تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 30 بهمن 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترين شما كسى است كه براى زنان خود بهتر باشد و من بهترين شما براى زن خود هستم....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

کشتی تفریحی کیش

تور نوروز خارجی

خرید اسکرابر صنعتی

طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وب‌سایت

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

زومکشت

فرش آشپزخانه

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1860774383




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سيرى در زمانه امام رضا(ع)


واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: سيرى در زمانه امام رضا(ع)
آيت الله جعفر سبحانى -

قال اللّه تبارك و تعالي:

«فى بُيوتٍ أذِنَ اللّه‏َ أنْ تُرْفَعَ و يذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ و الآصال * رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارةٌ و لا بَيعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّه‏ِ و إقامِ الصَّلوةِ و ايتاءِ الزَّكوةِ يخافونَ يوْما تَتَقَلَّبُ فِيهِ القُلوبُ و الأبْصار(1)».

«آن چراغ در خانه‏هايى جاى دارد كه خدا اجازه داده است كه گرامى‌داشته شوند. خانه‏هايى كه نام خدا در آنها برده مي‏شود، در آنها صبح و شام مردانى او را تسبيح مي‏گويند كه هيچ داد و ستدى و خريد و فروشى آنان را از ياد خدا و به پاى داشتن نماز و دادن زكات غافل نمي‏كند. آنان از روزى مي‏ترسند كه در آن، دل‏ها و چشم‏ها از حالت عادى خارج مي‏شوند».

آيه ياد شده درباره خانه‏هاى خاصّى سخن مي‏گويد و آنها را با صفاتى مي‏ستايد كه عبارتند از:

1. نزد خدا از ارج بالايى برخوردارند.

2. مردانى در آنها صبح و شام، خداى را تسبيح مي‏گويند.

3. از صفات اين مردان آن است كه كارهاى دنيوي، آنها را از كارهاى عبادى باز نمي‏دارد.

4. خوف و خشيت (ترس از خدا) بر روان آنها حاكم است.

اكنون بايد ديد اين بيوت، به چه كسانى تعلّق دارد؟ برخى از مفسّران آن را به مساجد تفسير كرده‏اند، ولى اين تفسير از نظر قرآن صحيح نيست؛ زيرا در قرآن عناوين چهارگانه وارد شده است:

1. مساجد، 2. بيوت، 3. بيت‌اللّه‏، 4. المسجد الحرام.

طبعا به حكم مقابله، بيوت، غير از مساجد خواهد بود و شاهدى نيز بر اين تغاير هست. هيچ بيتى در جهان بدون سقف نيست، در حالي‏كه مساجد ممكن است بدون سقف باشند؛ حتى در برخى از بلاد، باز بودن مسجد، مستحب است و مسجد الحرام هم اكنون فاقد سقف است. قرآن بيوت را به گونه‏اى توصيف مي‏كند كه ملازم با سقف است و درباره بيوت كافران مي‏فرمايد:

«لَجَعَلْنا لِمَنْ يكْفُرْ بِالرَّحْمنِ لِبُيوتِهِم سُقُفا من فِضَّة(2)...».

«و اگر نه آن بود كه [همه] مردم [در انكار خدا] امّتى واحد گردند، براى كسانى كه به خداوند رحمان كفر ورزيده‏اند، خانه‏هايى قرار مي‏دهيم كه سقف آنها از نقره ساخته شده‏اند...».

از اين بيان مي‏توان دريافت كه اين بيوت، مساجد نيستند. خوشبختانه روايتى كه سيوطى در تفسير اين آيه نقل مي‏كند، شاهد گفتار ماست:

پيامبر‌گرامى‌صلي‏الله‏عليه‏و‏آله اين آيه را در مسجد خواند. در اين هنگام مردى برخاست و عرض كرد:

- اى پيامبر صلي‏الله ‏عليه‏و‏آله ! اين خانه‏ها كدام هستند؟

- پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله: خانه‏هاى پيامبران.

در اين هنگام ابوبكر برخاست و در حالي‏كه به خانه على عليه‏السلام و فاطمه عليهاالسلام اشاره مي‏كرد، چنين گفت: آيا اين بيت هم از همان بيوت است؟

پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله: آري! از برترين آنهاست(3)

در اين صورت، اين بيوت، بيوت اولياء و ائمّه اهل‏بيت عليهم‌السلام خواهد بود. بويژه اگر آنها را به خانه گلى و سنگى تفسير نكنيم؛ بلكه بيوت وحى و رسالت بدانيم كه پيامبران در آنها پرورش يافته‏اند.

امام على ابن موسى الرضا عليه‏السلام كه امروز در آستانه ولادت او قرار داريم، در همين بيوت پرورش يافته و شاخه‏اى از شجره مباركه‏اى است كه ريشه‏اش در دل زمين و شاخه‏اش در آسمان است(4) اكنون سخن درباره زندگانى حضرت است و برخى از نكات را يادآور مي‏شويم:

زندگى هشتمين اختر آسمان ولايت را مي‏توان از جهات گوناگونى مورد بحث و بررسى قرار داد. آنچه فعلا براى ما در اين گفتار مطرح است، بررسى فضاى فكرى و فرهنگى عصر آن حضرت مي‏باشد، و از اين طريق مي‏توان خدمات آن حضرت را در صيانت از اسلام از هر نوع خدشه ارزيابى كرد.

امام در عصرى از مدينه به طوس خوانده شد كه حركت علمى‌و فلسفى و ترجمه كتب يونانى و هندى به زبان عربى آغاز شده بود و يك نوع فضاى باز بر محيط خراسان حاكم بود. برخلاف دوره‏هاى قبل، پس از مامون و واثق، اين فضاى باز، بسته شد و در عصر متوكّل، فضاى فكرى كشور بُعد واحدى را به خود گرفت و تا قرن‏ها اهل حديث بر افكار خلفا و ديگران حاكم گشتند.

در آن عصر، گرايش‌هاى فكرى غالب بر جامعه را، چهار گروه بر عهده داشتند، درحالى كه هيچ‏كدام از آنها با روش و تفكر علوى موافق نبود، اينك اشاره‏اى به اين گرايشها:

1. نقل گرايى مطلق

اين گرايش يكى از گسترده‏ترين گرايش‏هاى زمان آن حضرت را تشكيل مي‏داد و خراسان بزرگ آن زمان، مركز حديث بود، و لذا مي‏بينيم چهار نفر از نويسندگان صحاح شش‏گانه از خراسان آن زمان برخاسته‏اند:

1. محمد بن اسماعيل بخاري(256 - 196) مولف صحيح بخارى كه از بخارا برخاست و در همانجا نيز به خاك سپرده شده است و قبر او بالاى كوهى قرار دارد و مزار عموم است.

2. مسلم بن حجاج نيشابوري(261 - 201) مولف صحيح مسلم.

3. محمد بن عيسى ترمذي( 279- 209) مولف سنن ترمذي.

4. احمد بن شعيب بن على نسأي(303 - 215) مولّف سنن نسائي.

نويسندگان دو كتاب ديگر يكى ابو داود سجستاني(275 - 202) برخاسته از سيستان امروز و ديگرى ابن ماجه قزويني(207 - 273) برخاسته از قزوين است. هنگامى‌كه امام هشتم به نيشابور رسيد، محدثان نيشابور و حومه آن به استقبال حضرت آمدند و همگان قلم و دوات و كاغذ آماده كردند كه حديثى را كه از آن حضرت شنيده بنويسند و حضرت آن حديث معروف را براى آنان گفت كه به حديث سلسله ‏الذهب معروف است.

اين گروه قدرت عظيمى‌در منطقه خراسان و نقاط ديگر داشتند. آفت اين گروه آن بود كه عقل را كنار زده و از اين گذشته نسبت به قرآن نيز عنايت چندانى ابراز نمي‏كردند، و ما، در آينده مناظره آن حضرت را با يكى از محدّثان يادآور خواهيم شد.

2. عقل‏گرايي

شكى نيست كه اسلام براى عقل ارزش قائل شده و گواه روشن آن اين است كه ماده عقل 49 بار با صيغه‏هاى مختلفى در قرآن وارد شده ولى حجيت عقل براى خود، قلمرو محدودى دارد، و بيش‌ترين ديدگاه عقل، مربوط به مسائل حسن و قبح است كه در سايه آن مي‏توان اصول عقيدتى و حقوقى را پي‏ريزى كرد، و نيز برخى از احكام شرعى را نيز استنباط نمود ولى عقل‏گرايان دوران حضرت، گروه معتزله بودند كه كمتر به نقل توجه مي‏كردند و با انديشه‏هاى عقلانى خود بسيارى از آيات و اصول اسلامى‌را تاويل مي‏نمودند. مثلا چون معتقد بودند كه مومن گنهكار اگر بدون توبه بميرد، در آتش مخلّد(هميشگي) است، آيات مربوط به شفاعت را از فاسقان برگرفتند و متوجه پاكدلان و مومنان ساختند، و نتيجه گرفتند كه شفاعت، ترفيع درجه افراد بي‏گناه است نه آموزش گناهان.

اين گروه بر فكر و انديشه مامون حكومت مي‏كردند و خردورزى مامون نيز مايه دلخوشى آنان بود، و لذا در سال 212 مامون را واداشتند كه از محدثان اقرار بر حدوث(خلق) قرآن بگيرد. بيش‌تر محدثان عصر مامون كه معتقد بر عدم حدوث قرآن بودند، از راه تقيه، حادث بودن كتاب را پذيرفتند ولى چند نفر كه در رأس آنان «احمد بن حنبل»بود، رنج و زندان را بر تقيه ترجيح دادند.

3. افكار اديان پيشين

در حالى كه اكثريت مردم منطقه خراسان را مسلمانان تشكيل مي‏دادند، ولى بر اثر آزادى نسبى انديشه در عصر مامون، گروهى از علما و دانشمندان شرايع پيشين ياد شده در زير نيز با طرح شبهاتى محيط را مسموم مي‏كردند، و در بيان انديشه‏هاى خود كاملا آزاد بودند و لذا امام در احتجاجات خود تنها با دو گروه پيشين مواجه نبوده، بلكه با نمايندگانى از اين گروه‏ها نيز مباحثه كرده است:

1. مسيحيان به نمايندگى «جاثليق» (رئيس اسقف‏ها).

2. يهود به نمايندگى «رأس الجالوت».

3. زرتشتيان به نمايندگى موبد بزرگ «هيربد».

4. صابئان به نمايندگى «عمران صابي».

5. برهمنان.

البته مناظره آن حضرت اختصاص به منطقه خراسان نداشته، بلكه در مسير خود در بصره نيز با ارباب مذاهب مناظره و احتجاجاتى داشته است.

4. نهضت ترجمه

گرايش چهارم از گرايش‏هاى موجود در عصر آن حضرت را نهضت ترجمه كتاب‏هاى يونانى به زبان عربى تشكيل مي‏داد. نهضت ترجمه در عصر امويان آغاز شد، ولى در عصر عباسيان به اوج خود رسيد، و دارالحكمه در بغداد براى همين موضوع تاسيس شد، و اين مركز بزرگ‏ترين كتابخانه دوران عباسى بود كه عمده آن را كتب رومى‌و يونان باستان تشكيل مي‏داد و همچنان به حال خود باقى بود تا به دست مغول ويران گشت.

مسلما ترجمه اين كتاب‏ها آن هم بي‏قيد و شرط و بدون نقد و ردّ، اثر سوئى در افراد ساده و مبتدى مي‏گذارد. البته اطلاع‏رساني، بسيار خوب و لازم است، زيرا در سايه تضارب افكار، افق‏ها روشن‏تر و حقايق بازتر مي‏گردد، اما نبايد اطلاع‏رساني، يك‏طرفه و آن هم بدون نقد و تحليل صورت بگيرد، ما نيز در عصر خود گرفتار چنين نهضت ترجمه‏اى هستيم. هر نوع كتابى در هر موضوعى بدون قيد و شرط تحت عنوان اطلاع‏رسانى چاپ مي‏شود، درحالى كه برخى از كتب بايد با نقد و تحليل در اختيار جوانان قرار گيرد. ترجمه كتاب‏هاى طبّى يا علوم تجربى چندان لطمه‏اى بر فرهنگ اسلام وارد نمي‏سازد، اما ترجمه كتاب‏هاى كلامى‌و فلسفى يا روان‏شناسى و جامعه‏شناسي، بي‏آسيب نيست، و همين كار سبب شده بود كه در عصر حضرت رضا عليه‏السلام برخى از افكار به خاطر همين ترجمه‏ها مسموم گردد.

امام عليه‏السلام در چنين فضايى وارد طوس مي‏شود، و مامون اصرار مي‏ورزد كه جلسات مناظره را تشكيل دهد و امام عليه‏السلام نيز شركت كند. او از تشكيل اين مناظره‏ها، يكى از دو هدف را تعقيب مي‏كرد و هر دو هدف در صورت تحقق به خلافت و قدرت او استحكام مي‏بخشيد زيرا اگر امام عليه‏السلام در برابر اين دانشمندان گوناگون از فِرَق مختلف پيروز مي‏شد، براى مامون برگ برنده‏اى بود، زيرا ثابت مي‏كند كه فردى را براى ولايت‏عهدى برگزيده كه داراى چنين علم و دانش است و به خانواده‏اى پيوسته است كه چنين فضايل و مناقبى دارند.

و اگر امام عليه‏السلام در اين مناظرات شكست مي‏خورد، در اين صورت مقام و موقعيت امام در انظار مردم مخصوصا ايرانيان كه سخت به اهل بيت عصمت علاقه داشتند، پايين مي‏آمد و از علاقه مردم به او كاسته مي‏شد، و اين نيز براى مامون برگ برنده‏اى بود. سرگذشت مذاكره او با سليمان مروزى شاهدى بر هدف دوم است. سليمان مروزى عالم مشهور علم كلام در خطه خراسان بود. مامون او را گرامى‌داشت و انعام فراوانى داد و سپس به او گفت: پسر عمويم على بن موسى عليه‏السلام از حجاز نزد من آمده است، و او علم كلام(عقايد) و دانشمندان اين علم را دوست دارد، اگر مايلى روز ترويه(هشتم ماه ذي‏الحجه) نزد ما بيا و با او به بحث و مناظره بنشين.

سليمان كه به علم و دانش خود مغرور بود، گفت: اى اميرمومنان! من دوست ندارم از مثل او در مجلس تو در حضور جماعتى از بني‏هاشم سوال كنم، مبادا از عهده برنيايد و مقامش پايين آيد، من نمي‏توانم سخن را با امثال او زياد تعقيب كنم!

مامون گفت: هدف من نيز چيزى جز اين نيست كه راه را بر او ببندي، چرا كه من مي‏دانم تو در علم و مناظره دانا هستي!

سليمان گفت: اكنون كه چنين است مانعى ندارد، در مجلسى از من و او دعوت كن و در اين صورت مذمتى بر من نخواهد بود!(5).

اين مناظره با قرار قبلى ترتيب يافت و امام عليه‏السلام در آن مجلس سليمان را سخت در تنگنا قرار داد و تمام راه‏هاى جواب را بر او بست و ضعف و ناتوانى او را آشكار ساخت.

اينك ما، در اينجا برخى از مناظرات آن حضرت با اهل حديث و اهل كتاب را مي‏آوريم:

مناظره حضرت با ابو قرّة

ابو قرّة كه يكى از محدثان معروف عصر آن حضرت بود، به حضرت عرض كرد: در حديث آمده است كه خدا رؤيت و كلام را بين دو پيامبر تقسيم كرده است. تكلّم را به موسى داده و رؤيت را به حضرت محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله يعنى با موسى سخن گفته و خود را به پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله نشان داده است. امام فرمود:

- هرگاه اين گفتار صحيح است، پس چه كسى از جانب خدا اين آيه را براى انس و جن آورده است:

«لا تُدركهُ الأبصارُ و هو يدرِكُ الأبصار و هُو اللّطيفُ الخَبِيرُ»(6).

«ديدگان، او را در نمي‏يابد (اما) او ديدگان را در مي‏يابد و او لطيف و آگاه است».

«يعْلمُ ما بَينَ أيدِيهِم و ما خَلفَهُم و لا يحيطُونَ بِه عِلما»(7).

«او آنچه را كه پيش‏رو و پشت‏سر آنهاست، مي‏داند ولى آنان او را با دانش خود در نمي‏يابند».

«و ليسَ كَمِثله شي‏ء...»(8). «چيزى مانند او نيست...».

آيا آورنده اين آيات، جز حضرت محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله است؟

ابو قرّة: درست است.

امام هشتم: چگونه مردى به سوى مردم مي‏آيد و به آنان مي‏گويد: من از جانب خدا آمده‏ام و شما را به پيام‏هاى او دعوت مي‏كنم و خدايى را كه از طرف او آمده است، چنين توصيف مي‏كند: ديدگان، او را در نمي‏يابند» و «هيچ فردى با علم خود، او را در نمي‏يابد» و «براى او نظير و مانندى نيست»، آنگاه بگويد من او را ديده‏ام و آگاهانه بر او احاطه جسته‏ام و او به صورت انسان است. آيا خجالت نمي‏كشيد؟ بي‏دينان نتوانستند او را اين‏گونه به تناقض‏گويى متهم سازند، و اين كه او از جانب خدا چيزى بگويد، و بعد خلاف آن را براى مردم بازگو كند(9).

مناظره امام با مسيحيان

امام در اين مناظره به جايى مي‏رسد كه به جاثليق، بزرگ مسيحيان زمان مي‏فرمايد:

اى نصراني، به خدا سوگند ما به آن عيسى ايمان داريم كه ايمان به محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله داشت، ولى تنها ايرادى كه به پيامبر شما عيسى داريم، اين بود كه او كم روزه مي‏گرفت و كم نماز مي‏خواند!

جاثليق ناگهان متحير شد و گفت: به خدا سوگند علم خود را باطل كردى و پايه كار خويش را ضعيف نمودي، و من گمان مي‏كردم تو اعلم مسلمانان هستي!

امام عليه‏السلام: مگر چه شده است؟!

جاثليق: به خاطر اين كه مي‏گويى عيسى ضعيف و كم‏روزه و كم‏نماز بود، درحالى كه عيسى حتى يك روز را افطار نكرد و هيچ شبى را به‏طور كامل نخوابيد و صائمالدهر و قائمالليل بود.

امام عليه‏السلام: براى چه كسى روزه مي‏گرفت و نماز مي‏خواند؟

جاثليق فرو ماند و نتوانست جوابى بدهد، زيرا اگر مي‏گفت براى خدا، با ادعاى الوهيت عيسى عليه‏السلام كه اعتقاد رسمى‌مسيحيان زمان او به شمار مي‏رفت، ناسازگار بود(10).

ما، در اينجا به دو نمونه از احتجاجات امام عليه‏السلام اشاره كرديم، براى تفصيل بيش‌تر به كتاب «احتجاج طبرسي» و كتاب «عيون اخبار الرضا» مراجعه شود.

چيزى كه اكنون بايد از آن درس بگيريم، روش امام عليه‏السلام در زندگى است، درست همان گرايش‌هاى چهارگانه عصر حضرت رضا عليه‏السلام در زمان ما نيز هست.

1. سلفي‏هاى وهابى كه بر حديث تكيه مي‏كنند و شنيع‏ترين عقايد را وارد اسلام مي‏سازند، تا آنجا كه رؤيت خدا در روز قيامت و تجسيم و جبري‏گرى و تكفير همه طوايف از اصول آنهاست.

2. معتزله هر چند منقرض شده‏اند و از ماتريدى جز پوسته‏اى باقى نمانده، ولى عقل‏گرايى غربى بر انديشه مسلمانان سايه افكنده است. گروهى نيز معتقدند عقل فردى يا عقل جمعى جايگزين شريعت اسلام گردد، و به تدريج جاودانگى احكام اسلام را زير سوال برده‏اند، تو گويى مي‏خواهند بگويند عمر حكومت اسلام به پايان رسيده است.

3. تبليغ رسانه‏هاى گروهى و مطبوعات، كار خود را انجام داده و گروهى را با فريبكارى به دام مي‏اندازند.

4. ترجمه كتب به عنوان اطلاع‏رسانى در حال افزايش است و هيچ قيد و بندى براى اين ترجمه‏ها نيست. مسئولان مطبوعات نظام نيروى كافى براى كنترل اين نوع آثار ندارند و از طرفى حقوق بشر آلت دست رسانه‏هاى غربى قرار گرفته و هر نوع ممانعت از انتشار افكار الحادى را مغاير با آن دانسته و مسئولان را مرعوب مي‏سازند.

در چنين شرايطى كه دگرگون كردن اين اوضاع بر ما ممكن نيست، بايد آينده‏سازان حوزه با سلاح علم و دانش و فلسفه و كلام مجهز گرديده، و منطق را با منطق پاسخ بگويند.

ما نه عقل‏گراى مطلق هستيم و نه نقل‏گراى مطلق، بلكه از هر دو، در محدوده خاص خود بهره مي‏گيريم. تفكيك خرد از شريعت، يك نوع اشعري‏گري، بلكه سلفي‏گرى است. اگر چنين انديشه‏اى ريشه اسلامى‌داشت، پس چرا قرآن همواره به تعقل و انديشيدن دعوت مي‏كند و به مسلمانان مي‏آموزد: «قُل‌هاتُوا بُرهانَكم إن كنتُم صادقين»(11). شعار ما شعار قرآنى است كه مي‏فرمايد:«و قال الّذين اُوتوا العلمَ و الإيمان»(12).

بنابراين در حوزه علميه قم بايد از عقل و نقل بهره گرفت و متكلمانى مناظر، مسلح به سلاح علم و اخلاق پرورش داد و آئين اسلام را يك آيين عقلانى و در عين حال آسمانى معرفى كرد.

امروز گروهى مدعى تفكيك حوزه ايمان از حوزه علم هستند و سرانجام مي‏گويند: دين يك امر قلبى و روحى و روانى است، با عقل سر و كار ندارد، حوزه عقل مربوط به ايمان و تدين نيست.

اين سخن درست نسخه‏بردارى از انديشه مسيحى است كه مي‏گويد بايد به تثليث ايمان آورد و علم و عقل را به آن راه نيست و از اين طريق مي‏خواهند بر تناقض‏ها واشكالات كتب عهدين سرپوش بگذارند.

ايمانى كه قابل اثبات با عقل و خرد نباشد، و فقط يك نوع دريافت قلبى باشد، فاقد ارزش بوده و قابل اثبات نخواهد بود و پيوسته دچار كشمكش خواهد شد، فردى مدعى الهام بوده و فرد ديگر منكر آن خواهد شد.

پى نوشتها:

1. نور، 37 - 36.

2. زخرف، 33.

3. سيوطي، الدر المنثور، ج 6، ص 203، تفسير سوره نور - آلوسي، روح‏المعاني، ج 18، ص 174.

4. «كَشجرةٍ طيبة أصلُها ثابتٌ و فَرعُها فِى السّماءِ تُؤْتِى اُكُلها كُلّ حينٍ بإذنِ ربِّها»(ابراهيم، 24 و 25).

5. صدوق، عيون اخبار الرضا، ج1، ص 179 - مجلسي، بحارالأنوار، ج49، ص 177 - طبرسي، احتجاج، ج2، ص 178.

6. انعام: 103.

7. طه: 110.

8. شوري: 11.

9. طبرسي، احتجاج، ج2، ص 186.

10. همان، ص 203 - 204.

11. بقره: 111.

12. روم: 56.
 يکشنبه 19 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: حيات نو]
[مشاهده در: www.hayateno.ws]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن