «بابك» جنايت را به همديگر نسبت دادند.قاضي «كوه كمره اي» به متهم رديف نخست گفت: در زندان، نامه اي نوشته و ادعا كرده اي «بابك» ابراز پشيماني كرده است؟
«سعيد» : يكي از همبندي هايم در زندان به كلاس رفته بود كه نامه اي از «بابك» برايم آورد.در آن نوشته بود «پشيمانم و مي دانم مقصر بودم اما اگر تو بيشتر اصرار مي كردي حالا اينجا نبوديم.»
همچنين «مهدي- م» به عنوان شاهد در جايگاه ويژه قرار گرفت و اظهار داشت : وقتي وارد كارگاه شدم از يكي از همسايه ها شنيدم كه صداي زد و خورد مي آيد.در را شكستم و داخل شدم كه جنازه «حسين» را ديدم.
هيئت قضايي با بررسي دقيق مدرك هاي موجود ، سعيد را به مرگ و بابك را به خاطر معاونت در جنايت به 15 سال زندان محكوم كرد.حكم تا 20 روز پس از ابلاغ قابل تجديد نظر خواهي است.
سه شنبه 21 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]