واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: شکوه بازي فروتن

محمدرضا فروتن ستاره محبوب دهه 70 سينماي ايران است که در سال.هاي اخير سعي کرده با انتخاب نقش.هايي متفاوت سيمايي تازه از خود نشان دهد.
فروتن در دهه 70 سينماي ايران ترسيم.کننده سيماي جوان معترض بود که مي.خواهد جايگاه خود را در جامعه تعريف کند. اين سيما با تحول.هاي اجتماعي و مختصات جامعه تطبيق داشت و فروتن نماد جوان.هاي عاصي و تنهايي بود که عشق هم نمي.توانست آنها را نجات دهد.
چهره او نوعي تلخي دروني و شکننده دارد. اما در خشن.ترين نقشها هم اين چهره معصوميت را نشان مي.دهد. در "قرمز" فريدون جيراني ناصر ملک آميزه.اي از عشق و خشونت است و فروتن اين تناقض را به خوبي به نمايش مي.گذارد. اما شخصيت او با آثار مسعود کيميايي شکل گرفت.
فروتن تا چند سال نتوانست از سيطره نقش.هايي که او را در قالب جوان معترض و عاصي کيميايي مي.خواستند رها شود. اما اين نقش.ها موقعيت او را به عنوان ستاره محبوب تثبيت کردند. فروتن ستاره.اي نبود که فقط امتياز ظاهري يک ستاره را داشته باشد. جنس بازي او که يادآور جوانان اول فيلم.هاي خياباني دهه 50 بود، او را از همنسلانس متمايز مي.کرد.
فروتن هرگز در نقش جواناني که براي نقش.هاي رمانتيک مناسب بودند کليشه نشد و در سال.هاي اخير تلاش کرد با نقش.هايي متفاوت سيمايي تازه از خود نشان دهد. او تن به گريم.هاي سنگين و سخت داد و از عناصر هميشگي بازي.اش فاصله گرفت، اما نتيجه اين خطر کردن هميشه خوش.يمن نبود و گاهي توانايي.هاي اين بازيگر را زير سئوال برد.
بازيگر سينماي ايران در اين مسير تجربه.هايي موفق مانند "به آهستگي" پرويز شهبازي، "کنعان" ماني حقيقي و تئاتر تلويزيوني "خرده جنايت.هاي زن و شوهري" فرهاد آئيش را دارد. اما حضور در "دعوت"، "خاک سرد" و" وقتي همه خواب بودند" نمي.تواند نقطه عطف کارنامه او باشد.
فروتن گمان مي.کند اگر چهره.اش را مخفي کند يا با گريم اغراق.آميز در قالب مردان روستايي فرورود به موفقيت رسيده است. اما تجربه ثابت کرده او بازيگر مناسب نقش.هاي شهري است و در قالب نقش.هاي بومي چندان موفق نيست. مناسب نبودن او براي برخي نقش.ها نشان ناتواني و ديده شدن در نقش.هاي يکسان نيست و فروتن بايد دنبال تنوع در همين نقش.هاي شهري باشد.
شناخت فروتن از چنين شخصيت.هايي بيشتر است و شکل اجراي آنها قابل قبولتر است. او در يکي دو سال گذشته تعدادي از اين نقش.هاي جذاب را به خوبي بازي کرده و نيازي نيست براي نشان دادن توانايي.اش در نقش جوان.هاي شيرين.عقل يا روستايي.هاي ساده.دل به قامت نابازيگرها درآيد.
او در "کنعان" يکي از بهترين بازي.هاي سال.هاي اخيرش را نمايش مي.دهد. مرتضي مردي ميانسال است که همسرش نمي.خواهد به زندگي مشترکش با او ادامه دهد و فروتن در بازي خود اندوه و ملال اين مرد را نشان مي.دهد. بازي او دروني با ضرباهنگي آرام است و در اين ضرباهنگ ياس و درماندگي مرتضي ديده مي.شود.
در "خرده جنايت.هاي زن و شوهري" هم فروتن درکي درست از نقش داشته و اجرايي متناسب با امتيازهاي متن دارد. مرد در طول قصه مدام نقش و موقعيت عوض مي.کند و زن را در يک بازي طراحي.شده پيش مي.برد. او اين تنوع احساس را به خوبي نشان مي.دهد. از سويي چهره.هاي مختلف به خود مي.گيرد و در سيماي قرباني، عاشق و خائن حضوري باورپذير دارد.
محمدرضا فروتن ستاره محبوب دهه 70 سينماي ايران است که در سال.هاي اخير سعي کرده با انتخاب نقش.هايي متفاوت سيمايي تازه از خود نشان دهد.
فروتن از چهره و صدايش به درستي در خدمت نقش استفاده و مثل يک بازيگر باسابقه تئاتر لحظه.هاي متفاوت و موقعيت.هاي متناقض را مستقل اجرا مي.کند. "خرده جنايت.هاي زن و شوهري" قصه زن (نيکي کريمي) و دغدغه.هاي اوست، اما بازي فروتن عرصه را براي جلوه بازيگر مقابلش باز نمي.گذارد و او يک تنه به برگ برنده اين نمايش تلويزيوني تبديل مي.شود.
او در "اتوبوس شب" کيومرث پوراحمد با لهجه صحبت مي.کند. رويه بيروني نقش وجه منفي و خشن دارد که فروتن به خوبي آن را عيان و در فصل.هاي احساساتي.تر با شيريني شخصيت فاروق را تبديل به مردي رمانتيک و دوست.داشتني مي.کند. "اتوبوس شب" از همان تجربه.هاي متفاوت است که به نتيجه قابل قبول ختم شده است.
اما همين بازيگر در "خاک سرد" با وجود تلاشي که براي نقش.آفريني متفاوت دارد، خود و توانايي.هايش را هدر داده است. نقش بي.رمق.تر از آن است که جايي براي درخشش فروتن باقي بگذارد. اگر قرار است ستاره.اي مثل او در فيلمي سايه.اي از خود نباشد، چه اصراري براي حضور او وجود دارد و مي.شود از نابازيگر استفاده کرد.
فروتن براي بازي در چنين نقش.هايي بي.تجربه نيست و حتي نمونه خوبي مثل "به آهستگي" را در کارنامه دارد، اما مهم تفاوت اين نقش.ها است. فروتن در "به آهستگي" مازيار ميري و "زير پوست شهر" رخشان بني.اعتماد نقش مرداني از طبقه فرودست را بازي کرده، اما مرداني شهري با مشکلاتي که يک شهرنشين با آنها مواجه است.
اما تلاش او در "دعوت" ابراهيم حاتمي.کيا نتيجه مثبت نداشته است. حضور فروتن در قالب مردي شهرستاني و احساساتي با آن گريم غليظ فابل باور نيست. سکانس.هايي که مرد با همسرش صحبت مي.کند اغراق.آميز است و نمي.شود علاقه عميق بين اين دو شخصيت احساس کرد. فروتن براي فاصله گرفتن از خود، به اغراق در بازي متوسل مي.شود و اين به فيلم هم لطمه مي.زند.
او به شهادت همين نقش.ها مي.تواند در نقش.هاي شهري هم ويژه باشد. اين بازي.ها ديده شده و مورد توجه قرار گرفته، اما فروتن اصرار دارد براي غني کردن کارنامه خود در نقش.هاي خاص بازي کند که بستري براي درخشش او فراهم نمي.کنند. بازي در "ميزاک" حسينعلي ليالستاني و" پاي پياده" فريدون حسن.پور نمي.تواند امتيازي در کارنامه او باشد.
محمدرضا فروتن در ميانسالي نمي.تواند بازيگر نقش.هايي باشد که با آنها ستاره شده و نگراني او براي عبور از اين مقطع به مدد نقش.هايي ويژه، طبيعي و دغدغه هر بازيگري است که به ماندگاري مي.انديشد، اما او بايد در اين مسير به نقش.هايي فکر کند که با چهره و قابليت.هاي بازيگري.اش همخوان باشد و بازي در هر نقشي حتي اگر بسيار از او دور باشد، امتيازي برايش نيست.
منبع : مهر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]