واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: می دانیم كه در روزگار هخامنشیان برخی از حیوانات و پرندگان محترم و مقدس شمرده می شد هنرمندان نقش آنها را سمبل قرار داده و روی دیوار كاخها و معابد بصورت نقش برجسته عرضه می كردند. علاوه بر نقش برجسته ها این حیوانات و پرندگان مقدس را نیز از سنگ – نقره – طلا و مفرغ می ساختند و یا نقش برجسته آنها را روی آثار هنری خود ایجاد می كردند.این حیوانات عبارت بودند از شیر، گاو، اسب، بز و عقاب یا شاهین كه غالباً تك تك و زمانی با هم در یك اثر هنری جلوه گری می كنند. این حیوانات بیشتر متناسب با هیكل طبیعی و در نقش واقعی خود ظاهر شده و گاهی نیز تلفیقاً با هم تركیب شده و سر یكی را با بدن دیگری پیوند زده و ارائه داده اند و موجودی عجیب الخلقه افسانه ای بوجود آورده اند.
گاو را به سبب مفید بودنش، اسب را بخاطر نجابت ذاتی و سودمند بودنش، شیر را به سبب نیرومندی و حاكم جنگل بودنش و شاهین را بخاطر بلند پروازیها و چابكی و تیزهوشی و تیزچنگ بودنش دوست می داشتند و هنرمندان به همین مناسبت از این موجودات الهام می گرفتند، الهامی آاسمانی و خداپسندانه، الهامی كه رضایت خاطر آنها را نیز فراهم می كرد، الهامی كه هدفشان را نیز روشن می ساخت. شاهین الهام بخش اوج و ترقی آنها بود. آنها می خواستند همیشه در آسمانها سیر كنند و بالی شاهین وار دراز و قوی داشته باشند كه شكست ناپذیر است و اقوام دیگر از داشتن آن محروم هستند. هخامنشیان شاهین را نشانه اقتدار و توانائی و مظهر جلال و عظمت می دانستند. پرستش این پرنده بزرگ و قوی را بفال نیك می گرفتند تا آنجا كه مورخ یونانی معتقد است كه خاندان هخامنشی را عقاب پرورش داده است. (الیان Aelian این عقیده را دارد.) سخن در اینجا معرفی یك قطعه كاشی مربعی شكل لاجوردی از دوران پرشكوه هخامنشی است كه در سال 1327 شمسی از كاخ آپادانای تخت جمشید پیدا شده است. این قطعه كاشی لاجوردی كه بشماره 2436 در سال 1338 در دفتر بخش تاریخی موزه ایران باستان ثبت شده است دارای نقش شاهین است. اندازه آن 5/12×5/12 سانتیمتر است و دور تا دور آن را با مثلث های كوچك فرو رفته زینت داده اند. در هر طرف از اضلاع این كاشی 13 مثلث كوچك فرورفته قرار دارد و 4 مثلث كوچك نیز در چهار گوشه آن موجود است. داخل مثلث ها به رنگهای سبز و سفید و سرخ آرایش شده است.
نقش شاهین كه در وسط كاشی بین مثلث های تزئینی قرار گرفته است بسیار زیبا است. هنرمندی كه این نقش را آفریده بال و پر شاهین را با خطوط متنوع زینت داده است. در دو سوی بالا و پائین این كاشی دو سوراخ جهت میخ كردن آن به چوب وجود دارد.در تعریف این نقش در حقیقت می توانیم شاهین را معرفی كنیم. این مرغ بلند پرواز كه مدتها است نظر انسان را به خود جلب كرده چگونه پرنده ای است؟
از شاهین هر چه گوئیم كم گفته ایم. همینقدر می دانیم كه عقاب یا شاهین پرنده ای است بزرگ و تیزچنگ و با هوش و سبكسر و تند نگاه. در فرهنگهای لغت این پرنده را چنین توصیف نموده اند: این پرنده شكارچی در شكارش حتی از جانوران بزرگتر از خود هم روی نگردانده و زمانی هم از ربودن بچه های انسان باكی ندارد، یكصدسال زیست می كند و در توانائی و شكوه سرآمد پرندگان و شاه مرغان است. هوشیار و چالاك و سهمگین و ستبرنوك و بلند آشیان و بی رحم است(1). در این نقش عقاب در چنگالش دو گوی را گرفته است و گوی دیگر هم بر بالای سر دارد. به درستی بر ما روشن نیست هدف هنرمند از نقش عقاب و سه گوی مثلث های فرو رفته چه بوده است؟ شاید تنها به خاطر زیبایی و بهتر جلوه دادن آن، و یا هدفی جز رضای خاطر خویش نداشته است. شاید این نقوش جنبه مذهبی داشته باشد یا هدف عالی تری را بیان كند. مثلاً دو گوی كه در چنگال شاهین اسیر شده ممكن است دو دنیای مادی و معنوی (دنیا و آخرت) باشند و یا دو سیاره شبیه زمین و گوی سوم كه بر سر دارد و اشاره ای به نشانه قدرت آسمانی عقاب باشد.
ظاهراً این شاهین شهپر گشاده مظهری از اهورامزدا است یا نمایشگر فرشته ای از میان فرشتگان مقرب آسمانی است. بالهایش مظهری از بال فرشتگان و دمش نیز همانند آن.دو سوراخ بالا و پایین این كاشی لاجوردی وجود پرچم بودن این كاشی را ثابت می كند. زیرا درباره درفش زرین دوران هخامنشی زیاد خوانده و شنیده ایم كه نقشی از عقاب داشته است و ممكن است كه این كاشی لاجوردی نیز پرچم پیروزی و افتخار بوده و از این رو حمل آن را در پیشاپیش لشگر به فال نیك می گرفته اند.
ابوریحان بیرونی در كتاب التفهیم و حكیم مؤمن تنكابنی در كتاب تحفه المومنین یادآور شده اند كه «عقاب زرین علم (پرچم) ایران بود و سرلشكریان در روزگار هخامنشیان شاهین شهر شهپر گشوده در سر نیزه بلندی برافراشته بهم نمودار بود.» گزنفون (مورخ یونانی كه در سال 354-430 پیش از میلاد می زیسته است) در كوروشنامه در لشگركشی كوروش به بابل چنین آورده است: «درفش پادشاهی ایران شاهینی بود از زر ساخته شده كه بر نیزه برافراشته بودند» و در جای دیگر درباره جنگ كوروش كوچك بر ضد برادرش اردشیر دوم هخامنشی كه خود گزنفون هم جزو سپاهیان مزدور یونانی كوروش بود می نویسد: «درفش پادشاهی شاهین شهپر گشوده بود از زر ساخته شده بود و بر وی نیزه ای برافراشته بود» گزنفون در همین كتاب بخش دوم فقره یكم می نویسد: «هنگامیكه كوروش از فارس لشگر آراسته بجنگ آشور می رفت، پدرش تا به مرز فارس او را بدرقه كرد، در آنجا عقابی دید كه در پیشاپیش آنان در پرواز بود و پدر كوروش آن را بفال نیك گرفته و یقین كرد كه پسرش از این پیكار پیروز خواهد برگشت.»
__________________
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 697]