تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):وقتى جبرئيل با وحى به نزدم مى‏آمد، نخستين چيزى كه به من القا مى‏كرد، بسم اللّه‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805682014




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بررسي نشانه--هاي ظهور (1)


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: اعتقاد به آمدن مصلح كل در آخر الزمان، ريشه در دل تاريخ دارد و مخصوص به اسلام و تشيّع نيست. كم وبيش، همه اديان الهي، صرف نظر از نوع جهان بيني و اختلافاتي كه در ويژگيهاي منجي موعود دارند، نويد آمدن وي را داده اند و براي او، نشانه هايي ياد كرده اند.


كلّيت اين مسأله، آن قد روشن است كه آيين--هاي قديمي: برهمائي، بودايي و… انتظار ظهور منجي دارند و نشانه هايي را بر نزديك بودن ظهور وي، در كتابهاي خويش بيان كرده اند. با اين حال، هيچ كدام از آيين--ها و مسلك--ها، تصوير روشني از چگونگي قيام و آثار و نشانه هاي نزديك شدن ظهور، ارائه نداده--اند. 1


در اسلام، ظهور مصلح بزرگ، در آخرالزمان و در شرايطي كه بشر در آتش ظلم و فساد مي سوزد، امري مسلّم و اعتقاد به آن، از ضروريات دين، به شمار مي رود.


در اسلام، بويژه تشيع، برخلاف اديان و مذاهب ديگر، از ظهور مهدي موعود (ع) تفسير روشني ارائه شده و چگونگي قيام و رخدادهايي كه به عنوان نشانه نزديكي ظهور رخ خواهد داد. به شرح بيان شده است.


اكنون اين پرسشها مطرح است:


آيا براي پيدايش اين انقلاب بزرگ، كه همه جهان را فرا مي گيرد، نشانه اي وجود دارد؟


مردم از كجا و چگونه مهدي موعود را بشناسند و بر چه اساس و با چه وسيله اي مدعيان دروغين را از مهدي حقيقي بازشناسند؟ چه بسا افرادي به انگيزه هاي مادي و دست يافتن به حكومت و قدرت، به دروغ به چنين ادعايي دست زنند، چنانكه در طول دوره هزار و چند صدساله غيبت، بارها چنين مدعياني پيدا شده اند.


از اين گذشته مردمي كه بي صبرانه در انتظار ظهور قائم (عج) و نجات بشر از ظلم و ستم، به سر مي برند، وظيفه دارند خود را براي ياري آن حضرت، آماده سازند، از كجا بفهمند كه زمان موعود نزديك شده و هنگام ظهور فرا رسيده است؟


آيا اين انقلاب بزرگ، ناگهاني و بدون مقدمه خواهد بود، يا با حوادث و جريانهايي، كم كم زمينه آن فراهم مي گردد، براي آن كه مسلمانان پاسخ روشني از اين پرسشها داشته باشند و مهدي موعود را به درستي بشناسند، لازم بود: خصوصيات وي، بستر زماني ظهور، چگونگي قيام، مخالفان، ياران، رخدادهايي كه پيش و يا در آستانه ظهور رخ مي دهد، ميزان ارتباط آنها، موضع گيري مردم در برابر آنها و… به درستي روشن گردد، تا مردم با بيداري و هوشياري كامل، منتظر قيام مهدي (ع) بمانند و ياران و دشمنان وي را به خوبي بشناسند و فريب مدعيان دروغين را نخورند2.


براين اساس، ما در اين نوشتار نگاهي داريم به نشانه هاي ظهور مهدي (ع) و بررسي ميزان اعتبار و چگونگي تحقق آنها، ولي پيش از آن، يادآوري چند نكته را لازم مي دانيم:





1. منظور از نشانه هاي ظهور


آن دسته از رخدادها، كه براساس پيش بيني معصومان (ع) پيش و يا در آستانه ظهور حضرت مهدي (ع)، پديد خواهند آمد، نشانه هاي ظهورند. تحقق هر يك از اين نشانه ها، نويدي از نزديك تر شدن ظهور قائم (ع) است، به گونه اي كه با تحقق مجموعه رخدادهاي پيشگويي شده و به دنبال آخرين نشانه ظهور، حضرت مهدي (ع) قيام خواهد كرد.


پس پديدار شدن يك و يا چند نشانه از مجموعه نشانه هاي ظهور، چيزي جز نزديك تر شدن زمان ظهور را نمي رساند. البته بسياري از حوادث و تحولاتي را كه امامان (ع) وقوع آنها را در دوران غيبت كبري پيش بيني كرده اند، يا شماري از آنها را به عنوان نشانه ظهور معرفي كرده اند، به وقوع پيوسته اند.


مثلاً، در روايات، از اختلاف در ميان امت اسلام3، انحراف بني عباس و از هم گسستن حكومت آنان4، جنگهاي صليبي5، فتح قسطنطنيه به دست مسلمانان6، درآمدن پرچمهاي سياه از ناحيه خراسان7، خروج مغربي در مصر و تشكيل دولت فاطميان8، وارد شدن تركها در منطقه جزيره، واقع در بين النهرين و عراق امروزي9، وارد شدن روميان در منطقه رمله و شام10، رها شدن كشورهاي عرب از قيد استعمار11، بالا آمدن آب دجله و سرازير شدن آن به كوچه هاي كوفه12، بسته شدن پل بر روي دجله، بين بغداد و كرخ13، اختلاف بين شرق و غرب و جنگ و خون ريزي فراوان14 بين آنان و…15 خبر داده شده كه ظاهراً همه، يا بسياري از آنها تا به كنون، رخ داده اند. امّا بايد توجه داشت كه:


اوّلاً معلوم نيست كه مراد از اين حوادث، همان حوادثي باشد كه در روايات آمده است.


ثانياً، پيش بيني چنين اموري، به معناي آن نيست كه اينها نشانه حتمي ظهورند، بلكه همه و يا بسياري از آنها، صرفاً، رخدادهايي هستند كه امامان (ع) از وقوع آنها در آينده خبر داده اند.


ثالثاً، بر فرض، در روايات از برخي از اينها به عنوان نشانه ظهور ياد شده باشد، از كجا معلوم كه منظور ظهور حضرت مهدي (ع) باشد؟





2. منظور از قائم


پيش گوييهاي معصومان (ع) در مورد رخدادهاي دوران حكومتهاي بني اميّه و بني عباس و چگونگي فروپاشي آنها و حركتهايي كه عليه آنها شكل مي گيرد و… گرچه، گاه به عنوان نشانه هاي ظهور بيان شده، ولي الزاماً منظور از ظهور، ظهور حضرت مهدي (ع) نيست، بلكه نشانه ظهور فرج و گشايش در كار شيعه و زندگي آنان است، چنانكه تعبير (قائم) در همه جا، به معناي قيام حضرت مهدي (ع) نيست، بلكه در شرايط اختناق و ديكتاتوري خشن بني اميه و بن عباس و چيرگي افرادي كه از سر عناد با اولاد پيامبر (ص)، از هيچ شكنجه اي كوتاهي نمي كردند، مجالي براي ائمه (ع) و شيعيان آنان نبود كه به وظايف خويش، در جهت احياي اسلام و مسلمانان اقدام كنند. در اين شرايط، ايجاد رخنه و اختلاف بين آنان و شكل گيري حركتها عليه آنها و در نتيجه ضعف، يا فروپاشي آنان، به منزله گشايشي بود كه براي شيعيان پيش مي آمد، تا براي مدتي، گرچه اندك آسوده شوند و از فشارها و زندانها و تعقيبها در امان بمانند. امامان (ع) نيز، اين فرصت را مي يافتند، تا به سازماندهي شيعيان و احياي فرهنگ و ميراث اهل بيت بپردازند.


يادآوري: در دوران سياه حاكميت بني اميه و بني عباس، دهها قيام و انقلاب كوچك و بزرگ توسط شيعيان و طرفداران اهل بيت وبيشتر علويان، عليه آنان، به وقوع پيوست كه برخي از آنها، همچون قيام زيد بن علي به گونه اي مورد تأييد امامان (ع) واقع شد.


از روايات استفاده مي شود كه تعبير (قائمنا) بر برخي از اين قيامها و يا حركتهايي كه خود ائمه (ع) زمينه آن را فراهم مي ساخته اند، اطلاق شده است و از پيش گويي اين گونه حوادث، به عنوان (علامات فرج) ياد شده است16.


بر اين اساس، منظور از (قائم) در بسياري از اين روايات، ظاهراً، مهدي موعود (ع) نيست، بلكه مراد قيام كننده بحق است.


ثقة الاسلام كليني در كافي، بابي را گشوده با اين عنوان: (في انّ الائمّة (ع) كلهم قائمون بأمر اللّه) 17 كه بيانگر آن است كه لفظ (قائم) مخصوص و منحصر به امام زمان (ع) نيست.


امام صادق (ع) در تفسير آيه (يوم ندعوا كل اناس بامامهم) 18، مي فرمايد:


(امامهم الذي بين اظهرهم و هو قائم اهل زمانه19)


پيشواي آنان كه در پيشاپيش آنان حركت مي كند، و او قيام كننده اهل زمان خود است.


يا مي فرمايد:


(كلّنا قائم بأمر الله واحد بعد واحد، حتي يجيئي صاحب السيف، فاذا جاء صاحب السيف جاء بأمر غير الذي كان. 20)


همه ما، يكي پس از ديگري قيام كننده به حكم خداييم، تا وقتي كه صاحب شمشير بيايد. پس آن گاه كه صاحب شمشير آمد، با حكمي غير از آنچه بوده، بيايد.


از تعبيرهاي (هو قائم اهل زمانه)، (كلّنا قائم بأمر الله) و… در اين روايات استفاده مي شود كه لفظ (قائم) لزوماً ويژه حضرت مهدي (ع) نيست و شامل هر قيام كننده اي مي شود; هر كس كه انقلاب كند و مردم را به قيام عليه ظلم و بيداد فرا خواند (قائم) است21.


از برخي روايات نيز استفاده مي شود كه بسياري از امامان (ع) خود در صدد قيام بوده اند و به تدارك مقدمات حركت و تهيه لوازم آن مي پرداخته اند.


امام صادق (ع) به مؤمن طاق مي فرمايد:


(فو اللّه لقد قرب هذا الأمر ثلاث مرّات، فأذعتموه، فأخّره اللّه22.)


به خدا سوگند! اين امر [قيام] سه مرتبه نزديك بود آغاز گردد و شما آن را تباه ساختيد. پس خداوند آن را به تأخير انداخت.


ظاهراً منظور از جمله (هذا الأمر) قيام عليه حاكمان بني اميه و يا بني عباس است كه شرايط آن فراهم مي شد، ولي سستي اصحاب و عدم رازداري آنان و يا بروز مشكلات ديگر، سبب به تأخير افتادن آن شد.


يا اميرالمؤمنين (ع) در خطبه اي حوادث و وقايع دوران بني اميه و بني عباس را برمي شمارد و ياران خويش را از چيزهايي كه پس از وي، تا هنگام ظهور قائم (ع) واقع مي شوند، با خبر ساخت و آن گاه فرمود:


(اذا قام القائم بخراسان وغلب علي أرض كوفان [كرمان] والملتان و جاز جزيرة بني كاوان، و قام منّا قائم بجيلان وأجابته الآبُر والديلم… ثم يقوم القائم المأمول…23.


هنگامي كه قائم در خراسان قيام كند و بر سر زمين كوفه يا كرمان و ملتان24 چيره شود و از منطقه جزيره بني كاوان25 نيز بگذرد و قيام كننده اي از ما در سرزمين گيلان قيام كند و ساكنان سرزمينهاي (آبُر) 26 و (ديلم) دعوت وي را اجابت كنند… آن گاه قائم مورد اميد و انتظار ما قيام خواهد كرد.


در اين حديث، چند بار كلمه (قائم) به كار رفته و روشن است كه منظور از (قائم بخراسان) و (قائم بجيلان) مهدي موعود نيست، چه آن كه برابر اين روايت، پس از قيام اينها، قائم اصلي، حضرت مهدي (ع) ظهور مي كند.


جالب اين جاست كه از قيام كننده در منطقه گيلان، كه احتمال مي رود اشاره به حركتهاي علويان و شيعيان در آن منطقه باشد، به عنوان: (قام منا قائم) ياد شده است.


براين اساس، گروهي از عالمان شيعه، احتمال داده اند: چنگيزخان مغول كه از منطقه خراسان بزرگ خروج كرد و بخشهاي زيادي از سرزمينهاي تحت سيطره خوارزمشاهيان و بني عباس را به تصرف خويش درآورد27 و نيز نواده وي، هلاكوخان، كه در سال 656. هـ. ق. بر مركز خلافت عباسيان هجوم برد و خليفه عباسي مستعصم را كشت، در بغداد قتل عام كرد و خلافت عباسيان را براي هميشه برانداخت28، همان فردي است كه در روايت از قيام وي در خراسان خبر داده شده.


يا شاه اسماعيل صفوي را، كه بنيانگذار سلسله صفويه است و در سال 908هـ. ق. حكومت را به دست گرفت و به ترويج مذهب شيعه پرداخت (قائم بجيلان) دانسته اند29.


به باور اينان، از آن جهت كه شاه صفوي در آن شرايط سختِ حاكميت حاكمان متعصب سني مذهب و در روزگار غربت تشيع، به حمايت از مذهب شيعه پرداخت و خود نيز از تبار علويان بود، به عنوان (قائم منا) ذكر شده است.


بنابراين بسياري از حوادث كه در روايات از وقوع آن خبر داده شده، به ويژه رخدادهاي دوران بني اميه و بني عباس، در حقيقت نشانه هاي (فرج) در كار شيعيان و قيام امامان (ع) و يا سرداران علوي و… است، نه ظهور حضرت مهدي (ع).





3. نشانه هاي برپايي قيامت


در منابع روايي، از برخي از نشانه هاي ظهور، به عنوانِ نشانه هاي برپايي قيامت و (اشتراط السّاعة) ياد شده است: خروج دجال، آشكار شدن خورشيد در ناحيه مغرب، نزول عيسي (ع) از آسمان و….


اين، در روايات اهل سنت، بيشتر به چشم مي خورد30.


به نظر مي رسد رواياتي كه نشانه هاي ظهور را و رواياتي كه نشانه هاي برپايي قيامت را برمي شمارند، در هم آميخته شده باشند و در برخي مواردجا به جايي پيش آمده باشد.


پيامبر (ص) مي فرمايد:


(عشر قبل الساعة لابد فيها، السفياني، والدجال والدخان والدابة، وخروج القائم وطلوع الشمس من مغربها، ونزول عيسي (ع) و خسف بالمشرق و خسف بجزيرة العرب ونار تخرج من قعر عدن تسوق الناس الي المحشر31.)


ده چيز، پيش از برپايي قيامت، بناگزير رخ خواهد داد: خروج سفياني و دجال، پيدا شدن دود و چهارپا، خروج قائم، طلوع خورشيد از مغرب و فرود آمدن حضرت عيسي (ع) از آسمان و فرو رفتن [در زمين] در ناحيه مشرق و فرو رفتن در منطقه جزيرةالعرب و آتشي كه از انتهاي عدن بر مي خيزد و مردمان را به سوي صحراي محشر مي كشاند.


برابر اين حديث، خروج سفياني و دجال و طلوع خورشيد از مغرب و فرود آمدن مسيح (ع) از آسمان و… از نشانه هاي قيامت است و حال آن كه در روايات ديگر، آنها به روشني از نشانه هاي ظهور معرفي شده اند. البته نشانه هايي، همچون خروج دجال و سفياني، بيشتر در منابع عامه به عنوان علامت قيامت و در منابع شيعه، به عنوان علامت ظهور قائم آمده است.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن