واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: پاورقي- مرور كتاب روسيه پس از فروپاشي شوروي (۳۳)آخرين ماهواره شوروي
آندره اسلوندمترجم:جعفر خيرخواهانهزينههاي پادگان بزرگ شوروي در آلمان شرقي بيش از حد تحمل گورباچف به نظر ميرسيد. با اين حال او نميخواست كشتي را درب و داغان كند.
تا 1989 اتفاقات اندكي در اروپاي شرقي افتاد و عقيده عمومي بر اين بود كه بدون رضايت مسكو هيچ چيزي را نميتوان تغيير داد.
سخنراني سازمان ملل گورباچف در دسامبر 1988، همچون زنگي براي اروپاي شرقيها صدا كرد كه منتظر تعهدي قانعكننده بودند كه اتحاد شوروي از قدرت نظامي در برابر آنها استفاده نخواهد كرد. واكنش آنها تند و سريع بود اما نه آنچه گورباچف انتظار داشت. در عرض يك سال، امپراتوري بيروني شوروي مضمحل شد.
لهستان و مجارستان پيشتاز اصلاحات بودند. سخنراني سازمان ملل گورباچف، رهبران ليبرال منطقه را آگاه ساخت كه براي حفظ قدرت و اقتدار، بهتر است دموكراسيسازي كنند. اين دو كشور براي اصلاحات دموكراتيك رقابت كردند. رهبران كمونيست لهستان يك ميزگرد با مخالفان برپا كردند و براي برگزاري انتخابات پارلماني نسبتا دموكراتيك در 4 ژوئن 1989 موافقت كردند. آن روز امپراتوري بيروني شوروي در هم شكست. شصت و پنجدرصد كرسيها براي كمونيستها و متحدان آنها كنار گذاشته شد اما جنبش همبستگي با يك پيروزي قاطع همه كرسيهاي آزاد را برنده شد. اقتدار حزب كمونيست پايان يافته بود. متحدانش به جنبش همبستگي پناه آوردند و در سپتامبر، همبستگي توانست يك دولت ائتلافي شكل بدهد كه به زودي اصلاحات اقتصادي راديكال بازار را آغاز كرد. لهستان گذار صلحآميز به دموكراسي را به انجام رسانده بود.
دولت مجارستان در تابستان 1989 ميزگردي با مخالفان برگزار كرد كه منجر به دموكراسيسازي كامل با انتخابات آزاد پارلماني در مارس 1990 شد، زماني كه كمونيستها يكسره شكست خوردند.
بحث برانگيزترين كشور آلمان شرقي بود. رژيم اريش هونكر بسيار متحجر بود و گورباچف حتي سعي نكرد بيزاري خود را از هونكر پنهان سازد. در چهلمين سالگرد تشكيل جمهوري دموكراتيك آلمان در اكتبر 1989، گورباچف علنا اظهار كرد كه «دنيا، كساني كه دير ميآيند را تنبيه ميكند.» او روشن ساخت كه اتحاد شوروي از رژيم هونكر دفاع نميكند. يك ماه بعد نه فقط هونكر بلكه كل دولت رفته بود. بيثباتي سياسي آلمان شرقي زماني شروع شد كه مجارستان در 11 سپتامبر مرز خود را به روي اتريش باز كرد.هزاران جوان آلمان شرقي از طريق آن مرز به آلمان غربي فرار كردند جايي كه با آنها مثل شهروند برخورد شد. آلمان شرقيهايي كه پشت مرز ماندند با تظاهرات دموكراتيك واكنش نشان دادند كه در 9 نوامبر به اوج رسيد زماني كه تعداد زيادي از تظاهركنندگان، فرياد ميزدند «گوربي! گوربي!» و به سمت ديوار منفور برلين هجوم آورده و راه خود را به غرب باز ميكردند. به علت منعي كه گورباچف تحميل كرده بود پليس وحشتزده آلمان شرقي دستور تيراندازي نداشت.
دولت آلمان شرقي هيچ مشروعيتي نداشت. در انتخابات پارلماني در مارس 1990، اتحاديه جناح راستي دموكرات مسيحي برنده شد و در ا كتبر 1990 آلمان شرقي به جمهوري فدرال آلمان ملحق شد. دو آلمان، اتحاد شوروي، آمريكا، فرانسه و انگلستان در مذاكرات نفسگير به مدت يكسال درباره اتحاد مجدد آلمان درگير بودند كه گورباچف با آسانگيري قابل توجهي اتحاد را پذيرفت. گورباچف حتي رضايت داد كه آلمان شرقي به اتحاديه اروپا و سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) بپيوندد.
آلمان غربي مقداري كمك مالي كرد كه به 12ميليارد مارك آلمان كمك براي انتقال سربازان شوروي به خارج از آلمان شرقي به علاوه 3ميليارد مارك آلمان وام بدون بهره محدود ميشد كه در كل كمتر از 12ميليارد دلار بود. اين مبلغ ناچيز را با 80ميليارد دلاري مقايسه كنيد كه آلمان شرقي هر ساله از 1990 به آلمان شرقي واريز ميكرد. با اين حال گورباچف مجبور بود براي همين پول ناچيز چانهزني كند.
ارتش بزرگ تانكهاي شوروي در اروپا زائد و فرسوده بودند. غرب بر پيمان چندجانبه براي نيروهاي مسلح متعارف در اروپا (CFE) پافشاري ميكرد كه گورباچف پذيرفت. اين پيمان در پاريس در نوامبر 1990 توسط آمريكا، روسيه و 200 كشور ديگر امضا شد. اتحاد شوروي در حال فروپاشي، متعهد به خروج نيروهاي شوروي از اروپاي مركزي و شرقي شد كه پيش از اين در حال انجام بود. اين پيمان تضمين داد كه نيروهاي شوروي در اروپا شامل روسيه اروپايي به نصف برسد و براي آينده قابل پيشبيني همين طور باقي بماند. پيمان مشخص ميكرد روسيه اجازه داشت چه تعداد سرباز در مناطق گوناگون داشته باشد. در 1994 بيش از نيمميليون سرباز، وابستگان و غيرنظاميهاي شوروي از آلمان خارج شده بودند.
در بلغارستان تودور ژيوكوف ديكتاتور كمونيستي از 1954، يك روز پس از سقوط ديوار برلين در كودتايي دروني در 10 نوامبر 1989 سرنگون شد. توطئه براندازي ظاهرا از مسكو برخاسته بود اما فرايند دموكراسيسازي شروع شد كه كمونيستهاي اصلاحطلب رهبري ميكردند. مذاكرات ميزگرد در ابتداي 1990 به انتخابات دموكراتيك در ژوئن 1990 منجر شد كه نتيجه آن اكثريت ضعيف كمونيستها بود.
در 17 نوامبر1989، انقلاب به اصطلاح مخملي در چكسلواكي شروع شد. صدهاهزار چك به خيابانها ريختند و پس از سه هفته، گوستاو هوزاك رييسجمهور كمونيست سازشناپذير مجبور به استعفا شد. انتخابات پارلماني در ژوئن 1990 برگزار شد و احزابي كه از تريبون مدني مخالفان شكل گرفتند برنده شدند.
آخرين ماهواره شوروي در اروپاي شرقي، روماني بود. در 21 دسامبر 1989 كه يك روز زمستاني بود، نيكولاي چائچسكو ديكتاتور بيرحم در بالكن دفتر مركزي حزب مبادرت به سخنراني براي دههاهزار نفر در بخارست كرد. ناگهان جمعيت شروع به هو كردن كرد و به ساختمان حزب هجوم آورد. چائوچسكو با هليكوپتر از سقف ساختمان گريخت و تيراندازي بيهدف در پايتخت درگرفت. چند روز بعد، ديكتاتور متواري دستگير و بدون تشريفات قانوني اعدام شد. مردم دموكراسي را دنبال كردند اما تغيير رژيم خشن به نفع كمونيستها تمام شد كه موفق به حفظ قدرت همانند بلغارستان پس از انتخابات دموكراتيك شدند.
شنبه 18 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]