واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: دیگران را ببخش نه به این دلیل که دیگران لیاقت بخشش تو را دارند بلکه به این دلیل که تو لیاقت داری که همواره آرامش داشته باشی .
اگر همواره مانند گذشته بينديشيد ٬ هميشه همان چيزهايی را بدست می آوريد که تا بحال کسب کرده ايد.
اگر نتوانید آنچه را که دوست دارید بدست آورید . مجبور می شوید آنچه را که دارید دوست بدارید .
اگر در خانه بزرگترها کوچک شوند ، کوچکترها هرگز بزرگ نخواهند شد .
برگها هنگامی می ريزند که ، فکر می کنند طلا شده اند .
سنگی که طاقت تیشه ندارد .ُ تندیس زیبا نخواهد شد .
کشتی در کنار ساحل امن تر است ٬ اما برای اين کار ساخته نشده است .
خوشبختی
دکتر جان شيندلر : خوشبختی کيفيتی از ذهن است که انديشه از زمان لذت می برد.
اسپينوزا : خوشبختی پاداش تقوی نيست ، خود تقوی است.
ضرب المثل آلمانی : آدمهای خوشبخت هرگز شرارت نمی کنند.
پاسکال : ما هرگز زندگی نمی کنيم ، بلکه به اميد زندگی نشسته ايم، برای رسيدن به خوشبختی چشم به راه آينده ايم و در نتيجه هرگز خوشبخت نمی شويم .
آبراهام لينکلن : بيشتر مردم به اندازه استعداد ذهنی شان خوشبخت می شوند .
دکتر چاپل : خوشبختی يک کيفيت کاملا درونی است . حاصل انديشه ها ، عقائد و طرز تلقی هائی است که با فعاليتهای خود انسان و بدون توجه به محيط ايجاد می شود و پرورش می يابد .
اپيکتوس : ناراحتی انسانها نه در اثر بروز حوادث ، بلکه به خاطر نظری است که از اين حوادث دارند .
توماس اديسون ، آزمايشگاه يک ميليون دلاريش که بيمه هم نبود در آتش سوخت ، کسی از او پرسيد : حالا می خواهی چه کار کنی ؟
اديسون جواب داد : از فردا صبح شروع به ساختن مجدد آن می کنم .
روحيه تهاجمی اش را حفظ کرده بود . هنوز عليرغم اين بد بياری مترصد هدف بود و چون اين روحيه هدف جويی را حفظ کرده بود مطمئنا به خاطر اين حادثه احساس نگون بختی نمی کرد .
هولينگ ورث : لازمه خوشبختی وجود مسئله به اضافه يک طرز تلقی دهنی برای حل مسئله است.
ويليام جيمز : بخش اعظم آن چيزی را که بد بياری و مصيبت می ناميم ، صرفا ناشی از طرز تلقی است که از اين پديده داريم . اغلب می توانيم با تغيير طرز تلقی کسی که با ناراحتی روبروست مسير جريان را تغيير دهيم ، کافی است که جای ترس را با تهاجم عوض کنيم . می توانيم با قيافه ای بشاش به مقابله با مشکل برخيزيم و زحمت را تحمل کنيم . بايد بدانيم که عليرغم وجود بسياری از مشکلات که آرامش آدمی را به خطر می اندازد ، می توان به عزت و افتخار رسيد . حتی اگر بدبياری شديد باشد ،بد بودنش را قبول نکنيد، ناديده اش بگيريد ،به چيزهای ديگری بينديشيد و تا جائی که به شما مربوط می شود با آنکه ممکن است حقايق همچنان موجود باشند ، خصلت شيطانی و بدشان ديگر برايتان مصداق نخواهد داشت . چون انديشه شماست که از حوادث خوب و بد می سازد و در نتيجه بايد با تمام فکر و ذکرتان متوجه اين انديشه باشيد .
عادت واکنش مثبت را در رويارويی با مسائل و مشکلات به وجود آوريد . عادت هدف جويی را بدون توجه به اتفاقاتی که پيش می آيد در تمام اوقات در خود تقويت کنيد . برای اينکار طرز تلقی تهاجمی مثبت را برای تمامی حوادث روزانه و نيز در تصور خود تمرين کنيد . در تصور خود را چنان ببينيد که برای حل يک مسئله يا رسيدن به يک هدف ، اقدام مثبت و هوشمندانه ای می کنيد. ببينيد که به استقبال خطر می رويد و از آن فرار نمی کنيد . با مشکلات روبرو می شويد و با آنها برخورد هوشمندانه می کنيد .
بولورلتيون : اغلب مردم تنها در مقابله با خطراتی که خود را در ذهن يا در عمل بدان عادت داده اند ، شجاعانه رفتار می کنند .
امرسون : معيار سلامت روانی اين است که انسان در همه چيز بدنبال خوبی بگردد.
خوشبختی ، اتفاقی نصيب کسی نمی شود . برعکس خود شما در باره آن تصميم می گيريد . اگر منتظر بمانيد تا خوشبختی خود را به شما برساند ، يا ديگران آن را برايتان بياورتد ، احتمالا بايد همه عمر را به انتظار بگذرانيد. هر روزی از عمر شما آميخته ای از خوشيها و نا خوشيهاست .هيچ روزی صد در صدش خوشی نيست . دنيا پر از حقايق جور به جور است و در زندگی خصوصی هر کسی می تواند بين بدبينی و ملازم آن ، چشم انداز ترشرويی و خوشبختی و ملازم آن خوشحالی ، دست به انتخاب بزند . همه چيز به انتخاب و توجه و تصميم گيری ما بستگی دارد . خوشی به همان اندازه ناخوشی حقيقت زندگی است . مسئله اين است که ما ميخواهيم به کدام حقيقت بها بدهيم و چه افکاری در ذهن خود بپرورانيم . انتخاب آگاهانه انديشه خوشحالی ، چيزی بيش از تسکين و آرامش است ، می تواند نتايج عملی فراوانی به بار آورد .
ويليام جيمز : بايد به خوبی ها توجه کنيدو بقيه چيزها را ناديده بگيريد.شايد مجبور شويد فلسفه بدی را به کلی فراموش کنيد ، اما برای خوشی و خوبی رقيبی می شناسيد؟
آياهيچوقت دقت کرده ايد که وقتی احساس خوبی در باره خود داريد ، ديگران هم بهتر از هميشه به نظر می رسند؟ و آيا اين تغيير در ديگران جالب توجه و يا حتی عجيب نيست ؟
جهان بازتابی از خود ماست . وقتی از خود بيزاريم ، از همه بيزاريم و وقتی به همين که هستيم ، عشق می ورزيم ، تمام جهان به نظر فوق العاده و دوست داشتنی می آيد. تصويری که انسان از خويشتن در ذهن دارد دقيقا تعيين می کند که چه رفتارهائی از او سر خواهد زد ، با چه کسانی دوستی خواهد کرد ، برای چه چيزهايی دست به تلاش خواهد زد و از چه چيزهايی اجتناب خواهد کرد .
منشا تمام افکار و حرکات ما چگونه ديدن خويشتن است . تجربيات ، موفقيتها، شکستها و افکاری که در باره خود داريم و واکنشهای ديگران نسبت به ما ، همه وهمه شکل دهنده تصويری هستند که از خويش در ذهن داريم و اعتقاد به حقيقی بودن اين تصوير است که سبب می شود زندگی را در چارچوب آن به پيش ببريم .
بنابراين تصوير ذهنی ما تعيين می کند که :
۱-دنيا را تا چه حد دوست داريم و چقدر مايل به زندگی در آن هستيم .
۲-دقيقا چه اندازه در زندگی موفق خواهيم بود.
ما همانی هستيم که معتقد به بودن آنيم . از اينروست که دکتر ماکسول مالتز می گويد :
هدف تمام روان درمانی ها تغيير تصويريست که فرد از خويشتن دارد.
ديگران با ما همان رفتاری را دارند که ما خود با خويشتن داريم .
کسانی که با آنها ارتباط برقرار می کنيم به سرعت تشخيص می دهند که آيا ما برای خود احترام قائل هستيم يا نه ؟ و اگر ما خود بر اساس احترام برخورد کنيم ، آنها نيز اين رويه را تعقيب خواهند کرد .
افلاطون : ذهن خالق واقعيت است و برای تغيير واقعيت بايد ذهن را تغيير داد .
عشق ، جستجوی خوبيهای مردم است و اگر کسی بتواند اين کار را انجام دهد و پيوسته انجام دهد ، آنگاه خوشبختی خود را تضمين کرده است .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]