واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: منيره عرب / مجتبي مقصودي SMS و كاركردهاي سياسي – اجتماعي آن(1)
خبرگزاري فارس: نويسندگان مقاله با عطف توجه به گسترش بيسابقه اين ابزار ارتباطي در سطح جامعه و بويژه جوانان و دغدغههاي حاصل از آن، با دستمايه قراردادن نظريه كاركردگرايي، به طرح نكات فني و تكنيكي از SMS مبادرت ورزيده و به طرح ويژگيها و كاربردهاي آن پرداختهاند.
SMS يا سرويس پيام كوتاه، در زمره آخرين دستاوردهاي فناوري ارتباطي در يك دهه اخير، طيف وسيعي از كاركردها و در مواردي كژكاركرديها در سطح جهان و جامعه ايران را به همراه داشته است. نويسندگان مقاله با عطف توجه به گسترش بيسابقه اين ابزار ارتباطي در سطح جامعه و بويژه جوانان و دغدغههاي حاصل از آن، با دستمايه قراردادن نظريه كاركردگرايي، به طرح نكات فني و تكنيكي از SMS مبادرت ورزيده و در ادامه مقاله، به طرح ويژگيها و كاربردهاي آن پرداختهاند.
تاريخچه SMS در ايران و كاركردهاي گوناگون، بويژه كاركردهاي سياسي - انتخاباتي و رقابتي آن در دو انتخابات اخير كشور، بخش ديگري از اين پژوهش را تشكيل ميدهد.
نويسندگان اثر، در آخرين بخش مقاله، تجربه برخي كشورهاي توسعه يافته در اروپا و اقيانوسيه، كشورهاي شرق آسيا و خاورميانه را نيز مورد توجه قرار داده و نسبت ميان SMS با موضوعاتي نظير انتخابات، جنبشهاي سياسي و دموكراسي را به بحث و بررسي كشيدهاند.
SMS يا سرويس پيام كوتاه(3)، به عنوان يك ابزار نوين ارتباطي، داراي كاركردهاي گستردهيي در حوزههاي گوناگون اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي است. امروزه، سيستم پيام كوتاه به عنوان راهكارهاي تازه براي سرعت بخشيدن به امور روزمره – به طور جدي - نظر طيف وسيعي از افراد جامعه، بويژه جوانان و فعالان سياسي را، به خود جلب كرده است.
SMS را، ميتوان به عنوان تحولي تازه در ابزارهاي اطلاعرساني به شمار آورد، كه با توجه به ويژگي اين سيستم، از جمله سرعت انتقال، تنوع مطالب و ارزان بودن آن، ميتواند براحتي دراختيار مخاطبان قرار گيرد. با توجه به امكان اطلاعرساني گسترده اين سيستم، كاربرد آن تنها محدود به امور اقتصادي و اداري نميشود، بلكه، وارد حوزههاي ديگري از جمله عرصه سياست نيز شده، حوزههاي رسمي جامعه را به گونهيي جدي تحت تأثير فرهنگ و فضاي ويژه خود قرار داده است. SMS، در عمر كوتاه خود توانسته است بسادگي ساختارهاي از پيش تعريف شده و مسلط جامعه را ناديده بگيرد و با وجود كاركردهاي مثبت و عملي، در بعضي موارد، دچار كژكاركرديهايي نيز شده است تا جايي كه كاربرد افراطي و گاه هنجارشكنانه و تخريبي SMS، موجب نگراني نهادهاي سياسي و اجتماعي شده و وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات، را بعنوان متولي رسمي و دولتي اين شبكه، به چارهانديشي جدي در زمينه كنترل SMS – بويژه در امور سياسي - واداشته است.
در كشورهاي در حال گذار به دموكراسي و در حال توسعه كه تجربه بهرهگيري از ابزارهاي نوين ارتباطي را ديرهنگام يافتهاند، SMS ميتواند به عنوان يكي از راهكارهاي برون رفت از محدوديتهاي سياسي – اجتماعي به شمار آيد. زيرا، با توجه به سرعت انتقال آن، ميتواند طيف وسيعي از افراد جامعه را مخاطب قرار دهد.
در ايران نيز، با توجه به فضاي سياسي موجود و قوانين جاري - كه ورود به بسياري از حوزهها را برنميتابد - پيامهاي فرستاده شده ميتواند بيانگر فرهنگ سياسي و نشاندهنده خواستههاي جامعه براي ايجاد دگرگوني در نهادهاي سياسي و اجتماعي باشد.
اين نوشتار، به دنبال پاسخگويي به اين پرسش است كه: SMS، به عنوان يك ابزار ارتباطي جديد داراي چه كاركردهاي سياسي - اجتماعي در سطح جهان و از جمله در ايران است.
در اين پژوهش، فرضيه نگارندگان اين است كه SMS، به عنوان ابزار نوين اطلاعرساني، علاوه بر داشتن كاربردهاي گسترده در حوزههاي گوناگون سياسي – اجتماعي، دچار كژكاركردهايي نيز شده است و اين كژيها، در درازمدت، درچارچوب كاركردهاي درست، مستحيل و به حاشيه رانده خواهد شد.
مفروضات اين مقاله عبارت است از:
1 - پذيرش SMS، به عنوان يك ابزار نوين ارتباطي و اطلاعرساني و يك رسانه همگاني محدود،
2 - تأثيرگذاري اين وسيله در زندگي سياسي - اجتماعي جامعه، بويژه جوانان.
الف) مباحث نظري
1 - الف: طرح ديدگاههايي از منظر جامعهشناسي
ابزارهاي ارتباطي در جامعه، به عنوان وسايل و مكانيسمهاي اطلاعرساني، اعمال قدرت، كنترل، مديريت و نوآوري به شمار ميرود. رسانههاي همگاني در سطح جامعه، جايگاهي را اشغال كرده، كه از آن جايگاه به طور فزايندهيي مسايل و امور عمومي مطرح شده، بزرگنمايي و يا كوچكنمايي ميشود. ابزارهاي ارتباطي، از يك سو، هنجارها و قواعد مربوط به خود را ابداع ميكنند و توسعه ميدهند، كه اين قواعد و هنجارها، حلقههاي اتصال به جامعه و نهادهاي اجتماعي محسوب ميشود و از سوي ديگر، خود توسط جامعه تنظيم ميشود و تحت نظارت قرار ميگيرد.
پژوهشگران بسياري، با ارايه نظرياتي از ديدگاه جامعهشناسي، سعي در تبيين و تشريح كاركردهاي رسانهها و چگونگي عملكرد آنها در سطح جوامع داشته و براي نظريهها، سه كار ويژه؛ توصيف، تبيين و پيشبيني پديدهها و رخدادها را منظور كردهاند. ما نيز، از منظر نظريه كاركردگرايي، به طرح و بررسي ابعاد مختلف SMS خواهيم پرداخت.(4)
2 - الف: نظريه كاركردگرايي (5)
در اين نظريه، جامعه به عنوان شبكه سازمان يافتهيي از گروههاي در حال همكاري است كه به شيوهيي تقريباً منظم و منطبق بر مجموعهيي از قوانين و ارزشها تلقي مي شود كه بيشتر اعضا در آن شريكند و به جامعه، به عنوان نظامي ثابت و در عين حال متمايل به سمت تعادل نگريسته ميشود. يعني، تمايل به حفظ سامانهيي كه به شكل متوازن و هماهنگ عمل ميكند. در اين نظريه، هر گروه يا نهاد، كاركرد خاصي دارد و سيستم، در مجموع به بقاي خود ادامه خواهد داد.
اين نظريه، در پي بررسي چگونگي ساخته شدن الگوهاي رفتاري نيز هست. زيرا، الگوهاي رفتاري، زماني شكل ميگيرد، كه از نظر كاركردي مفيد باشد. بنابراين، الگوها براي برآوردن نيازها سربرميآورد و با تغيير نيازها، آنها نيز از بين ميرود.(6) بر اساس اين نظريه، جامعه و «كلها»(7) و يا نظامهاي اجتماعي يكپارچه، هماهنگ و منسجم در نظر گرفته ميشود؛ كه در آنها، بخشهاي مختلف براي حفظ توازن، اجماع و نظم اجتماعي، به نحوي مطلوب عمل ميكنند. به عبارت ديگر، جوامع به ارگانيسمهايي ميماند كه از نقطه نظر بخشهاي متشكل و يا زيرمجموعههاي(8) خودشان تحليل ميشود. همه اين بخشهاي متشكل بايد به گونهيي كارآمد عمل كنند، تا تندرستي و بهزيستي اين ارگانيسم حفظ شود.(9)
بنيان كاركردگرايي، بر اين واقعيت استوار است كه همه سنتها و مناسبات و نهادهاي اجتماعي، دوام و بقايشان به كار يا وظيفهيي بستگي دارد كه در نظام اجتماعي يعني «كل» بر عهده دارند. آنچه مطرح است، فايده و سودمندي آنها در كل نظام است؛ زيرا، مبادله را تسهيل ميكنند تا همه گروههاي درگير از آن بهره جويند. نهادهاي موجود حتا اگر از ديد اقتصادي سودمند نباشند، از جهات غيراقتصادي سودمندند. يعني؛ در كل نظام اداري كار و وظيفهاند. (10)
كاركرد دو حالت عمده پيدا ميكند؛ يكي حالت مثبت و ديگري حالت منفي.
كاركرد مثبت: عملي است سودبخش كه در جهت انسجام جامعه صورت گيرد. هنگامي ميتوان نتيجه كاركرد را مثبت دانست كه در جهت استحكام و انسجام جامعه پيش رود. نهايت عمل و علاقه كاركردگراهاي انسجامي اين است كه به انسجام جامعه و از آنجا به ثبات و همبستگي برسد.
كاركرد منفي: اگر كاركرد منفي باشد، جامعه قطعاً به طرف پريشي اجتماعي(11) و ناپايداري(12) پيش ميرود. يعني، جامعه در حالت ناپايداري قرار ميگيرد. كاركردگراها معتقدند، در اين شرايط دو حالت ممكن است پيش آيد: شكل اول، اين كه كاركرد منفي، آن اندازه قدرتمند و قوي است كه به طور جدي سيستم را دچار مشكل ميكند و جامعه دچار حالتهاي آسيبي ميشود؛ از اين رو، جامعه به انفجار كشيده ميشود و حتا، ممكن است از بين برود؛ اين يك كاركرد منفي است. ليكن، در عمل اين طور نميشود؛ زيرا، جامعه داراي خصلت ترميمپذيري است. بنابراين، اگر كاركرد منفي به حالت ترميمپذيري تبديل شود، آنگاه، نه تنها حيات جامعه را ابقا ميكند، بلكه، ممكن است جامعه را به طرف تكامل نيز بكشاند. پس، كاركرد منفي از نظر كاركردگراها، امري است ويرانگر و چون سيستم اجتماعي يك نظام حياتي است، به هر شكل ممكن، با كاركردهاي منفي مبارزه خواهد كرد تا از طريق ترميمپذيري، آن را به كاركرد مثبت تبديل كند. (13)
در يك جمعبندي نهايي، ميتوان گفت تغييرات اجتماعي، تعادل و ثبات جامعه را از هم ميپاشد. اما، پس از هر تغيير، جامعه به سرعت به تعادل جديدي دست مييابد. اگر تغيير اجتماعي خاصي، نوعي تعادل موزون و سازگار ايجاد كند، به آن تغيير به عنوان عاملي كه داراي كاركرد مثبت است، نگاه ميشود. ولي، اگر اين تغيير باعث از بين رفتن تعادل گردد، داراي كاركرد منفي است و اگر اين تغيير هيچ نوع تأثيري نداشته باشد، بدون كاركرد است.(14)
لاسول، نخستين جامعهشناسي بود كه چارچوب مشخصي درباره كاركردهاي متفاوت ارتباطات در جامعه به دست داد. فرض كلي تحليل كاركردي بر اين اصل استوار است كه ارتباطات در جهت يكپارچگي، تداوم و نظم جامعه عمل ميكند؛ هرچند كاركردگرايان به اين نكته نيز واقف بودند كه رسانهها ميتوانند براي جامعه كاركرد بد هم داشته باشند. (15)
سازوكارهايي كه نقش وسايل ارتباطي را در جامعه معين ميكند، در درجه اول نيازها و تقاضاهاي اعضاي جامعه است؛ چه به صورت فرد و چه به صورت مجموعه. با پاسخ گفتن به هر يك از تقاضاهاي مجزا، به طور يكنواخت ابزارهاي اطلاعرساني به كل جامعه سود ميرسانند. (16)
اين رويكرد، فعاليت رسانه ها در جامعه را؛ رفع نيازهايي چون تداوم، نظم، يكپارچگي، هدايت و سازگاري ميداند. از اين ديدگاه، جامعه از عناصر مختلفي تشكيل شده كه بر يكديگر متكي است و به صورت يك نظام در محيط خود فعاليت ميكند. وسايل ارتباطي، يكي از عناصر زير مجموعه نظام محسوب ميشود. هر يك از اين عناصر در كل نظام، كاركرد ويژهيي را انجام ميدهد و به گونهيي به رفع نيازهاي آن ميپردازد. زندگي اجتماعي سازمان يافته، نياز به همكاري مداوم و مستمر بين بخشهاي مختلف آن در محيط اجتماعي دارد. اين ابزارها – بر اساس اين رويكرد - بخشهاي مختلف نظام را به يكديگر مرتبط ميسازد و از اين طريق نظم و يكپارچگي دروني نظام را تضمين كرده و ظرفيت پاسخگويي آن را در بحرانها – بر اساس واقعيتها - افزايش ميدهد.
مكانيسمهايي كه بر اساس آنها دستگاههاي ارتباطي به جامعه كمك ميرساند، قبل از هر چيز تقاضاها و نيازهايي است كه شهروندان - چه به صورت فردي و چه به صورت جمعي - در جامعه احساس ميكنند. با پاسخي كه رسانهها به هر يك از تقاضاها به طور جداگانه ميدهند، جامعه نيز از فوايد آن بهرهمند ميشود. (17)
با توجه به مطالب ارايه شده، كاركردهاي اصلي رسانههاي همگاني و وسايل ارتباطي نوين در جامعه، عبارت است از:
1 - 2 - الف: اطلاعرساني
- اطلاعات لازم را درباره رخدادها و شرايط جامعه و جهان فراهم ميسازند.
- به روابط قدرت اشاره ميكنند.
- تسهيل كننده نوآوري، سازگاري و پيشرفت هستند.
2 - 2 - الف: ارتباطدهي(18)
- توجيه كننده، تعبير كننده و توصيه كننده درباره معاني رخدادها و اطلاعات هستند.
- كاركرد دوگانه در پشتيباني و يا عدم پشتيباني از اقتدار و ارزشهاي حاكم ايفا ميكنند.
- جامعهپذيري را بر عهده دارند.
- عهدهدار ايجاد هماهنگي بين فعاليتهاي پراكنده هستند.
- بعضاً، بنا كننده وفاق و گاه، چند دستگي و شقاقاند.
- تعيين كننده اولويتها و اعلام كننده موقعيتها هستند.
3 - 2 - الف: تداوم بخشي(19)
- تقويت بنيانهاي فرهنگي را بر عهده دارند.
- ادغام و حفظ ارزشهاي مشترك را در دستور كار خود دارند.
4 - 2 - الف - مفرح سازي
- فراهم كننده زمينههاي سرگرمي و تفريح، انحراف ذهني از مشكلات و ابزار تسكين فردي و اجتماعياند.
- كاهش دهنده تنشهاي اجتماعي هستند.
5 - 2 - الف: تحريك پذيري(20)
- وسايل ارتباطي، ابزار مبارزه براي اهداف اجتماعي در حوزههاي: سياسي، جنگ، توسعه اقتصادي، كار و بعضي مواقع، مسايل مذهبي هستند. (21) واقعيت آن است كه پيشرفت و گسترش فناوريهاي جديد ارتباطي در سازماندهي و بسيج منابع، نقش تعيين كننده ايفا ميكند. امكان ايجاد شبكههاي ارتباطي با گسترش رسانههاي عمومي و ابزارهاي ارتباطي، از گسترش راهها و چاپ تا تلگراف، تلفن، راديو، تلويزيون، شبكههاي رايانهيي و تلفن همراه افزايش يافته است و اين ابزارهاي ارتباطي، زمينه لازم را براي جنبشهاي جديد ايجاد كرده است تا پيام خود را سريع و آسان منتقل كنند.(22) بنابراين، ميتوان اظهار داشت كه جنبشهاي نوين اجتماعي - با بهرهگيري از ابزارهاي ارتباطي - ميتوانند به ايجاد هويتهاي جديد اجتماعي، دانش و اطلاعات در سطح جوامع پرداخته و همانند ابزاري كارآمد در سازماندهي و انسجامبخشي به افكار عمومي ايفاي نقش نمايند. (23)
......................................................
ادامه دارد ...
شنبه 18 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 177]