واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
علت دين گريزي جوانان چيست و چگونه ميتوان آنها را از اين راه منصرف كرد ؟
يك. بررسي عوامل دين گريزي
به سادگي نميتوان گفت: نسل جوان ما دين گريز و احيانا دين ستيز هستند! اينان نسبت به واقعيات موجود جامعه، ديدگاههاي متفاوتي دارند و چه بسا بخشي از آن ديدگاهها و نارضايتيها، وارد باشد؛ ولي ممكن است، برخي از جوانان با توجه به شرايط محيطي و خانوادگي, از روند نارضايتي بيشتري برخوردار باشند و بعضي از نارساييها را ناشي از قوانين ديني بدانند ودر نتيجه اشكالات خويش را متوجه دين بكنند. البته كارآمدي دين بحثي است و كارآمدي برخي از مديران بحث ديگر. اتفاقا در برخورد با تعدادي از اين جوانان و گفتوگو با آنان، تصريح كردند: اشكالات آنان نه به اصل دين، بلكه به مديران و كارگزاران بر ميگردد.
بنابراين، جوانان كشور از بهترين جوانان از حيث سلامت فكري, روحي و ديني ميباشند و سرمايهگذاري دشمنان دين و كشور، براي تسخير اين دژ مستحكم و انحراف جوانان، گواهي است بر مدّعاي ما، كه البته موفق نخواهند شد.
به هر حال، دينگريزي عوامل متعددي دارد؛ از جمله:
راهکارهاي مقابله با دين گريزي
براي مبارزه با دينگريزي, بايد پس از بررسي همه جانبة علل و عوامل آن، راهكارهاي مناسب را برگزيد. آنچه در جامعه امروز ما بسيار مهم است، ايجاد موجي سهمگين و توفنده در برابر تهاجم فرهنگي دشمنان و ارائة چهرة زيباي دين و زدودن غبار خرافات و كژانديشيها، در اين صورت دين با جذابيت فوقالعادهاي كه دارد، جوانان را به سوي خود ميكشاند. از اين رو نقش متوليان و دستگاههاي فرهنگي در برنامهريزي صحيح و اصولي و تقويت مباني ديني وعقيدتي جوانان وتربيت آنان بر اساس الگوها ومعيارهاي صحيح اسلامي نقش بسيار حياتي در مقابله با دينگريزي جوانان دارد. اهميت اين مسئله در دانشگاهها بسيار جدي است؛ لذا بايد مسئولان تأثيرگذار در اين مراکز, درگزينش اساتيد ومديران دانشگاه دقت ونظارت کافي داشته باشند ودر غني سازي متون آموزشي متناسب با نيازهاي جامعه و ارزشهاي اسلامي همت گمارند. از طرف ديگر به شدت بايد مواظب خطر دگرگوني در هويت فرهنگي و گرايشهاي نسل جوان بود. يكي از خطرات جدي فرهنگ مهاجم غرب, اين است كه جوانان را چنان به سوي تمايلات شهواني و آزاديهاي جنسي سوق ميدهد كه اساسا گرايش به دين و ديانت در آنان رنگ ميبازد و ديگر براي آنان حق و باطل چندان اهميتي ندارد. از اين رو بايد در کنار کار فرهنگي، با عوامل شبهه افكن داخلي دشمن، از قبيل روزنامهها و گروههاي معاند, برخورد قانوني داشت واجازه مسموم نمودن فضا ،امنيت وسلامت فکري ورواني جامعه را به آنها نداد. علاوه بر اين تقويت و کارآمدي دستگاههاي قضايي و انتظامي در مقابله با باندهاي فساد و اشراري كه سعي در گسترش فساد، اعتياد و بزهكاري در ميان جوانان دارند, از اهميت ويژه اي برخوردار است.
در کنار راهکارهاي ياد شده، تلاش براي اثبات عملي کارآمدي نظام اسلامي در تمامي زمينهها ودر نتيجه برطرف كردن معضلات و مشکلاتي که نسل جوان با آن مواجهاند از قبيل ازدواج، مسکن، اشتغال، امکانات علمي وتفريحي و... تا حدود بسيار زيادي ميتواند عوامل دين گريزي جوانان را از بين برده وآنان را مجذوب دين نمايد.
البته با توجه به شرايط وامکانات کنوني جامعه, فراهم كردن چنين بسترهايي زمان بر است؛ از اين رو بايد به طور جدي به حفظ خود و خانواده و اطرافيان پرداخت. البته حفظ ايمان و ارزشهاي آن در محيط نامساعد، بسي دشوار است؛ ولي ارزش افزونتري دارد. خداوند در سوره «تحريم» نمونهاي را براي اين گونه افراد يادآوري مينمايد. خداوند براي مؤمنان، آسيه همسر فرعون را مثال و نمونه ميآورد؛ هنگامي كه از شوهرش بيزاري جست و عرضه داشت: خدايا! من از قصر فرعون و زيورهاي دنيوي گذشتم و تو خانهاي در بهشت براي من بنا كن و مرا از شر فرعون و كردارش و قوم ستمكار نجات بخش.
حفظ ارزشها در محيط مناسب و مساعد هنر نيست؛ هنر آن است كه در تندباد ضدارزشها، اخلاق و معنويت مطرح شود. همچنين با عمل به سفارشهاي زير و گسترش چنين برنامههايي در سطح جامعه, ميتوان بر ناهنجاريها و گريز از دين غلبه كرد:
3. تبليغات سوء دشمنان و ايجاد و القاي شبهه دربارة دين كه گاهي بيپاسخ مانده و در ذهن برخي جاي گرفته است. 4. روشهاي نادرست در آموزش ديني در دوران كودكي و نوجواني؛ برخي از رفتارها و برخوردهاي ناصحيح و مخالف شرع در بيان احكام شرعي، موجبات بدبيني عدهاي از افراد ـ به خصوص جوانان ـ را فراهم آورده است. حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب بارها خطر اين گونه افراد را متذكر شده، در اين خصوص ميفرمايد: «معناي تحجر آن است كه كسي كه ميخواهد از مباني اسلام و فقه اسلام براي بناي جامعه استفاده كند، به ظواهر احكام اكتفا كند و نتواند كشش طبيعي احكام و معارف اسلامي را ـ در آنجايي كه قابل كشش است ـ درك كند و براي نياز يك ملت و يك نظام و يك كشور ـ كه نياز لحظه به لحظه است ـ نتواند علاج و دستور روز را نسخه كند و ارائه بدهد. اين بلاي بزرگياست». روزنامه جمهوري اسلامي, 17/3/1376 6. گرايش به سوي تمايلات و هواهاي نفساني، خواستههاي نا به جاي برخي و ناهنجاري عاطفي و رواني آنان و بيبند و باري و گرفتاري در انواع دامهاي شيطاني و... موجب شده كه بسياري به سستي و فساد و راحتي و سودجويي و... روي آورند و التزام به دين و چهارچوبهاي ديني را مزاحم خود ببينند. چنان كه در قرآن كريم درباره مهمترين عامل رويگرداني از توحيد و معاد آمده است: « بَلْ يُريدُ اْلإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ » بلكه انسان ميخواهد راه فساد را پيش روي خود باز كند. قيامت(75)، آيه 5 8. ناكارآمدي برخي از مديران جامعه در اجراي برنامههاي اعلام شدة حكومت ديني، و بيپاسخ ماندن نيازهاي اوليه اجتماعي جوانان (ازدواج، اشتغال، مسكن و...). 9. عدم توزيع عادلانه امكانات و فرصتها در برخي از ادارات و دستگاههاي كشور. 10. درگيري برخي گروهها و جناحهاي سياسي بر سر كسب، حفظ و استمرار قدرت سياسي و در نتيجه، ايجاد يأس و نااميدي جوانان براي نيل به خواستههاي مشروع خويش. 11. عملكرد منفي و نامطلوب بعضي از دستگاههاي فرهنگي در سالهاي اخير و ميدان دادن به افراد و عناصر غير معتقد به نظام اسلامي، و ترويج فرهنگ غربي از سوي آنان. 12. كمكاري نيروها و دستگاههاي انقلابي در توليد برنامههاي سالم و جذاب و مفيدي كه بتواند اوقات فراغت جوانان را پر كند و آنان را از توجّه به برنامههاي ضد اخلاقي و فاسد فرهنگ بيگانه باز دارد. 13. مشكل انتقال ارزشها؛ نسل اول انقلاب و دستگاههاي فرهنگي، در انتقال اين ارزشهاي انقلابي و ديني به نسل دوم و سوم انقلاب و حتي تعميق آنها براي خود نسل اول انقلاب، سهلانگاري و كمكاريهايي داشتهاند كه موجب فاصله گرفتن تدريجي برخي از افراد جامعه ـ به خصوص جوانان ـ از ارزشهاي اسلامي شده است. 2. خواندن نماز با حضور قلب و در اول وقت, 3. گرفتن روزه مستحبي به ويژه دوشنبه و پنجشنبه, 4. تلاوت قرآن بويژه بعد از نماز صبح, 5. تأمل و انديشه در آيات قرآن, 6. حتي المقدور سعي در خواندن نماز شب, 7. سحر خيزي، 8. شركت درورزشهاي فردي و دسته جمعي, 9. تنظيم برنامه براي تمام شبانه روز و پر كردناوقات فراغت با برنامههاي صحيح و سودمند, 10. شركت در فعاليتهاي مذهبيو اجتماعي, 11. پرهيز از نگاه نامشروع به افراد نامحرم. 12. كنترل افكار و نينديشيدن به صحنههاي شهوت انگيز. 13. به ياد خدا بودن درهمه اوقات 16. تقويت مباني ديني وعقيدتي خود از طريق مطالعه کتابهاي معتبر و مفيد و يا شرکت در نشستهاي علمي مذهبي و... 5. ضعف و سستي بنيانهاي ديني در برخي از خانوادهها كه منجر به عدم تربيت و پروش صحيح جوانان شده است. 7. ضعف بينش و نداشتن آگاهي درست از ماهيت دين و نقش و كاركرد آن در تأمين سعادت دنيوي و اخروي انسان. 12. عملكرد و رفتار ناشايست گروهي از شاغلان در دستگاهها و نهادهاي دولتي و حكومتي، باعث پيدا شدن تعارض و شكاف بين گفتار و عمل آنان شده و موجب بدبيني به شعارهاي انقلاب گشته است. 14. عدم معاشرت و دوستي با افراد منحرف و فاسد, همان ص 139 1. روند تغيير ارزشها؛ پس از دوران دفاع مقدس و آغاز دوران باز سازي كشور، مدلي براي توسعه اقتصادي و اجتماعي در پيش گرفته شد كه اين مدل موجب بروز تضادهاي ارزشي و فاصله گرفتن جامعه از شاخصهاي مطلوب گرديد؛ به گونهاي كه توسعه، نتايجي از قبيل تغيير ارزشها را نيز در پي داشت. توضيح اينكه اقدامات اقتصادي ـ نظير تغيير نرخ ارز و تورم ـ موجب كاهش درآمد واقعي و قدرت خريد مردم گرديد. همچنين با ابزار مختلف (واردات، تبليغات، مراكز تجاري و ...) فرآيند قوي توليد نياز در مردم، در پيش گرفته شد. در نتيجه سطح نيازهاي غالب مردم بالاتر از سطح درآمدشان قرار گرفت و مردم در ارضاي نيازهايشان, با موانع اساسي روبه رو شدند. از آنجا كه درآمد واقعي نيز كاهش يافت، دستيابي به درآمد بيشتر و پول بيش از حد معمول، با ارزش شد. از طرف ديگر، عواملي مانند نمايش ثروت قشر بالا و تسهيلاتي كه براي قشر بالا فراهم آمد، گرايش بارز مديران دولتي به تجملات و ظواهر و تغيير فضاي كل جامعه، موجب شد كه مردم ارزشهاي جديد را تأييد شده (هنجار) و جستوجوي پول براي ارضاي نيازهاي جديد را درست و مشروع ببينند! بنابراين پولجويي به ارزش غالب تبديل شد و حداقل در مورد بيشتر كساني كه پول و درآمدشان كم بود و كفاف ارضاي نيازهايشان را نميداد، ارزشهاي ديگر را تحتالشعاع قرار داد. در نتيجه اين فرآيندها، ارزشهاي اجتماعي، از سنتي به سوي مدرن، از ساده زيستي به تجمل، از كمك و همياري و ايثار و گذشت براي جامعه به سودجويي فردي و از ارزش قناعت به ارزش ثروت و از انسجام به فردگرايي و از ارزش دين و خدا به ارزش پول و دنيا حركت كردهاند. نگ: فرامرز رفيعپور، توسعه و تضاد، فصل 4 ـ 8 ـ 3؛ آناتومي جامعه، ص 522 2. مشكلات پس از انقلاب (مانند جنگ و توجه به مسائل امنيتي و دفاعي و...) كه نتيجه طبيعي آن، فقدان برنامهريزيهاي دقيق و كارشناسي شده براي نهادينه سازي و تثبيت ارزشها و معارف اسلامي است. 1. سعي و كوشش در انجام وظايف و واجبات ديني, 15. انتخاب دوستان مؤمن و سالم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]