تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836312749
جایگاه خشونت در اسلام
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: به طور تفصيل می توان جايگاه خشونت ومدارا در اسلام را، در محورهای زير مورد تحليل قرارداد.
1 ـ رفتارهای فردی واجتماعی
اسلام در رفتارهای فردی واجتماعی ومراودات معمولی خشونت را جايز ندانسته واز آن نهی كرده است سفارش اسلام به اصلاح ذات البين، رعايت اخلاق خانواده، سفارش همسايگان، احترام به حقوق اقليت های مذهبی وحفظ كرامت انسان وانسانيت وپرهيز از هر گونه خشونت در روابط اجتماعی، نشان دهنده آن است كه اسلام به مدارا اهميت ويژه قابل است پيامبر اسلام (ص) نيز در رفتارهای فردی واجتماعی، پيام آوری صلح وصفا بود انبياء، نيز به سراغ قلب ها می رفتند وهمين رفتار مسالمت آميز آنان، يكی از راهكارهای بسيار موفق آنان در جذب مردم وتسخير قلب ها بوده است. برهمين اساس است كه خداوند يكی از ويژگيهای پيامبر اسلام (ص) را رأفت ومهربانی دانسته است: (فبما رحمة من الله لنت لهم ولو كنت فظاً غليظ القلب لانفضوا …) به رحمت الهی، با آنان نرمخو وپرمهر شدی.
اگر تند خو وسخت دل بودی بی شك از تو پراكنده می شدند، پيامبر (ص) خود فرمود: (امرنی ربی بمداراة الناس كما امرنی باداء الفرائض) (آل عمران 159) پروردگارم مرا به مدارا ونرمی با مردم دستور فرمود، همانگونه كه به انجام واجبات امر فرمود، همو فرمود: (مداراة الناس نصف الايمان والرفق لهم نصف العيش) مهربانی وسازگاری با مردم از ايمان است ونرمی با آنان نيمی از بركت زندگی.پيامبر اسلام (ص) در برخود خشونت آميز ديگران، نيز از قهر وخشونت بهره نگرفت: وقتی پيامبر (ص) در مكه برای دعوت مردم به خدا پرستی ظهور كرد، با عكس العمل شديد قريش مواجه شد وقريش از هيچ گونه آزار وشكنجه، اهانت، افتراء، دريغ نورزيدند، واو را فردی كذّاب، ساحر، مجنون، و… معرفی می كردند … ولی عكس العمل پيامبر (ص) اين بود (اللهم اغفر لقومی بانهم لايعلمون..).
امامان (ع) نيز در رفتارهای فردی واجتماعی از خشونت بهره نمی گرفتند، چه بسا افرادی كه با آنان با خشونت برخورد می كردند، ولی رفتار محبت آميز آنان شديداً مردم را تحت تأثير قرار داده وبرخی افراد غير مسلمان، مسلمان شده وافراد مسلمان جذب امامان می شدند، نقل شده است كه حضرت علی (ع) در ميان اصحابش نشسته بود وزن زيبايی از آن جا عبور كرد وتوجه حاضران را به خود جلب كرد. امام فرمود: چشمان اين مردان سخت در طلب است واين مايه تحريك وهيجان است بنابر اين هر گاه يكی از شما نگاهش به زن زيبايی افتاد باهمسرش آميزش كند چرا كه اين زنی است همچون آن يكی از خوارج كه حاضر بود باشيندن سخن حضرت گفت: خداوند اين كافر را بكشد، چقدر دانا وفقيه است! اصحاب يورش بردند كه كه او را بكشند، امام فرمود: (آرام باشيد! جواب دشنام، دشنام است يا گذشت از گناه؟) خوارج بارها به حضرت علی (ع) اهانت نموده وسخنرانی های آن حضرت را قطع نمودند، ولی آن امام همام باخشم با آنان برخورد نكرد.
2 ـ تشريع احكام فردی وعبادی
تشريع احكام الهی، بويژه احكام عبادی وفردی اسلام، نيز بر اساس تسامح تشريع شده است، يعنی اسلام تكاليف فوق قدرت وسخت گيری های غير منطقی را تشريع نكرده است: (لا يكلف الله نفساً الا وسعها …) از سوی ديگر هر گونه عسر وحرج در دين نفی شده است، چنانكه حديث رفع ودستورات اسلام در خصوص عسر وحرج زدايی ، شاهد بر اين مدعا است. استاد شهيد مطهری می نويسد: در اين شريعت به حكم اين كه (سهله) است تكاليف دست وپاگير وشاق وحرج آميز وضع نشده است، (ماجعل عليكم فی الدين من حرج) خدا در دين تنگنايی قرار نداده است وبه حكم اينكه (سمحه) باگذشت است، هر جا كه انجام تكاليفی توأم يا مضيقه ودرتنگنا واقع شدن گردد، تكليف ملغی می شود) .در بقيه احكام فردی وعبادی نيز اصل تسامح پذيرفته شده است. بی ترديد يكی از مصاديق بارز تسامح دينی كه پيامبر فرموده است ناظر به اين گونه تسامح می باشد.
شهيد مطهری می نويسد: (همانگونه كه خداوند، مشقّت بر بندگان را نمی پذيرد، زير پا نهادن حد اقل های دينی را نيز نمی پذيرد ودر تحقق، به شدّت با آن بر خورد می كند. امر به معروف ونهی از منكر، مكانيزم تحقق بخشيدن به حد اقل های دينی به خصوص در سطح جامعه دينی است به تعبير علی (ع) رسول اكرم (ص) طبيبی بود كه بر سر بالين بيماران حاضر می شد وابتدا بالطف ومهربانی وگذشت وچشم پوشی، مرهم بر زخم های آنان می نهاد ولی اگر (تسامح وتساهل) سودی نمی بخشيد وآن ها در رعايت حد اقل های دينی كوتاهی می كردند واحكام الهی را به مسخره می گرفتند با آن ها به شدت برخورد می كرد وبا اجرای حدود الهی آنها را تنبيه می نمود) بر اين اساس نمی توان در اجرای احكام الهی، حفظ دين وارزش های آن بی تفاوت بود وتسامح نمود. اكثر جنگ های پيامبر (ص) در راستای حفظ دين ومصالح عمومی صورت می گرفت زيرا دين ستيزان تا دين ومقدسات آن را نشانه گرفته بودند كه خداوند خطاب به آن حضرت فرمود: (محمد رسول الله والذين آمنوا معه اشداء علی الكفار رحماء بينهم) (فتح آیه 29).
يكی از استراتژی های مهم ائمه (ع) نگهبانی از قداست وحرمت وحفظ دين بود اصولاً ائمه برای صيانت دين، صلح ، قيام ، سكوت وحكومت می كردند، چنانچه امام علی (ع) بارها هدف از تشكيل حكومت خود را اجرای قوانين الهی دانست. امام حسين (ع) نيز يكی از اهداف قيام خود را دين ستيزی وقانون شكنی يزيد بيان نمود در اين جا اگر اين پرسش مطرح شود كه آيا تسامح در اصل وكيان دين جايز است يا نه؟ بايد گفت: اسلام تسامح را در اصل حفظ دين، نمی پذيرد، از اين رو رهبران الهی با آنانی كه دين ومقدسات آن را زير سؤال می بردند، مماشات نكرده وبادين ستيزان شديداً برخورد كرده ومداهنه در اصل دين را نمی پذيرفتند.
3 ـ تشريع واجرای قوانين اسلام را مانند: حدود، قصاص وجهاد.
يكی از پرسش های مهم اين است كه آيا تشريع واجرای قوانين مانند حدود وقصاص وجهاد خشونت است يا نه؟جواب: پرسش فوق بيان مطالب زير را می طلبد:
يكم: اصولاً جعل احكام جزايی وكيفری باهدف جلوگيری از نا هنجارها وحاكميت عدالت وتأمين مصالح فردی وعمومی به وجود می آيد، از اين رو در قرآن از اجرای قانون قصاص به عنوان حيات اجتماعی ياد شده است: (ولكم فی القصاص حياة يا أولی الالباب) (بقره 179) از سوی ديگر برخورد بامفسدان وقانون شكنان ايجاب می كند كه قانون باز دارنده تشريع شود. واقعيت آن است كه تشريع برخی از قوانين به منظور جلوگيری از ناهنجاری ها، قانون شكنی ها، اجرای عدالت، برقراری، امنيت ودفاع از حقوق اكثريت مردم ودفاع از نظام مشروع صورت می گيرد، چه بسا انسان ها يی كه قرآن از آنان به عنوان حيوان ياد می كند () امنيت مردم را در خطر انداخته ورافت ومهربانی وهدايت، بر آنان تأثير ندارند، نياز به را هكارهای باز دارنده دارند، كه همان قوانين جزايی وكيفری است. بنابر اين مجازات های قانونی را بايد از مصاديـق خشونت ورزی ندانسته ودر رد ويا اثبات آن دخيل ندانيم) واگر مجازات های به ظاهر خشن هم به نظر میرسد، از آنجا به مثابه قانون، مورد تاييد شهروندان نيز هست، وديگر خشونت به حساب نمی آيد.
دوم: اثبات جرم: اسلام در اثبات جرم از عنصر تسامح بهره گرفته است اسلام سعی دارد با طرح برخی از شرايط از اثبات جرم جلوگيری كند، تا زمينه ی اجرای قوانين از بين برود، چنانكه برای اثبات جرم زنا شهادت چهار نفر عادل را شرط دانسته است كه اثبات جرم را به حد اقل برساند.
سوم: قاعده شبهه در حدود (الحدود تدرأ بالشبّهات) بيانگر رأفت ورحمت الهی است اين قاعده كه در فقه كار برد زياد دارد، بدان معنا است كه هر گونه احتمال شبهه، مانع تحقق اجرای حدود الهی است، شارع مقدس می توانست به گونه ديگری جعل احكام كند، تا به راحتی جرم اثبات شده وقوانين اجرا شود، ولی اثبات جرم با شرايط خاص، حكايت از آن دارد كه رأفت الهی بر غضب آن پيشی گرفته است: (يامن سبقت رحمته غضبه)، (رحمتی وسعت كل شيء) (اعراف 156) (ما ارسلناك الا رحمة للعاملين)(انبیاء 107).
چهارم برنامه های خشونت زدايی: در اسلام اجرای قوانين جزايی وكيفری اولين راه كار نيست، بلكه آخرين راهكار است. در انديشه دينی حكومت وظيفه دارد كه با اتخاذ سياست های منطقی به فقر زدايی پرداخته های بزهكاری اقتصادی را از بين ببرد امام علی (ع) خطاب به مالك اشتر فرمود: (به كار گزارانت، حقوقی مكفی برسان تا با آنان در اصلاح نفس، كمك كند واز دست درازی به اموال مردم كه در اختيار شان هست، بی نياز كند) () همچنين حكومت وظيفه دارد كه باطرح سياست های كلان فرهنگی به آموزش های اخلاقی توجه نموده وبه اشاعه وگسترش باورهای دينی، مانند خدا محوری، معاد باوری، ومعنويت گرايی بپردازد، كه اين ها عوامل مهم جرم زدايی است ايجاد تسهيلات برای ازدواج، وبرنامه های سازنده جهت استحكام نظام خانوادگی... يكی ديگر از رسالت های نظام می باشد. نظارت عمومی كه از آن به عنوان: امر به معروف ونهی از منكر ياد می شود، نقس بنيادی در جرم زدايی دارد. از سوی ديگر رهبران دينی نيز وظيفه دارند كه باهدايت وموعظه از عوامل جرم زا جلوگيری كنند. در اسلام جرم نوعی بيماری است كه اسلام به پيشگری، آن اهميت خاص داده است.
پنجم: عفو عمومی از سوی حاكم اسلامی وتوبه از سوی بزهكار، دو عامل مهم جلوگيری از اثبات واجرای حدود است اگر برخی احكام جزايی اسلام با راههای مانند اقرار ثابت شود وبزهكار توبه كند، حد جاری نمی شود، از سوی ديگر حاكم شرع بر اساس مصلحت فردی واجتماعی می تواند برخی از بزهكاران را عفو كند.
بنابراین تشريع احكام جزايی وكيفری واجرايی آن خشونت نيست، زيرا تشريع اين دسته از احكام به منظور جلوگيری از قانون شكنی وتجاوز به حقوق فردی واجتماعی وبااهداف تربيتی واخلاقی صورت می گيرد. در اسلام قوانين كيفری، مجازات نه باهدف انتقام، بلكه وسيله ای برای احيای بشريت وپاك سازی جامعه از ناهنجاری ها شكل می گيرد شايد بر همين اساس باشد كه امام صادق (ع) اجرای حدود را مانند آب بارانی دانست كه به جامعه حيات بخشيده وپاكيزگی می دهد: (حدّ يقام فی الارض اولی فيها من مطر اربعين ليلة وايامها) ، اگر يك حد از حدود الهی در زمين جای شود پاك كننده تر ونافع تر از بارانی است كه چهل شبانه روز ببارد.
تشريع احكام جهادی ودفاعی اسلام نيز از مصاديق خشونت نيست بی ترديد جنگ های غير مشروع وتجاوز منفورترين پديده هايی هستند كه همگان از آن نفرت دارند، واسلام نيز آن را غير مشروع خوانده وهمگان را به صلح وهمگرايی فراخوانده است. سفارش اسلام به صلح نشان دهنده آن است كه اسلام پر چمدار صلح بوده وقوانين خشونت آميز تشريع نكرده است، زيرا بين دعوت به صلح وتجويز خشونت پا رادكس وجود دارد. احكام دفاعی اسلام كه بااهداف دفاع از جان، مال ودفاع در برابر تجاوز بيگانگان ودفاع از نظام … تشريع شده رهيافت مهم عقل وشرع است. از سوی ديگر دفاع از جال ومال … فطری بوده وبانظام آفرينش همسو است. آيا حيوانات مانند زنبور عسل نيستند كه به دفاع از خود می پردازد. آنچه كه در اسلام مشروعيت دارد، دفاع است.
در اسلام دفاع ارزش مندترين پديده است كه در آيات (بقره 194) وروايات به آن تصريح شده است امام علی (ع) از جهاد به عنوان عامل عزت مندی وحفظ قدرت در برابر دشمن ياد كرده وآن را بابی از ابواب بهشت خوانده است و ترك جهاد را مايه ذلت دانسته است اسلام ذلت وتسليم شدن در برابر ستمگران را نپذيرفته است: (يا ايّها النبی جاهد الكفار والمنافقين واغلظ عليهم) (توبه 73)ای پيامبر با كافران ومنافقان به جهاد برخيز وبر آنان سخت بگير: (فمن اعتدی عليكم فاعتدوا بمثل ما اعتدی عليكم) (بقره 194) ، هر كس به شما تعدی كرد وحمله ورشد، مقابله بمثل كنيد.دفاع از مظلومان كه اسلام بدان سفارش كرده است از سوی خود وخرد ورزان نيز پذيرفته شده است، مطابق عقل سليم. مظلومان كه مورد تجاوز ظالمان قرار گرفته اند وهستی آنها در معرض نابودی قرار دارد، مجازند وحق دارند تا برای سركوبی مهاجم دست به سلاح برده ودفع شر نمايند.
در قرآن نيز به اجرای قاطعانه احكام سفارش شده است: (ولا تأخذكم بهما رأفة فی دين الله) پيامبر اسلام نيز با قاطعيت احكام را جاری می كرد: زنی از اشراف قريش به فاطمه مخزومی مرتكب سرقت شد. رسول خدا دستور داد در باره او حد جاری شود. اسامه بن زيد نزد ايشان آمد وتقاضای بخش نمود. پيامبر (ص) فرمود: (والله لو انّ ابنتی سرقت لقطعت يدها ولا فرق عندی بين الناس فی اجراء حدود الله) (نور، آيه ی 2) به سوگند اگر دخترم دزدی كند دست او را قطع می كنم ودر اجرای حدود الهی هيچ فرقی ميان مردم قايل نمی شوم. پيامبر (ص) يكی از ويژگيهای امام علی (ع) را قاطعيت در اجرای احكام خدا دانست، چنانچه عده ای از اصحاب پيامبر (ص) در خصوص سخت گيری علی (ع) در باره بيت المال از او شكايت نمود. پيامبر (ص) فرمود: (ارفعوا السنتكم عن علی فانه خشن فی ذات الله عز وجل، غير مداهن فی دنيه) زبان از بدگويی علی [ع] بر داريد كه او در اجرای دستور خدا، بی پروا وسخت گير است واهل مداهنه در دين خدا نيست.
امام علی (ع) نيز در اجرای احكام الهی سهل انگاری نمی كرد او فرمود: (فاننا لن نصالحك علی البدعة وترك السنة) ، ما هر گز برسر بدعدت گذاری وترك سنت وسيره پيامبر (ص) باتو مصالحه ومدارا نخواهم كرد، همچنين آن حضرت در باره نجاشی كه از ياران آن حضرت بود، حد جاری كرد. نحوه برخورد او با برادرش عقيل وتوبيخ وعزل مديران او كه از بيت المال سوء استفاده كرده بودند ، نشان از قاطعيت آن در اجرای احكام الهی دارد. اشخاصی که با منطق اسلام آشنا نیستند و به آن وارد نیستند ، غافلند که اسلام منطق محبت را در جای خود در حد اعلی به کار برده است . مسیحیها منتشر کرده و میکنند که دین مسیح ، دین محبت است ، دین نیکی کردن و گذشت است ، چرا ؟ میگویند چون حضرت مسیح گفته است اگر کسی به یک طرف صورتت سیلی زد آن طرف دیگر را جلو بیاور ، بگو به این طرف هم بزن ، اما دین اسلام دین خشونت است ، دین سختگیری است ، دین شمشیر است ، دینی است که به هیچ وجه گذشت در آن وجود ندارد ، محبت در آن وجود ندارد . روی این قضیه ، مسیحیها خیلی تبلیغ کردهاند و مرتب تبلیغ میکنند .
این اشتباهی است بسیار بزرگ . اسلام هم دین شمشیر است و هم دین محبت ، هم دین خشونت است و هم دین نرمی . خشونت را در جای خود تجویز میکند و نرمی را در جای خود ، و عظمت و اهمیت اسلام به همین است. اگر اسلام اینچنین نمیبود ، یعنی اگر نمیگفت " زور را با زور جواب بدهید ، منطق را با منطق جواب بدهید ، در مورد محبت ، محبت کنید و حتی در جایی در مورد بدی هم محبت کنید " آنوقت قبولش نداشتیم . اسلام هرگز نمیگوید اگر یک قلدر به یک طرف صورتت سیلی زد ، آن طرف دیگر را بیاور . اسلام در درجه اول ، محبت را به کار میبرد ، آنجا که محبت مفید نبود ، دیگر ساکت نمینشیند . گفت : " چون پند دهند نشنوی ، بند نهند " . علی علیه.السلام درباره پیغمبر اکرم صلی.الله.علیه.وآله.وسلم میفرماید : « طبیب دوار بطبه قد احکم مراهمه و احمی مواسمه » طبیب سیار است ، طبیبی که در یک دستش مرهم است و در دست دیگرش ابزار جراحی ، آنجا که با مرهم میشود معالجه کرد ، مرهم میگذارد و آنجا که مرهم مفید نیست ، کارد و چاقو به کار میبرد ، ابزار داغ کردن به کار میبرد ، از هر دو استفاده میکند ، هم از درشتی و هم از نرمی اینهایی که میگویند اسلام همهاش جنگ بود، باید توجه داشته باشند که از بیست و سه سالی که دوره بعثت پیغمبر اکرم بود تمام دوره سیزده سال مکه دوره« یغفروا » بود یعنی دوره گذشت بود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 306]
-
گوناگون
پربازدیدترینها