تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند به شكل شما و اموال شما نگاه نمى كند بلكه به دلها و اعمال شما توجه مى نمايد....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837615250




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چهارشنبه سیاه، پرونده یک زندگی را بست


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: وقتی که به هوش آمدم خودم را در بیمارستان روی تخت دیدم و بعدا قضیه را فهمیدم که 3 پسر من و همسایه.ام در حال درست کردن نارنجک دستی برای چهارشنبه.سوری بودند که ناگهان یکی از نارنجک.ها منفجر شده و موجب انفجار بقیه مواد محترقه.ای که کنار آنها بوده، می.شود و بد.تر از همه، یکی از خودروهای همسایه پایینی.مان که گازسوز بود و با محل انفجار مواد محترقه فاصله.ای نداشت منفجر شده و آن آتش.سوزی عظیم را به راه انداخته است.
چهارشنبه سیاه
قدس: سال گذشته من و همسرم که هردو شاغلیم در حالی که با عشق و امید فراوان در شیفت.های متنوع برای پرداخت قسط..های آپارتمان و ماشین مدل.بالایی که خریده بودیم کار می.کردیم، از بچه.های دلبندمان غافل مانده بودیم.

سال گذشته ما یک آپارتمان داشتیم که به پیشنهاد من، همسرم با فروش آن و خودرویی که چند سال زیر پایمان بود موافقت کرد تا با گرفتن چند وام هم بتوانیم آپارتمانی شیک.تر در جایی مناسب.تر خریده باشیم و هم خودرویی نو.تر و باکلاس.تر سوار شویم. ما این کار را در حالی که تا خرخره زیر قرض و قسط فرورفته بودیم، انجام دادیم و خودروی جدید و آپارتمان شیکمان را خریدیم.
با این کار هردوی ما مجبور شدیم روزانه در 2 شیفت کار کنیم تا زیر دین کسی نباشیم که از توجه به 2 پسرمان غافل ماندیم.

اسفند سال گذشته بود، در واقع چند روزی به همین مثلا جشن چهارشنبه.سوری نمانده بود که همه مردم و خانواده.ها خود را برای عید آماده می.کردند که من و همسرم در محل کارمان بودیم و بچه.ها برای چهارشنبه.سوری انواع ترقه.ها و مواد منفجره را از بیرون تهیه .کرده و از آنها استفاده می.کردند.

من و همسرم سرمان بدجوری در لاکمان برای پرداخت قسط.ها بود، از ترقه.بازی بچه.هامان که 2 پسر 14 و 12 ساله بودند اگر بگویم بی.اطلاع بودیم که دروغ گفته.ام، می.دانستیم که آنها گهگاهی با خریدن سیگارت.ها و انفجار آنها برای خودشان سرگرمی و بازی ایجاد کرده.اند اما هیچ.وقت فکرش را نمی.کردیم که آنها به فکر تهیه بمب.ها و نارنجک.های دست.ساز باشند.

2 روز به چهارشنبه آخر سال 88 مانده بود، من در محل کارم بودم که با شنیدن صدای زنگ موبایلم، گوشی را برداشتم و دیدم همسایه روبه.رویی که بچه.هایمان با هم بازی می.کردند با من تماس گرفته، او گفت: سریع خودت را به خانه برسان و بعد تلفن را قطع کرد.

من که ترسیده و دستپاچه شده بودم هرچه کردم نتوانستم شماره او را بگیرم و جویای قضیه باشم، سپس سریع از رئیسم مرخصی گرفتم و با آژانس خودم را به خانه.مان رساندم.

وقتی آنجا رسیدم همسرم را در حالی که به سر و صورتش می.زد، دیدم، همچنین می.دیدم که جلوی آپارتمانمان پر از خودروهای آتش.نشانی، آمبولانس و پلیس است و آتش از آپارتمانمان در حالی که آتش.نشانان با آبپاش.ها روی آن آب می.ریختند، بالا می.رفت.

من که حسابی خودم را با دیدن آن وضع باخته بودم در حالی که باورم نمی.شد و فکر می.کردم که خواب می.بینم خودم را به شوهرم رساندم و از او سراغ بچه.هایم را گرفتم و او در حالی که به نظر می.رسید لال شده باشد به سمت آمبولانس 115 که چند قدمی آنطرف.تر پارک کرده بود، نگاه کرد و در واقع با نگاهش به من فهماند که بچه.ها داخل آمبولانس هستند.

من سریع خودم را به آمبولانس رساندم و دیدم که هردو گلم پرپر شده.اند و شدیدا سوخته بودند. پرستار اورژانس 115 که با ملحفه.ای سفید آنها را پوشانده بود، به من گفت: خانم لطفا بروید کنار و مزاحم کارمان نشوید و من در جوابش گفتم بچه.هایم حالشان چطوره؟

او در حالی که سعی می.کرد خبر ناگوار مرگ 2 فرزندم را به من ندهد فقط ساکت شد و سرش را به نشانه آنکه فرزندانم به دلیل شدت سوختگی کشته شده.اند تکان داد و همه چیز را به من فهماند.

من آنقدر ناراحت بودم که خانم مهدیان، همسایه روبه.رویی.ام که کنار آمبولانس بالای سر فرزندش که او نیز مثل بچه.هایم در آتش انفجار نارنجک.های دست.ساز سوخته بود را نمی.دیدم و هیچ اهمیتی برایم نداشت و یکباره از حال رفتم و به زمین افتادم.

وقتی که به هوش آمدم خودم را در بیمارستان روی تخت دیدم و بعدا قضیه را فهمیدم که 3 پسر من و همسایه.ام در حال درست کردن نارنجک دستی برای چهارشنبه.سوری بودند که ناگهان یکی از نارنجک.ها منفجر شده و موجب انفجار بقیه مواد محترقه.ای که کنار آنها بوده، می.شود و بد.تر از همه، یکی از خودروهای همسایه پایینی.مان که گازسوز بود و با محل انفجار مواد محترقه فاصله.ای نداشت منفجر شده و آن آتش.سوزی عظیم را به راه انداخته است.

بعد از این قضیه همسرم که زودتر از من به صحنه رسیده بود بر اثر سکته مغزی به دلیل ناراحتی بیش از حد جان باخت و از آن خانواده 4 نفره تنها من مانده.ام؛ بی.کس و تنها.

كاش همسر خدابیامرزم را مجبور به اين كارها نمي.كردم. كاش با خریدن ماشین و خانه جدید باعث غافل شدنمان از فرزندانمان که تازه داشتند برای خودشان مرد می.شدند، نمي.شدم و .ای کاش این چهارشنبه.سوری مزخرف هرگز وجود نداشت.

شما را به.خدا به مردم بگویید در این ایام حواسشان را بیشتر متوجه فرزندانشان بکنند تا مثل من روز چهارشنبه.سوزی را نبینند و اینجوری بیچاره نشوند و گل.های زندگی.شان را یکباره پرپر شده نبینند.

[اين زن در حالی که صدای گریه.اش در کل ساختمان.های معاونت اجتماعی نيروي انتظامي استان خوزستان پیچیده بود، رو به يكي از ماموران مي.گفت:] جناب سروان! شما را به.خدا به مردم بگویید که اصلا چهارشنبه.سوری هیچ معنایی نداره و تنها مزاحمت و دردسره؛ کاش می.شد مسؤولان این برنامه بی.خود و بی.ارزش و پردردسر را به کل از بین ببرند.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن