محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829175272
مجموعه تاريخي و لرستان
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: مجموعه تاريخي و لرستان
بخش تاريخي و لرستان با تاسيس موزه ( سال 1316) کار خود را آغاز کرد. اشياء موجود در اين بخش بيش از 9 هزار شي مي باشد. اکثر اين اشياء حاصل کاوشهاي علمي باستان شناسي بوده است. برخي از آنها نيز اهداء گرديده و يا بطور اتفاقي کشف شده اند و يا توسط مراجع قانوني توقيف و به اين بخش تحويل داده شده است.
مجموعه هاي موجود در اين بخش عبارتند از مجموعه مرزبازرگان ( دوره لرستان 17 و دوره تاريخي 48 شي ) مجموعه محسن فروغي ( دوره لرستان 101 و دوره تاريخي 105 شي ) و مجموعه اصطلخ جان ( دوره تاريخي 25 شي ).
فعاليتهاي عمده بخش لرستان و تاريخي عبارتست از: ايجاد شرايط مساعد جهت حفظ و نگهداري اشياء، پژوهش، مطالعه، معرفي اشياء، انتشار کتاب، مقاله، بولتن، کاتالوگ، بروشور و ... تهيه شناسنامه علمي اشياء ( شامل توصيف شي، تهيه عکس و طرح، تهيه کتابشناسي ) کمک در تامين اشياء مورد نياز موزه هاي جديدالتاسيس و تکميل اشياء موزه هاي مختلف بويژه موزه هاي شهرستانها ، دادن اطلاعات مورد نياز به پژوهشگران و راهنمايي دانشجويان جهت انجام کارهاي پژوهشي، برگزاري نمايشگاههاي داخلي و خارجي .
اشياء لرستان از استانهاي ايلام، کرمانشاه و لرستان بدست آمده است و بيانگر فرهنگ و هنر مردم اين مناطق در طي هزاره سوم ق.م تا هزاره اول ق.م مي باشد. در ميان اشياء لرستان، مفرغهاي لرستان، از شهرت جهاني برخوردار است. اشياء تاريخي از شوش، تخت جمشيد، مال امير خوزستان، همدان، نهاوند، گيلان و ... بدست آمده است و معرف فرهنگ و هنر هخامنشي، سلوکي، پارت، ساساني مي باشد.
در سالهاي 28-1930 م تعداد بيشماري اشياء برنزي معروف به برنزهاي لرستان وارد بازار عتيقه کشورهاي مختلف گرديد اين امر سبب شد تا زمينه مساعدي براي مطالعه اين اشياء فراهم گردد. همچنين بررسي و پژوهش هاي باستان شناسي در نواحي غرب ايران بويژه استانهاي لرستان، ايلام، کرمانشاه، آغاز شد. دانشمندان مختلف، با مطالعه اين آثار نظرات متفاوتي را ايراد نموده و تاريخهاي گوناگوني را براي، آنها اعلام داشتند. برخي ساخت اين اشياء را به اقوام کاسي که در کوهپايه هاي دامنه زاگرس زندگي مي کردند، نسبت مي دهند. واين آثار را متعلق به هزاره سوم تا هزاره اول ق.م. مي دانند.
مجموعه موجود در بخش لرستان موزه ايران باستان به دليل کثرت و تنوع اين گونه اشياء ، يکي از کاملترين و ارزشمندترين مجموعه هاي دنيا محسوب مي گردد. اکثر اين اشياء از طريق حفريات غيرعلمي، تعدادي حاصل کاوش هاي علمي از محوطه هاي باستاني چون ورکبود، ولي در استان ايلام، سرخدم، کفترلان، چغاسبز، دم آويزه و... در لرستان و مناطقي از استان کرمانشاهان بدست آمده و يا ازطريق خريداري يا اهداء به اين بخش راه يافته اند.
اشياء مفرغي اين مجموعه اغلب شامل ادوات جنگي: خنجر، شمشير، سرگرز و... ادوات و ساز و برگ اسب ( انواع لگام، آويزها و...) زيورآلات (گوشواره، انگشتر، گردن بند و ...) مجسمه هاي کوچک انسان و حيوان، انواع طلسم ها، علم ها و ظروف مفرغي است. در بين اين اشياء ظروف سفالي متنوعي نيز وجود دارد.
از جمله اشياء مفرغي ارزشمند اين بخش مي توان از مجسمه مفرغي معروف به جنگجوي لرستان با کتيبه اي ميخي بابلي جديد از پشتکوه لرستان ( 500-900 ق.م.)، پياله کوچک مفرغي با نقش دژ ( قلعه) و انسان بالدار از ورکبود ( 1000 ق.م.) را نام برد.
بخش تاريخي موزه ملي ايران معرف اشيايي از دوران هخامنشي ، سلوکي، پارت و ساساني مي باشد.
با انقراض دولت ماد، امپراطوري عظيم هخامنشيان توسط کوروش در سال 550 ق.م. پايه گذاري شد. در اين دوره هنر هخامنشي به اوج خود رسيد و درطيف وسيعي از متصرفات آن، گسترش يافت.
اشياء موجود از اين دوره از مکانهاي معروفي چون تخت جمشيد، پاسارگاد، شوش، همدان در طي حفريات علمي باستان شناسي و يا کشفيات اتفاقي بدست آمده است. از جمله اشياء اين دوره، نقش برجسته بار عام شاه هخامنشي از تخت جمشيد، آجرهاي لعابدار منقوش شده، مجسمه بدون سر داريوش با کتيبه هاي ميخي به خط پارسي باستان، بابلي، ايلامي، و خط هيروگليف است.
با حمله اسکندر به ايران، امپراطوري هخامنشيان نيز در زمان داريوش سوم در سال 331 ق.م. منقرض گرديد. پيروزي اسکندر دگرگوني عظيم فرهنگي را بدنبال داشت و سبب شد فرهنگ و هنر يونان در کشورهاي شرقي تحت تصرف او رايج گردد و يونانيان نيز متاثر از فرهنگ شرق شوند. پس از مرگ اسکندر در بابل 323 ق.م.، سلوکوس وارث بخش وسيعي از امپراطوري هخامنشيان گرديد.
سلوکيها تا اواسط قرن دوم ق.م. حکومت خود را در ايران و بين النهرين تثبيت نمودند ولي از سال 240 ق.م. طوايف پارتي به سرکردگي اشک، سلوکيان را از بابل بيرون رانده و سلسله اشکانيان را بنا نهادند. آثار هنري سلوکيان و پارتيان در ايران، از مناطقي چون نهاوند، شمي ، مسجد سليمان، خورهه محلات، گيلان و ..بدست آمده است. اشياء ارزشمندي از اين مناطق در موزه ايران باستان وجود دارد. از جمله قسمتي از مجسمه سر مفرغي معروف به ماسک آنتيوخوس، پيکره هاي مفرغي آتنا ، زئوس و... از نهاوند مجسمه مفرغي معروف به سردار يا شاهزاده پارتي از شمي و ...
با شکست اردوان پنجم آخرين پادشاه اشکاني توسط اردشير اول در سال 226 ق.م. سلسله ساسانيان بنا نهاده شد و با کشته شدن يزدگردسوم در مرو در سال 651 ميلادي عمر اين سلسله نيز به پايان رسيد. هنر اين دوره با اتکاء بر عناصر هنري شرق کهن و هنر هلنتسيتي با روح ايراني تداوم بخش هنر هخامنشيان است و در بسياري از زمينه هاي هنري از جمله سفالگري ، نساجي، شيشه گري، گچبري، فلزکاري، حجاري و... آثار ارزشمندي از مناطقي چون بيشابور، دامغان، شوش، گيلان، حاجي آباد و ... باقي مانده است. از جمله اشياء ارزشمند اين دوره، ظروف سيمين با نقش شاهان ساساني و نوازندگان و رامشگران ، موزائيک منقوش کف ايوان کاخ شاپور از بيشابور، نيم تنه گچي شاپور دوم از حاجي آباد و ... مي باشد.
پيشينه دوران هخامنشي
تشکيل امپراتوري هخامنشي به دنبال انقراض فرمانروايي ماد توسط کوروش در سال 550 پ.م. نقطه عطفي در تاريخ ايران باستان به شمار مي رود. شاهنشاهي هخامنشي اولين و بزرگترين امپراتوري جهان در زمان خود بود که توانست ايران، بين النهرين، سوريه، مصر، آسياي صغير، شهرها و پاره اي از جزاير يوناني آن و قسمتهايي از هند را به تسلط خود در آورد و از شهرهاي شوش، اکباتان، بابل، پاسارگاد و تخت جمشيد در ادوار مختلف حکومتي خود به عنوان پايتخت و مرکز حکومتي استفاده نمايد. با به سلطنت رسيدن داريوش اول در 522 پ.م عصر نويني در تاريخ آغاز گرديد که عصر پارسي نام گرفته است و هنر خاص هخامنشي به نقطه اوج خود مي رسد. اين سلسله پس از 200 سال حکومت در زمان داريوش سوم در سال 330 پ.م. توسط اسکندر مقدوني به پايان رسيد.
پيشينه تاريخي سلوکيها و پارتها
اسکندر مقدوني، فرزند فيليپ مقدوني است. وي در هنگام مرگ پدر 20 سال بيش نداشت. اسکندر در طي دوران نوجواني تحت نظر دانشمندان عصر خود، از جمله ارسطو پرور ش يافت و به تدريج ضمن فراگيري علوم و فلسفه رايج، درمسائل جنگي و نظامي و کشورداري تبحر يافت. او پس از استيلاي بر يونان، با فکر جهاني کردن فرهنگ يوناني به تدارک ارتشي وسيع پرداخت تا به آسيا حمله ور شود.
با شکست داريوش سوم، در جنگ با يونانيها و سقوط تخت جمشيد بدست اسکندر(31 ق.م.) امپراطوري هخامنشي نيز در هم شکسته شد و خزاين هخامنشي د رشوش، تخت جمشيد، پاسارگاد، همدان و ساير شهرهاي ايران به تسخير اسکندردر آمد. اين شکست براي ايرانيان تنها شکست نظامي نبود بلکه يک دگرگوني فرهنگي را بدنبال داشت و بدين وسيله يک دوره نفوذ فرهنگ و هنر غرب که حدودا" 5 قرن طول کشيد، در ايران بنيان گذارده شد.
اسکندر براي تحکيم حکومت خود و تثبيت فرهنگ يوناني، دست به اقداماتي زد. از جمله پس از فتح هندوکش ( 324 ق.م.) به شوش بازگشت و پنج سال در آنجا اقامت گزيد و با دختر داريوش ازدواج کرد و فرماندهان و سربازان يوناني را به ازدواج با دختران ايراني ترغيب نمود. در جريان حمله اسکندر به ايران، محلهاي استقرار توسط سپاهيان مقدوني بوجود آمد. که شامل پادگان ها و کلني هاي نظامي بود. اين محلها در مسير راههاي اصلي و يا در کنار شهرهاي بزرگ و آباد ساخته شدند.
پس از مرگ اسکندر در بابل ( 323 ق.م.) اغتشاشي بزرگ سراسر کشور را فرا گرفت و جانشينان اسکندر، سه حکومت مقدونيه در اروپا، يوناني در مصر و سلوکي در آسيا را بنا نهادند. سلوکوس وارث بخش عظيمي از امپراطوري هخامنشيان شد. او بدنبال ادامه سياستهاي اسکندر با اپامه دختر اسپتيامن يکي از دشمنان اسکندر در سرزمين باکتريا ازدواج کرد. تا سلسله اي را بنيان نهد که آميزه اي از نژاد ايراني و مقدوني باشد.او جهت ايجاد وحدت در قلمرو خود، به احداث شهرهاي يوناني نشين پرداخت.
وجود امکانات سياسي، بازرگاني و هنري سبب گرديد تا اقشار مختلف مردم يونان، به شهرهاي تازه احداث شده، مهاجرت کرده و در کنار ساکنين بومي، سکني گزيدنند و به اين ترتيب زمينه ترويج فرهنگ و هنر يوناني و پشتيباني از حکومت يوناني فراهم گرديد. آنتيوخوس فرزند و جانشين سلوکوس، سلسله اي را که پدر بنا نهاده بود، استحکام بخشيد. سلوکيها توانستند حکومت خود را در ايران و سرزمين ميان رودان (بين النهرين) تا اواسط قرن دوم ق.م. تثبيت نمايند. ولي از حدود سال 240 ق.م. سلوکي ها تحت فشار مردم بيابانگر شمال شرقي، يعني پارتها، قرار گرفتند و در حدود سال 250 ق.م.، طوايف پارتي به سرکردگي اشک، سلوکيان را از بابل بيرون رانده و سلسله اشکانيان را بنا نهادند. برخي پارت را خراسان امروزي مي دانند.
داريوش اول در کتيبه هاي بيستون، تخت جمشيد و نقش رستم، از سرزميني به نام پرثوه نام برده است و نويسندگان يوناني پارت را به استان هخامنشي پرتوه اطلاق کردند. پارتها، شهرهاي مختلفي را به پايتختي خود برگزيدند. از جمله نسا، دورااروپوس، شهر صد دروازه، تيسفون.
آنان درساختار حکومتي و اداري خود، همانند سلوکيها، از هخامنشيان تبعيت کردند. آثار و شواهد باستان شناسي پيرامون دوره پارت بسيار اندک است. از اينرو اين دوره را دوره مياني تاريک تمدن ايران باستان معرفي کرده اند.
با کشفيات صورت گرفته در نسا، هاترا (الحضر)، پالمير، دورااروپوس، شناخت برخي مشخصات هنري اين دوره ميسر گرديد و در ايران نيز کاوشهاي صورت گرفته در شوش، کنگاور، مسجد سليمان، شوشتر، برده نشانده، کنگاور، خورهه، گرمي، گيلان، کوه خواجه و... آگاهيهاي ما را در مورد اين دوره، به ويژه در ارتباط با اعتقادات مذهبي پارتها، مي افزايد. در اين مناطق وجود اشکال متفاوتي از قبور و تنوع روشهاي تدفين، عدم وجود وحدت مذهبي را نمايان مي سازد.
برخي نقوش، نشانگر احترام پارتها به آتش مقدس است و بدست آمدن تعداد قابل توجهي پيکره و مجسمه خدايان تحت تاثير هنرهلنيستي، اعتقاد پارتها به خدايان يوناني را به اثبات مي رساند. هر چند اشياء و آثار برجاي مانده از دوران پارت، داراي ظاهري يوناني هستند ولي ريشه در هنر کهن شرق دارند. بطور کلي در دوره پارتها، امکان اختلاط و پيوند هر چه بيشتر فرهنگ و هنر شرق وغرب ميسر گرديد.
هنرهلنستيي که از زمان مرگ اسکندر (323 ق.م.) تا استيلاي سپاهيان روم بر مصر (30 ق.م.) بسط و توسعه يافته بود با رو به انحطاط رفتن حکومت پارت، رو به زوال نهاد ومرگ اردوان پنجم آخرين پادشاه پارتها در جنگ با اردشير پسر بابک (بنيانگذار سلسله ساسانيان) در سال 226 ميلادي به اين مرحله از امتزاج هنر غرب با روح و تفکر شرقي خاتمه داد.
پيشينه دوره ساساني
اين سلسله که توسط اردشير اول در سال 1226 ميلادي پس از شکست اردوان پنجم آخرين پادشاه اشکاني بنيان گذاشته شد از سده سوم تا هفتم ميلادي به طول انجاميد.
هنر اين دوران در پي احياي امپراطوري هخامنشي و اساساً مبتني بر عناصر کهن هنر شرقي، همواره در پي اثبات ارتباط و پيوند با سنن هنري اين دوران بود.
هنر ساساني در استمرار فرهنگ اشکاني نيز موثر بود زيرا هنر و فرهنگ اشکاني در ادوار پسين خويش بيشتر خصلت و ويژگي ايراني پيدا کرده بود. اين هنر از سرحدات شرقي شاهنشاهي عبور کرده و مباني هنر ايراني - بودائي که قرنها از افغانستان تا چين را تحت الشعاع قرار داده بود، پي افکند و بمنزله پلي بين تمدنهاي کهن آسيا و تمدنهاي جديد اسلامي و قرون وسطي غربي گشت .
هنر ساساني آميزه اي از هنر شرق کهن و عوامل هلنسيتي با روح ايراني بود.
هنري زنده و پويا که منطقه و قلمرو وسيعي از شرق دور تا سواحل اقيانوس اطلس را در بر مي گرفت ونقش مهمي در شکل گيري هنر اروپايي و اسيايي بازي مي کرد.
تمدن اسلامي وارث واقعي هنر ساساني بود که مفاهيم آنرا اقتباس و زندگي تازه اي به آن بخشيد و با بهره گيري از قواعد زيبايي شناختي کهن و شمايل نگاري آنرا تجديد واحياء نمود و موجب گسترش آن به ساير نواحي جهان گرديد.
موقعيت جغرافيايي و طبيعي استان لرستان
منطقه اي که امروز به لرستان مشهور است و در باختر ايران قرار گرفته، نزديک به سي هزار کيلومتر مربع وسعت دارد که از شمال غربي به استان کرمانشاهان، از غرب به منتهي اليه سيمره، از جنوب و جنوب غربي به استان خوزستان ، از شرق به رود سزار يا دز که حدفاصل خاک بختياري و لرستان است و ازشمال شرقي به رشته کوههاي مشرف به ملاير و بروجرد است .
مهمترين سلسله کوههاي لرستان به شرح زير است: رشته کوههاي جنوبي از کوه کور(Kavar) که امروز آن را کبيرکوه مي نامند و ازشمال باختري به جنوب خاوري کشيده شده و چون ديواري عظيم لرستان را به دوقسمت پيشکوه و پشتکوه تقسيم کرده است. مرکز استان پشتکوه ايلام و مرکز پيشکوه خرم آباد است. رشته کوههاي شمالي عبارت از کوه گري (Gary) که از شمال باختري به جنوب خاوري کشيده شده و اشترانکوه دنباله اين کوه است و کوه پينه(Pina) يا پونه که از قلل عمده اين رشته است.رشته کوههاي غربي و مرکزي، سفيد کوه است که از خرم آباد شروع شده تا شمال باختري لرستان ادامه دارد، کوه مپل (Mapal) و دو کوه وراز(Veraz) و هميان ( Homyan ) از رشته کوههاي مهم اين منطقه است. رشته کوههاي مرکز و خاوري عبارتند از: مانند کوه يافته نزديک خرم آباد، کوه هشتاد پهلو در جنوب خرم آباد و کوه چووني (Choweni ) و چناره (Chenara) و کوه تاف.
اين کوهها در بخش خاوري مرتفع تر و ناهموارتر و دره ها نيز باريکترند. در غرب رو به دشت بزرگ بين النهرين کوهها کوتاهترند و کمتر درهم فشرده و کم کم تبديل به تپه -هاي دامنه مي شوند. در داخل لرستان چراگاههاي گرم و کم ارتفاع باختري با شيب ملايم از جلگه هاي خنکتر و مرتفعتر و معمولاً کوچکتر خاوري بواسطه رشته اي از کوهها جدا مي -شوند . اين رشته کوهها از طريق بلنديهاي مرکزي اسکان گذرگاهي را براي کوچ فصلي عشاير فراهم مي کند.
در لرستان سه رود بزرگ « سزار» ( دز) حدفاصل بختياري ولرستان، «رود کشکان» ، و « رود سيمره» جريان دارد که پس از گذشتن از آخرين منتهي اليه غربي« کوه کور» به خاک خوزستان وارد شده و « کرخه» ناميده مي شود. در کوههاي غربي و شرق لرستان وهمچنين در قسمت بيشتري از دره هاي رودخانه سيمره و کشکان همه نوع درختان ميوه دار و بي ميوه مخصوصاً پسته و گلابي وحشي، بلوط، چنار، مو، ون، سپيدار ، تبريزي ، انواع و اقسام گله هاي وحشي ديده مي شود. مناطق و تپه هاي باستاني متعددي در ناحيه لرستان وجود دارد که مهمترين آنها عبارتند از دره رومشکان شامل کموترلان 1 و 2 ، چغاسبز و ميرولي، دره هاي رودخانه سيمره و کشکان شامل کوهدشت ( سرخدم) ، دلفان، طرحان، دم آويزه، خاتون بان، چغابل، فندق، هليلان، بردبال، چنارباشي، و چشمه ماهي .
مفرغهاي لرستان
ايران داراي پيشينه بسيار طولاني در امر ذوب سنگ معدن و استخراج فلز مس مي باشد، آثار بدست آمده از تپه قبرستان دشت قزوين متعلق به نيمه دوم هزاره پنجم پ.م، تپه علي کش در دهلران، تپه سيلک، تل ابليس در بخش مرکزي رشته کوههاي کرمان و کاوشهاي بمپور و شهداد گوياي اين مطلب است.
فلزکاران قديمي به مرور در جهت بهره گيري از عناصر و ترکيب آنها، به ماده اي محکمتر از آلياژ مس و قلع دست يافتند که اصطلاحاً مفرغ ناميده مي شود. بدين ترتيب مفرغ بصورت يکي از برجسته ترين صنايع فلات ايران در آمد. عصر مفرغ در ايران به سه دوره فرعي تقسيم مي شود که عبارتند از:
1-عصر مفرغ قديم از 2000 – 3000 پ.م.
2-عصر مفرغ ميانه از 1600 – 2000 پ.م.
3- عصر مفرغ جديد از 1200 – 1600 پ.م.
يکي از مناطق شاخص ايران در زمينه صنعت مفرغ، ناحيه لرستان است . لرستان در مرکز نوار غربي ايران و از مجموعه دره هاي تنگ و باريک و کوههاي مرتفع تشکيل شده است . شواهد موجود اشاره به فلزکاري لرستان از هزاره چهارم پ.م. دارد.
معادن مس و قلع در ايران باستان
کوههاي سهند نزديک تبريز و حوالي قره داغ، دامنه هاي جنوبي زاگرس نزديک استرآباد و شاهرود، انارک دراصفهان، رباط الک آباد در نزديکي مشهد، لرستان و اطراف همدان و در حوالي درياي مازندران معادن سنگ قلع و مس فراواني وجود داشته است.
در ارتباط با فلز وارداتي مي توان به اين مسئله استناد کرد که در اوايل هزاره دوم پ.م. تجارت فلز از آناتولي شرقي به آشور وجود داشته و فلز بصورت غنائم جنگي به وسيله حکام آشوري منتقل مي شده است. مجموعه اشياي فلزي منسوب به لرستان از نيمه قرن گذشته توسط محققين و پژوهشگران مختلف بسيار مورد توجه قرار گرفته و زينت بخش اکثر موزه هاي بزرگ جهان مي باشد.
سازندگان مفرغ لرستان
تحقيق در اين زمينه به دليل عدم وجود مدارک مکتوب امري مشکل است اکثر پژوهشگران از کاسي ها و کيمريهاي قرن هشتم، هفتم پ.م. بعنوان سازندگان مفرغ لرستان نام برده اند. و گروهي نيز بر اين عقيده اند که بيشتر آثار منسوب به لرستان محل ساختشان ايلام و بين النهرين بوده که از طريق تجارت يا غنائم توسط سپاهيان وارد زاگرس شده است.
قدر مسلم آنکه آثار مفرغي لرستان با اين تکنيک ماهرانه و تزئينات غني نمي توانسته ساخته دست فلزگران يا صنعتگران کوچ نشين باشد، يعني در واقع افراد کوچ نشين به توليد و باز سازي و سايل ساده روزمره اشتغال داشتند و فلزگران اصلي لرستان گروههاي کوچکي در مراکز شهري هليلان و طرحان و جنوب کردستان بوده اند و سفارش دهندگان را بيشتر جنگجويان يا حکمرانان اقامتگاههاي دائمي در دشتهاي جنوب غربي يا شمال شرقي تشکيل مي دادند. صنايع فلزي اکثراً توسط اين اقليت حاکم و ثروتمند حمايت مي شد که در ميان اين حاميان نام اقوام کاسي و سيمري برده شده است.
شيوه ساخت اشياي مفرغي
در ساخت اشياي مفرغي از دو روش ريخته گري و چکش کاري استفاده مي شده و اصولاً سه نوع ريخته گري شناخته شده است. ريخته گري در قالبهاي باز Open Mould و يا بسته Closed و روش استفاده از موم گمشده Lost-Waxmetod .
1-قالب باز: قالبي منفرد است از جنس گل يا سنگ که فلز مذاب را در داخل فرورفتگي موجود در قالب ريخته يا پس از انجماد فلز مذاب، شي ساده مورد نظر بدست مي آمد. اين قالبهاي سنگي يا گلي، معمولاً قالبهاي اوليه سرپيکان، سرنيزه، خنجر، شمشير و بعضي از سنجاق ها بوده اند.
2-قالب بسته: در اين روش، کار پيچيده تر از توليد اشياء در قالب هاي باز است و در نتيجه به دانش و مهارت بيشتري نياز دارد. قالب بسته ، بصورت دو تکه سنگ است که در داخل هر کدام نيمي از شي مورد نظر ايجاد شده است. براي ريختن شي فلزي، دو تکه قالب را روي هم قرار داده از بخشي از قالب که سوراخ مخصوص ريخته گري در آن جا تعبيه شده فلز مذاب را مي ريختند . البته لازم است که در قسمتهايي از قالب منافذ مخصوص عبور هوا وجود داشته باشد تا عمل ريخته گري با سهولت بيشتري انجام گيرد.
3-روش استفاده از موم: در اين روش ابتدا شي مورد نظر را با موم ساخته، روي آن را با لايه اي از گل مخصوص مي پوشانند. در اثر حرارت موم خارج شده، حفره اي که در وسط ايجاد مي گردد، مشخصه شي مورد نظر را دارد که با ريختن مواد مذاب در داخل آن مدل ساخته مي شود. از اين روش براي ساختن بسياري از اشياء استفاده مي شود. هنگاميکه منظور ساختن يک شي فلزي توخالي باشد، مدل آن را از گل مخصوص ( نسوز) ساخته سپس روي آن را با موم يا قير مي پوشانند و جزئيات مورد نظر را روي آن ايجاد مي کنند، سپس روي لايه قير يا موم را با گچ مي پوشانند. با حرارت دادن، اين مدل، موم يا قير ذوب شده و خارج مي گردد و يک فضاي خالي بين مدل گلي و قالب گچي باقي مي ماند. اين فضاي خالي با مواد مذاب پر شده و با شکستن قالب گچي و خارج کردن گل مخصوص يک شي تو خالي بدست مي آيد.
چکش کاري سرد و گرم اشياء فلزي
پس از ريخته گري براي تکميل شي مورد نظر اعمال ديگري نيز انجام مي شود، چکش کاري اشياء فلزي يکي از روشهاي بسيار قديمي شکل دادن به اشياء است، اين عمل را در گرما يا سرما انجام مي دهند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 325]
-
گوناگون
پربازدیدترینها