تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836738039
فتوامپرسيونيسم در هنر عكاسي ديجيتال
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: فتوامپرسيونيسم در هنر عكاسي ديجيتال
ِ پل السون (Paul Elson)
Photo Impressionism
فتوامپرسيونيسم
هنرعكاسي ديجيتال ِ پل السون
ترجمه: شيرين حكمی
درنگاه اول، برخي از مردم تصور مي.كنند كه تصاوير پل السون كاملا نقاشي.هاي آبرنگ هستند؛ آثار هنرمندي كه سالهايي را به عنوان دانشجوي دوره امپرسيونيسم فرانسوي گذرانده است. اما اين نكته نيمي از حقيقت است. السون زماني در پاريس به تحصيل هنر مشغول بود و تحسين عميق اساتيدش را برانگيخت، اما كار هنري ويژه او عملا با عكس شروع مي.شود،شيوه تصويرسازي منحصربه فردي كه او آن را فتو امپرسيونيسم مي.نامد.
اين شيوه شامل تهيه يك تصوير به روش عكاسي يا نقاشي آبرنگ، اسكن تصوير و انتقال آن به كامپيوتر، ايجاد اصلاحات و تغييرات در آن و سپس تهيه يك نسخه چاپي از آن است. پس از آن مجددا روي نسخه چاپي نقاشي كرده و از آن عكس مي.گيرد تا سرانجام نسخه چاپي نهايي را بعد از ديجيتالي كردن از آن به دست آورد و اين عمليات مي.تواند پيش از حصول تصوير نهايي چندين بار تكرار شود.
از آنجا كه تصوير نهايي يك فايل ديجيتال است، پل السون مي.تواند خودش تصوير را مطابق با آخرين فناوري.هاي ديجيتال چاپ كند. از ديد او، اين امكان كه بتوان تمام بخش.هاي تصوير را از ابتدا تا انتها ساخت و كنترل نمود، يكي از ارزنده.ترين جنبه.هاي فناوري ديجيتال است. و به همين دليل او اغلب آن را در پردازش.هاي خلاق خود دخيل مي.سازد. السون درباره آثارش مي.گويد: " بيشتر عكس.هاي من از اسلايدهاي 35 ميليمتري شروع مي.شوند." علاوه بر اين بسياري از آنها در خلال سالهايي كه او به عنوان عكاس تبليغات مشغول به كار بوده، گرفته شده.اند.
پل السون كه در منهتن متولد و بزرگ شده. در طول دوران تحصيل در كالج و قبل از اينكه در سال 1967 به عنوان دانشجوي فلسفه از كالج آنتياك در يلواسپرينگز واقع در اوهايو فارغ.التحصيل شود، يك سال در پاريس به عنوان دانشجوي هنر تحصيل كرد و در آنجا بود كه به درك كاملي از هنر متمایزی که به آن می.پردازد رسيد.
پس از فارغ.التحصيلي از آنتياك، مسير هنر و فلسفه به خدمت در ارتش به عنوان افسر راهنماي كشتي ختم شد ، پنج سال بعد، پس از دو سفر به ويتنام از خدمت در ارتش مرخص شد و در سال 1975 كار خود را به عنوان عكاس در نيويورك. آغاز كرد. وی در حدود سال 1998 وارد حيطه عكاسي هنري شد. تا قبل از آن اكثرا كارهاي سفارشي انجام مي.داد، اما از آن زمان به بعد حال و هواي پروژه.هايش تغيير كرد.
عكس ماهيگير رودخانه لي، چين طي سفري در تابستان 2002 به پكن توسط السون گرفته شده.است
او به عنوان كسي كه به مدت 20 سال در زمينه معماري، سفر و مواد غذايي عكاسي كرده است، سفرهاي ماموريتي گسترده.اي به سفارش هتل.هاي زنجيره.اي خطوط هوايي و نشريات توريستي و تغذيه داشته است. او توانست در اواخر سال 1980 جايزه عكاسي تبليغاتي صنعتي معادل اسكار(اندي اواردAndy Award) را به خاطر تبليغات كارخانه سيباگايگي به دست آورد. پس از آن به دلیل آن چه او پایین آمدن سطح تشخيص كيفي در مشتریان می..داند ، پروژه.هاي سفارشي تبليغاتي.اش کاهش یافت.
وي درباره احتياطات اوليه.اش درباره درگير شدن با عكاسي ديجيتال مي.گويد:
" بسياري از جلوه.هايي كه با فتوشاپ ايجاد مي.شوند به نظر من زشت و بدنما بودند" با اين حال زماني كه يك سيستم كامپيوترگران.قيمت مكينتاش به عنوان هديه از برادرش دريافت كرد،. به گفته خودش وادار شد تا فتوشاپ، چاپ و تمامي فرايند ديجيتال را ياد بگيرد. تعليمات قبلي او به عنوان افسر راهنماي كشتي نيز به او اعتماد به نفس و غلبه بر مشكلات آموخته بود. بنابراين السون در زمينه كامپيوتر كاملا خودآموخته است، حتي در زمينه تعميرات آن.
نور جانبي
پل السون و نخستین گام.ها در فروش آثار هنری
السون حتي پيش از آن كه درگير عكاسي صنعتي تبليغاتي شود. در ابتدا به عكسبرداري در سفرها علاقه.مند شد و در سال 1975 آثارش را در كتابفروشي "برنتانو" در خيابان پنجم نيويورك در معرض فروش گذاشت و اين نخستين اقدام وي در فروش آثار هنري بود. برنتانو به سرعت همه كارهاي او را فروخت و از او خواست كه براي شعب ديگر فروشگاه نيز چاپ.هاي مجددي تهيه كند. وقتي كه او براي سفارش چاپ مجدد به لابراتوارهاي تجاري مي.رفت، مغايرت.هاي زيادي در چاپ.هاي بعدي مي.ديد. در سال 1998 که وي تصميم گرفت بار ديگر عكاسي هنري را دنبال كند، مي.خواست این.باركنترل كاملي روي مراحل توليد كارش داشته باشد.
امروزه السون مي.تواند تصاويري در ابعاد 60*40 تهيه كند كه با آنچه روي مونيتورش مي.بيند كاملا هماهنگ است. او اكنون كنترل كاملي روي تصاوير خروجي ديجيتال دارد و به گفته خودش، بسيار راضي.تر از روزهايي است كه مجبور بود وابسته به لابراتوارهاي چاپ عكس باشد.
ابزارهای هنرمند
او غالبا از نرم.افزار پينتر( Painter ) استفاده مي.كند كه برنامه نرم.افزاري طراحي شده براي تكثير و به كارگرفتن تجربه.ی قلم.مو روي بوم براي هنرمنداني است كه به شيوه سنتي نقاشي مي.كنند. اين برنامه در عين حال فايل تصويري را به عنوان نقطه شروعي در خلق همزماني.هاي ديجيتال بين قلم.موي سنتي، جوهر و نقاشي روي بوم.هاي سفيد، مي.پذيرد. السون معتقد است كه كيفيت كار با منحني.ها در اين برنامه حتي از فتوشاپ بالاتر است و از فتوشاپ براي اصلاح رنگ و يا كاهش رنگ همراه با يك پالت رنگ بسيار دقيق و ظريف استفاده مي.كند.
وي اشاره مي.كند كه در ايامي كه عكاسي تبليغات مي.كرد، از رنگهاي تيره.تري استفاده مي.كرد، اما در يكي از تصاويرش (از مجموعه سفرهايي با قرمز) برخي از رنگ.ها را از تصوير اصلي برداشت تا به يك نماي مه.آلود و تار برسد. اكنون فتوشاپ جاي خود را در تصاوير وي باز كرده و يك نمونه خوب از اين مورد ميدان تايمز است كه مونتاژي از ديدگاه.هاي مختلف در پروژه نيويورك.سيتي است.
السون ابتدا صحنه را روي فيلم اسلايد عكاسي مي.كند و سپس آن را پس از كمي تغيير در فتوشاپ يا پينتر روي كاغذ آبرنگ در ابعاد 30*20 چاپ مي.كند. پس از آن آبرنگ يا رنگ آكريليك را مستقيما روي عكس چاپ شده به كار مي.گيرد. بعد، مجددا از آن عكس مي.گيرد و آن را به وسيله اسكنر مجددا به فضاي كامپيوتر برمي.گرداند.
او اغلب با فايل.هاي 22-18 مگابايت و 300 دي.پي.آي كار مي.كند كه چاپ.هاي 25*20 برايش فراهم شود. خودش مي.گويد با مختصري تغییر در رزولوشن، حتي تا 40*30 هم مي.تواند چاپ كند. گاهي ساعت.ها و ساعت.ها كار .....اسيون، تصحيح لبه.ها،. جلوه.هاي ويژه و اصلاح شفافيت به طول مي.انجامد. در مراحل پاياني دوباره از اصلاحات نرم.افزاري استفاده مي.كند و سرانجام كار هنري نهايي را روي كاغذ آرشيوي آبرنگ اجرا مي.كند.
سفرهايي با قرمز، پارك سانترال
السون معمولا سه بدنه دوربین 135 به همراه دارد كه يكي از آنها داراي مخزن فيلم پولارويد است. او هوادار فيلم.هاي كداك و فوجي است و كامپيوتر او با يك چاپگر كامل مي.شود. وي در مورد دوربين.هاي ديجيتال مي.گويد كه در آينده يكي از آنها را خواهد خريد، هرچند دوست دارد اصلاحات را از طريق يك نرم.افزار جانبي ببيند و كنترل كند. اما به دنبال كار با دوربين ديجيتال نيز هست، زيرا احساس مي.كند كه در سفرها كار با آنها بسيار راحت.تر است و نيز به خاطر پتانسيل آسيب.پذيري فيلمها، سيستم ديجيتال ارجحيت دارد. او معتقد است شيوه استفاده از نرم.افزار و سخت.افزارهاي جانبي از فناوري سنسورهای پيشرفته عقب نمانده ، فقط كمي كندتر و دست و پا گيرتر است.
قايقران، ونيز، ايتاليا
شهرت جهاني
السون اوايل نمي.دانست كه آثار هنري را چگونه بفروشد. همسرش پيشنهاد كرد كه آثارش را در آرت.اكسپوي نيويورك به نمايش بگذارد.هنگامي كه بينندگان از آثارش با عبارت "چه آبرنگ.هاي زيبايي" تعبير مي.كردند، او فرايند كارش را توضيح مي.داد و برخي از مردم كه به سختي مي.توانستند با فناوري ديجيتال كنار بيايند، راهشان را مي.كشيدند و مي.رفتند!
امروزه، تعدادي از گالري.ها و مجموعه.دارها از سبك زيبا و منحصر به فرد او تحت عنوان" فتوامپرسيونيسم" به عنوان هنر استقبال مي.كنند. تعدادي از آثارش توسط " گرافيك د فرانس" به صورت پوستر منتشر شده.اند و سه گالري در استراليا آثار او را مي.فروشند.
در پاييز سال 2000 يك نمايشگاه انفرادي در تايپه داشت و 12 اثر از وي نيز در ابعاد 40*30 به مدت يك سال در كافه.اي در محله سوهو در نيويورك به نمايش گذاشته شدند. در نيمه دسامبر 2001 نمايشگاه انفرادي ديگري در گالري برلكس برپا كرد. در سال 2002 بار ديگر به همان كافه محله سوهو بازگشت و از ماه مارس تا سپتامبر نمايشگاه انفرادي ديگري از تصاوير جديدش در آنجا به نمايش گذاشت. همچنين نمايشگاه ديگري در همان سال به مناسبت روز يادبود قربانيان جنگ برگزار كرد.
پس از آن توسط هيات داوران" ديجيتال فاين.آرت" در گالري نكسوس در نيويورك به فيناليست ملقب شد. آثار وي در مناطق دوردست نيز علائقي را به خود جلب كرده است. در ماه اوت 2002 دعوت.نامه.اي رسمي از سوي وزارت فرهنگ چين دريافت كرد تا ضمن نمايش آثارش در پكن، درباره هنرش سخنراني كند و اين دعوت او را بسيار خشنود ساخت.
در سال 2005 نيز مجددا براي چهارسفر در طول هريك از فصل.ها به يلوپلاتوي چين دعوت شده و از آنجا كه خارجي.ها ندرتا به اين ناحيه سفر مي.كنند، پل اولين سفيدپوستي بوده كه در بسياري از روستاهاي اين ناحيه قدم گذاشته و از آنها مستندنگاري كرده است و اين تجربيات همواره ماندگار خواهد بود. قرار است پل السون به عنوان مهمان رييس بزرگ.ترين انجمن عكاسي چين، در تدوين كتابي كه پيش از المپيك 2008 منتشر خواهد شد، با وي همكاري داشته باشد.
ابتكارات او در خارج از چارچوب انتخابي دنياي عكاسي نيز ناديده گرفته نشده است:
سردبيران پاپيولار فتوگرافي ( Popular Photography ) به شدت تحت تاثير تكنيك.هاي خلاقانه، نحوه اجرا و كيفيت تصويري كارهاي او قرار گرفتند و اين موضوع به صورت مقاله..اي مفصل در تابستان سال 2001 منتشر شد. همچنين در اكتبر 2001 با توجه به تبحر او در رويكرد زيبايي.شناسانه، سردبيران مجله ديجيتال ايميجينگ ( Digital Imaging ) يكي از تصاوير وي را با عنوان مانسون (موسم باران) جهت تقدير و تجليل از هنرمندان نوپاي ديجيتال انتخاب و چاپ كردند. در يك مقاله چهار صفحه.اي نيز در مجله پترسنز
فتوگرافيك( Petersen’s Photographic ) ، عكاسي امپرسيونيستي و شيوه تكنيكي پل السون بررسي شده و مورد تقدير قرار گرفت.
سال 2005 براي او اعتبار بيشتري در مجله گريت آوت.پوت ( Great Output ) به همراه آورد. در شماره ماه مه، يكي از گزارش.هاي تصويري او از چين، به عنوان عكس روي جلد انتخاب شد و داخل مجله نيز در يك مقاله چهارصفحه.اي مفصلا درباره هنر وي سخن گفته شد. آثار او همچنين موضوع يك گزارش دوصفحه.اي در شماره ژوئن 2005 مجله استوديو فتوگرافي اند ديزاين ( Studio Photography & Design ) قرار گرفت. وي دو سال
پياپي (2004 و 2005) در روز يادبود قربانيان جنگ در نيويورك در نمايشگاه هنر در فضاي باز ميدان واشنگتن در گرينويچ.ويليج حضور داشت و برنده جايزه چشم.انداز (Landscape Award ) شناخته شد.
پس از آن از طرف يك مجله هنري در مصاحبه.اي متفاوت از پل السون خواسته شد تا درباره آنچه كه او به عنوان منبع الهام ابداعات قابل توجه خود مي.شناسد، توضيح دهد و او گفت:
"بسياري از به ياد ماندني.ترين لحظات زندگي ما از گذراترين نمونه.هاي آن نشات گرفته است – يك سفر خاطرات سايه.روشن، يك گالري از تصاوير و صداهايي كه با احساسات ما در آن لحظه مرتبط است. من خوشبختم كه گفته مي.شود قادرم با تصاويرم اين لحظات را مرتبط سازم و اين ارتباط براي من ارزش بسيار زيادي دارد." و البته با توجه به فهرست رو به افزايش تحسين.كنندگان وي اين اتصال حقيقتا با.ارزش است.
به نظر پل السون، قابليت او براي خلق و كنترل تمام مراحل يك تصوير از ابتدا تا انتها، يكي از ارزشمندترين جنبه.هاي فناوري ديجيتال است. او نمونه.ای بزرگ از كسي است كه كارش را بازآفريني كرده و در اين راه موفق بوده است.
حرفهاي پل السون درباره سفرها و آثارش:
زمستان سال 2001، دوازده تا از آثار من در ابعاد 60*40 در كافه.اي در محله سوهوي نيويورك روي ديوار رفت. يك گروه از مقامات عالي.رتبه از وزارت فرهنگ چين كه بي.خبر در محله گردش مي.كردند، براي ناهار دركافه توقف كردند و نتيجه اين شد كه چند ماه بعد يك دعوت رسمي برای سفر و گردش در چين و سخنراني و نمايش آثارم در پكن دريافت كردم.
چين سرزميني پهناور با چشم.اندازهايي بي.كران و عاري از دخالت انساني است. ده.ها هزار مايل مربع در ناحيه.اي كه يك گام بلند به عقب و به سمت عصري است كه كمتر آمريكايي مي.تواند آن را درك كند. از اوج و فرود شن.هاي صحراي سينگ.يانگ كه بي.وقفه در طول جاده باستاني ابريشم و در صحراهاي شمال غربي حضور دارند، تا علفزارهاي داخلي مغولستان كه با ريتم مقطع بادهاي سيبري همراه.اند؛ از قله.هاي تبت و تندبادهاي بي.امان زمستاني در دشت.هاي منچوري تا سواحل شرجي و مالاريازده چين جنوبي.
تكنيك.ها
مجموعه سفرهايي با قرمز در ونيز شروع شد. هرچند آن موقع نمي.دانستم تبديل به يك مجموعه خواهد شد. يك روز قايقراني را زير پل ديدم كه تلاش مي.كرد خود را از رگبار سيل.آسا نجات دهد و مردم روي پل نيز از هر دو طرف هجوم مي.بردند تا سرپناهي بجويند. از طرح تاق .مانند پل خوشم آمد و نيز از قايقران كه مي خواست از هجوم باران به داخل قايق جلوگيري كند.
منتظر شدم تا ببينم اقبال چه برايم فراهم مي.كند. شكستي در ابرها به وجود آمد و باران كمي كند شد. چند بارقه نور ساختمان صورتي پس.زمينه را روشن كرد. سرانجام خدايان عكاسي دست به كار شده بودند، اما هنوز از زئوس خبري نبود! به انتظار ادامه دادم، اما بدبختانه همچنان كه شدت باران كم و زياد مي.شد، مسير پل هم شلوغ.تر مي.شد. منتظر يك حركت منحصر به فرد و باشكوه بودم.
زني با چتر سياه عبور مي.كرد. اما اين صحنه به نظر زيادي محزون و غمزده مي.آمد، با باراني كه مي.باريد، آسماني كه از رعد و برق روشن مي.شد و ديوارهاي تيره.اي كه به پل منتهي مي.شد. باز هم لازم بود كه فتوشاپ وارد عمل شود.
از ميان همه تركيب.هايي كه مي..شد فراهم كرد، بيش از همه عكس با چتر قرمز را دوست داشتم. به همين منظور با .....هاي مختلفي كار كردم و از جلوه.هاي نرم.افزاري كمك گرفتم و بازنمايي.هاي جورواجور ديجيتال و چندين ساعت بعد سفرهايي با قرمز شكل گرفت.
سفرهايي با قرمز، ونيز
دفعه بعد، وقتي كه عكس سفرهايي با قرمز، پل سنترال پارك را مي.گرفتم، به چيزي با يك نقطه از رنگ نياز داشتم. مدتي چندين شات را كه مي.توانستند تصاوير خوبي باشند تجسم كردم، به شرط آن كه طبيعت با من ياري مي.كرد كه كولاك برف را در عكس.هايم داشته باشم.
به نظر مي.رسيد كه مناظر شهري پوشيده در هاله.اي از سفيدي ممتد چرخان، مي.تواند پسزمينه كاملي براي عكسي از حالت تنهايي باشد. خوشبختانه طبيعت با من یاری كرد و با يكي از آن طوفان.هاي نادر در نيويورك.سيتي مواجه شدم، درحالي كه تمام شب تا صبح برف مي.باريد. من در نيوجرسي زندگي مي.كنم، بنابراين ساعت 5 صبح بيدار شدم تا به اتوبوسي كه مرا به ميدان تايمز مي.برد،. برسم. حدود 2 مايل به سمت جنوب رفتم تا به سنترال.پارك برسم، يعني جايي كه عكس را گرفتم.
خوشبختانه همسرم به تمام شيفتگي.هاي من ميدان مي.داد و مهربانانه پذيرفت كه نقش رنگ قرمز را بازي كند. ما درست موقع طلوع آفتاب به پارك رسيديم و يك ساعتي تمام پارك انگار فقط مال ما بود. آن وقت صبح كمتر روح شجاعي پيدا مي.شد كه در آن سرماي سوزان به پارك آمده باشد. بنابراين پس از گرفتن عكس.هاي موردنظر، به كمك فتوشاپ، برف.هاي دست.نخورده را به صورت لگدكوب شده و داراي ردپاها نشان دادم.
تصوير پل يكي از عكس.هاي متعدد بود كه آن روز در پارك گرفتم. دوتاي ديگر توسط " گرافيك د فرانس" خريداري شد تا به صورت پوستر منتشر شود و مقاله.اي هم درباره مجموعه سفرهايي با قرمز در مجله پاپيولار فتوگرافي به چاپ رسيد.
سفرهايي با قرمز، پل
همسرم نقش خيره.كننده.اش به عنوان قرمز را ادامه داد. چنانچه قبلا كشف كرده بودم، تصاويري كه بيش از همه دوست داشتم، آنهايي بودند كه از نظر مفهومي كامل بودند و به اين ترتيب نياز به تمركز بيشتري در كار فتوشاپ روي آنها بود. در اين عكس يك لايه مه اضافي روي نواحي اصلي عكس اضافه كردم و از منوي لولز براي تغيير تناليته درختان استفاده كردم و كمترين جلوه.ها را اعمال كردم. اين تكنيكي است كه آدم را درگير مي.كند، اما دريافتم كه مهمترين نكته ميانه.روي در استفاده از اين تغييرات در عكس است.
سفرهايي با قرمز
براي من مهمترين جزء و يگانه عنصر، نظريه.اي است كه هر عكس با خود همراه دارد. غالبا، حتي اين مناظر طبيعي خاطره.انگيز هم نياز به يك نقطه.نظر دارند، چيزي كه ارتباط ايجاد كند، ذهن بيننده را لمس كند و يا او را به سمت تصوير بكشاند. اين عنصري ضروري براي هر عكس موفق است. در غير اين صورت عكس فقط ثبت موقتي يك لحظه غيرقابل تشخيص و فاقد زندگي است.
در پايان مي.خواهم به نقش ايده در هنر اشاره كنم. زماني كه غرق در يادگيري فتوشاپ بودم و به طرز محسوسي درگير آن شده بودم، اهميت زيادي براي توانايي.هاي فرضي كامپيوتر و نرم.افزارهايش قائل مي.شدم تا اينكه دريافتم كه مي.توانم به سادگي ايده.هاي خودم را به كامپيوتر داده و با مقدار منصفانه.اي صداقت، همان را از چاپگر تحويل بگيرم.
دريافتم كه درست مثل هر تلاش هنرمندانه ديگري، اين ايده من است كه بيشتر به حساب مي.آيد. دوستان، عكاسان و آنهايي كه عكس.هاي مرا خريده.اند، وادارم كردند كه تدريس كنم يا حداقل يك كلاس داشته باشم، هرچند من معتقد نبودم كه به قدر كافي معلومات داشته باشم كه به ديگران انتقال دهم. اما حقيقت قضيه اين است كه مهم نيست چقدر زمان مصرف كنيد و به چه شيوه.اي بيان كنيد، آنچه به ويزور و مونيتور منتقل مي.شود، آن چيزي است كه فقط براي چند لحظه قلب شما و چشم ذهن.تان را به حركت درآورده است
اين دوربين، كامپيوتر و يا نرم.افزار نيست كه تصوير را مي.سازد. همانطور كه كاغذ، قلم و يا ماشين تحرير نيستند كه يك قصه به .يا دماندني را مي.نويسند. مهم نيست چقدر از ابزار استفاده مي.كنيد. كافي است بدانيد كه بدون ايده، كار تبديل به يك تفاله خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 812]
-
گوناگون
پربازدیدترینها