واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: خرازي درباره چند و چون علوم.شناختي نگارش یافته توسط Rad خرازي درباره چند و چون علوم.شناختي
تلاش براي كشف اسرار مغز
علوم.شناختي يكي از دانش.هاي نوست كه در كنار نانوتكنولوژي، بيوتكنولوژي و فناوري اطلاعات به عنوان مجموعه دانش.هاي همگرا (NBIC) شناخته مي.شوند.. اين دانش از زيرمجموعه.هايي چون علوم اعصاب، روان.شناسي، زبان.شناسي، علوم رايانه و فلسفه ذهن تشكيل شده و كاربرد وسيعي در حوزه.هاي فرعي مانند پزشكي، آموزش و پرورش، جامعه.شناسي، سياست، علوم اطلاعات، ارتباطات و رسانه.هاي گروهي، مهندسي پزشكي، مهندسي فرمان و كنترل و حتي علوم دفاعي و جنگ پيدا كرده است..در حال حاضر مؤسسات تحقيقاتي و دانشگاه.هاي بسياري به تحقيق در زمينه علوم.شناختي و فناوري.هاي آن اشتغال دارند و در تلاشند راز بزرگ.ترين سرمايه آدمي يعني مغز و ذهن را كشف كنند و كاركردهاي آن.را به عنوان عالي.ترين و پيچيده.ترين وديعه الهي بشناسند.. با اين هدف دانشمندان عصب.شناس، زبان.شناس، روان.شناس، فيلسوفان ذهن و نظريه.پردازان علم رايانه به كمك هم و در تعامل با يكديگر توانسته.اند گام.هاي باارزشي را در جهت كشف و تبيين كاركردهاي شناختي مغز انسان بردارند، به طوري كه در مدت كوتاه 3 الي 4 دهه اخير يافته.هاي گرانبهايي را براي ما به ارمغان آورده.اند.. به همين دليل هم دهه 1990 را دهه مغز ناميدند، با اين اميد كه با بسيج امكانات علمي. و تلاش همگاني بتوانند بيش از پيش به دنياي اسرارآميز مغز پي ببرند..براي آن.كه درباره اين حوزه جديد علمي بيشتر بدانيم و در جريان تحولاتي قرار بگيريم كه بي.ترديد در آينده نزديك زندگي تك.تك ما را متحول خواهد ساخت، به همين دليل با دكتر كمال خرازي، رئيس هيات امناي پژوهشكده علوم.شناختي كه دكتراي خود را در رشته آموزش و پرورش از دانشگاه هوستون آمريكا اخذ كرده و تجارب زيادي در حوزه روانشناسي و علوم تربيتي دارد، به گفتگو نشستيم..
آقاي دكتر! از آنجا كه بيشتر مردم نمي دانند علوم.شناختي چيست و حتي خيلي از افراد تحصيلكرده نيز با اين شاخه علمي جديد آشنايي ندارند، براي شروع بحث بد نيست از اين سوال شروع كنم كه علوم.شناختي چيست و چه حوزه.هايي را در برمي.گيرد؟
علوم.شناختي دانشي نو و بين.رشته.اي است.. روان.شناسي، علوم اعصاب.، زبان.شناسي و علوم رايانه و فلسفه ذهن از جمله زيرمجموعه.هاي آن هستند.. منظور از علوم.شناختي مجموعه علومي است كه با كاركردهاي مغز و ذهن سروكار دارند.. براي اين. كه بدانيم مغز و ذهن .ما چگونه كار مي.كند لازم است آن.را از منظر عصب.شناسي، زبان.شناسي، روان.شناسي، علوم رايانه و هوش مصنوعي (به دليل شباهت.هايي كه بين مغز و رايانه وجود دارد). مورد مطالعه قرار دهيم و نيز از جايگاه فلسفه ذهن به نوع سؤالاتي كه در ارتباط با ذهن و مغز وجود دارد، پاسخ دهيم.. در واقع اين حوزه يكي از دانش.هاي نوست كه فناوري آن نيز در حال توسعه است و در كنار فناوري زيستي، فناوري اطلاعات و فناوري نانو مجموعه.اي به نام دانش. و فناوري.هاي همگرا (NBIC) را تشكيل مي.دهند..
البته 3 رشته ديگر يعني فناوري اطلاعات، بيوتكنولوژي و نانو تكنولوژي تا حد زيادي در ميان جامعه علمي و حتي عموم مردم شناخته شده.اند، در حالي كه درخصوص علوم.شناختي اين هنوز اتفاق نيفتاده است..
چون اين حوزه علمي. خيلي جديد است و در كشور ما هم هنوز سرمايه.گذاري زيادي روي آن انجام نشده است.. در حالي.كه در دنيا اين.طور نيست و به دليل تاثير شگرفي كه در تمام ابعاد زندگي انسان دارد خيلي مورد توجه قرار گرفته است..
اما جديد بودن شايد دليل اصلي ناشناخته ماندن اين علم نباشد، چرا كه علوم جديد ديگري كه اشاره كرديد هم در حدود يك يا در نهايت 2 دهه است كه مطرح شده.اند، اما در حال حاضر در سطوح گسترده كاربرد يافته.اند..
يكي از دلايلش اين است كه رشته.هاي ديگر خيلي سريع به فناوري تبديل مي.شوند، ولي علوم.شناختي اولاً ابتداي راه است و ثانياً تا به فناوري تبديل شود زماني طولاني نياز دارد.. در برخي زمينه.ها گام.هايي براي تبديل اين دانش نو به فناوري برداشته شده است (بخصوص در زمينه رابطه مغز با ماشين)، به طوري كه در مورد برقراري ارتباط مغز و رايانه. پيشرفت.هايي حاصل و رابط.هايي ساخته شده است كه فرد معلول مي.تواند با فكر كردن به رايانه و ماشين دستور دهد تا كار خاصي را براي او انجام دهند..
اين توانايي يعني كمك رايانه به معلول براي انجام فعاليت.هاي فيزيكي و توانايي.هاي مشابه آن كه تعداد آنها كم هم نيست به عنوان دستاورد علوم.شناختي محسوب مي.شود يا مهندسي پزشكي؟
حاصل تركيبي از رشته.هاي مختلف است.. مهندسي پزشكي بدون آن.كه كاركردهاي مغز را بداند نمي.تواند وسيله.اي را بسازد كه چنين ارتباطي را براي فرد معلول برقرار سازد.. اساساً فلسفه پيدايش علوم.شناختي همين است كه اين چند رشته دست به دست هم دهند و در تعامل با يكديگر كاركردهاي مغز را بدرستي بشناسند و براي رفع كاستي.ها و مشكلات آن به يكديگر كمك كنند..
نمونه ديگر اين فناوري، ساخت دست مصنوعي است كه امروزه واقعيت پيدا كرده است، به طوري كه مغز فرمان مي.دهد و دست مصنوعي فرمان مغز را دريافت و عمل مي.كند..
اين نمونه.ها نشان مي.دهند كه مي.توان رابط.هايي را ميان مغز و ماشين ساخت، به طوري كه ماشين فرمان مغز را دريافت و عمل كند يا مثلاً امروزه براي جبران نابودي بخشي از سلول.هاي مغز كه مسووليت كاركرد خاصي را به عهده داشته است، قطعات الكترونيكي خاصي را در آن بخش از مغز مي.كارند تا كاستي ناشي از فساد آن سلول.ها را جبران كند (علاج پاركينسون).. خوشبختانه در اين زمينه..ها فناوري در حال رشد است، اما اين.كه بگوييم اين دانش بسرعت به فناوري تبديل خواهد شد، درست نيست و زماني طولاني را مي.طلبد، چون دانش انسان نسبت به مغز با وجود همه پيشرفت.هاي حاصل هنوز بسيار ناچيز است، اما با همكاري رشته.هاي مختلف علمي اميد مي.رود شناخت بهتري نسبت به مغز و كاركردهاي آن پديد بيايد و بشر بر شيوه استفاده بهينه از مغزش تسلط بيشتري يابد..
از جمله حوزه.هايي كه تحت تأثير يافته.هاي علوم.شناختي قرار خواهد گرفت آموزش و پرورش و علم و هنر ياددهي يادگيري است.. به همين دليل امروزه رويكرد شناختي در آموزش و پرورش مطرح شده است تا به اين پرسش پاسخ دهد كه چگونه مي.توان بر اساس يافته.هاي علوم.شناختي، آموزش و پرورش كارآمدتري داشت و براي رشد و شكوفايي توانايي.هاي بالقوه و. فطري دانش.آموز تلاش كرد..
به كاربرد خوبي اشاره كرديد. آيا استفاده از علوم.شناختي در حوزه تعليم و تربيت در كشور ما هم مورد توجه قرار گرفته است؟
ما تلاش.هايي را در اين زمينه آغاز كرده.ايم.. در پژوهشكده گروهي با عنوان گروه تدوين رويكرد شناختي در آموزش و پرورش شكل گرفته است كه تلاش مي.كند مباني آموزش و پرورش و برنامه. درسي را بر اساس رويكرد شناختي تدوين .كند.. اين رويكرد در برخي مدارس
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 207]