واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: بسم الله الرحمن الرحیم
عوامل تصور شبهه دوگانه گویی در قرآن
1-1- تبیین محدوده بحث
در این پژوهش به بررسی شبهات مطرح شده در رابطه با دوگانه گویی های قرآن در محدوده "شبهات دوگانه گویی های ظاهری در آیات" پرداخته شده است که شامل شبهاتی است که مسئله دوگانه گویی بین دو آیه یا بیشتر را مطرح کرده است. بدین ترتیب شبهات دوگانه گویی در موارد دیگر مثل شبهه تناقض آیه ای از قرآن کریم با یک حدیث یا با یک روایت معتبر تاریخی و یا با یک قاعده ی زبان عربی از محدوده این بحث خارج می شود.
1-2- عوامل تصور شبهه دوگانه گویی در قرآن
یکی از دلایل اعجاز قرآن مسئله "عدم وجود تناقض و اختلاف در آیات آن" می باشد. چنانکه خداوند در آیه 82 سوره نساء می فرماید:
أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ وَ لَوْ كاَنَ مِنْ عِندِ غَيرْ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا
آيا در [معانى] قرآن نمىانديشند؟ اگر از جانب غير خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسيارى مىيافتند.
به همین دلیل از دیرباز که مخالفین اسلام در صدد مقابله با قرآن بر آمده اند از جمله سعی کرده اند به گمان خویش آیاتی متناقض در قرآن پیدا کنند. اینک به بررسی عوامل طرح این شبهه می پردازیم.
1-2-1- عدم آگاهی از قانون حكيمانه متشابهات و محكمات
هُوَ الَّذِى أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ ءَايَاتٌ محُّكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فىِ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْمِ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِ كلُ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُوْلُواْ الْأَلْبَاب[1]
ترجمه: اوست كسى كه اين كتاب [قرآن] را بر تو فرو فرستاد. پارهاى از آن، آيات محكم [صريح و روشن] است. آنها اساس كتابند و [پارهاى] ديگر متشابهاتند [كه تأويلپذيرند]. اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تأويل آن [به دلخواه خود،] از متشابه آن پيروى مىكنند، با آنكه تأويلش را جز خدا و ريشهداران در دانش كسى نمىداند. [آنان كه] مىگويند: «ما بدان ايمان آورديم، همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست»، و جز خردمندان كسى متذكر نمىشود.
آیات قرآن کریم به دو دسته محکم و متشابه تقسیم می شوند. محکمات آیاتی هستند که اساس و شالوده ی کتاب می باشند و معنای آنها صریح و روشن است و چنان استوار است که راه خلل و شبهه در آن بسته می باشد. متشابهات آیاتی هستند که بر اثر احتمالات مختلف شبهه برانگیزند و مقصود آیه پنهان می باشد. اینگونه آیات را باید به محکمات ارجاع داد و با توجه به محکمات تفسیر کرد تا پیچیدگی آنها در تفسیر برطرف شود. عدم توجه به آیات محکم در تفسیر آیات متشابه موجب طرح شبهاتی از جمله شبهه دوگانه گویی در آیات قرآن می گردد و عده ای یا به علت عدم آگاهی از این دسته بندی و یا به تعبیر قرآن بر اثر انحراف و بیماری فکری و فتنه جویی نمی خواهند آیات متشابه را بوسیله محکم معنی کنند و به همین دلیل گمان می کنند که در قرآن تناقض و اختلاف است. [2]
1-2-2- عدم آگاهى از قوانين علم منطق
عدم آگاهی از قوانین علم منطق در مورد مسائلی مانند تناقض و ... و عدم آگاهی از تفاوت آن با مسئله تخصیص، تقیید و نسخ موجب تصور دوگانه گویی و تناقض در آیات قرآن کریم می شود.[3]
1-2-3- عدم توجه به آیات دیگر و تفسیر به رأی
"ابن شهر آشوب" می نویسد که در زمان امام حسن عسکری علیه السلام فیلسوفی[4] کتابی را با عنوان "تناقضات قرآن" تألیف نمود. روزی یکی از شاگردان او به محضر امام رفت و امام به او فرمود:
"آیا در میان شما مردی رشید وجود ندارد که گفته های استادتان را پاسخ گوید؟"
شاگرد عرض کرد: "ما همگی شاگردان او هستیم و نمی توانیم به اشتباه استاد اعتراض کنیم."
امام فرمود: "اگر مطالبی به شما تلقین و تفهیم شود می توانید آن را برای استاد خود نقل کنید؟"
شاگرد گفت: "آری".
امام فرمود: "از اینجا که برگشتی به حضور استادت برو و با او به گرمی و محبت رفتار نما و سعی کن با او انس و الفت پیدا کنی، هنگامی که کاملا انس و آشنایی به عمل آمد، به او بگو: مسأله ای برای من پیش آمده است و آن اینکه آیا ممکن است گوینده قرآن از گفتار خود معانی ای غیر از آنچه شما حدس می زنید اراده کرده باشد؟
او در پاسخ خواهد گفت: بلی، ممکن است چنین منظوری داشته باشد. در این هنگام بگو: شما چه می دانید، شاید گوینده قرآن معانی دیگری غیر از آنچه شما حدس می زنید اراده کرده باشد و شما الفاظ او را در غیر معنای خود به کار برده اید؟ " امام در اینجا اضافه کرد، او آدم باهوشی است، طرح این نکته کافی است که او را متوجه اشتباه خود کند.
شاگرد به حضور استاد رسید و طبق دستور امام رفتار نمود تا آنكه زمینه برای طرح مطلب مساعد گردید: سپس سؤال امام را به این نحو مطرح كرد.
آیا ممكن است گویندهای سخنی بگوید و از آن مطلبی اراده كند كه به ذهن خواننده نیاید؟ و به عبارت دیگر: مقصود گوینده چیزی باشد مغایر با آنچه در ذهن مخاطب است؟
فیلسوف عراقی با كمال دقت به سؤال شاگردش گوش داد و گفت: «سؤال خود را
تکرار کن. شاگرد سوال را تکرار نمود. استاد تأملی كرد و گفت: «آری، هیچ بعید نیست، امكان دارد كه چیزی در ذهن گوینده سخن باشد كه به ذهن مخاطب نیاید و شنونده از ظاهر کلام گوینده چیزی بفهمد که وی خلاف آن را اراده کرده باشد. »
استاد كه میدانست شاگرد او چنین سؤالی را از پیش خود نمیتواند مطرح نماید و در حدّ اندیشه او نیست، رو به شاگرد كرد وگفت: «تو را قسم میدهم كه حقیقت را به من بگویی، چنین سؤالی از كجا به فكر تو خطور كرد؟ شاگرد: چه ایرادی دارد كه چنین سؤالی به ذهن خود من آمده باشد؟
استاد: نه برای تو هنوز زود است كه به چنین مسائلی رسیده باشی، به من بگو این سؤال را از کجا یاد گرفتی؟
شاگرد: حقیقت این است كه «ابو محمد» (امام حسن عسكری ـ علیهالسّلام ـ) مرا با
این سوال آشنا کرد.
استاد: «اكنون واقع را گفتی، سپس افزود: چنین سؤالهایی تنها زیبنده این خاندان
است.
آنگاه استاد با درك واقعیّت و توجه به اشتباه خود، دستور داد آتشی روشن كردند و آنچه را كه به عقیده خود درباره «تناقضهای قرآن» نوشته بود تماماً سوزاند![5]
بدین ترتیب از جمله عوامل طرح اینگونه شبهات عدم فهم صحیح آیات و تفسیر سطحی آنها بدون مراجعه به تفسیر معتبر است.
همچینین عدم توجه به آیات دیگر، موجب سطحی شدن تفسیر می گردد، حال آنکه آیات قرآن به یکدیگر پیوسته است و بعضی بعضی دیگر را تفسیر می کند و باید به هنگام برداشت معنای یک آیه، آیات مشابه را در نظر داشت تا برداشت یک سویه نشود. بسیاری از شبهه پردازان بدون داشتن اطلاعات مقدماتی برای تفسیر و بدون مراجعه به تفاسیر معتبر، معنایی را از آیه برداشت می کنند که در بسیاری موارد نادرست و بر خلاف مقصود حقیقی آیه است و همین امر منشأ بسیاری از شبهات شده است. در حالیکه که اگر بدون تعصب و منصفانه به دنبال مراد واقعی آیه بودند چنین شبهاتی برای آنها مطرح نمی شد. در روایات بسیاری از تفسیر به رأی نهی شده است که به ذکر سه مورد اکتفا می کنیم.
امام صادق علیه السلام فرموند: " من فسّر برأیه آیةً من کتاب اللّه فقد کفر"[6] (کسی که یک آیه از قرآن را تفسیر بهرأی کند، حتماً کافر است.)
پیامبر اکرم فرمودند: "من فسّر القرآن برأیه، فلیتبوّأ مقعده من النار"[7] (کسی که بدون علم و دانش قرآن را تفسیر کند، جایگاهش از آتش پر می شود.)
مرحوم کلینی از امام باقر علیه السلام روایت می کند که آن حضرت به قتاده، مفسر معروف فرمود: " وای بر تو ای قتاده! اگر از جانب خود قرآن را تفسیر می کنی (بدون این که از پیشوایان بگیری) هم خودت هلاک شده ای هم دیگران را هلاک کرده ای، همچنین است اگر تفسیر قرآن را از اندیشه های دیگران بگیری.[8]
1-2-4- غرض ورزی و وجود موانع و حجاب
از جمله عوامل اصلی در طرح این شبهات وجود حجاب های ظلمانی است که دنیاطلبان را گرفتار توهمات کرده است. در برخورد با بعضی شبهه پردازان می بینیم که آنها تنها به فکر متهم کردن و انکار هستند و به دنبال حقیقت نمی باشند. در مقابل پاسخهای منطقی تسلیم نشده به ایرادهای بنی اسرائیلی روی می آورند. این افراد حتی در مقدمه طرح شبهات خود می گویند که شما تناقضات قرآن را حل كنيد تا پیروان ادیان دیگر ياد بگيرند و تناقضات كتابهاى مقدس تورات و انجيل را برطرف نمايند!!! یعنی حتی بعد از اثبات عدم تناقض در قرآن و اینکه قرآن از سوی خداوند نازل شده، آنها نمی خواهند حقانیت قرآن را بپذیرند. گرچه اگر انجیل و تورات نیز از تحریف و دستبرد انسانهای سودجو در امان مانده بود تناقضی نداشت. این تعصب و بی منطقی آنان نشان از عدم صداقت در فکر و بینش آنهاست. قرآن کریم از بیست و یک نوع حجاب و موانع راه معرفت و شناخت پرده بر می دارد که موجب می شود انسان نتواند حقایق را ببیند و منطقی و حق گرا رفتار کند. مانند کسی که عینک سیاهی بر چشم زده و همه چیز را سیاه می بیند، حال آنکه مشکل از عینک اوست!
عواملی که در قرآن کریم به عنوان موانع راه شناخت مطرح شده عبارتند از : 1.هوى پرستى؛ 2. حب دنيا؛ 3. كبر و غرور و مستى؛ 4. جهل و غفلت؛ 5. نفاق؛ 6. تعصب و لجاج؛ 7. تقليد كوركورانه؛ 8. آمال و آرزوهاى غير منطقى؛ 9. گناهان؛ 10. كفر و اعراض؛ 11. تجاوز و عدوان؛ 12. سطحى نگرى؛ 13. ارتداد؛ 14 دروغ و افترا؛ 15. پندار و گمان؛ 16. تأثير رهبران فاسد و گمراه؛ 17. تأثير دوستان گمراه؛ 18. تبليغات؛ 19. تأثير محيط؛ 20. وسوسه هاى شياطين؛ 21. انحراف و کجی.[9]
در پایان به ذکر روایتی می پردازیم که عوامل طرح بسیاری از شبهات را اینگونه بیان می کند:
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
" آنان بعضی از قرآن را به بعضی دیگر زدند، به منسوخ استدلال کرده و گمان کردند همین آیه ناسخ است، ونیز به متشابه استدلال کرده و گمان کرده اند از آیات محکم است، و استدلال به آیه خاص می کنند و گمان کرده اند آیه عام است و به اول آیه ای استدلال می کنند و علت یابی را واگذاشته اند و هیچ توجهی به صدر و ذیل آیه ندارند و نیز آشنایی به موارد و مصادیق آیات ندارند و نمی دانند از چه منبع و مصادری باید به فهم قرآن برسند و قرآن را از اهلش نمی گیرند و در نتیجه خود گمراه و دیگران را نیز گمراه می کنند."[10]
[1]آل عمران/ 7.
[2]بررسی شبهات تناقضات در قرآن ، حسن طوسی، ص 1 و 2 .
[3] همان. در رابطه با معنا و شروط تناقض و تضاد و مسائل مربوط به آن به قسمت "مفهوم لغوی و اصطلاحی واژه های همسان دوگانه گویی" و قسمت" پیوند شبهه دوگانه گویی در قرآن با مسئله های: تخصیص، تقیید و نسخ" مراجعه شود.
[4]بنا به نقل ابن شهر آشوب این فرد "اسحاق کندی" بوده است که از فلاسفه اسلام و عرب به شمار می رفت. اما شهید مرتضی مطهری در کتاب "خدمات متقابل اسلام و ایران"، انتشارات صدرا، تهران، چاپ 19، 1372، ص 526 – 529 می نویسد:" کندی از کسانی است که در هر مساله ای که میان اصول اسلامی و اصول فلسفه تناقضیافته.اند، جانب اسلام را گرفته اند. و اینکه برخی او را یهودی یا نصرانی یا در برخی روایات او را کسی دانسته اند که میخواسته ردّی بر قرآن بنویسد بسیار عجیب است. امروزه در اثرتحقیقاتی که به عمل آمده روشن شده که اولاً ارزش علمی و فلسفی کندی بیش از آن استکه قبلاً تصور می.شد، ثانیاً به دلیل موقعیت علمی و اجتماعی.اش مورد حسادت بسیاریاز علمای آن زمان بوده است و نسبت های ناروا به او، ناشی از همین حسادت.ها است."
[5] http://www.behar.ir/html/index.php?name=Sections&req=viewarticle&artid=143&page=1
[6] تفسیر عیاشی، ابی النصر محمد بن مسعود ابن عیاشی اسلمی السمرقندی معروف به عیاشی، تصحیح و تعلیق: سید هاشم الرسولی المحلاتی، موسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، 1411 ق، ج 1، ص 18.
[7]بحارالانوار، ج 89، ص 110.
[8] همان، ج6، ص 350.
[9]بررسی شبهات تناقضات در قرآن، ص 3 با اضافات.
[10]بحارالانوار، ج 89/ 3- 98.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 307]