محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840253869
قلم روزنامهنگار آزاديخواه با گلولههاي خشن استبداد از حركت باز ايستاد «حسين فاطمي» ميميرد تا نسل جوان ايران نگذارد جاسوسان اجنبي به اين كشور حكومت كنند
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: قلم روزنامهنگار آزاديخواه با گلولههاي خشن استبداد از حركت باز ايستاد «حسين فاطمي» ميميرد تا نسل جوان ايران نگذارد جاسوسان اجنبي به اين كشور حكومت كنند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ
بارها و بارها از ميدان، خيابان و چهار راه فاطمي عبور كردهام اما حتي اين روزها كه براي پرسش از مردم ساعتها را آنجا سپري كردم، نه تنها از خود بلكه از هزاران ايراني كه او را نميشناسند، در ذهنم بازخواست كردم.
ميلياردها دلار پول نفت در طول پنجاه و هشت سال ملي شدن صنعت نفت براي حركت چرخهاي اداره كشور و هزاران بار شعار مرگ بر انگليس در تمام مبارزات و تظاهرات ضد استكباري به شهادت تاريخ دستاورد تلاشهاي مرداني در طول تاريخ است كه نام سيدحسين فاطمي در ميان آنها ميدرخشد.
نوزدهم آبان 1333، آخرين جملات او شنيده شد؛ "بسم الله الرحمن الرحيم، پاينده باد ايران، زنده باد دكتر محمد مصدق". هشت گلوله از لولههاي تفنگ چهار سرباز استبداد شليك شد. دو تير درست بر روي قلب و شش تير بر سينه.
به گزارش خبرنگار تاريخ ايسنا، سيد حسين فاطمي آخرين فرزند يك روحاني برجسته نائيني بود كه در نيم روز عاشورا در سال 1296 شمسي در اين شهر متولد شد و از همين روي او را «حسين» ناميدند. پدر فاطمي كه تحصيلكرده سامرا و اصفهان بود از سوي مظفرالدين شاه ملقب به «سيفالعلما» شده بود. هنگامي كه حسين به نوجواني رسيد پدرش درگذشت و حضانت او به عهده برادرش قرار گرفت و پس از اتمام تحصيلات ابتدايي به همراه برادرش به اصفهان رفت. حضور در مجله ادبي «باختر» كه برادرش سيفپور در اصفهان منتشر ميكرد، حسين جوان را با فضاي مطبوعات آن روز آشنا ساخت. اشتياق وي به روزنامهنگاري، او را وادار كرد در سن 20 سالگي به اميد يافتن شغلي در روزنامههاي معتبر راهي تهران شود و پس از آشنايي با «احمد ملكي» مدير روزنامه «ستاره» كار روزنامهنگاري خود را آغاز كرد. او كه جواني باهوش بود و قلمي روان و شيوا داشت با پشتكار خود در مدت كوتاهي ضمن تهيه اخبار و مطالب گوناگون براي روزنامه ستاره توانست مديريت داخلي اين روزنامه را بر عهده گيرد اما حادثهاي، او را كه در وادي ادب و هنر سير ميكرد وارد تقابل با حاكميت استبدادي رضاشاه كرد.
فاطمي با قريحه ادبي كه داشت براي تصوير فضاي روحي خود مقاله ادبي نوشته بود: «كبوتر بدون اعتنا به مال غير، آزادانه صبح زود پرواز كرد و در آسمان قهقهه ذوق و نشاط برآورده، هر كجا دانهاي ديد فرو آمده و به اندازه كافي سد جوع ميكند» ولي ماموران اداره سانسور مطبوعات شهرباني تصور كردند كه اين متن به استهزاء به يكي از خصايص شاه كه «بياعتنايي به مال غير است» پرداخته است و تشابه اسمي باعث شد كه چند روز حسين جوان آن چنان استنطاق ماموران شهرباني رضاشاه را بچشد تا طعم استبداد پادشاهي به جان و ريشهاش رسوخ كند. در سال 1319 پس از اينكه برادرش به علت اشتغال در سمت شهرداري شيراز ناچار به ترك اصفهان بود، به اصفهان بازگشت و پس از چندي اداره روزنامه باختر به تهران انتقال يافت و مسووليت اداره «باختر» را به تنهايي برعهده گرفت و تا سال 1324 به صورت يوميه اين روزنامه را منتشر كرد. او كه در مقالهاي نمايندگان مجلس رضا شاهي را به صورت تلويحي عروسكهاي خيمه شب بازي ناميده بود با توجه به سابقه شهرباني كه داشت به زندان افتاد تا اينكه پس از شهريور 1320 زندانيان سياسي از جمله حسين فاطمي از زندان آزاد شدند. فاطمي پس از مراجعت به تهران موفق ميشود در چهاردهم تير 1321 دوره جديد باختر را به صورت مستقل در تهران به چاپ رساند و با نخستين سرمقاله «خدا - ايران - آزادي» نماد استبداد «خدا - شاه - ميهن» را به سخره گرفته و به تدريج صاحب منصبان استبداد رضاشاهي را به باد انتقادهاي تندي ميگيرد.
در دوره مجلس سيزدهم در حالي كه «علي سهيلي» به دنبال محدود سازي مطبوعات بود، فاطمي در جواب تهديدها نوشت: «... آن وقت كه آزادي قلم در ايران بميرد، بدانيد مجلس هم خواهد مرد و آزادي گفتار از ميان خواهد رفت.»
همراهي نشريه «مرد امروز» با مديريت «محمد مسعود» با انديشههاي فاطمي اين دو جوان انقلابي را به مرور آن چنان با هم نزديك كرد كه تا مرگ مسعود اين رفاقت صميمانه بر جاي ماند. فاطمي به شعارهاي آزاديخواهي و اصلاح امور حزب توده با ديد ترديد مينگريست و به مرور نوك تيز حملات خود را متوجه حزب توده و روزنامههاي هوادار آنها كرد. پس از حضور «كافتارادزه» معاون وزير امورخارجه شوروي براي تصاحب امتياز نفت شمال درگيريهاي قلمي باختر و روزنامههاي طرفدار حزب توده به اوج خود رسيد.
در بحبوحه بحران آذربايجان و پس از پايان جنگ جهاني دوم براي تحصيل در رشته «حقوق سياسي» راهي پاريس ميشود و با علاقهاي كه به روزنامهنگاري داشت به صورت هم زمان جهت اخذ ديپلم روزنامهنگاري در يكي از دانشگاههاي پاريس ثبتنام ميكند. فاطمي در مدت اقامت در پاريس از لحاظ مالي در مضيقه شديد قرار داشت، گاهي برادرش «سيفپور» و «مصباح فاطمي» و زماني «شهاب خسرواني» كمكهاي مالي به او ميكردند. پس از مدتي كه از سفر فاطمي ميگذرد، «نصرالله شيفته» سردبير باختر به «مرد امروز» محمد مسعود ميپيوندد و باختر تعطيل ميشود و فاطمي نيز در حالي كه تحصيلات خود را در فرانسه ميگذراند مقالات هفتگي خود را در «مرد امروز» دنبال ميكرد. فاطمي طي نامهاي به نصرالله شيفته خبر داد كه پس از برگشت به ايران اقدام به تاسيس يك شركت چاپ و انتشار روزنامه ميكند كه در مرحله اول شامل چاپخانه وسيع و بعد شامل چند روزنامهنويس ميشود تا تحول بزرگي در كار روزنامهنگاري به وجود بياورد اما با اعلام خبر ترور محمد مسعود، فاطمي بسيار دلسرد و افسرده شد.
دكتر فاطمي پس از كسب دكتراي حقوق سياسي با تز «وضعيت كار در ايران» از دانشگاه پاريس و اخذ ديپلم روزنامهنگاري در شهريور سال 1327به ايران باز ميگردد. دكتر فاطمي با همراهي نصرالله شيفته و روزنامهنگاران جوان آن دوران كه شامل «محيط طباطبايي»، «جلال نائيني»، «ذبيحالله منصوري» و... ميشدند به ياد «مرد امروز» محمد مسعود در تاريخ 8 مرداد 1328 «باختر امروز» را به چاپ رساند اما با حمله شديد دكتر فاطمي به دولت ساعد براي جلوگيري از تصويب قرارداد «گس - گلشاييان» در آخرين روزهاي مجلس پانزدهم، باختر امروز در چهارمين شماره توقيف ميشود. به دنبال نزديك شدن به انتخابات دوره شانزدهم و امكان تقلب در انتخابات در تاريخ 22 مهر 1328 تعدادي از روزنامهنگاران مخالف دولت و شماري از سران حزب ايران به رهبري مصدق در دربار متحصن شدند.هرچند اين تحصن به سرانجامي نرسيد ولي اساس تاسيس «جبهه ملي» را فراهم كرد به نحوي كه دكتر فاطمي در سخنراني در منزل مصدق پيشنهاد تشكيل ائتلاف جبهه ملي را داد و به اين ترتيب «جبهه ملي ايران» به رهبري مصدق تشكيل شد.
فاطمي در مرحله اول به روزنامه خود توجه داشت و هر مقامي كه در دوره مصدق قبول كرد، در مرحله اول روزنامهنويس بود و حتي در دوران وزارت امور خارجهاش سرمقالات را شخصا مينوشت و در كار بقيه مطالب روزنامه نظارت داشت.
با تشكيل مجلس شانزدهم، جبهه ملي تعدادي از نمايندگان خود را وارد مجلس كرد و دكتر فاطمي توانست به عنوان نماينده مردم وارد مجلس شود و ملي شدن صنعت نفت در اولويت قرار گرفت. مصدق سالها بعد اعلام كرد كه اولين كسي كه اين پيشنهاد را در منزل آقاي نريمان مطرح كرد، دكتر فاطمي بود كه نمايندگان جبهه حاضر در جلسه به اتفاق آرا تصويب كردند. بالاخره دستور بازداشت او از طرف «رزمآرا» صادر شد و به زندان افتاد و پس از چندي آزاد شد.
روزنامه باختر كه به عنوان ارگان جبهه ملي فعاليت ميكرد، ملي شدن صنعت نفت را در اولويت اصلي خود قرار داد. در صبح روز 16 اسفند رزمآرا به دست خليل طهماسبي، عضو فداييان اسلام ترور شد و فرداي آن روز كميسيون مخصوص، پيشنهاد ملي شدن نفت را تصويب كرد و با تصويب مجلسين تا پايان سال 1329 نفت ايران ملي شد. در ارديبهشت 1330 با نخستوزيري مصدق و معرفي كابينه، دكتر فاطمي را به سمت «معاونت پارلماني و سياسي» و سخنگوي دولت منصوب ميكند. هنگامي كه دكتر مصدق در 1330 براي استيفاي حقوق ملت ايران به سازمان ملل رفت، فاطمي در سمت معاون نخستوزير همراه او بود. فاطمي با صراحت از همكاران خود ميخواهد كه «باختر امروز» به روش گذشته خود ادامه دهد كه اين رويه كه شامل نقد عملكرد وكلا و سناتورها بود به برخورد صريح مخالفان و نطقهاي پشت تريبون مجلس در تقابل با شيوه دكتر فاطمي تبديل ميشد. وي قريب هشت ماه در آن سمت قرار داشت تا اينكه در اواخر آذرماه سال 1330 براي شركت در انتخابات مجلس شوراي ملي از سمت خود كنارهگيري كرد. وي در همان سال با دختر سرتيپ سطوتي ازدواج كرد و تنها يك فرزند ذكور از او باقي ماند.
در بهمن ماه 1330 انتخابات مجلس هفدهم برگزار شد و دكتر فاطمي به عنوان نماينده مردم تهران انتخاب شد اما عصر روز 25 بهمن 1330 در حالي كه دكتر فاطمي در چهارمين سالگرد ترور محمد مسعود در گورستان ظهيرالدوله شميران در حالي كه پشت تريبون قرار گرفته بود و ميگفت: «گلولهاي كه مغز مسعود را پريشان كرد، ايران را تكان داد»، مورد اصابت گلوله نوجوان 15 سالهاي قرار ميگيرد و فاطمي براي خروج گلوله به بيمارستان منتقل ميشود. وي تا پايان عمر از ضايعات اين حادثه رنج ميبرد. گرچه گفته شد كه گروه فداييان در صدد اين ترور بودند اما نواب صفوي در زندان نظر موافقي براي ترور فاطمي اعلام نكرد و بعدها نيز گفت كه از اين ترور آگاه نبوده است.
دكتر فاطمي كه به شدت مضروب شده بود، اعتبارنامه مجلس هفدهم را در فروردين ماه سال 1331 در بيمارستان دريافت كرد. پس از بهبودي نسبي در 19 خرداد سال 1331 به همراه هيات ايران عازم لاهه شد و از همان جا براي معالجه عازم آلمان شد و تا مهرماه همان سال از صحنه سياست كشور به دور ماند. پس از قيام سي تير و درگيري شديد شاه و مصدق به مرور چند دستگي و شكاف در ميان هواداران مصدق نمايان شد. پس از تصميم مصدق مبني بر قطع رابطه با دولت انگلستان «حسين نواب» وزير امور خارجه مصدق از اين تصميم خودداري و استعفا كرد. دكتر فاطمي كه به تازگي به ايران برگشته بود و نمايندگي مردم تهران در دوره هفدهم مجلس را بر عهده داشت، توسط مصدق به سمت وزير امور خارجه منصوب ميشود. دكتر فاطمي با رويكرد انقلابي خود در 19 مهر1331 سفارتخانه انگليس را تعطيل كرد. او موفق شد در طول 9 ماه دوره وزارت خود دخالتهاي دربار در روابط خارجي ايران را كاهش دهد و 85 نفر كارمندان وزارت امور خارجه كه متعلق به خانوادههاي اشراف قديم بودند، اخراج كند.
در اين دوران اساسنامه جديدي براي وزارت امور خارجه نوشته ميشود و با راه اندازي كنفرانسهاي منطقهيي با حضور سفيران ايران در ساير كشورها به منظور ارزيابي سياست خارجي و موقعيت جهاني ايران توانست تحولي در ديپلماسي كشور و الگويي براي كشورهاي خاورميانه پايهگذاري كند. در نيمههاي شب 24 مرداد 1332 يگان ويژه گارد سلطنتي پس از محاصره منزل وزير خارجه او را بازداشت و به كاخ سعدآباد منتقل ميكند. دكتر فاطمي به همراه تعدادي از اعضاي كابينه مصدق تحت نظر قرار ميگيرد. سرتيپ تقي رياحي، رييس ستاد ارتش كه در جريان عمليات كودتا قرار گرفته بود موفق ميشود كه سرهنگ نعمتالله نصيري رييس گارد شاهنشاهي را دستگير و كودتا را خنثي كند. شاه و همسرش كه در كلاردشت منتظر نتيجه كودتا بودند به عراق و سپس رم فرار كردند.
صبح روز 25 مرداد اعضاي دولت و سران جبهه ملي با نخست وزير تشكيل جلسه ميدهند و دكتر فاطمي خواهان تشكيل دادگاه صحرايي و مجازات كودتاچيان ميشود ولي مصدق بعد از حادثه 30 تير 1331 در مردادماه همان سال در پشت جلد قرآن به شاه اطمينان داده بود: «دشمن قرآن باشم اگر بخواهم بر خلاف قانون اساسي عمل كنم و همچنين اگر قانون اساسي را نقض كنند و رژيم مملكت را تغيير دهند، من رياست جمهوري را قبول كنم» با اين سوگند كه مصدق خود را وفادار به قانون اساسي ميدانست، پس از خروج شاه از كشور جايي براي اعلام جمهوري در افكار او باقي نميماند. همان روز دكتر فاطمي در سرمقاله «باختر امروز» با مقايسه عمليات افسران آزاد مصر، خواهان پايان حكومت سلطه ميشود و نيت خود را براي اعلام جمهوري نشان ميدهد.
عصر روز 25مرداد آن روز تظاهرات بزرگي در ميدان بهارستان انجام گرفت. دكتر فاطمي در اين تظاهرات آنچنان انتقادي از شاه كرد كه تا آن روز سابقه نداشت. او در اين سخنراني خواستار لغو نظام سلطنتي در ايران شد. بامداد همان روز، فاطمي به اتفاق دكتر سيعد فاطمي خواهرزاده خود و چند افسر به كاخهاي سلطنتي رفت و به دستور وي يكايك اتاقها را مهر و موم كردند و درباريان را توقيف و به زنداني شهرباني انتقال دادند. روزهاي 26 و 27 مردادماه نيز براي محو آثار سلطنتي دستورات اكيدي صادر شد، مجسمهها سرنگون و خيابانها تغيير نام دادند، از طرف فاطمي دستورالعمل براي سفارتخانهها مبني بر لغو آيين شاهنشاهي مخابره شد.
پس از كودتاي 28 مرداد1332 فاطمي همانند ساير سران جبهه ملي مخفي ميشود. البته رويهاي كه فاطمي قبل از كودتا براي بركناري پادشاهي در پيش گرفته بود، پس از كودتا او را به يكي از اولين افراد تحت تعقيب تبديل كرد. سرانجام در تاريخ ششم اسفند 1332 محل اختفاي او لو ميرود و همان روز او را با ربدوشامبر تيره رنگ كه به تن داشت و دمپايي به پا و ريش انبوه سياه رنگ، با دستبند به كاخ شهرباني ميبرند. هنگام خروج از شهرباني براي انتقال به لشكر 2 زرهي برخلاف همه متهمان كه از حياط پشت شهرباني آنها را سوار ماشين ميكردند، او را به مقابل خيابان وزارت امور خارجه آوردند.
وي بالاخره در روز ششم اسفند 1332 توسط مأموران فرمانداري نظامي دستگير شد. هنگامي كه وي را براي انتقال به فرمانداري نظامي از پلههاي ساختماني شهرباني كه فرمانداري نظامي در طبقه دوم آن قرار داشت هدايت ميكردند، گروهي از اوباش به رهبري «شعبان جعفري» كه انتظار او را ميكشيدند با شعار حمايت از شاه به طرف دكتر فاطمي با شعار «سلطنت فاطمي» حملهور شدند كه خواهر دكتر با خروج از ميان جمعيت و انداختن خود روي بدن دكتر فاطمي و اصابت چندين ضربه چاقو و از دست دادن جان خود، مانع كشته شدن برادرش ميشود. جسد نيمه جان دكتر فاطمي را به بيمارستان نجميه منتقل ميكنند و پس از عمل جراحي به زندان لشكر 2 زرهي منتقل ميشود.
او را به اتفاق دكتر شايگان و مهندس رضوي به محاكمه كشيدند، در حالي كه او را با آمبولانس و بر روي برانكارد به جلسات دادگاه آوردند و قادر به تكلم و نشستن نبود و در حاليكه دراز كشيده بود، محاكمه شد. جلسات دادگاه را سري اعلام كردند و كسي از مذاكرات دادگاه مطلع نشد و به اتهام نوشتن سه سرمقاله روزهاي 25 تا 28 مرداد و شركت در گردهمايي روز 25 مرداد 1332 در دادگاه نظامي رژيم پس از 10 روز به مرگ محكوم شد.
تيتر سه سرمقاله، خود گوياي حملات شجاعانه او به شخص شاه است: «اين دربار شاهنشاهي روي دربار سياه ملك فاروق را سفيد كرد»، «خائني كه ميخواست وطن را به خاك و خون بكشد، فرار كرد» و «شركت سابق و روزنامههاي محافظهكار لندن ديروز عزادار بودند.»
در زندان و قبل از اعدام طي ارتباط با آيتالله سيدرضا زنجاني نامهنگاريهايي بين آنها صورت ميگيرد و اين، آخرين نوشتههايي است كه از دكتر فاطمي برجاي مانده است. او طي يكي از اين نامهها با قسم بر جدش خداوند را شكر ميگويد كه واسطه و دلال وطنفروشان نشده است.وي به هنگام اعدام تقاضاي ملاقات با دكتر مصدق را كرد كه پذيرفته نشد و او، مصدق را وصي تنها فرزندش علي قرار داد.
بالاخره دكتر حسين فاطمي به حكم دادگاه بدوي و تجديدنظر نظامي، چهار بار محكوم به اعدام شد و شاه نيز با تقاضاي فرجامخواهي او موافقت نكرد و در بامداد 19 آبان سال 1333 بدن نيمه جان دكتر فاطمي را كه به شدت زخمي و تب آلود بود، كشان كشان به پاي جوخه اعدام ميبرند. فاطمي با شليك 8 گلوله توسط چهار سرباز در لشكر 2 زرهي تيرباران ميشود تا دفتر زندگي 37 ساله «دكتر سيد حسين فاطمي» براي هميشه بسته شود.
از وي در لحظات پاياني عمر نقل شده است كه «من از مرگ ابايي ندارم. آن هم، چنين مرگ پرافتخاري. من ميميرم كه نسل جوان ايران از مرگ من عبرتي گرفته و با خون خود از وطنش دفاع كرده و نگذارند جاسوسان اجنبي به اين كشور حكومت كنند.»
پيكر جوانترين وزير امور خارجه تاريخ ايران در زير درختي تنومند در نزديكي شهداي سي تير آرام گرفت. هر چند كه فاطمي تا قبل از 25مرداد1332 سهيم مشروطهخواهي مصدق بود اما در 25 تا 28 مرداد با فرار شاه مسير جمهوريخواهي را انتخاب كرد اما مشروطهخواهي مصدق سرانجام تلخي را براي جمهوريخواهاني همچون فاطمي به همراه داشت. يادش گرامي باد.
گزارش از خبرنگار ايسنا: مريم پيمان
......................................................................
منبع:
كتاب شرح رجال سياسي نظامي معاصر ايران، ج 1، نوشته دكتر باقر عاقلي، انتشارات گفتار با همكاري نشر علم، 1380.
انتهاي پيام
يکشنبه 19 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 335]
-
گوناگون
پربازدیدترینها