تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):براى كسب بلند مرتبگى از وطن خود دور شو و سفر كن كه در مسافرت پنج فايده است: برطرف ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805749730




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آذر ماه آخر پاییز


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:





آذر، ماه آخر پاییز. اثری از ابراهیم گلستان متولد: 1301 . مجموعه.ای شامل هفت داستان کوتاه که برای نخستین بار در اسفندماه 1327 منتشر و پس از آن چندین بار تجدید چاپ شد.
بن مایه داستان.های این مجموعه احساس تردید و ترس است. گلستان با تصویر دنیای ذهنی قهرمانان داستان.های خود این احساس را به خواننده منتقل می.کند و خواننده از طریق مکالمات قهرمانان داستان با فضای روحی و ذهنی آن.ها آشنا می.شود. حال و هوای حاکم بر قصه.های مجموعه حال و هوای روشنفکران سرخورده دهه 1320-1332 است. بجز قصه اول بقیه داستان.های مجموعه به نحوی با زندان و زندانی و حس آرما.ن.خواهی و ادبیات زندان مربوطند و نویسنده از آن.ها در پی القای فضایی به خوانند است که احتمالاً تجربه شخصی خود اوست.
داستان اول "به دزدی رفته.ها" نام دارد . ماجرای داستان در خانه.ای اتفاق می.افتد. کلفتی با مشاهده نردبانی به رفت و آمد کارگران را دزدانی می.پندارد که نردبان را پس از خاتمه یافتن کار خود در جایی مخفی کرده.اند و قصد دزدی دارند. وی در ذهن خود رفت و آمدها را مرور می.کند و به آن.ها شاخ و برگ می.دهد. هر واقعه کوچکی حادثه دیگری را تداعی می.کند. داستان بر اساس تداعی.های ذهنی کلفت شکل می.گیرد. بدگمانی او به سایر اعضای خانه منتقل می.گردد و به صورت.های گوناگون در داستان جلوه گر می.شود. مهم.ترین بخش داستان سه پاراگراف آخر قصه است که عناصر طبیعی بیرونی مثل باد ، رعد و ... یاد آورد صدای درندگان و گوکن.ها و عقرب.ها و دیگر عناصر موذی است. و در پایان تصویر عجیب و غریب و مسخره.ای از کلفت همچون مرده.ای که در کفن پیچیده شده و دست به پایین کفن گیر کرده باشد نمودار می.گردد که سراسیمه خود را از خانه به راهرو می.اندازد.

ظاهرا گلستان قصد به تصویر کشیدن روحیات مضطرب و ناراحت مردم برهنه زمانی خاصی را دارد که در آن به سر می.برد. زبان داستان به فراخور شخصیت اصلی قصه یعنی کلفت؛ عامیانه و ساده است و جای جای تعبیراتی چون بیذارش، زهله ترک، نفرساد، چرک و چلم در آن به کار رفته است. آذر ماه، آخر پاییز دومین داستان مجموعه است. شاید نویسنده به عمد ماه آذر را برای آغاز قصه خود انتخاب کرده زیرا پس از پایان آذر، زمستان آغاز می.شود فصلی سرد برای قهرمان داستان و یارانش.
مردی برای گرفتن وسایل دوست زندانی سیاسی خود از خانواده.اش از کافه خارج می.گردد در حالی که صدای دسته.های سینه زن از دور شنیده می.شود. فضاسازی نویسنده از آغاز خبر از فاجعه.ای می.دهد. دلهره و تردیدهای مرد، بیم دستگیری، حس تعقیب و جستجو و ترس از پلیس حکایت از احوال مبارزان دهه مورد نظر نویسنده دارد. مرد وسایل محقر زندانی را از خانواده.اش تحویل می.گیرد.
توصیف اعضای خانواده زندانی (مادر ، همسر، فرزند...) ترحم.انگیز است. مادر زندانی پاکتی را که حاوی سر راهی است به مرد می.دهد. پاکت مملو از آجیل است و از کاغذهای مشق خط شاگرد مدرسه.ای.ها درست شده است. همین پاکت به عنصر محوری داستان بدل می.شود و تداعی کننده بسیاری از مسائل در ذهن راوی است. بالاخره راوی با دور انداختن پاکت خود را از دنیای ذهنی به دنیای حقیقی می.کشاند. خبر کشته شدن زندانی را از رادیو می.شنود و همین مسئله باعث می.شود که به نقد عناصر اطراف خود بپردازد یکی از این عناصر که اعتراض راوی را سبب می.شود مجسمه.ای است که در پای آن شعر نوشته.اند: نمیرم از این پس که من زنده.ام.... انسان.ها هر روز در کنار او می.میرند و اطراف او را همه.اش شعر، همه.اش حرف گرفته است. در صفحه پایانی قصه راوی با باورهای خود دست به گریبان است. شک در دل او لانه کرده است آرزوها آتش گرفته به یاد آن همه دوندگی و این همه بی.خیالی می.افتد. در آخرین کلام راوی به این نتیجه می.رسد از راهی برود که او را به خانه خود برساند. اوست و فردا و نگاهداری از بازمانده زندانی کشته شده.
زبان این قصه نیز ساده و روان است و در عین حال حاوی تعبیراتی است چون دکی، لشگری و صورت.هایی از زبان شکسته. در بعضی از گفتارها، نویسنده از زبان راوی به بیان آرمان.های خود می.پردازد. در جایی می.گوید: همه.اش با خیار احمد بودم همه اینهایی که فهمیده بودند کاری بر عهده دارند همه اینهایی که اراده.شان را دنیای ملتهب و شعله زندگی آب می.داد، همه این دست.هایی که برای فردا پیش آمده بود.
"تب عصیان" سومین داستان مجموعه است و ماجرای آن در زندان اتفاق می.افتد. "تب عصیان" وجود یک زندانی را فرا می.گیرد. او در مخالفت با وضعیت یک زندانی دیگر که مدام شکنجه می.شود با امید همراهی و همدلی دیگر زندانیان در صدد اعتراض بر می.آید؛ اما در روز اعتراض خود را در مقابل زندان.بان تنها می.یابد و باورهای شخص او فرو می.ریزد. نویسنده دنیای ذهنی زندانی معترض را در معرض دید خواننده می.نهد و خواننده را با احساس ترس و اضطراب و توهمات شخصی او آشنا می.سازد. در کنار آشوب.های درونی زندانی، نویسنده به توصیف فضای آرام و راکد طبیعی محیط زندان می.پردازد. باغچه.ها و نیلوفرها و اطلسی.ها را توصیف می.کند و حتی در تصاویر طنز گونه.ای با بیان طریقه.ای که زندانی برای خنک کردن خود بر می.گزیند تحقیر انسانیت را در چنین محیط.هایی به تصویر می.کشد.
"زندانی در تصویر آخر" داستان مردمی است با باورهای فروریخته و تنها در انتظار سرنوشتی آزار دهنده. این داستان از نظر بیان یکی از موفق.ترین داستان.های مجموعه است و مهارت نویسنده در توصیف حالات درونی افراد در آن نمایان است. در سخنان زندانی گاه به شعارهایی که نظر شخصی نویسنده است؛ چون فولاد اینان را عقل و آرزوی روشنایی آب داده است نیز بر می.خوریم. "در خم راه" داستان چهارم مجموعه است که با توصیفی زیبا از فضای کوهستان آغاز می.شود. در این داستان ماجرای جوانی یاغی توصیف می.شود که از ترس خان به کوهستان گریخته است. پدر برای بازگرداندن او راهی می.شود و پس از گفتگوی فراوان نمی.تواند او را به بازگشت به ده و عذرخواهی از خان وادار سازد. ذهن پسر مملو از آرمان.های والاست. او در ذهن خود مدام در حال مبارزه و جنگ و ستیزه است و خود را قهرمانی بلامنازع می.داند. پدر نومید باز می.گردد و در راه اسیر سواران خان می.شود. به رغم فشار سواران جای پسر خود را بروز نمی.دهد در حالی که می.داند پسر از پشت بوته.ها ناظر اوست. سواران خان پدر را ابتدا سنگ چین می.کنند و سپس با ضرب و شتم می.کشند. پسر مبارز شاهد ماجرا است و از جای خود تکان نمی.خورد. تمام ماجرای داستان نمایانگر کشاکش درونی پسر است که عاقبت احساس شکست می.کند و شک در دل او لانه می.گیرد و سرانجام خود را موجودی پست می.یابد.
پدر می.میرد و پسر در زیر آسمانی که با هزاران چشم او را می.پاید و با این ادعا که کارها خواهد کرد، به راه خود ادامه می.دهد. "یادگار سپرده" پنجمین داستان مجموعه نیز به نحوی با ادبیات زندان ربط دارد. زنی که شوهرش در حبس است، از تنگدستی، شمعدان.های قیمتی خود را در گروه بانک می.گذارد. داستان از آنجا آغاز می.شود که زن برای ادای وام و پس گرفتن گرو به منظور فروش آن آمده است اما نمی.تواند این کار را بکند و از نیمه راه باز می.گردد. غافل از آنکه بانک شمعدان.ها را قبلاً حراج کرده است. توصیف افکار ذهنی زن، وصف خیابان، بانک و صف طویل مراجعان در ایجاد هم حسی خواننده با قهرمان داستان بسیار مؤثر است.
"شب دراز" داستان ششم مجموعه است که به فساد زندانیان رژیم گذشته و سوء استفاده از بستگان مؤنث زندانی.ها در ازای کمک به زندانی و بیان حالات درونی آن.ها اختصاص دارد. بیان احساس رخوت و پوچی نتیجه عملکرد زشت زندانبان.ها و مرور وقایع، احساس مشمئز کننده.ای در خواننده تولید می.کند. "میان دیروز و فردا" آخرین داستان مجموعه است. داستان به بیان ماجرای دو زندانی یکی کارگری به نام رمضان و دیگر مهندسی به نام ناصر اختصاص دارد. نویسنده وقایع گذشته و عوامل مؤثر در پیوستن هر یک از از این دو تن را به حزب مرور می.کند. تقابل جامعه روشنفکری و جامعه کارگری که یکی از سر عصیان مبارز می.شود و دیگری از سر بی دردی، امری است که نویسنه به خوبی آن را توصیف می.کند. رمضان خانواده خود را در حادثه.ای از دست داده و در پی یک سلسله حوادث به حزب روی آورده و گرفتار شده است. وی در زندان تحت شکنجه.های مداوم قرار می.گیرد. شکنجه.هایی که از شرم قدرت بیان آن.ها را ندارد و سرانجام احساس ضعف می.کند و می.بُرد.
ناصر، اما این ضعف را در ذهن خود می.یابد نه در جسم خود. او به سرنوشت خود و دیگر روشنفکران می.اندیشد و احساس می.کند که به بازی گرفته شده است. تقابل وضعیت این دو یکی کارگر و یکی روشنفکر و سرخوردگی اینان بیانگر وضعیت جامعه ایرانی در دهه.ای است که نویسنده قصد توصیف روح حاکم بر آن را دارد.
در سراسر مجموعه حالات افرادی بیان می.شود که در موقعیت خاصی قرار می.گیرند و به نحوی آزمایش می.شوند. گلستان به طور ضمنی به خوانندگان یادآوری می.کند که آدمی با هر ادعایی در هنگام آزمایش تا چه پایه می.تواند به آرمان.های خود وفادار بماند. این کتاب با نام فرعی "هفت داستان از ابراهیم گلستان" از سوی انتشارات بازتاب نگار ـ ناشر اختصاصی گلستان ـ در سال 1384 (پس از آنکه سال.ها از چاپ اول آن می.گذشت) چاپ شده و تاکنون در سه نوبت تجدید چاپ شده است.








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 487]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن