تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به راستى حكمتى كه در قلب منافق جا مى‏گيرد، در سينه‏اش بى‏قرارى مى‏كند تا از آن بي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816380895




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قطعات خودرو و کارآفرینی


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: قطعات خودرو و کارآفرینی

پيشگفتار
سازمانهاي پويا دور دستها را مي نگرند. در "افق بلند مدت" (Vision) يك سازمان پيشرفته كيفيت يك اصل اساسي است. اينگونه سازمانها به خوبي آگاهند كه كيفيت مفهومي پويا و پيچيده است. آنها بر اساس يك نگاه بلند مدت و استراتژيك خود رابراي دگرگوني هاي پر شتاب پيش رو آماده مي سازند. زيرا كيفيت در هيچ نقطه اي ماندگار نيست و با پيشرفت تكنولوژيك، آهنگ دگرگوني آن شتابان تر مي شود. صنعت خودرو در جهان وايران اهميت چشمگيري از نظر ميزان توليد، در آمد زايي و اشتغال دارد. هم اكنون اين صنعت در عرصة جهاني با مازاد عرضه رو به رو است و خودروهاي افزون بر تقاضا هنگامي كه در محدودة ملي مجالي براي فروش نيافتند، راهي بازارهاي خارجي مي شوند. بدين گونه بازار جهاني خودرو بازاري پركشش و پر رقابت است. در اين بازار كيفيت اهميت اساسي دارد. عوامل بسياري در ارتقاء كيفيت تأثير دارند كه از جمله مي توان به وجود رقابتي اشاره كرد به همين به علت برخي از تحليل گران وجود بازار انحصاري خود را در كشور مان را مانع عمده اي در راه افزايش كيفيت خودروهاي ساخت و امن به شمار مي آورند.

گروه ديگري افزايش كمي توليد را برابر با از دست دادن كيفيت دانسته و چنين نتيجه گيري مي كنند كه رشد كمي به بهاي از دست رفتن كيفيت حاصل شده است. اين تحليل گران اعتقاد دارند كه با ورود خودروهاي خارجي بازار خودرو در ايران رقابتي شده و در نهايت كيفيت خودروهاي ساخت داخل بالا مي رود. اين در حالي است كه معماي كيفيت بسيار پيچيده تر از آن است كه اين گروه مي پندارند. در نگاه نخست ورود خودروهاي خارجي يك جريان تجاري است كه سود آوري آن نصيب بخش تجاري مي شود. از نظر پيامدهاي صنعتي نيز ما در اواخر دهة 60 و در اوايل دهة 70 تجربة ورود دهها هزار دستگاه خودرو خارجي را داريم كه هيچ تأثير مثبتي از نظر افزايش كيفيت خودروهاي ساخت داخل به دنبال نداشت. اين در جائي است كه افزايش كيفيت خودروهاي ساخت داخل در گرو عوامل زير است:
افزايش سرمايه گذاري جهت بالا بردن ميزان توليد
- خريد دانش فني و تجهيز تقويت مراكز تحقيق و توسعه صنعت خودرو
- ايجاد نظام انگيزش نيروي انساني در صنعت خودرو
واردات خودرو آهنگ توليد خودرو را كند خواهد كرد. اين امر به كاهش سرماية گذاريها منجر خواهد شد، از سوي ديگر براي به كار گيري تكنولوژي هاي نوين در صنعت خودرو، ما نياز به توليد با تيراژ بالا داريم. زيرا اصولاً در توليد محدود به كار گيري تكنولوژي هاي پيشرفته امكان پذير نيست. بايد خاطر نشان ساخت كه در اينجا مقياس توليد مصنوعي حياتي است. نبايد هيچ شكي داشت كه شوك حاصل از واردات خودرو ميزان توليد داخلي خودرو را كاهش خواهد داد، واردات خودرو همچنين برنامه شركتهاي خودرو ساز را در زمينة به كار كيري شيوه هاي نوين مديريت و ايجاد نظام انگيزش در زمينه منابع انساني ناتوان خواهد كرد. هيچ نگاه خردمندانه اي با جريان آزاد كالا و خدمات د رگستره جهان مخالف نيست. اما در مقطع كنوني اگر واردات را چاره و درمان كيفيت محصولات خودرو سازي داخلي بدانيم، عدم عاقبت انديشي و يك سوي نگري است. در حال حاضر صنعت خودروي ايران خود را براي ورود به بازار جهاني آماده مي كند و اين مفهوم دوري جستن از تحولات جهان نيست. اما مختصات برنامة واردات خودرو تدارك ديده شده با ويژگيهاي بر نامه آماده سازي صنعت خودرو ايران به عنوان يك سازمان (flexible organization ) ضمن نگاه به شرايط ملي، بازارهاي جهاني را در حال و آينده در نظر دارد.

مقدمه
كارآفرين فردي اقتصادي است همچنان كه مراقبت مي كند توليداتش فروش خوبي داشته و پول ساز باشد به جامعه و رفاه آن نيز مي انديشد. او با مشتريان خود ارتباط برقرار و عامل افزايش فروش كالاها و خدمات خود مي باشند. از ديدگاه اقتصادي سود عوامل مهم براي ماندن كارآفرينان است كه كار خود را تازه شروع كرده اند. تأمين معاش خانواده به آن نيازمند هستند اگر كارآفرين به اندازه نياز خود و خانواده اش پول در نياورد پيشرفت در كار او خيلي مشكل خواهد بود. در حقيقت كارآفرينان براي تأمين زندگي و خوراك خود سود مالي نمي خواهند. كارآفريني ارزشي، بيش از اين چيزها دارد.
كارآفرينان ايراني مي گويند:
«و همواره دوست داشتم كه به عنوان توليد كننده در جامعه مطرح باشم»
شايد در اين كار سود هم نقش داشته باشد، اما مهمتر از آن محصولي بود كه به جامعه ارائه
مي كردم. چون بيش از آن معلم بودم . شاگرد تربيت مي كردم حالا هم به محصولاتم ديد معلمي دارم هر دو را محصول تفكر و نگاه تربيتي خودم مي دانم و به وسيله آن شناخته توليد چه فكري و چه كاري باشد زيباست .درست به مانند آفرينندگي خداوند كه از آفرينش بنده هايش لذت مي برد.سود در بحث كارآفريني (ارزش آفريني) هم پاداش و هم ايجاد كننده انگيزه مي باشد.ارضاي رواني و دروني حاصل از كار ونتيجه اي كه از آن به جامعه مي رسد اهميت دارد،است كه هر فردي به ازاء كاري كه مي كند به سود و پول هم مي رسد،پول وسيله زيست است و انديشه و تفكر سازندگي است.
علاوه بر موارد ياد شده پژوهشگران از عوامل ديگري نيز ياد مي كنند كه برخي از آنها است:
1- توانايي سازگاري با ديگران
2- مسئوليت پذيري
3- توانايي يادگيري از گذشته
4- صداقت















اولين هاي خودرو
اولين طرح خودرو
آرزوي سفر با وسيله اي كه بدون استفاده از چهار پايان حركت كند از ابتدا وجود داشته، اما نخستين طرح عملي اين آرزو توسط نيوتن ارائه شده است طبق طرح او (كه البته هرگز به مرحله عمل در نيامد ) ماشين محرك وسيله نقليه بايد بر اساس اصل » موتور عكس العملي » كار مي كرد. بر اساس اين اصل، آب در ديگ بخاري به جوش مي آيد و تبخير مي شود. بخار با فشار از عقب وسيله نقليه خارج مي شود و آن را به جلو مي راند. مانند بادكنكي كه پر از باد شده و وقتي باد از دهانه آن خارج مي شود رو به جلو حركت مي كند.
اولين خودرو پادار!
در آغاز قرن نوزدهم مخترعان و سازندگان خودرو ها از اين نظريه كه چرخها و اندازه كافي به زمين نمي چسبند ودر نتيجه بدون حركت دادن خودرو در جا مي زنند، پشتيباني مي كردنند! و براي رفع اين اشكال پايه هاي زير خودروها تعبيه كردند! اين ابزار مثل پاي انسان متناوباً تقير مكان مي داد و خودرو را آهسته پيش مي برد، در اين وسايل چرخها فقط به عنوان تكيه گاه به كار مي رفتند. اما به زودي معلوم شد كه چرخها به تنهاي براي به حركت در آوردن خودرو كافي هستند!
نخستين خودرو هاي با موتور انفجاري
مخترع اين نوع خودروها آقاي «اتين لنوآر» در تقاضانامه اي كه در سال 1680 ميلادي براي اداره ثبت اختراعات نوشته، در مورد در خواستش چنين توضيح مي دهد: طرز عمل اختراع من مبتني بر اصل انفجار مخلوط گاز روشنايي و هواست كه به وسيله جرقه الكتريكي مشتعل مي شود. حرارت و انبساط قابل ملاحظه اي مخلوط گاز نيروي محركي را به وجود مي آورد. موتوري كه او ساخته بود مي توانست در مدت يك ساعت و نيم و با سرعت 18 كيلومتر خودرو را حركت دهد.
اولين خودرو بنزيني
ظاهراً اولين خودرو بنزيني توسط كارل بنز آلماني اختراع شده، اما واقعيت آن است كه طرح اوليه آن مربوط به « دلامار دوبوتوي » فرانسوي است كه در سال 1883 آن را ارايه كرد. اما چون در اجراي آن ناموفق بود از كارل بنز عقب ماند. آقاي بنز در سال 1886 ميلادي موفق به شاختن كالسكه اي سه چرخه شد كه نيروي محرك آن را موتور بنزيني تامين مي كرد. سرعت اين كالسكه 15 كيلومتر در ساعت بود.
اولين خودرو اتاق دار
خودرو هاي بدون در و پنجره واقعاً خودروهاي راحتي نبودند. سرنشينان اين خودرو بايد لباسهاي مخصوص از قبيل: پالتوي ضخيم، شال گردن، كاسكت، عينك هاي بزرگ و دستكش استفاده مي كردند. كه با اين قيافه شبيه كاشفان قطب مي شدند. به هر حال در سال 1899 لويي رنو، اولين خودروهاي اتاق دار را ساخت، تا مشكل مسافران خودرو را حل كند.
اولين خودرو بي صدا
هنري رويس از سال 1904 ساخت خودرو را شروع كردند، آنها اصرار داشتند كه بهترين خودروها را بسازند. بدين ترتيب خودرو شش سيلندري با 48 اسب بخار قدرت و حجم موتور 7 هزار سانتي متر مكعب (مه تقريباً دو برابر حجم موتور خودروهاي امروزي بود) را ساختند. در سال 1906 اولين مدل آن عرضه شد كه قيمت آن بدون بدنه 950 پوند بود و بر اساس سليقه مشتري بدنه خاصي براي آن طراحي مي شد. كساني كه سوار اين حودرو مي شدند مي گفتند: چه شگفت انگيز! انسان احساس مي كند كه اصلاً موتوري وجود ندارد.
اولين خودرو ايران
صنعت خودرو سازي ايران 40 سال سابقه و تجربه دارد و گفته مي شود كه صنعت خودرو در ايران همراه با فعاليت خودرو سازي كره جنوبي شروع شده است. در حال حاضر بازار ايران جزو بازارهاي نادر دنيا است. كه در آن تقاضا بيش از عرضه خودرو است. بسياري از كشورهاي توسعه نيافته تقاضاي بالقوه براي خريد خودرو دارند اما درآمد سرانه و توان خريد آنها در حدي نيست كه تقاضاي مؤثري براي خودرو حدود 500 هزار دستگاه در سال است اما عرضه موجود در بازار خودرو براي پاسخ گويي به اين تقاضاي مؤثر كافي نيست. صنايع خودرو سازي و قطعه سازي ايران در چند سال گذشته توانسته اند قدم هاي بلندي را بر دارند و توليد را به سطح قابل قبولي برسانند و براي آنكه متكي به توليد داخل باشند، مي خواهند كه كيفيت مورد انتظار را داشته باشند. اما اگر واردات خودرو در شرايط كنوني آزاد شود اين صنعت نو پا از هم پاشيده مي شود و نتايج فعاليت چند سال گذشته را با تهديد روبرو مي كند.
امروزه خودرو به عنوان يكي از شاهكارهاي خلقت بشرش مطرح مي شود و زيبايي ها را در بحث «آيرو ديناميك» و خصوصيات فني ديگر دنبال مي كند تا پاسخ گويي نيازها و جستجوي ابعاد «زيبايي شناختي» بشر باشد و همه اين انتظارات و حس زيبايي شناختي در ساخت خودرو مورد توجه قرار مي گيرد. در نتيجه كيفيت هاي مختلفي از طرف مشتري و مصرف كننده تقاضا مي شود و سلايق مختلفي در بازار وجود دارد. يكي از اشكالاتي كه در خودرو سازي ما وجود دارد اين است كه در جهان امروز مي خواهيم همه نگاه ها و انتظارات را به يك سو ببريم تا نشان دهيم كه حد نهايت كيفيت مورد انتظار در آنجاست و غير از كيفيت و استاندارد ارائه شده، شاخص بهتري قابل عرضه نيست و به همين دليل با واردات خودرو مخالفت مي كنيم. در حالي كه در دنياي امروز بايد به سليقه هاي مختلف و كيفيت هاي مختلف توجه شود. واردات خودرو به ميزان 10 درصد توليد داخلي، توليد را به خطر نمي اندازد چون تقاضاي مؤثر بازار حدود500 هزار دستگاه است در حالي كه عرضه خودرو خيلي كمتر از 500 هزار دستگاه است. بنابراين واردات كنترل شده خودرو، توليد داخلي را به خطر نخواهد انداخت. واردات خودرو خارجي مي تواند جوابگوي نظرات وسلايق مختلفي باشد كه متقاضي توليد داخلي نيستند و توانايي لازم براي پرداخت هزينه سطح كيفيتي كه مي خواهند را دارند.
تاريخ علم كارآفريني
كارآفريني، كار آفريني نيست –كارآفرين ارزش آفريني است يعني كسيكه ارزش مي آفريند.
از روز گاران كهن موجودات در پي يافتن و بدست آوردن قلمرو زندگي بزرگتر بودند و اين ويژگي در ميان بيشتر موجودات به ويژه گياهان، جانوران و انسان وجود داشته است. گياه در پي افزودن ريشه خود در خاك و افزودن برگها است.تا بيشتر و بهتر نور و غذا بگيرد و رشد كند. جانوران در پي افزودن قلمرو خود در جنگل و يا در ميان ديگر حيوانات هستند و هر يك به شيوه اي كوشش مي كنند. در ميان انسانها نيز از دير زمان به فكر افزودن قلمرو زندگي خود بوده اند چون پيشرفت و بهبود را در گرو آن مي دانستند.



معناي كار آفريني
سخن گفتن درباره كارآفريني از مواردي است كه پي در پي شاهد آن هستيم و عموما هم معناهاي متفاوتي از آن وجود دارد، اما ببينيم كار آفريني از نگاه " سازمان بين الاملي كار " چيست ؟
در پاسخ بايد گفت يكي از مفاهيم پايه اي كار آفريني آن است كه چيز با ارزشي به ديگران عرضه نماييد. هر چه مردم احساس نياز بيشتري به كالا يا خدمات شما داشته باشند، پاداش شما بيشتر خواهد بود. اگر كارتان كمك به ديگران ، يا بالا بردن زندگش آنان است، در خدمت نيازهاي جامعه هستيد. معناي كارآفريني همين است.
ذهنيت روشن و يا تا حدودي روشن از زندگي دارد. او فرد بالغي است كه به خود آ موخته با هر تجربه اي برخوري سالم داشته باشد.
ذهنيت كار آفريني
كار آفرين ذهنيت روشن و يا تا حدودي روشن از زندگي دارد. او فرد بالغي است كه به خود آموخته با هر تجربهاي برخورد سالم داشته باشد.
كار آفرين كسي است كه مي داند چگونه از كار احساس رضايت كند او به دستاوردهاي خود ميبالد، پس شما هم نسبت به كار خود ذهنيت مثبتي نشان دهيد، چون اين به موفقيت شما كمك مي كند. كار آفرين كسي است كه« تصوير بزرگ » را مي بيند و از بالا به مساله نگاه مي كند. خوش خلقي كمك مي كند تا سلامت فكر حفظ شود، جدي بودن بيش از اندازه زيان آور است و مي تواند به كارتان لطمه بزند،ابزار خوش طبعي موجب گسترش خوش بيني و ايجاد محيط آرام و بي تنش مي گردد و بر ديگران تاثير مي گذارد، به شكل خلاصه بر خورد ذهني درست با كار، بسيار مهم است. كار آفرين موفق از كارش لذت مي برد و كاملا متوجه كاري است كه مي كند، ذهنيت مثبت باعث مي شود شغل او به كاري بر انگزاننده، جالب و ثمر بخش تبديل شود .
زمانبندي مطالعات كارآفريني
روند تحول زندگي را به شكلهاي ديگري نيز مي توان بيان كرد. اما آنچه كه در تمامي تحليل ها بايد مورد توجه قرار گيرد عامل عامل تغيير مي باشد. در واقع همان نيرويي كه پيشرفت مادي و غير مادي را سبب شده و به انجام رسانده است.
امروز بر همگان آشكار شده است كه اين عامل تغيير (ارزش آفرينان) از ابتدا تا كنون وجود داشته و به احتمال زياد در آينده نيز تغييراتي توسط كارآفرينان صورت خواهد پذيرفت، به طور كلي كارآفريني بعنوان عامل تغيير مي تواند به خلق كسب و كار جديد و يا توسعه كسب و كار قديمي به كوشش فرد يا گروههاي كوچك گفته شود.
دو موج وسيع كارآفريني را به جلو رانده است:
موج اول:انفجار عمومي مطالعه و تحقيق در جهارچوب انتشار كتابهايي دربارة زندگي كارآفرينان و تاريخچه شركتهاي آنها و چگونگي ايجاد كسب وكار شخصي و شيوه هاي آن مي باشند.
موج دوم:
كه به تدريج ايجاد گرديده است ارائه رشته هاي آموزشي كارآفريني (در مقاطع تحصيلي گوناگون) است. اين دوره ها از اواخر دهة 1960 در چند دانشكده آغاز شده و تاكنون در بيش از پانصد دانشكده زماني اينكار با قدرت كم و قلمرو كوچكي از جهان صورت مي گرفت كه به شكل كشور كشايي توسط قومها وقبيله هاي كوچك و بزرگ ظاهر مي شد. هر چه دامنه قدرت افزايش مي يافت افراد به فكر كردن بخشهاي بزرگتري از جهان مي افتد كه جنگهاي خانمان سوز اول ودوم ويا لشگر كشيهاي چنگيز و اسكندر و ... از آن جمله بود و اكنون هرچه به سمت آينده پيش رويم شاهد حركت از كشور كشايي بسوي بازار گشايي داخلي و بازارگشايي جهاني هستيم.امروز فرماندهان كهن ديروز كه با زور و شمشير و يا توپ و زير دريايي به كشور گشايي و جهان گشايي مي پرداختند.جاي خود را به افرادي داده اند كه برخي به آنها لقب (بازاردان-مديران-كارآفرينان)را
داده اند.
اهميت رفتار و نگرش
اكثر مردم شرايط را حاكم بر زندگي خود مي دانند، حال آن كه كار آفرين از رفتار و نگرش خود بهره مي گيرد تا شرايط را مهار كند. ذهنيت مثبت كمك مي كند تا فكر خود را بر فعاليت ها و رويدادهاي مورد نظر و بر نتايجي متمركز سازيد كه اميدواريد به آنها دست يابيد.
حتي در تجربيات منفي چيزهاي مثبتي هست. بايد نسبت به هر رويدادي ذهنيت مثبت داشته باشيد و از هر تجربه اي نفع آن را جستجو كنيد.
- انديشه و فكر خود را تنها بر پرداختن به فعاليت هاي مثبت متمركز كنيد.
- اهداف مثبتي را در كار خود بر گزينيد.
- با كساني كه كار آفرينانه مي انديشند و عمل مي كنند رفت و آمد كنيد، چون اين احتمال وجود دارد كه برخي از انديشه ها، طرز فكرها و دفتار اين افراد را كسب نماييد.
- توجه داشته باشيد كه مهار ذهنتان در دست شماست و از بار آوري آن بهره مي گيريد.
- اگر فكري نتيجه دلخواه به بار نمي آورد از انديشيدن درباره آن و با در صورت لزوم رها كردن نهراسيد.
- محيط كار شما بر عملكرد شما تاثير دارد، اگر محيط كاري يا زندگي شما مناسب نسبت به محيط ديگري برويد كه مثبت تر باشد و به دستيابي به اهداف مورد نظرتان بيانجامد، اما همواره به خاطر داشته باشيد كه مهم ترين محيط فكري و فضاي درون جمجمه شماست.
- با كار كردن، تنش هاي ذهني را از خود دور سازيد، افكار خود را برمساله خاصي متمركز سازيد، همين كه به تصميم رسيديد براي حل مساله دست به كار شويد.
- و در آخر اينكه براي روبهرو شدن تنش ها توجه به نكات زير ضروري است:
1- ميانه روي در خوردن و نوشيدن
2- ورزش و استراحت كافي
3- خودداري از استعمال دخانيات
4- جدا كردن امور « مهم » از امور « فوري » و از « ساير » امور در گام نخست رسيدگي به مسايل « مهم » با دست زدن به عمل به جاي نگراني و پيش بيني برنامه هاي براي وضعيت هاي احتمالي به منظور مقابله با « بدترين » « بهترين » و «محتمل ترين » ..... حالت هاي ممكن و در پايان اين كه:
در كاهش تنش ها به ياد داشته باشيد كه كار خود را بايد با حوصله بر نامه ريزي كنيد و بكوشيد تا بر اساس برنامه پيش برويد.




كار آفرين بازاردان
ديدگاهي كه « بازاريابي » را برابر « فروش » مي داند، نه تنها نزد گروه بزرگي از مردم عادي، كه نزد بسياري از دست اندركاران بازرگاني هم درست پنداشته شده است. اما در حقيقت اين چنين نيست.
هر چند فروش برخي از « بازارداني » يا مديريت در بازار است؛ ولي بازار يابي يا آنچه كه ما بدان بازارداني مي گوييم، مفهومي بس گسترده تر دارد.
يك « ارزش آفرين بازاردان » وظيفه دارد نيازهاي بر آورده نشده را شناسايي كرده و براي آنها پاسخ مناسبي بيابد.
هنگامي كه اين كار درست انجام شود، مردم محصول تازه را خواهند پسنديد و ستايش از آن محصول با شتاب دهان به دهان مي شود و فروش هم به آساني پيش مي رود. اما تا افراد در جستجوي شناخت درست نيازهاي مصرف كنندگان خود نباشند و توليد مناسبي صورت نگيرد، فروشي هم در كنار نخواهد بود. پس مي توان اين گونه گفت كه بازاريابي را نمي توان برابر با فروش پنداشت. زيرا اين فعاليت (بازارداني-marketing ) خيلي بيشتر از آنكه سازمان محصولي توليد كرده باشد، آغاز مي شود.در حقيقت «بازارداني» مشق شب و تمريني است كه كارآفرينان (ارزش آفرينان) به ياري آن نياز مردم را ارزيابي مي كنند و علاقه مندي آنان مي سنجند، فرصت ها را شناسايي مي كنند و فروش، پس از توليد محصول مورد نياز بازار، پا به ميدان مي گذارند.بازارداني در جريان چرخه زندگي محصول (product life cycle ) به كار خود ادامه مي دهد،مي كوشد تا مشتريان تازه اي بيابد كار آيي و اثر بخشي محصول را افزايش مي دهد، از نتيجه گيري روند فروش چيزهاي تازه اي بياموزد، و سرانجام موجب تكرار خريد محصول شود. بسياري از كارآفرينان و دست اندركاران بازارداني از رفتار برخي مديران مالي سازمان گله مند هستند زيرا بازارداني را نه سرمايه گذاري كه نوعي هزينه مي پندارند و بيش تر در چستجوي نتيجه گيري هاي كوتاه مدت هستند (2000 وPhilip Kotler ) در حالي كه بهتر است رويكرد و تمركز بر برنامه هاي دراز مدت معني دار باشد. اشتباه دومي كه معمولا در بسياري از سازمان ها وجود دارد اين است كه واحد بازارداني را بيش تر يك واحد اداري مي دانند. يك ديدگاه كوتاه بينانه ديگر اين است كه بسياري(بازارداني-Marketing ) را تنها يك واحد معمولي در هرم سازماني مي دانند كه مي تواند نقش مهمي درماندن يا ازدست رفتن شركتها داشته باشد. يكي از كارآفرينان برتر جهان گفته مشهوري دارد. او مي گويد:بازارداني آنچنان در كارآفريني اهميت دارد كه نمي توان اداره آن را تنها به واحد بازارداني وا گذاشت. او در ادامه مي گويد: يعني آنقدر اين واحد پر اهميت است كه مدير عامل خود بايد هدايت آن را بر عهده گيرد. به زبان ساده تر، يعني همه واحدها در يك شركت مي بايد نسبت به مشتري و مصرف كننده خوب عمل كنند. چون نتيجه رفتار آنها بر درآمد نهايي شركت اثر مي گذارد. بسياري از كارآفرينان (ارزش آفرينان) مي پندارند كه در دنياي رقابتي امروز، تمايز كردن خود از ديگران خيلي دشوار است (بي ترديد چنين است) ولي چنانچه هوشمندانه رفتار كنيم، راهي تازه براي خدمت بهتر و عرضه سودمندي هاي تازه به مشتريان پيدا مي شود. نبايد فراموش كرد كه جوهره ارزش آفريني در اقتصاد امروز توانايي بهره گيري هوشمندانه از خلاقيت و نوآوري دروني مان است،انديشمندانه بينديشيم.
ويژگيهاي افراد خلاق و نوآور
افراد از نظر خلاقيت متفاوت هستند، افراد خلاق شايد از انعطاف پذيري بيشتري برخوردار هستند و ممكن است هنگام بروز مسئله راه حلها ي گوناگون پيشنهاد كنند، آنها ساعتهاي طولاني كار مي كنند و مي كوشند تا به كارهاي سخت دست بزنند و درمدد حل مسائل گوناگون ساده يا دشوار برمي آيد. افراد خلاق بيش از آنكه پاداشهاي حاصل از موفقيت عمل كنند به نفس پيشرفت وپيروزي مي انديشند و هميشه تلش مي كنند كارهاي خود را به بهترين شكل ممكن انجام دهند. افراد خلاق و نوآوردر پي فرصتهايي هستند كه بيشتر افراد و مديران معمولاً نمي توانند آنها را ببينند.اين افراد تمايل دارند مستقل باشند، آنها ممكن است دستورات را ناديده گرفته و از دستورات سرپيچي كند.آنها ممكن است بينش خاصي را دنبال كنند و ممكن است پارا از شرح شغل رسمي خود فراتر گذارند.آنها با شور و اشتياق اما به طور واقع بينانه اهدافي را دنبال كردند و قادرند نتايج حاصل از نو آورينشان را تشخيص دهند.آنها مي توانند گامهاي لازم براي تبديل ايده يا انديشه به واقعيت را تدوين و اجرا نمايند.آنها اهل عمل بوده و منتظر صدور مجوز شروع نمي مانند.به طور كلي مي توان گفت كه افراد خلاق و نوآور داراي ويژگي هاي زير هستند.
الف)بخش زيادي از وقت و انرژي خود را صرف توجه دقيق به اطراف خود مي كنند.
ب)از كنجكاوي فوق العاده برخوردار بوده و در جستجوي موضوعات تازه و ناشناخته و عجيب هستند به همين دليل آنها پرشسهاي بيشتر و پيچيده تري را در مقايسه با افرادي كه از توانايي خلاقيت كمتري برخوردار هستند مطرح مي كنند.
ج) آنها نه براي پاداش بلكه بدليل دست يافتن به بينش و هدف خود بر انگيخته مي شود.
د) آنها انعطاف پذير بوده و توانايي تعقيب و دستيابي به راه حل مشكل را از راههاي گوناگون دارا مي باشد.مديريت افراد خلاق در سازمانها دشوار است. آنها اگرچه به دستور گرفتن از ديگران اعتقاد ندارند ولي نياز مبرم به پذيرفتن، واقع شدن دارند زيرا اين احساس براي آنها آرامش خاطر ايجاد مي كند. افراد خلاق و نو آور ممكن است گروههاي مختلفي را تشكيل داده كه بايد توسط رهبر و مديري خلاق نيز دارا شود.
برخي ويژگيهاي كارآفرينان (ارزش آفرينان)
1- خلاقيت و نوآوري
2- تجربه گذشته كارآفرينان
3- نياز به پيروزي يا توفيق طلبي
4- مركز كنترل
5- تمايل به خاطره پذيري
6- تحمل ابهام
7- پشتكار
8- شرايط كودكي كارآفرينان فردي
اديسون مي گويد: چاره هر كار 99% تلاش و كوشش و عرق ريختن است وتنها 1% الهام و شانس مي باشد.
و انيشتن مي گويد: هر پيروزي نيازمند 90% تلاش و كوشش و تنها10% الهام و شانس مي باشد.
الگوي كارآفرينان
1- تحقيقات درباره بازار
2- بخش بندي بازار
3- تعيين بازار هدف
4- جايگاه يابي
5- طراحي آميزه بازارداني مناسب
6- اجرا






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن