تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):وقتى جبرئيل با وحى به نزدم مى‏آمد، نخستين چيزى كه به من القا مى‏كرد، بسم اللّه‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816984591




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مشهدي باقر بقال از وكلاي دوره اول تهران


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: فريده شريفي
مشهدي اكبر كدخدا از كدخدايان اصناف تهران بود كه در زمان مظفرالدين شاه به دليل مخالفت با وضع يك ماليات جديد، از تهران تبعيد شد و چون به تهران بازگشت در اثر بيماري درگذشت. در اين زمان وضع مالياتي سخت آشفته و نامرتب شده بود و شاهزاده فرمانفرما وزير تهران از مرحوم مستشارالملك پيشكار و منشي مخصوص خود جوياي حال مشهدي اكبر كدخدا شد و چون از فوتش آگاه گرديد دستور داد كه مشهدي باقر پسر مشهدي اكبر را مقام كدخدايي اصناف تهران بخشند و اين حكم را مرحوم مستشارالملك تحرير و شاهزاده فرمانفرما امضاء مي كند و با اعطاي يك طاقه شال كشميري او را به مسند كدخدايي اصناف مي نشانند. پس از چندي كه فرمانفرما براي جبران كسر بودجه در صدد برآمد بر انگور ماليات جديدي ببندد و چون اصناف تهران حاضر به قبول اين ماليات نبودند بين فرمانفرما و مشهدي باقر اختلاف نظر حاصل و ارتباط تيره مي شود.

اصناف تهران جهت تظلم خواهي و رفع اين مشكل به فكر چاره افتاده و در همان شب تمام سران اصناف تهران تحت لواي مشهدي باقر كدخدا الاغ سوار و قاطر سوار به طراف صاحبقرانيه، قصر ييلاقي مظفرالدين شاه رهسپار گرديدند و چون به كاخ رسيدند مظفرالدين شاه از دور كه ازدحام را مي بيند علت را جويا مي شود، مي گويند اصناف جهت تظلم خواهي آمده اند. شاه دستور مي دهد كه اصناف، شب را در قصر به سر برده و صبح دو نماينده به حضور بفرستند. اصناف هم مشهدي باقر بقال و حاج كرمعلي كفاش را به عنوان نماينده انتخاب و روانه مي نمايند.

مظفرالدين شاه فوراً دستور مي دهد دستخطي بدين مضمون براي فرمانفرما وزير تهران صادر كنند و به دست نمايندگان اصناف بسپارند: « نمايندگان اصناف به ما متظلمند و شما بايد به قسمي رفتار كنيد كه رضايت خاطر ملوكانه فراهم گردد.»

فرمانفرما كه از رفتن نمايندگان اصناف به صاحبقرانيه آگاه مي شود صبح زود از تهران خارج مي شود و به ديدن شاه مي رود كه در بين راه در كنار « باغ صبا » به نمايندگان اصناف كه از نزد شاه مراجعت مي كردند برخورد و مشهدي باقر بقال از فرصت استفاده و دستخط شاهي را تسليم فرمانفرما مي كند. فرمانفرما پس از خواندن دستخط با عصبانيت مي گويد: « برگرديم و از اين به بعد يا من بايد حاكم باشم يا تو كدخدا » و مشهدي باقر بقال مي گويد: « اينطور باشد اگر توانستم تلافي مي كنم. » و از اين به بعد روابط بين وزير تهران و كدخدا تيره مي شود.

پس از پيروزي انقلاب مشروطه به دليل ارادتي كه مشهدي باقر بقال به افرادي چون مرحوم احتشام السلطنه، علامير، سيد عبدالله بهبهاني و مرحوم صنيع الدوله و آقاي تقي زاده داشت وارد « انجمن اعتدالي » شده و از قبول دعوت حاجي محمدتقي بنكدار مبني بر رفتن به سفارت انگليس امتناع ورزيده و مي گويد: به خانه بيگانه پاي نمي گذارم. پس از چندي از طرف حاج مخبرالسلطنه هدايت ناظر انتخابات تهرات اعتبارنامه اي را دريافت كرده و مدت 20 ماه به عنوان وكيل تهران در اولين دوره مجلس شوراي ملي كه در اتاق نظام عدليه تشكيل مي شد شركت مي كرد.

در آن زمان معمول بود كه علاوه بر وزيران، واليهاي هر منطقه هم وارد مجس مي شدند و در جلسه اي كه مرحوم ناصرالملك قراگوزلو به عنوان وزير ماليه معرفي شده بود در مجلس بر عليه او اعتراضاتي به عمل آمد. شاهزاده فرمانفرما والي آذربايجان مي شود و با ابهت و تكبر براي جلب نظر نمايندگان به مجلس مي آيد و مرحوم مشهدي باقر بقال وكيل آزاديخواه تهران موقع را جهت كشيدن انتقام مناسب ديده مي گويد: « با آنكه در جلسه هاي قبل درباره وزارت ماليه آقاي ناصرالملك ... مخالفت شد، امروز شاهزاده فرمانفرما مي خواهند با استجازه از مجلس به آذربايجان رفته تا آنجا را تيول خود سازد. » در اثر اين اعتراض مجلس متشنج و فرمانفرما مجلس را ترك مي كند.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن