محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854229735
نويسنده: مصطفي جمالي درآمدي بر فلسفه تاريخ شيعي با نگاه به سه مرحله تكاملي تاريخ
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: مصطفي جمالي درآمدي بر فلسفه تاريخ شيعي با نگاه به سه مرحله تكاملي تاريخ
خبرگزاري فارس: در دوران غيبت همواره دو مانع اساسي در تحقق حكومت عدل جهاني مطرح است. نبود وجود امام معصوم مبسوطاليد و وجود جبهه باطلي كه همواره با جبهه حق در ستيز است. اما در پايان تاريخ دنياي بشري با رفع اين دو مانع عصر ظهور و عصر رجعت رقم ميخورد. عصري كه در آن تجلي همهجانبه ولايت الهيه است.
* 1 - عاشورا كانون جوشش عاطفه شيعه
حادثه عاشورا پس از حادثه رسالت نبي خاتم (ص) بزرگترين حادثه تاريخ بشري است كه نه تنها عالم دنيا بلكه تمامي عوالم هستي را تحت الشعاع خود قرار داده است و همه بهرهمند از اين حادثه گرديده اند. بررسي تمام ابعاد و لايه هاي باطني اين بزرگترين بلاي و ابتلاي تاريخي بشر و تاثير آن بر سلوك و تكامل تمامي عوالم و از جمله عالم دنيا براي انسان غير معصوم(ع) جز از طريق پيوند و توسل به جريان ولايت ائمه نور - كه همانا جريان ولايت الهيه است - و كلام نوراني آنان امكانپذير نميباشد و لذا تحقق فقاهتي كارآمد در اين حوزه ضرورتي اجتناب ناپذير است. اما آنچه اين حادثه را از ديگر حوادث متمايز كرده است، ماهيت اين حادثه و نوع سلوكي است كه از طريق پيوند با همه عوالم با آن حاصل ميشود. عاشورا ضيافت بزرگترين بلاي الهي است كه اثر پيوند با اين مصيبت عظمي است كه تهذيب كل عالم و تاريخ بشري صورت گرفته است.
عاشورا بزرگترين صحنه درگيري جبهه حق و باطل است، تمامي مكارم اخلاقي در مقابل تمامي مكايد شيطاني روبهروي هم صف آرايي كردهاند، در دوره غربت اسلام و در اوضاعي كه جبهه باطل احساس پيروزي ميكرد و در كنار سر بريده سيد الشهداء(ع) ندا برميداشت: “لعبت هاشم بالملك فلا خبر جاء و لا وحي نزل” انسان غريب و مظلوم كار را تمام كرد و تاريخ بشري را نجات داد. در ماجراي كربلا جبهه باطل با نقشهاي عظيم آمده بود تا به اسلام تاريخي و خط همه انبياي الهي از آدم تا خاتم (ص) تير خلاص بزند؛ ولي نبي اكرم(ص) براي چنين روزي سيد الشهداء(ع) را تربيت كرده بودند و با تحقق عظيمترين مصيبت عالم، تمامي تلاش جبهه باطل و مكايد شيطان نه تنها براي آن مقطع از تاريخ بلكه براي تمام تاريخ،نقش برآب شد و به تعبير امام راحل (ره) عاشورا اسلام را بيمه كرد.
اما اينكه چگونه عاشورا توانست در طي تاريخ، حادثهساز شود و موجب تقويت مدام جبهه حق و تضعيف جبهه باطل شود؟ سر اين مطلب در درايت و بصيرت بالاي نبي اكرم(ص) و سيد الشهدا(ع) است كه با ايجاد بزرگترين بلاي و ابتلاي، بزرگترين مصيبت و حادثه جانسوز، عاطفه جامعه شيعه را هدف قرار دهد و حرارتي در آن جامعه (و حتي تمامي انسانهاي آزاده) ايجاد كردند كه با اين حرارت دائمي عاطفه و تمايلات جامعه شيعه مدام در غليان و جوشش است. “ان لقتل للحسين حراره في قلوب لا تبرد ابدا” (مستدرك، ج10، ص 318) در توضيح اين مطلب بايد توجه داشت كه ساخت هر تمدني وحكومتي و ادامه حيات آن بر پايه سه عنصر اساسي “نظام تمايلها و گرايشها، نظام بينشها و دانشها و نظام محصولها و صنايع” است كه تغيير تمايلها و گرايش ها سهم تاثير اساسي در ايجاد يك تمدن و حكومت را دارد. ايجاد تجدد و تمدن مادي امروز مغرب زمين بر پايه تغيير تمايلات انسانهاي آن ديار صورت گرفته است و با توسعه تمايلهاي مادي و با هدف حرص به دنيا و توسعه تمتع متنوع ومتلون از بهرههاي دنيوي، حركت آغاز ميشود و تمامي علوم و دانشها و توليد محصولها وتكنولوژي و صنعت در اين جهت توليد ميگردند.
همچنين در باب انقلاب اسلامي ايران ميبينيم كه امام راحل ابتدا با تغيير تمايلها و عاطفههاي جامعه و انقلاب سياسي، حركت خود را آغاز ميكند و سپس در سايه آن به ساخت ابعاد مختلف انقلاب فرهنگي و انقلاب اقتصادي ميپردازند.
با اين توجه تحقق تمدن تاريخي اسلام كه معمار اصلي آن نبي اكرم (ص) است نيازمند حفظ تمايل فطري خداپرستي انسانها وتوسعه و تشديد آن است؛ چرا كه تنها در سايه جوشش اين عاطفه هاي الهي است كه بستر فرهنگ سازي در جامعه ايجاد ميگردد و لذا ميبينيم حادثه عاشورا نه تنها حافظ دين اسلام ميگردد (حسين مني و انا من حسين)، بلكه پس از اين حادثه است كه زمينه فرهنگسازي به دست حضرت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) ايجاد ميگردد و معارف ناب اسلامي و شيعي به جامعه عرضه ميشود.
با توجه به همين مطلب اساسي است كه راز تاكيد بر دو نكته در حادثه عاشورا مشخص ميگردد؛ از يك طرف حسين(ع) خود را “قتيل العبره” ميناميد (كامل الزيارات) و از طرف ديگر حكمت ثواب عظيم گريه بر مصيبتهاي حضرت سيد الشهدا(ع) مشخص ميشود كه در اين جهت نه گريه بلكه تباكي (حالت گريه) بر مصيبتها هم نردبان سلوك ميگردد. “فبكي او تباكي علي الحسين فله الجنه” (كامل الزيارات، ص 342 - 1417 ق.) اينكه ميبينيم همه انبياي الهي (عليهم السلام) و همه مخلوقات، اعم از ملائك و اجنه حتي حيوانهاي آسمان و زمين و جماد و نباتها بر مصيبتهاي حضرت سيد الشهدا(ع) گريان هستند.(1) ريشه در همين نكته اساسي دارد كه گريه معبر پيوند با جريان ولايت الهيه است.
* 2. انقلاب اسلامي زمينهساز حكومت جهاني
اگرچه حادثه عاشورا توانست جوهره تمدن عظيم اسلامي را بيمه كند، بايد به تدريج جامعه شيعه به بلوغ معرفتي خود نسبت به اصل امر ولايت الهيه و مجاري جريان اين ولايت الهيه - كه همان ولايت انوار مقدسه (عليهم السلام) است - و مناسبات جريان ولايت الهيه تا تحقق حكومت و تمدن جهاني اسلام برسد.
لذا ميبينيم كه پس از حادثه عاشورا بستر بلوغ معرفتي شيعه مهيا ميشود و معارف ناب شيعي به دست امامان معصوم(ع) مخصوصا امام محمدباقر(ع) و امام صادق(ع) عرضه ميشود. اما هنوز تا بلوغ كامل جامعه شيعه فاصله زياد است و قدم به قدم بايد اين جامعه به قرب ظهور آخرين حجت حق واصل شود. جامعهاي كه با حضور ولي خدايي همچون اميرالمومنين (ع) و سيد الشهداء(ع) هنوز در باب ولايتداراي شك و شبهه بودند يا به عظمت و جايگاه آن پي نبرده بودند، كم كم پله هاي بلوغ معرفتي را طي ميكنند و با پرورش شيعيان كم كم امر ولايت و عظمت جلوه هاي مختلف اين معنا براي شيعيان روشن ميشود تا اينكه ظرفيت معرفتي آنقدر رشد ميكند كه فضاي ارائه معاني عميق در باب ولايت در زمان حضرت امام رضا (ع) ايجاد ميشود و معارفي عميق همچون حديث سلسله الذهب، “كلمهلاالهالاالله حصني فمن دخل حصني امن من عذابي بشروطها و انامن شروطها (عيون اخبار الرضا، باب 27، ح 4) به جامعه شيعه عرضه ميگردد.
لذا ميبينيم كه پس از امام رضا (ع) انشعابي در جامعه شيعي صورت نميگيرد. اولا ادعاي بيسند ثانيا: شكل ميگيرد. شايد بتوان تغيير جغرافياي زيست شيعي و پايه گذاري و ايجاد كشوري شيعي در ايران نه تنها در زمان امام رضا(ع) كشوري شيعي به نام ايران نبود بلكه بيشتر سامانيان اين سرزمين از اهل سنت بودند، در سايه بصيرت و ولايت تاريخي امام رضا (ع) و ايجاد جوامع كوچك شيعي بر حول امامزادهها در ايران را در جهت اين بلوغ معرفتي تبيين نمود؛ چرا كه در آينده قرار است حكومتي در اين خطه از جهان ايجاد شود كه زمينه ساز ظهور آخرين حجت حق شود.
با بلوغ معرفتي شيعه به اصل معناي ولايت كم كم پلههاي ديگر معرفتي آغاز ميگردد. ابتدا شيعه آزمايش به قبول امامت امامان خردسال امام جواد(ع( )امام 8 ساله) و امام هادي(ع( )امام 9 ساله) ميگردد و سپس كم كم زمينه ابتلا به امام غايب با امامت امام حسن (ع) عسكري (ع) و سخت بودن دسترسي شيعه به امام فراهم ميشود.
از همين دوره است كه مرحله اي ديگر از تكامل تاريخ بشري آغاز ميگردد و آن دوره غيبت ظاهري امام(ع) است و شيعه بايد سربلند از اين آزمايش بزرگ بيرون آيد و بحق اين شيعه است كه با بلوغ معرفتي خود كم كم به آنجا ميرسد كه نه تنها ولايت امام غايب را با جان و دل ميپذيرد، بلكه ولايت نائبان عام امام(ع) يعني فقيهان شيعه را هم با سرانگشت اشارت وجود مقدس امام زمان(ع) با جان و دل پذيرا ميشود؛ “اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواه احاديئنا”.
البته شيعه در اين دوره غيبت سه دوره تاريخي را تاكنون پشت سر گذاشته است.
الف: دوره مهجوريت و محدوديت شيعه: در اين دوره شيعه يك اقليت در حال مبارزه سياسي و فرهنگي است. حكومت دست مخالفان شيعه است كه كمتر با شيعه مماشات ميكنند و در اين ميان هجمههاي فرهنگي هم از بيرون (از طرف فرهنگ يونان و فرهنگ هاي ملل ديگر) و هم از دل دنياي اسلام متوجه شيعه ميشود وشيعه با هدايت نواب عامه امام(ع) همچون شيخ مفيد و شيخ طوسي و امثال اين بزرگواران حركت خود را ادامه ميدهد كه تحليل صورت مسئله ها و نحوه موضعگيري فعال علماي شيعه در اين مقطع در جاي خود مورد بررسي است.
دوره ايجاد سلطنت هاي شيعي: آغاز دوره دوم تاريخي جامعه شيعي با حكومت صفويه است كه با تمام بي مهري هايي كه نسبت به آن شده است، مرحلهاي از مراحل تكامل فرهنگ شيعه به هر دليلي رقم خورده است. در اين دوره هنوز حكومتها، حكومتهاي ديني نيستند؛ اما سلطنت ها شيعي ايجاد ميشود و شيعه به يك قدرت سياسي رسيده است. البته حاكمان آن حاكماني نيستند كه دنبال ساختن جامعه برمبناي دين باشند ولي شيعه هستند و معتقدات شيعه را قبول دارند. در اين دوره رسالت علماي شيعه در عين حفظ فرهنگ تشيع، راه دادن فرهنگ شيعه به زواياي حكومتي به ميزان ممكن است. بايد دقت كرد كه هنوز فقهاي شيعه مبسوط اليد نيستند تا بتوانند خود پرچمداري كنند و تشكيل حكومت دهند؛ چرا كه در اين صورت آنها را تحمل نميكردند و لذا علماء توانستند در اين دوره از كليت مكتب پاسداري كنند و حد و ثغور مذهب را حفظ كنند. (العلماء حصون الاسلام)
دوره حكومت اسلامي: در اين دوره كم كم شيعه به افق ايجاد حكومت اسلامي نزديك ميشود. حكومتي كه تاب تحمل آن، حتي با وجود امام معصوم(ع) هم مهيا نبود.
در اين ايام مواجهه با تمدن مغرب زمين صورت ميگيرد و اولين مواجهه ها در نهضت مشروطه است كه اولين تجربه جامعه پردازي مكتب شيعي است. بررسي نقاط قوت و ضعف اين دوره، مجال ديگري را ميطلبد ولي در عين حال در مجموع در سايه اين تجربه تاريخي كم كم بستر تحقق مهمترين حكم از احكام اسلامي، يعني تحقق حكومت اسلامي بر محور ولايت (آنهم ولايت فقيه) فراهم ميآيد و انقلاب اسلامي به رهبري فقيهي با بصيرت از سلسله فقيهان شيعي رخ ميدهد؛ آن هم در مقطعي از تاريخ كه جبهه باطل و كفر به گمان خود به تمدني دستيافته كه تمام “علوم، ساختار و محصولات” تمدني آن را بر پايه اصولي همچون اومانيسم، سكولاريسم، ماترياليسم، روش شناختي و... توليد كرده و ميتواند به آن شكل جهاني بدهد.(2) لذا در ناباوري همه تئوريسين هاي مادي اين انقلاب پا به عرصه وجود گذاشت و نه تنها توانست تبديل به مانعي اساسي در راه جهانيسازي مادي شود، بلكه خود داعيه جهاني سازي را در دنياي امروز مطرح كرده است.
البته انقلاب اسلامي مراحل تكاملي خاص خود را دارا ميباشد كه به تعبير مقام معظم رهبري اين مراحل عبارتند از:
انقلاب اسلامي، نظام اسلامي، دولت اسلامي، كشور اسلامي،جهان اسلامي
كه در مرحله انقلاب اسلامي و نظام اسلامي ادبيات سياسي جامعه تغيير ميكند و فلسفه سياسي و چهارچوب نظام اسلامي براساس مباني، آموزه ها و اهداف ديني طراحي ميگردد.
در مرحله بعد - كه به تعبير مقام معظم رهبري مرحله كنوني حركت تكاملي انقلاب است - دولت اسلامي با تغيير منش و روش مديران نظام اسلامي تحقق پيدا ميكند. منظور از منش، اخلاق ولايت مدار مسئولان و منظور از روش، ساختارها و مدل هاي اداره نظام اسلامي است كه بايد براساس فقه حكومتي و علوم كاربردي اسلامي طراحي گردد. لذا ميبينيم در همين راستا نهضت نرمافزاري و مهندسي تمدن اسلامي به دست مقام معظم رهبري مطرح ميگردد و رسالتي جديد براي حوزه هاي علميه و دانشگاهها رقم ميخورد.
بالطبع با ايجاد دولت اسلامي زمينه ايجاد كشور اسلامي و جهان اسلامي به معناي واقعي پديد مي آيد.(3)
* 3. عصر ظهور و تحقق مناسبات جريان ولايت الهيه
در دوران غيبت همواره دو مانع اساسي در تحقق حكومت عدل جهاني مطرح است. نبود وجود امام معصوم مبسوطاليد و وجود جبهه باطلي كه همواره با جبهه حق در ستيز است. اما در پايان تاريخ دنياي بشري با رفع اين دو مانع عصر ظهور و عصر رجعت رقم ميخورد. عصري كه در آن تجلي همهجانبه ولايت الهيه است.
“پديده ظهور در روايات به پديده آخر الزمان تفسير شده است. در روايات دو نوع آخر الزمان مطرح است. يكي آخر الزماني كه دوره ظهور باطل در كره زمين است به طوري كه ظلم و جور تا آخرين مرحله ظرفيت ابليس همه عالم را پر ميكند كه اين نقطه آغاز سقوط ظاهري آن در عالم دنيا است.(4) بعد از مرحله ظهور اتفاق ميافتد و ولايت الهيه در عالم دنيا هم به منصه ظهور و غلبه ميرسد”. (ميرباقري، 1382، ص 25) و اين مرحله آغاز پايان دنياست و با تحقق عصر رجعت، دنيا به قيامت منتهي ميگردد.
در عصر ظهور تمامي مناسبات انساني اعم از مناسبات فردي و اجتماعي بر محور ولايت ايجاد ميشود و حكومتي جهاني بر محور اخلاق حميده و معارف ناب شيعي ايجاد ميشود كه در آيات و روايات خصوصيات و ويژگي هاي اين حكومت جهاني مطالب فراواني طرح شده است. در حوزه مباحث مهدويت اگرچه تحقيقات سودمندي تاكنون صورت گرفته است ولي هنوز متاسفانه تمامي ابعاد اين حكومت و تمدن جهاني در قالب يك نظريه جامع بررسي نشده است و به يقين يكي از رسالت هاي حوزه هاي علميه در اين مقطع كنوني ارائه تصويري جامع و كامل از ابعاد مختلف اين حكومت جهاني است؛ چرا كه تنها در سايه داشتن اين الگوي مطلوب است كه ميتوان به آسيبشناسي وضعيت موجود بپردازيم و مراحل رسيدن به قرب ظهور را طراحي كنيم. بالطبع دستيابي به اين سطح از معارف در حوزه مباحث مهدويت خود فقاهتي متناسب با خود را ميطلبد.
با اين حال در باب طراحي دكترين مهدويت براساس معارف شيعي توجه به چند نكته اساسي لازم است:
الف. انسان و جامعه عصر ظهور تمامي ويژگي هاي انسان مطلوب و جامعه مطلوب را دارا ميباشند و اينگونه نيست كه انسانها فقط در جلوه باطني عبد باشند، اما در امور دنيايي و در مناسك معيشت به دنبال مطامع خود باشند. در اين عصر همه شئون حيات بشر اعم از شئون فردي و اجتماعي آهنگ عبوديت پيدا ميكند ومصداق كامل اين دعاي اميرالمومنين (ع) تحقق پيدا ميكند. “حتي تكون اعمالي و اورادي كلها وردا واحدا و حالي في خدمتك سرمدا” (دعاي كميل) در اين عصر ولايت ولي خدا در همه شئون جاري ميشود و حيات فردي و اجتماعي انسان شعاع اراده ولي خدا ميگردد.
ب. اگر چه بر طبق بعضي از روايات نعمتهاي مادي در دار دنيا گسترش پيدا ميكند، مفهوم نياز و ارضاء (حتي در حوزه نيازهاي مادي و نحوه جريان آن) تفسير ديگري پيدا ميكند و ديگر جريان نياز و ارضاي به بهرهمند شدن از ابتهاجات مادي ختم نمي گردد، آنچنانكه در تمدن مادي امروز مشهود است. بلكه جريان نياز و ارضا به ابتهاجات ملكوتي ختم ميشود و بالطبع سازوكارهاي متناسب با تحقق چنين جرياني از نياز و ارضاء تفاوتي جوهري با سازوكارهاي تمدن مادي موجود دنيا ميباشد.
ج. در عصر ظهور همه مناسبات و روابط اجتماعي تهذيب ميشود و همه مناسبات و ساختارهاي حكومتي بر محور تقوا و در بستر رشد و تقرب قرار ميگيرد و بالطبع با توسعه عقلانيت بشري بر محور تكامل ايمان، علوم متناسب در همه حوزه هاي مورد نياز ايجاد ميشود.
د. نكته آخر اينكه در عصر ظهور متناسب با گرايش فطري بشر به عدالت تمامي مناسبات اجتماعي به صورت عادلانه ايجاد ميشود و لذا وعده به اين حكومت عادلانه در همه ملل و نحل بشري مشهود است. اما بايد توجه داشت “عدلي كه در فطرت انسانها قرار داده شده است چيزي جز تناسبات ولايت الهيه نيست” (ميرباقري، 1382، ص 45)؛ و لذا آنچه از عدل در ظهور فهميده ميشود، مفهوم مادي عدل نيست كه تناسبهاي ولايت كفر است بلكه در اين زمان تناسبهاي عادلانه اقتصادي، تناسبهايي است كه براساس آن همه تمتعات و بهرهمندي بشر در عرصه حيات اقتصادي بر محور ولايت ولي خدا ايجاد ميشود
پي نوشتها:
1. در اين زمينه روايات كتاب كامل الزيارات، ابن قولويه قمي ملاحظه گردد.
2. در اين زمينه رجوع شود به كتاب دين، مدرنيته، اصلاحات از نگارنده، چاپ معاونت پژوهش صدا و سيما، قم،.1384
3. در اين زمينه رجوع شود به كتاب دولت اسلامي و نهضت نرمافزاري از نگارنده، چاپ موسسه فرهنگي فجر ولايت، قم،.1384
4.شايد بتوان تمدن مادي و جريان تجدد را مصداق بارز اين ظلم و جور دانست كه در حال فروپاشي است.
....................................................................................
منبع: رسالت
انتهاي پيام/
دوشنبه 13 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 584]
-
گوناگون
پربازدیدترینها