تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836332706
روشنفكر بايد نقدپذير باشد
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: روشنفكر بايد نقدپذير باشد
تلويزيون- ندا رجبي:
زماني فريدون جيراني را در سينما مدافع حقوق زنان ميشناختند.
از بس كه در تمام فيلمهايش زنان ستمديده و معصوم و باشعور بودند و در ستيز با مردان ظالم و ديوانه و اين خصيصه چنان در فيلمهايش پررنگ شده بود كه يكي از منتقدان سينما درباره او نوشت كه «فريدون جيراني» دارنده نگاهي خاص به بانوان مدافع حقوق زنان، كسي كه معتقد است اگر زنها، مردها را بكشند، دنيا گلستان ميشود.
مبلغ شعار «دوست داشتنيترين شوهر دنيا، شوهري است كه نفس نميكشد!»... و شايد همين حرف و حديثها بود كه فريدون جيراني را به سمت ساخت سريالي مثل «مرگ تدريجي يك رويا» كشاند تا ثابت كند عكس اين قضيه هم مصداق دارد و هميشه زنهاي فعال جامعه، قابل دفاع نيستند!
اما گذشته از شوخي گفتوگوي ما با او درباره سريال نشان ميدهد كه خودشان با اين نوع نگاه بيروني و صدور حكم درباره اين مجموعه موافق نيستند و نظر ديگري دارند.
* آقاي جيراني دوباره داريد سريال ميسازيد؟
بله. دوباره سريال، خوشگذشته.
* پس چرا نميخواستيد درباره «مرگ تدريجي يك رويا» حرف بزنيد و مدام اين مصاحبه را عقب ميانداختيد؟
الان هم نميخواهم، مجبورم كرديد!
* چرا؟ شما كه هميشه از مصاحبه استقبال ميكرديد!
نه، من درباره همه فيلمهايم مصاحبه نكردم. بعضي كارها اينطور ميطلبد. اين سريال هم بهتر بود تا پايان دنبال شود، بعد دربارهاش حرف بزنيم.
* به هر حال اين اولين كار تلويزيوني شماست و با توجه به پروسه طولاني كه از توليد تا پخش طي كرد يه كنجكاوي بسياري را برانگيخت و بعد از پخش هم سوالات زيادي ايجاد كرد. گويا اين سريال قرار بود با محوريت موضوع مهاجرت ساخته شود.
بله. در طرح اوليه تعداد قسمتهاي اين سريال كمتر بود و بخش كمي از آن در ايران و بخش اعظمي در تركيه روايت ميشد. اما من قسمتهاي داخل را گسترش دادم. در واقع روزي كه تصميم به ساخت اين سريال گرفتيم فيلمنامهاي موجود بود كه توسط فرهاد عليزادآهي به نگارش درآمد و 2 قسمت آن در تهران و باقي قسمتها در تركيه ميگذشت. از اين فيلمنامه تقريبا چندين قسمتش نوشته شده بود و همان هم براي ساخت تصويب شده بود. اين را خوانديم و گفتيم يك فيلمنامه مجدد روي اين مينويسيم و ميسازيم كه در اين قصه مجدد بيشتر داستان در تهران اتفاق افتاد و كمترش در تركيه و همانطور كه گفتيد قصه اوليه درباره مهاجرت بود ولي قصه ما درباره مهاجرت نبود.
* قصه شما الان درباره چيست؟
شما بايد بگوييد.
* من فكر ميكنم تخطئه روشنفكري امروز ايران است.
نه. اولا اگر منظورتان اين است كه اين مسئله در تلويزيون برنامهريزي شده بود بايد بگويم ا صلا اين فرضيه غلطي است. گفتم كه مسئولين تلويزيون حتي در جريان اين خط داستان فعلي ما نبودند. دوم اينكه داستان ما درباره روشنفكري نيست. روشنفكرها قهرمان داستان ما هستند.
* روشنفكراني كه خيلي هم تصوير درستي ازدنياي واقعي نيستند، يكجور كاريكاتورند. انگار كه بخواهيد بگوييد اينها روشنفكراني هستند كه روشنفكر نيستند.
نه، من خيلي معتقد نيستم به اينكه روشنفكر نيستند. روشنفكري به هر حال پديدههاي مختلفي دارد. اما يكي از شروط مهم روشنفكري اين است كه نقدپذير باشيم. اگر يك روشنفكر خودش نقد خودش را نپذيرد كه روشنفكر نيست.
* شايد موضعگيريها به خاطر اين است كه آدمهاي سريال شما خيلي ياركشي و دستهبندي شدهاند. يكسري زنان مذهبي خانهدار مثبت و معقول در يك طرف و زنان فعالي اجتماعيتان با هزار و يك مسئله اخلاقي و مشكلات روحي- رواني در طرف ديگر.
اصلا نبايد اين طور به آنها نگاه كرد و گفت اين طرف خوب تصوير شدند و آن طرف بد. ما اين ديدگاه را نداشتيم. فقط گفتيم اين يكجور زندگي كردن است و آن هم جور ديگر كه نمونههايشان هم در جامعه هست.
* ولي بيننده از ديدن كار چنين قضاوتي دارد.
اصلا اينطور نبايد باشد. ما يكجور زندگي و زناني را نشان داديم كه ممكن است چون زندگي مدرنتري دارند، زنهاي به هم ريخته و آشفته و پريشاني باشند. در بعضي موارد ولي زنهايي كه به آن شكل سنتي زندگي وفادارند به نظر كه زنهاي بسامانتري هستند.
* بله، در افرادي ممكن است اين مصداق داشته باشد، اما سوال اين است كه چرا تعميم داديد؟ چرا آن طرف همه آشفته و پريشانند و اين طرف همه بسامان؟
نهتنها خواهر مارال يك زن الكلي روانپريش نابسامان است وگرنه دوستانش فقط آدمهاي تنهايي هستند، همين.
* آدمهاي لاابالي و غير نرمالي هستند.
من موافق نيستم كه لاابالياند. اين شكلي زندگي ميكنند. از نظر خودشان هم كه اين طور زندگي ميكنند لااباليگري نيست. از نظر تصور جامعه سنتي زندگي آنها لااباليگري است. اينها دو زن تنها هستند كه از همسرشان جدا شدهاند، تنها زندگي ميكنند، كار فرهنگي ميكنند. مشكلات ذهني و رواني هم دارند.
* در كل عادي و متعادل نيستند!
خب آدمهاي عادي، عادي زندگي ميكنند ولي آدمهاي اهل فكر كه نمادي زندگي نميكنند.
* يعني آدمهاي غير نرمالي هستند آدمهاي اهل فكر؟
من كي گفتم غيرنرمالند؟! ما يك غيرنرمال داريم آن هم ساناز عظيمي است.
* ولي مارال هم حتي يكجوري غيرنرمال است. نويسندهاي كه آنقدر تحت تاثير يك شخصيت روانپريش و ديوانه است، آن هم با علم به اينكه خواهرش مريض است و تعادل روحي ندارد.
اينكه عجيب نيست. مارال شخصيتي است كه تحت تاثير دو تا جريان قرار ميگيرد و سرگردان ميشود. ما عملا ميخواستيم كه سرگردان باشد.
* يعني ممكن است يك نويسنده آنقدر احمق باشد؟ اين سؤالي است كه همه بينندگان مجموعه شما دارند.
بله، مگر نيست؟ چرا فكر ميكنيم كه همه نويسندگان متفكرند، دانشمندند، به راحتي ميتوانند فكر كنند و تصميم بگيرند. خب اين نويسنده يك نويسندهاي است كه نميتواند تصميم بگيرد چرا نميتواند باشد؟ در جامعه هم هست. نويسنده احمق! ولي مشكل ما اين است كه وقتي يك نويسنده طور تصوير كرديم يعني همه نويسندهها. نه، اينطور نيست. نويسنده خوب و باشعور هم وجود دارد. مشكل جهانسوم اين است كه تعميم ميدهد. چرا تعميم ميدهيد؟ آن وقت ميگوييم ما تعميم داديم! اصلا شما ميگوييد چنين نويسندهاي نيست. باشد، نيست. نويسندگان جوان ما، خانمهاي فعال ما همه باشعورند، ميتوانند تصميم بگيرند. قبول چه كسي اصلا در اين مسئاه شك دارد! ولي يك نويسنده در سريال ما نميتواند. قبول كنيد نميتواند. چرا همه برآشفته ميشويد. ما اصلا در اين مسئله دنبال خوب و بد تعيين كردن نبوديم. طرفدار خانواده حامد يا مخالف خانواده مارال هم نبوديم.
* دنبال چه چيزي بوديد؟
ميخواستيم بگوييم يك ساناز عظيمي هست كه روزي آرمانها و گرايشهايي داشته و حالا يك آرمان باخته است كه به هر دري ميزند و بسيار هم شخصيت پيچيدهاي است كه
به راحتي نميشود دربارهاش قضاوت كرد و بايد تا قسمت پاياني صبر كرد. و يك مارال عظيمي هم هست كه سرگردان است. مارال آدمي بوده كه نسبت به خواهر و برادرش آدم ميانهرو و متعادلتري بوده. بعد با يك مرد مذهبي ازدواج كرده، وارد يك زندگي مذهبي شده و متوجه شده زندگياش يكجاهايي با آن جور درنميآيد و كماكان دلش ميخواهد در فضاي ديگري زندگي كند و بين دو تفكر سرگردان شده؛ سرگردانياي كه خيليها دارند.
حالا در اين سرگرداني تفكري را انتخاب كرده كه به زندگي گذشتهاش نزديكتر است و رفته دنبال آن تفكر و حالا آمده به اينجا رسيده كه ميبينيد؛ همين. ما چيز ديگري نميخواستيم بگوييم، ولي همه فكر ميكنند كه واي، زنان فعال اجتماعي زير سؤال برده شدهاند. زنان فعال جامعه دارند كارشان را ميكنند. جنبش زنان هم هست. آخر اين سريال چه ربطي به جنبش زنان دارد. همان كه گفتم. مشكل جامعه ايراني اين است كه ظرفيت پذيرش انتقاد در خود جامعه روشنفكري نيست و جالب اينجاست كه خودش هم داد سخن ميدهد كه چرا آزادي نيست. ايبابا! چرا بايد فكر كنيم اين برنامهريزي شده است كه از يك گروهي انتقاد بشود؟اين شكلي نگاه كردن غلط است.
* اين شكلي نگاه كردن به خود سريال؟
اينشكلي نگاه كردن بيروني به سريال. اصلا شما فرض كنيد يك سريال نگاه اغراقآميزي دارد به يك موضوع؛ دليلي ندارد كه اين برنامهريزيشده و سفارشي باشد.
* شايد اين شائبه به خاطر نوع نگاه شما در كارهاي قبليتان در سينماست كه خيلي از اين نگاه دور بود. ضمن اينكه فريدون جيراني هميشه در فيلمهايش مدافع زناني بود كه حالا در اين مجموعه مورد انتقاد هستند.
بله. خب. حالا يك بار هم دفاع نكردم. مگر چه ميشود؟
* البته اين اولين باري است كه شما طرح كس ديگري را براي ساخت انتخاب كرديد و...
بگذاريد خيالتان را راحت كنم. هر كسي هم كاري را براي من بنويسد در آخر بايد از صافي ذهن من بگذرد و اصلا معتقد نيستم چيزي كه وجود دارد نتيجه تفكر من نيست.
* پس چرا زنهاي اين سريال با زنهاي ديگر كارهاي شما آنقدر فرق دارند؟ اصلا چرا خواهرهاي حامد فقط قرمهسبزي درست ميكنند و بچهداري بزرگترين دغدغهشان است؟
خب آنها اينطوري هستند و ما نگفتيم كه ايدهالاند، اما گفتيم كه سالمترند و معتقد هم هستم كه سالمترند؛ به اين دليل كه با نظام حاكم جامعه هماهنگ هستند؛ يعني در جامعه سنتي دارند سنتي زندگي ميكنند. ولي گروه ديگر چون در جامعه سنتي ميخواهند مدرن زندگي كنند زندگي دروني و بيرونيشان با هم در تضاد است، پس آشفتگي و پريشانيشان بيشتر است.
آدمهايي مثل خواهران حامد در خيابان هم به همان شكلي راه ميروند كه در خانه ميروند، ولي كسي مثل ساناز كه در درون خانهاش به شكلي زندگي ميكند كه با مناسبتهاي مدرن درآميخته وقتي ميآيد از خانه بيرون نميتواند آنطور باشد كه در خانه بوده و در زندگي تمام افرادي كه ميخواهند مدرن زندگي كنند اين عدم تعادل وجود دارد. حالا اين هماهنگي گاهي ممكن است به صورت تشنج يا نابساماني يا عدم تعادل روحي و... بروز كند.
* پس بهتر است كه سنتي زندگي كنيم؟
من كي اين را گفتم؟
* براي اينكه دچار ناهماهنگي و اين مشكلات عديده نشويم ديگر!
من چنين حكمي ندادم.
* ولي خيليها هم هستند كه مدرن زندگي ميكنند و به نظام حاكم جامعه هم احترام ميگذارند. حالشان هم خوب است.
بله. ما هم نگفتيم كه نيستند. آدمهايي هم هستند كه سعي ميكنند با زندگي مدرن درآميزند بدون اينكه با نظام جامعهشان درگير شوند ولي قصه ما درباره اين آدمها نيست. گرچه به نظرم حامد يزدانپناه يك جورهايي از اين جنس است.
* ولي او كه مشكلاتش از همه بيشتر است!
حامد يزدانپناه سعي ميكند كه متعادل باشد اما نميتواند؛ چون بين دو جبهه مخالف گير كرده. اينجاست كه به اين نتيجه ميرسيم كه اين ازدواج اساسا غلط است و مشكلاتي كه گريبان حامد را ميگيرد، ناشي از اين آميزش است. ببينيد در واقع آميزش تفكر مدرن و سنتي در جامعه بحرانهايي را به همراه ميآورد كه حامد يزدانپناه اگرچه آدم متعادلي است ولي نميتواند از اين بحران جدا باشد چون با اين آدمها زندگي ميكند. همين اين بحران او را ميكشد تا ته داستان كه بايد ديد چه ميشود.
* اتفاقا خردهاي هم كه بر اين شخصيت ميگرفتند اين بود كه زيادي منعطف و مهربان است...
بله، يك عده ميگفتند مرد ايراني اين شكلي نگاه نميكند. من هم موافقم كه خيلي از مردهاي ايراني اين شكلي نگاه نميكنند، ولي ما ميخواستيم بگوييم يك آدم مسلمان و مذهبي هم ميتواند همينقدر منطقي باشد؛ چرا نباشد؟ ما مردي را انتخاب كرديم كه براي اولينبار ريش داشته باشد و اينطوري نگاه كند. چه عيبي دارد؟ باز هم همان مسئله تعميم دادن است. چرا بايد همه را يك شكل ببينيم؟ يك بار هم در يك سريال آدمي هست كه ريش دارد، استاد دانشگاه است، باشعور است، باسواد است و با زنش رفتار خيلي خوبي دارد.
* تفاوت ديگر اين كار فضاي سردي است كه بر آن حاكم است. فيلمهاي شما همه فيلمهاي گرمي بودهاند غير از پارك وي كه آن هم در كارنامهتان كار متفاوتي بود از بقيه.
بله، فضاي اين سريال سرد است و اتفاقا سريال بعدي كه قرار است بسازم هم چنين است و من همين سرماي درونياش را دوست دارم و با علاقه به اين خصيصه كار كردم. به نظر براي بيننده هم جذاب بوده كه دنبالش كرده. اگر بتواني بيننده عام را پاي يك سريال با چنين فضايي بنشاني كه در 14قسمت اول، همه داستانش در روابط ميگذرد به نظر من معجزه است. اين سريال 28 قسمت است كه فقط در قسمتي كه وارد تركيه ميشود داستان، سير تندي پيدا ميكند وگرنه تا وقتي درون خانواده است فقط داستان روابط و شخصيتهاست.
* ولي چيزي كه در اين مجموعه خيلي تازه و جالب است عبور شما از خط قرمزهايي است كه باعث جرحوتعديل خيلي كارها شده اما اين مجموعه از آن جان سالم به در برده. مثلا ما تا به حال يك زن الكلي كه دائم دنبال شيشه الكل بگردد و مست در خيابان تلوتلو بخورد نديدهايم.
قبلا هم بقيه از اين چيزها نشان دادهاند؛ البته ظاهرا فقط خوردن مشروب الكلي را اگر باشد حذف ميكنند؛ يعني اگر كسي را حين خوردن نشان داده باشند. ولي اينكه زن باشد، شايد تا به حال نداشتهايم در سينما و تلويزيون.
* استفاده از چند تصوير در قاب هم كار نو و جذابي است؛ البته در قسمتهاي اول خيلي در اين مورد زيادهروي شده بود، اما حالا قدري حساب شدهتر به نظر ميرسد.
نه، ما تغييري در استفاده از اين شيوه در تدوين ايجاد نكرديم. در قسمتهاي اول بيشتر بود به اين دليل كه جاي اين كار را داشت. در واقع هر كجا كه ميشد از اين روش استفاده كرد اين كار را انجام داديم. در آغاز كار تصميم به اين كار گرفتيم. فقط قرار بود در مكالمات تلفني به كارش ببنديم اما بعد ديديم جاهاي ديگري هم كاربرد دارد و بر جذابيت سريال اثر ميگذارد. حالا يك عده ممكن است دوست داشته باشند و عدهاي هم نپسندند.
يکشنبه 12 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]
-
گوناگون
پربازدیدترینها