تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816925733




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

باورنکردنی: مرد 58سانتی--متری ایرانی!! (+ عکس--های کامبیز دیرباز و این مرد کوچک)


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: وقتی می--فهمیم کوچک--ترین انسان بالغ دنیا 58 سانتی--متر قد دارد و الان در ایران کسی را داریم که در همين حدود است، ناخودآگاه به وجد می--آیيم. تصور اینکه نام او شايد به زودی در کتاب گینس ثبت شود و ایران یک نماینده دیگر در گینس داشته باشد، به قدر کافی برای ما هیجان--انگیز است. به هر حال ما با یک پدیده عجیب روبه--رو شدیم؛ با حسین پرکاس که تا الان کسی او را نمی--شناخت و به زودی یکی از سرشناس--ترین آدم--های ایران می--شود.
«حسین پرکاس»، تمام مردم مرودشت او را به این نام می--شناختند، اما نام واقعی او محمد حسن است. این نامی است که در شناسنامه او نوشته شده. نکته جالب دیگر اینکه او 44 سال دارد، اما به خاطر اینکه شناسنامه او را دیر گرفتند، در شناسنامه او قید شد که در شهریور ماه سال 49. در مرودشت به دنیا آمده و 44سال گذشته را در همسایگی تخت جمشید زندگی کرده. او در این مدت در مرودشت سرشناس بود، اما با وجود این، شهرت او هیچ وقت از استان فارس فراتر نرفت. این عجیب--ترین اتفاقی است که هیچ توجیهی نمی--توان برای آن داشت. گویا دوستان حسین در سال--های گذشته تلاش زیادی داشتند تا او را به مردم بشناسانند اما اتفاقات مانع از شناساندن حسین به مردم ایران شد. او گمنام ماند تا اینکه یک روز همراه با دوستانش به دفتر مجله آمد، ساعاتی را میهمان ما بود و البته این آشنایی کوتاه باعث شد او با تک تک بچه--های تحریریه دوست و رفیق شود.




تا پیش از این تنها مردم مرودشت او را می--شناختند. او به راحتی در شهرشان می--چرخد، رفیق دارد و حتی سرکار می--رود! در این مدت کسی دقت نکرده بود که او می--تواند کوتاه قدترین انسان زنده روی کره زمین به حساب بیاید. شاید برایتان عجیب باشد، اما او حتی وقتی به تهران آمد و ما در دفتر برای اولین بار با او ملاقات کردیم، باز هم قدش را اندازه نکرده بود؛ انگار نه انگار که او می--تواند رکورد کوتاه--قدترین انسان را بشکند. این موضوع اصلا برای حسین چندان اهمیتی نداشته و برای همین او در 44 سالگی کشف می--شود. تهران را دوست دارد. در 44 سال گذشته تنها یک مرتبه برای دیدن عمو پورنگ به تهران آمده بود و حالا در دومین سفرش به تهران این--قدر از اینجا خوشش آمده که می--خواهد تهران بماند. چند شب اولی را که از مرودشت آمده بود، کمی دل--تنگی می--کرد؛ اما پس از گذشت چند روز به شهر عادت می--کند و الان دیگر کارش به جایی رسیده که می--گوید: «دیگر نمی--خواهم به مرودشت برگردم. اینجا را دوست دارم».





برای صرف ناهار همراه با حسین به رستوران می--رویم. پیتزا دوست دارد. پیش از این--که راه بیفتیم، با حسین هم گپ کوتاهی می--زنیم. حسین می--گوید: «پیتزا را از همه غذاها بیشتر دوست دارم اما هنوز پیتزاهای تهران را نخورده--ام.» حسین ابتدا به آشپزخانه سر می--زند. خوش--وبش کوتاهی با اهالی آشپزخانه دارد و البته به درخواست کارمندان چند عکس یادگاری هم با آنها می--گیرد. پیتزا مخلوط سفارش می--دهد و در این فاصله یک--سری از مشتریان می--فهمند که حسین استثنایی است و به سراغش می--آیند. بازار عکس یادگاری و شوخی و خنده به راه است. پیتزا می--رسد و حسین که حسابی گرسنه شده، آستین--ها را بالا می--زند. از مزه پیتزا رضایت دارد، ولی نمی--تواند یک پیتزای کامل را تمام کند. او با وجود جثه--ریزی که دارد، نیمی از یک پیتزای بزرگ را یک تنه می--خورد. مدتی را در رستوران می--مانیم و حرف می--زنیم. حسین هم که کمی خسته شده، روی میز می--نشیند و جواب سؤالات ما را می--دهد. او یکسری خاطره هم از روزهای انقلاب دارد. زمان پيروزي انقلاب او سیزده سال داشته و خاطرات زیادی از آن دوران دارد.





در این مدت که حسین پرکاس به تهران آمده، با هنرمندان رفت و آمد زیادی داشته. او در روزهای ابتدایی با بهنوش بختیاری دیدار داشته؛ دیداری که حسین از آن به عنوان یکی از بهترین روزهای--زندگی--اش یاد می--کند. البته او در روزهای آینده دعوت شده تا یک شب میهمان بهنوش بختیاری باشد. در این بین گویا مذاکراتی هم با مهران مدیری شده تا حسین پرکاس در مجموعه طنز جدید مدیری بازی کند. در این مدت کم، رایزنی برای حضور او در یکی دو پروژه سینمایی دیگر هم انجام شده که هنوز خبر آن محرمانه باقی مانده است.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن