واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: چه زود دير ميشود
شاعران- نگار پدرام:
برگزاري اولين مراسم يادبود سالروز درگذشت مرحوم قيصر امينپور در سراي اهل قلم از جمله مراسمي بود كه در كنار دهها مراسم بزرگداشت اين شاعر پرآوازه در انجمن شاعران ايران، باشگاه ايرانيان دبي، دانشگاه جواهر لعل نهرو در دهلينو، لاذقيه سوريه و شهرهاي مختلف كشورمان برگزار شد.
در اين نشست كه بدون حضور خانواده و مسئولان كشوري و با حضور جمع كوچكي از دوستداران امينپور در خانه كتاب برگزار شد، محمدرضا تقيدخت از دوستان و همراهان مرحوم امينپور در سالهاي اخير گفت: بعد از رفتن قيصر همه آمديم تا با جنازه او عكس يادگاري بگيريم و خودمان را به در و ديوار جماعتي بكوبيم كه هر كدام يك «من» دارد هزار برابر ديگري.
ما گرفتار خويشيم و قيصر اين طور نبود. او مردي بود كه در برابر خودش ايستاد. و ما پس از مرگش در خوشباوري و خويشباوري رحمآور خود به غلط گمان كرديم كه داغ مرگ قيصر امينپور چون ديگر مردگان با اين گفتهها و خاطرهها تسكين مييابد، اما ما فراموش كردهايم كه نام همه مردگان، قيصر نيست. نه مرگ قيصر مرگ آساني است و نه زيستناش ميان مايه. ما هم مرگ او را آسان گرفتيم و هم با ميانمايگي خويش به سوگ مرگ او نشستهايم.
تقيدخت اضافه كرد: فضيلت، دريافتني و حفظ كردني است. منظور اين است كه نه تنها دريافتن فضيلت مهم است بلكه نگهداري از آن نيز بسيار اهميت فراوان دارد. فضيلت را شايد بشود مانند پارههاي حكمت آموخت، اما بههمپيوستن اين پارههاي حكمت و نگهداشتن آنها كاري بس دشوار است. گاهي كه من درباره قيصر فكر ميكنم به اين نتيجه ميرسم كه شايد تا دورهاي از فعاليتهاي او بتوان افرادي را يافت كه مانند او و با همان قوتها و ضعفها شعر بگويند.
اما سؤال مطرح ميشود و آن اين است كه چطور شد كه در ميان اين گروه او به چهرهاي محبوب و مشهور در ميان همه اقشار و دستههاي جامعه تبديل شد و مورد احترام همگان قرار گرفت؟ بهنظر ميرسد او آن پارههاي حكمت و فضيلتي را كه دريافته بود به هم پيوند داده و با خود نگاه داشته بود. او در نسل اول حوزه انديشه و هنر تا جايي كه با آنها آشنا هستيم سرآمدترين شاعران و افراد در انجمن بود. آيا او نميتوانست مثل ديگر افراد به شب شعر بپردازد و در كنگرههاي مختلف شركت كند. او همه اينها را درك كرده بود اما فضيلت اخلاقي، فضيلت ادبي، فضيلت هنري، فضيلت برخورد با افراد، فضيلت عزلت و گوشهگيري را پاره پاره دريافته بود و در جهت حفظ و نگهداري آنها ميكوشيد.
اين محقق، ضرورت بررسي زندگي افرادي چون مرحوم امينپور را در جامعه فرهنگي لازم دانست و گفت: اين مهم است كه زندگي امينپور را بررسي كنيم و ببينيم كه او چه راهي را طي كرده و كدام مسير را انتخاب كرده است كه تا اين حد محترم شده و در شمار انسانهاي محترم از او ياد ميشود. بايد نكتههاي زندگي او را استخراج كرد. هر فردي بايد گوشههاي زندگي او را بررسي كند و سعي كند تا به مجموعهاي از خصايص اخلاقي ايشان برسد و از فضيلتهاي اخلاقي او بياموزد.
سيد اكبر ميرجعفري
سيد اكبر ميرجعفري شاعر، محقق و طراح بخشي از كتابهاي آموزشي زبان و ادبيات فارسي آموزش و پرورش نيز يكي ديگر از سخنرانان حاضر در اين مراسم بود كه مباحثي را پيرامون سادهنويسي و همهفهمي اشعار مرحوم امينپور و جايگاه شعر او در كتابهاي درسي كودكان و نوجوانان سرزمينمان مطرح كرد.
ميرجعفري معتقد است: در كتابهاي درسي ادبيات از شعراي معاصر اشعار زيادي آمده است و شايد يكي از كساني كه تعداد اشعارش نسبت به بقيه بيشتر است مرحوم قيصر امينپور باشد. نكته جالبي كه در اين زمينه وجود دارد اين است كه تا به امروز كمتر معلم يا شاگردي را ديدهام كه با شعرهاي او و فهم آنها مشكل داشته باشد. شايد تنها كسي كه شعرهايش در كتابهاي درسي به اين وسعت تريبون عمومي پيدا كرده و كمتر مشكلزا بوده شعرهاي مرحوم امينپور باشد.
اين محقق حوزه ادبي ادامه داد: آنچه مسلم است اين است كه امينپور ادعاي آوردن تئوري جديد در شعر را نداشته. حداقل امر اين است كه او به مباحث تئوريك آن طور كه بايد نپرداخته و ادعاي شاعر مولف را نيز هرگز نداشته است. بهنظرم ميرسد مهمترين ويژگي شعر امينپور كه موجب ميشود تا او مخاطب عام به اين وسعت داشته باشد اين است كه او قادر بود تئوريها و تجربيات گذشته را به زبان امروز بيان كند و اين يكي از بزرگترين توفيقات يك شاعر در روزگار ما است.
ميرجعفري با اشاره به مبحث فضيلت و صحبتهاي تقيدخت پيرامون اين موضوع اضافه كرد: البته درست است كه در جمعهايي كه ارادت خاص به شخصيت مرحوم امينپور داشتند و همواره از نزديك در مجاورت ايشان بودهاند اين نكته مطرح باشد كه محبوبيت ايشان و آنچه باعث توفيق شخصيت ايشان در ميان عموم مردم شده فضيلتهاي اخلاقي وي بوده است اما اين مسئله تنها در ميان دوستان و نزديكان او كه با وي در رفتوآمد بودند قابل بررسي است و براي عموم مردم و مخاطبان عام امينپور كه در جريان خصوصيات و ويژگيهاي اخلاقي وي نبودند در حقيقت سادگي شعر و قطعات اوست كه موجب شهرت و محبوبيت او در ميان عموم مردم جامعه در سراسر كشور شده است.
حميدرضا شكارسري
ديگر سخنران اين نشست حميدرضا شكارسري، منتقد شعر امروز نيز در اين مراسم به بررسي تاثير انقلاب اسلامي و دفاع مقدس بر شعر معاصر ايران و چهرههايي چون قيصر امينپور و جريانهاي حاكم بر شعر آن سالها و سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي پرداخت و سالهاي فعاليت امينپور را در حوزه شعر به دو دوره وقوع انقلاب تا انتهاي جنگ تحميلي و دوره پايان جنگ تا عصر حاضر تقسيم كرد.
وي در اين باره گفت: طبيعي است كه به لحاظ زماني و كميت، آثار مرحوم امينپور در مرحله دوم شاخصتر و قابل تاملتر است. اما هنوز ميشنويم كه او را بهعنوان شاعر انقلاب و دفاع مقدس نيز مينامند. چرا كه جريان انقلاب يكي از بزرگترين جرياناتي است كه روي شاعران آن زمان بهويژه قيصر امينپور مؤثر افتاده است. يكي از ويژگيهاي اين دوره احياي قواعد و قوانين كلاسيك در شعر بود كه شايد بهدليل ماهيت بنيادگرايانه انقلاب مورد توجه دوباره قرار گرفت.
در اين زمان شعر بهعنوان ابزاري براي جذب مخاطب در نظر گرفته شد و شاعر گهگاه به ضرورت بافت زماني نسبت به مسئوليتهاي ادبي خودش بيتفاوت ماند و فرمهاي ساده را براي كارش انتخاب نمود. اينگونه شد كه گروهي شعرشان با گفتمانهاي شعر انقلاب همراه شد. گفتمان ديني بر شعر حاكم شد، گفتمان من جمعي به جاي من فردي و.... در حقيقت در اين ميان توجه به شعر اجتماعي و سياسي و ظرفيتهايي كه شعر براي اين بيانها دارد مورد توجه قرار گرفت. از اينرو اكثر تصاويري كه در اشعار قيصر امينپور يا شعر انقلاب در دوره اول آثارش ميتوان ديد همان عناصر و المانهاي مذهبي و ديني است.
اين منتقد درباره شعر دهههاي 30 و 40 كشورمان گفت: گفتمانهايي كه در دهه 30 بر شعر ايران حاكم و فراگير شده بود و در دهه 40 خود را تئوريك ساخت با وقوع انقلاب اسلامي مجبور به عقبنشيني شد. اين عقب نشيني اصول زيباييشناسي شعر كلاسيك مثل تقارن در شعر يا كاربردي كردن شعر را به جاي اينكه آن را به شكل مدرن مورد استفاده قرار دهيم مورد توجه قرار گرفت و قيصر امين پور بهدليل آنكه بهعنوان چهرهاي شاخص در جريان شعر انقلاب و دوران جنگ تاثيرگذار بوده بهعنوان شاعر انقلاب معرفي و ماندگار شد.
نويسنده كتاب «حماسه كلمات» درباره دومين دوره شاعري امينپور اضافه كرد: اما امينپور در دوره دوم شاعري خود و بعد از جنگ بهتدريج از جريانها و فضايي كه در دوره اول شاعرياش داشته فاصله ميگيرد. نسبت به برخي از گفتمانهايي كه خودش و دوستانش در سالهاي اوليه انقلاب اسلامي داشتهاند دور ميشود. از من جمعي فاصله ميگيرد و به من فردي نزديك ميشود. او از جمله كساني است كه به سرعت از من جمعي فاصله ميگيرد و به من فردي و جزئينگري در شعرش روي ميآورد.
به اعتقاد اين نويسنده يكي از دلايلي كه موجب ميشود تا گروهي پس از جنگ بگويند كه قيصر امينپور به ارزشهايش پشت كرده است همين مسئله است. چرا كه او ديگر شعر كاربردي و معناگرا را بهصورت اوليه و در زمان جنگ مورد توجه قرار نميدهد. شعر او ديگر متأثر از دستگاه فكرياش است. او به جاي اينكه شعارها و آرمانهايي را روي كاغذ بياورد اشعاري درونيتر و شخصيتر ميسرايد. همه اينها نشان ميدهد كه امينپور به جاي ابراز آشكار افكارش به شيوهاي كاملا درونگرايانه و پنهان روي آورده است.
البته در مواردي هم هست كه او اصلا با آنچه پيش از اين در دوره اول شاعرياش بوده فاصله نميگيرد. بهعنوان مثال او از گفتمان حكومت اصول سنتي شعر بر شعر هرگز جدا نميشود و فاصله نميگيرد.
از ديدگاه اين منتقد گفتمان ديگري كه قيصر به آن معتقد است گفتمان صراحت است و به همين دليل است كه مخاطب عام از شعر او دلزده نميشود و با شعر او ارتباط مناسب برقرار ميكند. بنابراين شعر امينپور بهعنوان يك موهبت بزرگ براي جامعه ماست. جامعهاي كه شعر نو آن از دهه 40 تا انقلاب بهترتيبي عمل ميكند كه نه تنها مخاطب عام بلكه مخاطب خاص را نيز با خود همراه نميكند. وي اضافه ميكند: امين پور با شعرش ميگويد كه شما ميتوانيد در قالب نو گفتمان صراحت را مطرح كنيد و از اين روست كه شعرش بهعنوان حلقه قدرتمندي ميان مخاطب عام و شعر مدرن روزگار قابل ارزيابي است.
شنبه 18 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]