تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866104630


حواله يك ميليونتوماني عليآبادي و حكايت حواله موريانه زده ژان وال ژان
واضح آرشیو وب فارسی:برنا نيوز: حواله يك ميليونتوماني عليآبادي و حكايت حواله موريانه زده ژان وال ژان
تساوي ما با تيم اسپانيا تيم آنها را از نظر روحي تنزل داد و به خاطر همين، وليعهد كشورشان با يك پرواز به برزيل آمد و با قول پاداش براي قهرماني، به آنها روحيه داد و برگشت. اين تشويق ها موثر است ولي متاسفانه از مسئولان ما كسي نبود كه از لحاظ روحي كمكي به ما كند. جالب است اين نكته را بدانيد كه يك سال و نيم پيش در بازيهاي آسيايي ماكائو همراه تيم ملي اميد رفته بودم، آقاي علي آبادي حواله يك ميليون توماني در پاداش قهرماني به ما داد كه هنوز نقد نشدهاست. حواله ژان والژان در فيلم بينوايان يادتان هست كه موريانهها خوردند الان حواله ما هم همين طوري شده و چيزي ازش باقي نمانده ولي باز هم نقد نشدهاست!

باشگاه جواني برنا/ مريم اخوان
اگر اين روزها فوتبال، ورزش اول چشم و گوش مردم شده است؛ روزهاي پاياني مهرماه، فوتسال يا همان فوتبال داخل سالن شلوغي خيابان هاي پايتخت را براي ساعتي چنان به سكوت و سكون تبديل مي كرد كه بدبين ترين آدمها هم ايمان بياورند به مغناطيس خالص گل كوچيك(!) خودمان. اين مغناطيس شيرين زماني لذت بخشتر ميشد كه شير بچه هاي ايراني با مستطيل مصنوعي سالن بازي ها در برزيل مثل ميز فوتبال دستي بازي مي كردند و غول هاي پرمدعاي جهاني را به بهترين نحو به بازي مي گرفتند. البته امان از آن 50ثانيه آخر...
"مصطفي نظري" امسال حنجرههاي بسياري را به گرفتگي داد(!) و آنقدر خوب بازي كرد كه اسمش جزء 10فوتباليست برتر جهان ثبت شود. مصطفي خان كه اعتقادي به دستكش ندارد و توپ ها را به مثابه بارپاباپا مي گيرد، متولد بيستم آذرماه 61 است. بچه تهران و بزرگ شده شهرك بعثت خزانه بخارايي؛ ديپلم فني رشته برق دارد و مي خواهد تحصيلاتش را ادامه دهد. پنجمين فرزند خانواده اي 8 نفري است كه از نوجواني تا امروز يك دور كامل بين تيم هاي فوتسال كشور چرخيده است؛ از اتكا و آبفا و اميد استقلال تا بسيج شهرري و چيني شهركرد و شن هاي ساوه و...
آقا مصطفي كه تا به حال دوبار بهترين فوتساليست آسيا شده «فالكائو» را بهترين جهان مي داند و وقتي مي پرسيم بين ايراني ها چه كسي از همه بهتر است، مي گويد: تمام 15 نفر تيم ملي فوتسال جزء بهترين هاي ايران هستند. پرشيا را خيلي دوست داشته و خريده اما مي گويد الان «سانتافا» را دوست دارم كه اگر بتوانم ميخرم. عاشق رنگ مشكي است ( شايد به خاطر اينكه مشكي رنگ عشقه!؟) و گل «لاله» را هم خيلي دوست دارد. زندگي «صخره سنگي» تيم ملي از فوتبال مي گذرد؛ اگر چه مسئولان... مصاحبه را بخوانيد، دستتان ميآيد!
چي شد كه رفتيد سراغ فوتسال؟
توي 21سالگي به صورت حرفه اي فوتبال بازي مي كردم در تيم اميد استقلال تا سال 80 كه رفتم سربازي. توي خدمت شرايطي پيش آمد كه كلا ورزش را كنار گذاشتم چون در سربازي يا بايد تيمي شما را انتخاب كند يا اينكه ورزش را كنار بگذاريد. يك تيم فوتبال بود كه وقتي رفتم مرا قبول نكردند و من هم ورزش را كنار گذاشتم؛ اصلا يكسال نااميد شده بودم و ورزش نمي كردم تا اينكه اواخر سال 81 آقاي تقوي و حاج علي پيرهوش كه مسئول بسيج تيم فوتسال ري بودند به من پيشنهاد كردند كه فوتسال بازي كنم اول فقط به خاطر اينكه از ورزش دور نمانم، رفتم چون زياد شناخت و علاقه اي به فوتسال نداشتم اما وقتي به ليگ حرفه اي باشگاه بسيج ري رفتم، ديدم فوتسال چه دنياي بزرگيه! آنقدر علاقمند شدم كه در اين رشته ماندم.
اولين بازيتان با چه تيمي بود؟
بازي با تيم راه صدراي شيراز. بازي خيلي سختي بود چون ما يك تيم جوان بوديم، تيم بسيج ري از نظر مالي ضعيف بود، بچه ها بيشتر رفاقتي جمع شده بودند، من هم كه سرباز بودم؛ هيچ كس هم پول نمي گرفت در عوض تيم راه صدراي شيراز 5-4 تا ملي پوش خيلي خوب داشت. در همان بازي من آنقدر خوب بازي كردم كه خودم از فوتسال خيلي خوشم آمد و ديگر ماندگار شدم.
چي شد براي تيم ملي انتخاب شديد؟
من در دعوت به تيم ملي ركورد دارم. در سال 81 وقتي سومين بازي ليگ را انجام دادم آقاي انصاري فرد كه مربي تيم ملي بودند مرا به تيم ملي دعوت كردند. براي خودم هم جالب بود چون بچه هاي تيم ملي فوتسال را مي ديدم و با خودم مي گفتم من در حد و اندازه آنها نيستم... دو سال فقط پشت در ماندم ولي خيلي چيزها ياد گرفتم؛ دو سال متوالي مي رفتم و كار مي كردم ولي خط مي خوردم. دوره آقاي جورانديرو، فكر كنم سال 83 بود، كه من در سن 23 سالگي به عنوان دروازه بان اول تيم ملي فوتسال شدم.
فضاي مسابقات جام جهاني چطور بود؟
من كه تا به حال در مسابقات جهاني نبودم اما يك تصوري از جام جهاني داشتم و آن هم اين بود كه فكر مي كردم خيلي بازي هاي فشرده و سختي برگزار مي شود ولي مسابقات از چيزي كه ما فكر مي كرديم 100 برابر سخت تر بود يعني وقتي خودم وارد مسابقات شدم خوف عجيبي(!) مرا گرفت. راستش توي بازي اول با تيم اسپانيا، قهرمان جهان، با اينكه ظرف دو سه سال گذشته بازيهاي تداركاتي زيادي با 10 تيم برتر دنيا انجام داده بوديم و بازيكنان و تكنيك هاي آنها را ميشناختيم اما جو مسابقه كاملا ما را گرفته بود...
ولي گويا ميزبان طرفدار شما بود؟
برزيل فوق العاده بود؛ يعني تماشاچي هاي برزيلي براي ما سنگ تمام گذاشتند. در بازيها هم مشخص بود برزيلي ها خيلي تيم ما را دوست داشتند و ما را تيم دوم برزيل مي دانستند. حداقل 3-2 هزار تماشاچي براي بازيهاي تيم ملي ايران به سالن مي آمدند. در بازي با برزيل كه خيلي سنگين بود، و فكر مي كنم بهترين بازي من در اين جام بود، پشت دروازه من خالي بود چون مي ترسيدند تماشاچي ها مرا اذيت كنند ولي نيمه دوم آنقدر تماشاچي ها از تيم ايران كه جلوي تيم خودشان بازي خوبي كرده بود خوششان آمده بود كه آمدند پشت دروازه ايران و شروع كردند به تشويق من و بچه هاي تيم، حدود 500 نفر در بازي با برزيل ما را تشويق مي كردند كه براي خود من هم خيلي جالب بود.
امسال وضعيت داخلي تيم ملي چطور بود؟
دو سال و نيم است كه اكيپ تيم ملي در كنار هم كار مي كنند حتي با يكي دو تا جابجايي كه داشتيم مثلا سه چهار تا از جوانان تيم ملي اميد به ما اضافه شدند و رضا حيدريان و بابك منصوري كه با تيم خداحافظي كردند ولي تمركز ما از دو سال پيش كه آقاي شمس وارد تيم ملي شدند يعني از بازيهاي آسيايي ژاپن به بعد روي جام جهاني بود. واقعا جوي كه امسال من در تيم ملي ديدم در هيچ جايي نديده بودم. ما با كمترين حمايت از طرف مسئولان به جام جهاني رفتيم ولي بچه هاي تيم آنقدر خوب و با رفاقت در كنار هم بازي كردند كه ما آن خلأ را احساس نمي كرديم يعني هر مشكلي كه پيش مي آمد خودمان حل مي كرديم و نمي گذاشتيم بر بازي تاثير بگذارد
گفتيد از طرف مسئولان حمايتي نبوده چرا؟
فوتسال در اين چند سال مظلوم واقع شده است. ما زمان اعزام به جام جهاني حداقل انتظار داشتيم اين مظلوميت يك مقدار كمرنگ تر شود كه... متأسفانه قبل از عزيمت به برزيل ما حتي نتوانستيم مسئولان را ببينيم و كساني كه در رأس كار بودند هم نيامدند تا روحيه اي به بچه ها بدهند و با بچه هاي تيم صحبتي داشته باشند. بين خودمان باشد ولي اين شرايط كه پيش آمد، دل همه بچه ها شكست. در برزيل هم از بچه ها حمايت نمي شد از نظر مالي كه اصلا حمايت نمي شد حتي بچه ها براي خريد هم دلار نداشتند ولي به هر حال با اين نتيجه ها كه گرفتيم و با اين حركتي كه مردم و مطبوعات دارند انجام مي دهند فكر مي كنم وقتش شده باشد كه مسئولان يك نگاه ويژه اي به فوتسال بكنند چون فوتسال ما الان جزو چهار تيم برتر دنياست و هيچ ورزش گروهي نداريم كه چهارم دنيا باشد.
فوتسال ما چه مشكلاتي دارد؟
كم توجهي مسئولان مسئله خيلي مهمي است كه اين مشكل هم همين است. دوم اينكه رسانه ها بايد همكاري داشته باشند. ليگ ما جزو سه چهار ليگ اول دنياست ما ليگ فوق العاده پويايي داريم، جوانهاي خوبي در اين ليگ رشد پيدا مي كنند ولي متاسفانه اين ليگ از طرف تلويزيون پوشش داده نمي شود. ديگر اينكه اسپانسرهايي كه سمت فوتسال مي آيند خيلي زياد هستند ولي متاسفانه پخش نيستند اگر پخش بشوند جذب باشگاههاي مختلف مي شوند بعد باشگاههاي شخصي مثل باشگاه خود من يعني باشگاه ارم كيش قم با درآمدي كه از اين راه درمي آورد فوتسالش را حرفه اي تر مي كند و بازيكنانش هم از نظر مالي تقويت مي شوند. اين يك مشكل اساسي در فوتسال است باشگاههاي خصوصي كم كم دارند كنار مي روند چون فقط 700-600 ميليون تومان ساليانه هزينه مي كنند. فوتسال يك توجه واقعا خاص از طرف مسئولان مي خواهد كه بنشينند و صحبت كنند و راهكاري ايجاد كنند. ببينيد الآن بايد بگوييم تيم چهارم دنيا هستيم چه كاري انجام دهيم كه قهرمان دنيا شويم.
حالا بالاخره بازار رفتيد يا نه؟
زياد نتوانستيم خريد برويم نه اينكه مسئولان نخواهند ما را ببرند، بچه ها رغبتي براي خريد رفتن نداشتند. شايد يك مقداري بخاطر آن دلخوري بود كه قبلا توضيح دادم و يك مقداري هم خودمان مي خواستيم روي مسابقات تمركز كنيم. ما حدود سه هفته برزيل بوديم كه 2 روز وقت خريد داشتيم اما بيشتر سعي مي كرديم در هتل باشيم و اگر هم خريد مي رفتيم در پاساژ مي نشستيم و زياد تحرك نداشتيم چون براي مسابقات خسته مي شديم.
خريد را كه نمي گوييد حداقل بگوييد كه سوغاتي چه آورديد؟
(مي خندد) سوغاتي برزيل فقط قهوه و نسكافه و شكلات است كه قابلي هم ندارد.
ماجراي مصدوميت و پتروس بازي و فداكاري فوق العاده تان چي بود؟
بچه ها همه مصدوم بودند؛ واقعيتش اگر بگويم من فقط مصدوم بودم بي انصافي است. وقتي بچه ها واقعا آسيب ديده مي آمدند و بازي مي كردند، من هم يك آسيب ديدگي خيلي كهنه از مچ دست چپم داشتم كه متاسفانه يك مقداري اذيتم مي كرد ولي خوب سعي كردم تا آخر بازي ها زياد بروز ندهم كه بچه ها از نظر روحي افت نكنند. البته متاسفانه بازي آخر مچ پايم هم درد گرفت و اگر يك بازي ديگر قرار بود داشته باشيم مرا با ويلچر مي بردند توي زمين. اگر خدا مي خواست و بالا مي رفتيم مطمئن باشيد آنقدر بازيكن كم داشتيم (مي خندد...) احتمالا من خوابيده توي دروازه بازي مي كردم و دو سه تا از بچه ها هم با پاي شكسته توي زمين لي لي مي زدند! (باز مي خندد...)
شيرينترين خاطرهتان از بازيهاي برزيل؟
بازي با چك بود كه بعد از 16 سال ما با آن شرايط خيلي سخت توانستيم جزو 8 تيم برتر دنيا شويم و آخر بازي هم همه گريه مي كردند و هم خوشحالي وخنده بود و اين دو تا با هم قاطي شده بود. من نمي دانستم آن وسط بايد گريه كنم يا بخندم يك شرايط خاصي ايجاد شده بود و ما آقاي شمس را بالا مي انداختيم و ايشان هم احساساتي شده بود و گريه مي كرد. واقعا صحنه جالبي بود.
از اينكه جزو 10 فوتساليست برتر جهان انتخاب شديد چه احساسي داريد؟
خيلي خوشحالم البته انتظار داشتم كه بهترين دروازه بان بشوم ولي در همين حد هم كه جزو بهترين ها شدم خيلي خوشحالم. روزي كه اعلام كردند خوشحال شدم كه مزد زحماتم را گرفتم، در اين 4 سال خيلي تلاش كرده بودم به هر حال فكر كنم حق همه بچه ها بود.
دوست داريد توي زمين بازي كنيد؟
نه دروازه باني را بيشتر دوست دارم.
چرا؟
چون نگاه ويژه اي به آن مي شود. دروازه بان يك ستون براي تيم است. در فوتبال 70 درصد تيم به دروازه بانش بستگي دارد و در فوتسال 90-80 درصد يك تيم، دروازه بان آن تيم است چون خيلي موقعيت به روي دروازه مي آيد. از سوي ديگر دروازه بان طراح ضدحملات و شروع مجددهاست و همه چيز دست اوست. نوعي مديريت استراتژيك از عقب زمين كه من اين مديريت را دوست دارم..
در حال حاضر وضعيت معيشتي شما چطوره؟ مشكل خاصي نداريد؟
سقف قراردادها در فوتسال آن قدر بالا نيست كه بچه ها تامين بشوند در حال حاضر وضعيت بچه هاي تيم ملي بهتر شده، بچه ها در اين سه چهار سال پيشرفت كردند و باشگاه ها هم حمايت مي كنند. البته درآمدها باز هم نسبت به فوتبال اگر مقايسه كنيم خيلي ناچيز است. خدا را شكر من در اين چند سال مشكلي نداشتم. از باشگاهها بايد تشكر كرد چون دارند سرمايه گذاري مي كنند.
وقتي از برزيل برگشتيد مردم خستگيتان را دركردند؟
شوكه شديم از برخورد فوق العاده اي كه با ما شد، نمي دانيد مردم چقدر عالي از ما استقبال كردند البته ماهم در جريان بوديم كه كم و بيش چه خبرهايي در تهران هست ولي فكر نمي كرديم اين طور شود. مردم در خيابان ها ما را مي بينند و اظهار لطف مي كنند و ما را شرمنده مي كنند؛ البته ما هم شرمنده آن 50 ثانيه آخريم.
و برخورد مسئولان؟
آقاي كفاشيان و تاج از فدراسيون فوتبال براي استقبال آمدند و همچنين چند تا از مسئولان كميته فوتسال و قول هايي دادند اما تا حالا هيچ كدامشان عملي نشده است.
چه قولهايي؟
قول كه زياد به ما دادند، آقاي علي آبادي قول يك 206 داده بودند، آقاي كفاشيان قول يك پاداش ويژه از طرف فدراسيون فوتبال را به بچه ها داده بودند و يكي از بانك ها كه الان اسمش خاطرم نيست قول داد كه 50ميليون تومان سهام به همه بچه ها بدهد يعني نفري 2 تا 2.5ميليون تومان سهم كه هنوز ما چيزي نديديم... يعني هنوز از هيچ كدام قول ها خبري نشده! جالب اينجاست كه هر كسي ما را در خيابان مي بيند مي گويد كه تا حالا بايد 60-50 ميليون توماني جمع كرده باشيد! ما هم مي گوييم كه هنوز چيزي به ما ندادند، بعضي ها البته به شوخي مي گويند: ماشين هاتون رو گذاشتن تو پاركينگ! (با خنده ادامه مي دهد) ما هم كم نمي آوريم و در جوابشان مي گوييم: آره ما هم شنيديم 206ها در پاركينگه اما هنوز نمي دونيم كدوم پاركينگه تا بريم برشون داريم.
انتظار داريد مسئولان براي شما چه كاري انجام بدهند؟
به فوتسال بيشتر رسيدگي بشود. فوتسال رشته اي است كه مي تواند ايران را جزو 3 تيم برتر دنيا كند. تساوي ما با تيم اسپانيا تيم آنها را از نظر روحي تنزل داد و به خاطر همين، وليعهد كشورشان با يك پرواز به برزيل آمد و با قول پاداش براي قهرماني، به آنها روحيه داد و برگشت. اين تشويق ها موثر است ولي متاسفانه از مسئولان ما كسي نبود كه از لحاظ روحي كمكي به ما كند. جالب است اين نكته را بدانيد كه يك سال و نيم پيش در بازي هاي آسيايي ماكائو همراه تيم ملي اميد رفته بودم، آقاي علي آبادي حواله يك ميليون توماني در پاداش قهرماني به ما داد كه هنوز نقد نشده است. حواله ژان والژان در فيلم بينوايان يادتان هست كه موريانه ها خوردند الان حواله ما هم همين طوري شده و چيزي ازش باقي نمانده ولي باز هم نقد نشده است!
از آرزوهاتان براي ما بگوييد؟
قبل از جام جهاني اگر اين سؤال را از من مي پرسيديد مي گفتم من يك هدف دارم و يك آرزو؛ آرزويم اين است كه بهترين دروازه بان دنيا بشوم و هدفم اين كه جزو 3 نفر برتر دنيا باشم اما الان هدفم اين است كه بهترين دروازه بان دنيا بشوم و براي رسيدن به اين هدف هم برنامه ريزي كرده ام و آرزويم هم سلامتي خانواده ام و مردم و اينكه از من راضي باشند.
الگوي شما در جامعه كيست؟
از نظر فني و شخصيتي آقاي عابدزاده را خيلي دوست دارم اصلا بخاطر ايشان بود كه دروازه بان شدم. از نظر اجتماعي و اخلاقي هم تمام فوتساليست ها الگوشان آقاي رضا حيدريان است.
اهل مطالعه هستيد؟
خيلي كم! هر وقت بتوانم و كتابي دستم بيايد مي خوانم.
آخرين كتابي كه خوانديد؟
روش آشپزي اتكينز.
ببخشيد!
اتفاقاً براي همه تعجب آور است. من قبلا يك برنامه اي را از پرفسور اتكينز در شبكه چهارم سيما ديده بودم. اين پرفسورمي گويد هرچه دوست داريد بخوريد ولي چاق نمي شويد! من متأسفانه نتوانستم آخر برنامه را ببينم. چند وقت پيش منزل يكي از دوستان بودم كه اين كتاب را ديدم و شروع به خواندن آن كردم البته هنوز آخر كتاب را نخواندم كه از فرضيه اين پرفسور كاملا مطلع شوم...!
سال 1404 از نظر شما چه سالي است؟
فكر مي كنم سال شكوفايي انقلاب. سالي كه ما به راحتي از انرژي صلح آميز هسته اي استفاده مي كنيم. البته بهتر است بگويم سال قدرت نام جمهوري اسلامي ايران ، سالي كه جزو 5 قدرت اول دنيا هستيم.
و حرف آخر؟
از همه مربياني كه از آغاز براي من زحمت كشيدند مثل آقاي علي نظرزاده كه اولين مربي فوتبال من در تيم نوجوانان شريعتي بود و آقاي جعفر سعيدي كه اولين مربي من در فوتسال بود تشكر مي كنم كه راه جديدي براي من ايجاد كردند.
***
در باشگاه جواني برنا ثبت نام كنيد: [email protected]
شنبه 11 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برنا نيوز]
[مشاهده در: www.bornanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 277]
-
گوناگون
پربازدیدترینها