تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):من براى (احياى) مكارم و نيكى‏هاى اخلاقى مبعوث شدم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821035547




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رسوخ به اعماق روح به كمك هنر


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: رسوخ به اعماق روح به كمك هنر نگارش یافته توسط Rad هنر درماني، رويكرد جديد در درمان اختلالات رواني
يكي از مباحث مطرح در علم روان.پزشكي، ارتباط ميان فعاليت.هاي مغز و اختلالات رواني است. در واقع با توجه به اين كه مغز به عنوان عالي.ترين عضو تفكر، منشاء هرگونه خلاقيت محسوب مي.شود، مطمئنا ميان هنر و حالات رواني نيز ارتباط وجود دارد و به همين دليل هم اين علم به عنوان يكي از اساسي.ترين موارد تجلي خلاقيت.هاي انسان، نقش موثري در درمان و تشخيص اختلالات رواني دارد. البته اگرچه ارتباط ميان هنر و مسائل رواني پديده جديدي نيست و از گذشته نيز ارتباط ميان اين دو كاملا به اثبات رسيده؛ اما كمتر به عنوان يك واقعيت علمي.مورد توجه قرار گرفته است.
تاثير هنر در درمان اختلالات رواني، يكي از موضوعات اصلي مورد بررسي در نهمين همايش سالانه روانپزشكان ايران است كه قرار است از 3 تا 6 آذر ماه با حضور بيش از 800 متخصص برگزار شود. ماهيت اين روش وآگاهي از ابعاد مختلف درماني.اش باعث شد تا به هنر درماني به عنوان رويكردي جديد در درمان اختلالات رواني نگاهي ويژه داشته باشيم.
هنردرماني طيف وسيعي از رويكردها و كاربردهاي درماني را در برمي.گيرد كه معمولا در آن از هنرهاي بصري مانند نقاشي، طراحي، كلا.ژ و مجسمه.سازي استفاده مي.شود و اشكال ديگري مانند موسيقي درماني، نمايش درماني يا استفاده از ادبيات نيز وجود دارند. در هنرهاي بصري و موسيقي، هنر به عنوان ابزاري براي ارتباط و بيان غيركلامي ..به كار مي.رود و آنچه در زبان نمي.گنجد يا توسط آن قابل انتقال نيست، بيان مي.شود. هنردرماني در واقع به عنوان نوعي روان درماني، تلاشي. سازمان يافته براي كمك به افراد است تا ارتباط انطباقي و .سازگاري بهتري ميان خود و جهان بيرون پيدا كنند. به گفته دكتر غلامحسين معتمدي، روانپزشك، تكنيك.هاي هنردرماني براساس رويكردهاي گوناگون سيستمي، تحليل رواني، شناختي و رفتارگرايي بنا شده و در مسائل مختلف رواني، اجتماعي و عاطفي كاربرد اصولي پيدا كرده است.
معتمدي مي.افزايد: فرض بر اين است كه در هنردرماني، درمان ناشي از خود فرآيند آفرينش هنري است. به عبارت ديگر، فرآيند خلاقيت از خود اثر هنري اهميت بيشتري دارد. پس هنردرماني به آفرينش آثار بديع هنري نظر ندارد بلكه مي.خواهد به انسان.ها كمك كند تا نگرشي مثبت درباره خود و جهان به دست آورند و روابط خود با ديگران را بهبود بخشند. هنردرماني هميشه به صورت درمان و در بافت رابطه درماني با درمانگر به هنر مي.پردازد و از يك منطق درماني برخوردار است. لذا بعد زيبايي شناختي هنر در آن اهميت ثانوي مي.يابد. احساس، خلاقيت، بيان و ارتباط را مي.توان چهار ستون هنردرماني دانست. هنردرماني نوعي تكنيك درماني است كه وضعيت احساسي و هيجاني بيماراني را كه از كشمكش.هاي روحي و رواني در رنجند، بهبود مي.بخشد. البته ناگفته نماند كه خلاقيت و آفرينش هنري بخودي خود نيز حائز اهميت است زيرا در جريان آن تفكرات و احساسات فرد بيان مي.شود و نوعي رشد شخصي و تعالي روحي و معنوي رخ مي.دهد. به عبارت ديگر ابعاد زيباشناختي آفرينش هنري نيز مي.تواند در بهبود خلق، ايجاد نشاط و افزايش اعتماد به نفس و آگاهي فرد نقش داشته باشد و حتي بر عوامل فيزيولوژيك مانند تنفس و فشار خون تاثير مثبت بگذارد.
به گفته معتمدي؛ اهداف و عناصر درماني هنردرماني عبارتند از ارتقاي هويت شخص از انساني ناتوان به فردي خلاق، تصحيح خودپنداره يا تصوير ذهني فرد و تقويت خودباوري و افزايش اعتماد به نفس او، تقويت كنترل دروني به جاي سيطره عوامل بيروني، بهبود ارتباط با ديگران، تقويت آگاهي جسماني، تخليه رواني و پالايش احساسي در مواجهه با تعارضات عاطفي، بهبود هماهنگي.هاي حركتي، بهبود و اصلاح مهارت.هاي اجتماعي، افزايش بصيرت و بينش، تقويت زبان تصويري و شيوه.هاي بيان خلاق در رويارويي با مشكلات.
نقش كليدي هنر درماني در درمان و پيشگيري بيماري.ها
امروزه در عرصه بهداشت روان هنردرماني هم در درمان و هم در پيشگيري نقش بازي مي.كند. در بخش پيشگيري كاربرد وسيعي پيدا كرده است و بخصوص در آموزش كودكان استثنايي و عادي و افزايش اعتماد به نفس نوجوانان به كار مي.رود. كودكان معمولا حس هنري بالايي دارند و ذاتا خلاقند و از آنجا كه دايره واژگاني آنها محدود است، براحتي مي.توانند از نقاشي و طراحي براي ابراز احساسات خود در قالب تصاوير استفاده كنند.
هنردرماني در تمام سنين و در مراحل مختلف رشد و نيز گروه.هاي اجتماعي گوناگون به كار مي.رود و موارد كاربرد آن فهرست بلندبالايي را دربرمي.گيرد كه هم بيماران بستري در بيمارستان.ها را شامل مي.شود و هم به طور سرپايي قابل استفاده است. البته به گفته دكتر معتمدي، هنردرماني در ارتقاي سبك زندگي و بهداشت عمومي. افراد سالم نيز نقش مثبت دارد. به عنوان مثال كاهش استرس كه ناشي از فعاليت.هاي لذت.بخش هنري است، موجب تقويت سيستم ايمني بدن مي.شود و نقش حفاظتي در برابر بيماري.ها ايفا مي.كند. تمرين.هاي هنري فرصتي براي ايجاد هماهنگي ميان چشم.ها و دست.ها و در نتيجه تهييج مسيرهاي عصبي ميان دست و مغز است كه موجب افزايش سطح انرژي و اعتماد به نفس مي.شود.
عقب ماندگي ذهني، مشكلات يادگيري در كودكان، ناكامي.هاي تحصيلي، اضطراب، افسردگي، اختلالات تبديلي، وسواس، اختلال دوقطبي، اسكيزوفرني، مشكلات زناشويي، بيماري.هاي مزمن كليه، سرطان، هموفيلي، آسم، ايدز، ديابت، صدمات مغزي، دردهاي مزمن، پاركينسون، مشكلات سالمندان و آلزايمر از جمله موارد گسترده كاربرد هنردرماني به شمار مي.آيد. بتازگي هنردرماني در عرصه.هاي شناختي و رفتارگرايي نيز براي ايجاد مهارت.هاي اجتماعي به كار مي.رود. به طور كلي مي.توان گفت كه هنردرماني در ارتقاي كيفيت كلي زندگي و كمك به افزايش احساس خوب بودن و سلامت فيزيكي و رواني موثر است.
استفاده از نقاشي، حركات موزون، مجسمه.سازي، عكاسي، كلاژ، موسيقي، نمايش و ادبيات انواع گوناگون هنردرماني را تشكيل مي.دهند كه تحت عناوين موسيقي درماني، نمايش درماني، قصه درماني و غيره ارائه مي.شوند. موسيقي درماني در توانبخشي بيماران به كار مي.رود و عناصر ريتميك آن ريتم زندگي و رفتار افراد را بهبود مي.بخشد. همچنين در تعديل رفتار كودكان عقب مانده نيز موثر است زيرا با استفاده از ريتم و موسيقي، مهارت.ها و هماهنگي حركتي آنان بهتر مي.شود. قصه درماني در انتقال غيرمستقيم پيام.هاي مهم جامعه در مورد يادگيري رفتارهاي انطباقي و. سازگارانه در بافت اجتماع موثر است. نمايش درماني كه در آن از نمايش براي بيان احساس استفاده مي.شود، مديون تلاش.هاي جاكوب مورنو (Jacob Moreno) در سال.هاي 30 قرن بيستم است. در نمايش درماني يا درام رواني (Psychodrama) هركس مي.تواند نقش متفاوتي را به عهده بگيرد و از اين طريق در ابعاد و ژرفاي شخصيتي خود به كاوش بپردازد.
گروه درماني راهي براي رهايي از مشكلات
هرچند هنردرماني را مي.توان به صورت فردي نيز انجام داد ولي در اغلب موارد جلسات هنردرماني به صورت گروهي در گروه.هاي كوچك و بزرگ برگزار مي.شود و شيوه.ها و تكنيك.هاي متنوعي در آن به كار مي.رود. گروه.ها نيز به دو نوع.سازمان يافته و.سازمان نيافته تقسيم مي.شوند. در گروه.هاي.سازمان نيافته افراد در انتخاب موضوع و مصالح كاري خود آزاد هستند. هدف اين نوع هنردرماني تقويت استقلال فرد و تغيير محور كنترل او از جهان بيرون به دنياي درون است. جلسات گروهي در بهبود مهارت.هاي ارتباطي موثرند. در اين جلسات افراد مي.توانند در كار هنري با هم مشاركت كنند و كار در معرض تماشاي همه قرار دارد. بايد توجه داشت كه در هنردرماني تكنيك.هاي حرفه.اي يك هنر مورد تاكيد قرار نمي.گيرند.
به گفته دكتر معتمدي، بنياد هنردرماني بر تشكيل كارگاه.هاي درماني استوار است كه تجهيزات آنها براساس نوع هنردرماني متفاوت است. البته تجهيزات پيچيده.اي در كار نيست بلكه همان مصالح آفرينش هنري مانند رنگ، مواد، بوم، آلات موسيقي، گل مجسمه.سازي يا ماسك و لباس براي نمايش مورد نياز است. قواعد و چگونگي جلسات كارگاه براساس نگرش و رهنمودهاي روان درمانگر كه در اينجا هنردرمانگر خوانده مي.شود، تفاوت مي.يابد. البته جلسات درماني براي افراد بالغ معمولا يك يا 2 سال است و براي كودكان و سالمندان كمتر است. مطالب و ابزارهاي مورد نياز توسط درمانگر فراهم مي.شود و زماني نيز براي برنامه.ريزي، اجرا، بحث و گفتگو درباره كار و بازتاب آن اختصاص مي.يابد. جلسات منظم گاهي 6 ماه يا بيشتر ادامه مي.يابد. ساختار جلسات براساس مشاهداتي كه نشان.دهنده حركت به سوي اهداف درماني است، شكل مي.گيرد و نتايج كمي. و كيفي آن از زاويه بررسي فرآيندهاي دروني بيمار در ارتباط با آفرينش هنري، كفايت فني او و فرآيندهاي جسماني به كار گرفته شده و تناسب رسانه هنري ارزيابي مي.شود.
انتخاب رسانه هنري تصادفي نيست و به نوع رابطه.اي كه بيمار با جسم و نيز تخيل خود و دنياي بيروني برقرار مي.كند، بستگي دارد. البته نوع بيماري يا مشكل فرد نيز تاثيرگذار است. در حقيقت رسانه يكي از اركان اصلي مرتبط با مقاصد درماني است. معمولا رسانه.اي كه بيمار با آن آشناست انتخاب نمي.شود. مثلا از يك نقاش حتي اگر نيمه حرفه اي باشد خواسته نمي.شود به نقاشي بپردازد و از روش تصويري براي بيان حالات خود استفاده كند؛ زيرا در اين صورت رهايي از آموخته.ها و تجربه.هاي قبلي او دشوار خواهد بود كه با اصل تغيير در تناقض است. بنابراين بهتر است رسانه ديگري را انتخاب كند زيرا بايد از آنچه توليد يا نقد و بررسي شده، شگفت زده شود و به نوعي به مواجه جديد با خويشتن دست يابد.
هدايت درمان به كمك هنر درمانگر
هنردرماني توسط درمانگري هدايت مي.شود كه نقش خود را به صورت مستقل يا به عنوان عضوي از تيم درمان كلي بيمار ايفا مي.كند. هنردرمانگر علاوه بر داشتن مدرك تحصيل حداقل ليسانس در رشته روان.شناسي، بايد دوره هنردرماني را نيز گذرانده و مدتي نيز زير نظر يك هنردرمانگر با تجربه كار كرده باشد تا بتواند به عنوان كارشناس هنردرماني فعاليت. كند. طبعا هنردرمانگر بايد با مباني و شيوه.ها و عرصه.هاي هنري نيز آشنا باشد، اما لزومي.ندارد كه هنرمند يا از استعدادهاي هنري بالايي برخوردار باشد. هنردرمانگر با توجه به سن، توانايي و مشكلات مراجع و ديدگاه خود رسانه هنري خود را انتخاب كند. هنردرمانگر هدايت جلسات درماني را به.عهده دارد و به مراجع مي.آموزد كه چگونه ميان هنر و زندگي خود ارتباط برقرار كند تا از اين طريق احساسات و افكار خود را بيان كند و به بهبود دست يابد.
معتمدي تاكيد مي.كند كه: بايد توجه داشت كه درمان بيماري.ها و مشكلات رواني و رفتاري، درماني چندوجهي است كه اغلب از شيوه.هاي گوناگون درماني به طور همزمان استفاده مي.شود. هنردرماني نيز مانند ساير انواع روان درماني در كنار شيوه.هاي ديگر درماني مانند دارودرماني يا ساير روان درماني.ها نقش بازي مي.كند. لذا بحث جايگزيني اين نوع درمان به جاي ساير روش.هاي درماني از جمله روش.هاي سنتي غيرضروري است. گسترش علاقه متخصصان حرفه.اي و وسعت روش.هاي به كار رفته در هنردرماني مي.تواند نويدبخش آن باشد كه در آينده در ميان انواع روش.هاي درماني نقش گسترده.تري بازي كند.
در ايران نيز بتازگي توجه بيشتري به هنردرماني مي.كنند. در سال 1383 مركز مطالعات هنردرماني در پژوهشكده خانواده دانشگاه شهيد بهشتي تاسيس شده كه از همكاري متخصصان هنردرماني در زمينه نمايش، موسيقي، قصه و ادبيات بهره مي.برد. اولين كنگره هنردرماني در سال 1385 و دومين كنگره هنردرماني از سوي اين پژوهشكده، ارديبهشت امسال در تهران تشكيل شد. همچنين مي.توان به جشنواره بين.المللي تئاتر معلولان جوان كه سال 1388 در تهران برگزار شد و به جشنواره موسيقي معلولان نيز اشاره كرد. از لحاظ عملي نيز رفته رفته شاهد علاقه بيشتر روان.شناسان باليني به اين حوزه و استفاده از تكنيك.هاي آن در كار حرفه.اي هستيم.
هنر درماني در گذر زمان
هنر يكي از راه.ها و ابزارهاي تامين بقاي انسان است و بديهي است در شرايطي مانند بيماري.ها و مشكلات روحي و جسمي. نيز مي.تواند نقشي تصحيح.كننده و تسكين بخش بازي كند. ظاهرا بشر از نخستين روزهاي حيات خود با اين كاركرد هنر آشنا بوده و بسياري از نقاشي.هاي باقيمانده در غارهاي دوران پارينه سنگي، منعكس.كننده دغدغه.هاي ذهني و راهي براي كسب آرامش روحي و غلبه بر ترس.ها و اضطراب.هاي انسان اوليه است.
هنر وسيله.اي براي ابراز احساسات و برقراري ارتباط با ديگران بوده و مانند زباني جهاني است. از اين.رو مي.تواند نقشي پالايش.دهنده ايفا كند و ارتباط انساني را ارتقا بخشد. در آثار هنري با پيام.ها، تمثيل.ها و اشارات روبه.رو مي.شويم و تخيلات هنري چون از اعماق ناخودآگاه انسان نشأت مي.گيرد تمايلات، روحيات، محتويات دروني و گاهي پنهان او را آشكار مي.كند. در بسياري از موارد هنر نوعي ارتباط غيركلامي. و وسيله.اي براي بيان آمال و آرزوهاي انسان و راهي براي تسكين آلام و فشارهاي عاطفي دروني اوست كه در طراحي، نقاشي، مجسمه.سازي و موسيقي انعكاس مي.يابد. تصوير شكار حيوانات، مقابله با بلاياي طبيعي و ترسيم عناصر طبيعي مانند خورشيد، ماه و رعد و برق در خدمت تامين نيازها و تسكين ترس.هاي انسان.هاي اوليه بوده است.
با ظهور تمدن نيز اين كاركرد مورد توجه قرار گرفته است. يوناني.ها معتقد بودند كه وجود جامعه سالم با آموزش موسيقي و ژيمناستيك به كودكان تحقق مي.يابد. همچنين از موسيقي براي درمان جنون استفاده مي.كردند يا براي نمايش نيز خواص درماني قائل بودند. ارسطو نمايش را از زاويه تخليه هيجاني و پالايش رواني ارج مي.نهاد. فارابي نيز از موسيقي براي درمان بيماري.ها استفاده مي.كرد و در متون پزشكي سنتي ايران از تاثير موسيقي در درمان حصبه سخن رانده شده است.
در قرن 19 فعاليت.هاي هنري به برخي از آسايشگاه.هاي روحي راه يافت. در ابتدا هدف تنها سرگرم كردن ديوانگان بود. مجلس رقص مجانين و مبتلايان به هيستري و جمع.آوري آثار هنري بيماران رواني در فرانسه و ايتاليا بر پا شد. اما تنها در قرن 20 و به طور مشخص از سال.هاي 1930 بود كه هنردرماني به صورت امروزي خود در اروپا و آمريكا متولد شد و نخستين كسي كه از آن سخن گفت نه يك روان.شناس يا روانپزشك بلكه نقاشي به نام آدريان هيل بود كه 50 موضوع آسيب.شناسي رواني هنر را مطرح كرد. از سال.هاي 60 علاقه روان.شناسان و روانپزشكان به هنردرماني افزايش يافت و از سال.هاي 90 شاهد شكوفايي اين رشته هستيم.
بهاره صفوي
روزنامه جام جم88.8.12






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 466]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن