واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
درباره زندگی وآثاررافائل سانتسيو (Raphael)1520-1483
رافائل سانتسيو نقاش ایتالیایی و معمار دوره رنسانس به خاطر تابلوهای حضرت مریم و ترکیب.های نقاشی بزرگ مقایس در اتاق.های واتیکان معروف است. و آثارش به خاطر وضوح تصویر و سهولت ساختاری و موفقیتش در انتقال عقیده فلاسفه افلاطونی جدید در مورد شکوه و جلال بشری مورد تحسین قرار گرفته.است. او در ششم آوریل سال 1483 در اوربینو (Urbino) متولد شد و رافائلو سانتسيو (Raphaello Sanzio) نام گرفت. گفته شده.است که رافائل
فوق.العاده زیبا و متفکر بود و از همان ابتدا خوش قریحه می.نمود.او هنر را نزد پدرش جیووانی سانتی (Giovanni Santi) فرا گرفت. مادرش ماجیادی باتیستا کایرلا (Magia de Battista Ciarla) در 1491 از دنیا رفت اما پدرش که نقاش قرن شانزدهم و شرح حال نویس جورجیو وازاری (Giorgio Vasari) – نقاشی با شایستگی نه چندان زیاد – بود دستورات اولیه نقاشی را به پسرش یاد داد و او را تحت حمایت خود قرار داد. سانتی مردی با فرهنگ بود که ارتباطی پیوسته با عقاید هنری پیشرفته رایج در دربار اوربنیو داشت و قبل از مرگش در سال 1494 وقتی که رافائل یازده ساله بود پسرش را با فلسفه بشر دوستانه در دربار آشنا کرد. اگر چه رافائل تحت تأثیر هنرمندان بزرگ فلورانس، رم واوربنيو قرار گرفت اما گذشته از این شاید قدرت سرزندگی فرهنگي آن شهر پیشرفت سریع و استثنایی نقاش جوان را به همراه داشت. در حالی.که در آغاز قرن شانزدهم زمانی که هفده سال او تمام نشده.بود استعداد و ذوق شگفت.آوری از خود داد. او تکنیک.های جدید نقاشی را از لئوناردو داوینچی (Leonardo da vinci) و مایکل آنجلو (Michelangelo) آموخت و عناصر زیبایی و آرامش از موضوعات احساسی و عمده آثارش بودند. رافائل در سال 1499 در اوربنيو به نزد پروجینو (Perugino) رفت و هنرجو و دستیار او شد. پروجینو نقاش سال.های 1520-1478 به کشیدن مناظر زیبا در نقاشی.هایش عشق می.ورزید و کارهای اولیه سانتسيو به آثار پروجنیو شباهت بسیاری داشت به طوری که آثاری از قبیل عیسی مصلوب در کنار مریم (Crucifixion With Virgin)، یوحنای مقدس (Saint John) و جرمه مقدس (Saint
Gerome) و مریم مقدس (Saint Mary Magdalene ) تصور می.شد که متعلق به سانتسيو باشد تا اینکه کلیسای سن جیمینگ نیانو(Chruch of san Giming niano) ثابت کرد که در حقیقت تمام آن آثار توسط پروجینو کشیده شده.است. رافائل در پاییز سال 1504 به طور حتم به فلورانس رفت اما مشخص نشده.است که آیااین اولین ملاقاتش از فلورانس بوده یا نه اما به گواهی آثارش در حدود سال 1504 اولین ارتباط اساسی را با این تمدن هنری داشت که در تقویت تمام افکاری که او تا آن زمان کسب کرده.بود تأثیر بسزایی گذاشت و همچنین افق.های جدید و وسیعی را پیش روی او باز کرد. عمده آثاری را که او در بین سال.های 1507 -1505 به.وجود آورد به طور قابل ملاحظه.ای از سوی آثار مردم مقدس بودند که تحت تأثیر لئوناردو قرار داشتند که نوآوری بزرگی را از سال 1480 در نقاشی به.وجود آورده.بود. مخصوصاً این تأثیر بیشتر از تابلوهای حضرت مریم (Madonna) و بچه.ای به طرف خیابان (Child With St) گرفته شده.است. در این موقع رافائل به یادگیری چگونگی ترکیب.های ساختاری تابلوهایش مشغول شد و یگانگی جدیدی از ترکیب و منع از وجه تمایزات غیرضروری در آثارش از جمله تغییرات تابلوهای او در فلورانس بود که بیش.تر مدیون تکنیک نور لئوناردو است و نقاشی سیاه قلم را نیز نزد داوینچی یاد گرفت که متأثر از سبک اسفاماتو (Sfumato) – سبک لئوناردو در استفاده از سایه نرم و نازک. به جای خط گذاشتن در شکل.ها و چهره.ها – بود. تابلوهای پرتوان رافائل با لطافت و توازن درون آن نظیر مریم کوچک (Small Cauper Madonna) بدون شک تأثیر گرفته از مایکل آنجلو است. در مدت زمانی که رافائل در فلورانس بود دوک گایدوبالدو (Duke Guidobaldo) او را برای کشیدن تابلویی برای هنری هفتم پادشاه انگلستان به خدمت گرفت. در این تابلو به اسم جرج مقدس و اژدها (Saint George and The Dargon) رافائل پرتره جرج را به عنوان یک جنگجوی دلیر که در مقابل قسمت بیرونی و راست کنام اژدها می.جنگد، نشان می.دهد. در تقابل با نبرد درون تابلو، در پس زمینه آن وضع آرام بی.سروصدایی دیده می.شود. در داستان جرج مقدس بعد از
این.که اژدها کشته می.شود تمام شهر به دین مسیحیت برگردانده می.شوند که سمبل پیروزی مسیحیت بر همه است. در حوالی سال.های 1509-1508 وقتی که 25 ساله بود توسط پاپ جولیوس دوم (Pope Julius II) به رم فرا خوانده شد تا برای تزئین تک.تک اتاق.های کاخ واتیکان به آن.ها کمک کند. او اولین اتاقی را که در کاخ واتیکان کامل کرد اتاق امضا بود و او در این زمان فرصتی داشت که هنر کلاسیک خود را در اندازه مجلل و بزرگ به کار گیرد . رافائل دیوارهای کاخ را به.صورت تجلیل از چهار جنبه فضیلت بشری مصور کرد. الهیات، فلسفه، هنر و قانون و ترکیب شدن این چهار نمود نشان دهنده انتقال قرون وسطی به دنیای نوین بود. در این مدت رافائل تنها کمی در رم شناخته شده.بود اما در زمان اندکی هنرمند جوان تحت قدرت جولیوس و دربار روز به روز رشد کرد و سرانجام بسیار معروف شد به گونه.ای که او را شاهزاده نقاشان نامیدند. سانتسيو دوازده سال آخر عمر کوتاهش را در رم گذراند که این سال.ها، سال.های پرکار و پراز شاهکارهای موفق او بودند. در سال 1508 رافائل به کار بر روی اثر استشهاد مسیج (Deposition of Christ) پرداخت که هم اکنون در گالری برگسه (Borghese) در رم است. در این تابلو مشخص است که رافائل خودش را وقف احتمالات اشاره کننده به آناتومی انسانی کرده.است ولی با آثار لئوناردو و مایکل آنجلو تفاوت دارد چون هر دوی آن.ها از نیرومندی و هیجان می.گفتند در حالی.که او وسعت آرامش و برون.گرایی را برای ایجاد یک جامعه محبوب و دست.یافتنی آرزو می.کند. رافائل سانتسيو در سال 1509 به روی یک مجموعه آپارتمان.های پاپی سخت کارکرد و با در نظر گرفتن ارتباط بین تصاویر پیکره.ها و هنر معماری تولیدی در آن.ها و حتی در بین تابلوهای ابتدایی او کاملاً روشن است که احساس رافائل از احساسات معلم.هایش فرق دارد. در سال 1515 در رم اولین مدیر موسسه روزگار باستان شد و در سال.های 1516-1515 تابلوهایی را در دو مقیاس مختلف نقاشی کرد. در این سال.ها او به روی طرح فلسفی به شیوه نقاشی آبرنگ کار می.کرد. این طرح شامل توجیه تاریخی قدرت کلیسای کاتولیک رومی به واسطه فلسفه افلاطونی بود و از مهم.ترین نقاشی.های آبرنگ او دیسپیوتا(Disputa) ومدرسه آتن.ها(The School of Athens) هستند دیسپیوتا نشان.دهنده رویایی الهی از خدا و پیامبران و فرستاده شدگانش در بالای جمعی از نمایندگان در زمان حال و گذشته است که پیروزی کلیسا را در برابر پیروزی حقیقت قرار می.دهد. مدرسه آتن.ها مجموعه.ای از دانش دنیوی یا فلسفه است که
نمایش.گر افلاطون و ارسطو است که توسط فلاسفه گذشته و حال در یک محیط معماری شد و مجلل احاطه شده.اند که پیوستگی تفکر افلاطونی را در طول تاریخ نشان می.دهد. مدرسه آتن.ها شاید معروف.ترین نقاشی آبرنگ رافائل باشد که یکی از بزرگ.ترین آثار هنری در دوره رنسانس محسوب می.شود حدوداً در همان زمان موضوعات عام.تری را برای نقاشی انتخاب می.کرد و پیروزی گالاتیا در فارنسینا (Famesina) در رم اثری از اوست که شاید موفق.ترین یادگار دوره زندگی معنوی دوران باستان باشد آخرین شاهکار رافائل، تبدیل صورت (Transfiguration) است که تصویر یک محراب بزرگ است که با مرگش ناتمام باقی ماند و توسط دستیارش جولیو رمانو (Givilio Romano) کامل شد و در حال حاضر در موزه واتیکان وجود دارد. این تابلو مجموعه اثری است از ترکیب ظرافت کاری فوق.العاده و زیبایی در اجرای آن که وحشت و فشار گروهی پرجمعیت را نشان می.دهد و بیان.گر درکی جدید از جهانی پویا و آشفته است که به پیش.بینی جهان جدید پرداخته.است. رافائل در ششم آوریل 1520 پس از تحمل رنج بیماری پانزده روزه در روز تولدش در سی.وهفتمین سال زندگی خود از دنیا رفت و همراه با سوگ و تحسین جهانی در پانتئون (معبد خدایان) به خاک سپرده شد در حالیکه آخرین تابلوی او در بالای تابوتش جای گرفته بود. رافائل تابلوهای تصویر حضرت مریم بانوی گراندوکا (Madonna dell Granduca)، مریم کوچک (The small Couper Madonna) و (The Alba Madonna) را کشیده.است. او همچنین انیسندیوی جوان (Stanza dall incendio) و چهار تابلوی بزرگ مقیاس با نام.های ازدواج زن عفیف ( Marriage of the Virgin)، عیسی مصلوب با مادر عیسی (The crucified with christ) و مقدسین و فرشتگان (Saints and Angels) را خلق کرده.است
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 798]