واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: عكاسي آسانترين هنر است كه همين آن را به سختترين تبديل ميكند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
در حال حاضر افراد زيادي عكس ميگيرند؛ جمعيت، پيچيدگي و گستردگي كساني كه با دوربينهاي روزنهاي (Pinhole Cameras) تقريبا اوليه و كساني كه عكسهاي پيكسلي چندين گيگابايتي ميگيرند يا عدهاي كه در خيابان با دوربين موبايل عكاسي ميكنند، يادآور دستههاي فيلمبرداري است.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، هستي نقرهچي در وبلاگ خود به نشاني http://serebrovna.blogfa.com آورده است: ديجيتالي شدن امكان گسترش انواع [سبكهاي] عكاسي را فراهم كرد. اما به همين دليل هم با گذشت 25 سال از اختراع تكنولوژي جديد و خط بطلان كشيدن روي تواناييهاي اين رسانه، عكاسي روح خود را از دست داد.
اصالت عكس هنري با نگاتيو هر چه قدر هم در تاريك خانه روي آن تغيير صورت ميگرفت، خدشهدار نميشد، زيرا تصوير پايه ثبت چيزي بود كه واقعا جلوي دوربين روي داده است. در مقابل عكاسي ديجيتال ميتواند چيزي افسانهاي باشد كه در فتوشاپ ساخته شده و حتي رد كوچكي از واقعيت هم در آن نيست. در اين دوره شاهد آن هستيم كه حقهها و ابزارهاي هوشمند، بسياري از عكاسان را ـ كه پيش از اين راويان حقيقت بودند ـ به شعبده بازهايي تبديل كرده است كه خيالات را تصوير ميكنند.
در گذشته هنر و حقيقت دوستهاي استواري بودهاند. تا پيش از آغاز مدرنيسم، در نقاشي و مجسمهسازي اجسامي بيشتر ستايش ميشدند كه بسيار به نمونه واقعي آنها در زندگي شباهت داشتند. ويليام هنري فوكس تالبوت، مبدع اولين تصوير عكاسي با نگاتيو، به سرعت [ ويژگي ] مقلدانه اين رسانه را به عنوان يك فرم هنري به كار برد. تالبوت مي خواست [ با اين وسيله] بتواند دقيقتر با دست "نقاشي" كند. به همين دليل هم نام اولين كتاب خود را "مداد طبيعت" گذاشت.
اكنون ما در جهاني زندگي ميكنيم كه فرهنگ آن زير سلطه پيكسلهاست و مهار واقعيت جسماني از آن برداشته شده است. بعضي از موسيقيهاي بزرگ پاپ آنقدر الكترونيكي و اينترنتي شدهاند كه اگر شماره داخلي گروه را بدانيد، خواننده ممكن است به شما بگويد براي شنيدن موسيقي دكمه يك را فشار دهيد. حتي مجسمهسازي هم تكنولوژي "الگوي سريع" را اتخاذ كرده است كه اجازه ميدهد برنامه را هر كجا كه بتوان تصور كرد به صورت اشيا 3 بعدي پلاستيكي منتقل كرد. چرا عكاسي بايد فرق داشته باشد؟ چرا نبايد به وسوسه ديجيتال اين امكان را داد كه عكس يك منظره را تبديل به زيباترين صحنه موجود در كل تاريخ جهان، يا منظره شهري روزمره را به يك فانتزي خارق العاده تبديل كند؟
عكاسي در نهايت از وابستگي به چيزهايي جلو لنز رهايي يافت، اما اين به بهاي از دست دادن ادعايش به عنوان "مدركي" كه ريشه در واقعيت دوانده، تمام شد. در حال حاضرتفاوت عكاسي به عنوان شي نمايشي در گالري ها با نقاشي كه از تخيل سرچشمه مي گيرد تنها در شيوه كار و نوع ابزار است.
ليست مودل، عكاس بزرگ مدرن، يك بار گفت: "عكاسي آسان ترين هنر است كه همين آن را به سختترين تبديل مي كند." او نمي دانست كه چه آسان ميتوان عكسهايي با تاثيرات عجيب و غريب گذاشت و چه سخت يك عكس مي تواند در آن واحد زيبا و بيانگر حقيقت باشد. عكاسان خوب بعدي ـ اگر اصلاً وجود داشته باشند ـ بايد راهي براي احيا ارتباط خاص عكاسي با واقعيت پيدا كنند. آنها ملزم خواهند بود اين كار را به شيوهاي جديد انجام دهند.
انتهاي پيام
يکشنبه 12 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]