شناخت پاره ای از ویژگی های حضرت زهرا (س)

واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:

شناخت پاره ای از ویژگی های حضرت زهرا (س)

حضرت زهرا (سلام الله علیها) در برابر بی خردان که حق را به باطل سودا کرده بوده اند و یا دیگران را به جهالت دعوت کرده بودند تمام مراتب مجاهده را در آن مدت پس از رحلت رسول به کار گرفتند تا شاید مرده دلان و گوش های ناشنوا را بیدار کند.

حضرت صدیقه (سلام الله علیها)
صدّیقه بودن فاطمه (سلام الله علیها) یکی از برترین اوصاف جوان مردان روزگار صداقت است. هرکه از هر مرام و آیینی باشد از شخص دروغ گو به حكم فطرت خويش نفرت دارد و از راستی و صداقت لذت می برد. از جمله اسامی بزرگ بانوی اسلام "صدّیقه" بودن و سخت راستگویی آن سرور عزیز است.

يكي از اسامي فاطمه زهرا (سلام الله علیها) صدّیقه است كه در واقع صفت ايشان بوده و براثر فراوان خواندن ايشان به اين صفت، نام ايشان گرديده است. ابن ابي الحديد در شرح "نهج البلاغه" اينگونه نوشته:
از علي بن فارقي، استاد بزرگ مدرسة غربي بغداد پرسيدم: فاطمه راست ميگفت؟ او گفت: آري، من گفتم: اگر راست ميگفت، پس چرا ابوبکر فدک را به او باز نگرداند؟ وي با لبخندي پاسخ داد: اگر آن روز به مجرّد ادعاء، فدک را به او ميداد، فردا خلافت شوهر خود را ادعّا ميکرد و ابوبکر را از مقام خود بر کنار ميساخت، و او هم نميتوانست سخن وي را بپذيرد، چه قبول کرده بود که آن حضرت هر چه گويد راست است.1

از دلایل صدق حضرت فاطمه (سلام الله علیها):
در دعاها و زيارات و بيانات ائمه اطهار (علیهم السلام) ايشان صديقه دانسته شده اند از آن جمله زیارت معروفه ایشان می باشد که محدث قمی (ره) آورده است:
«اَلسَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ،‏ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ‏، السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ‏، السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِكَتِهِ،‏ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ‏، السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ،‏ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكِ وَ عَلَى رُوحِكِ وَ بَدَنِكِ،‏ أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ، وَ أَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏ ، وَ مَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏ وَ مَنْ آذَاكِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏ وَ مَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏، وَ مَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏، لِأَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنْهُ، وَ رُوحُهُ الَّذِي2 بَيْنَ جَنْبَيْهِ، كَمَا قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ،3‏ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِكَتَهُ أَنِّي رَاضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ، سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ‏، مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ، مُعَادٍ لِمَنْ عَادَيْتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ، وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً، وَ حَسِيباً، وَ جَازِياً، وَ مُثِيبا.»

معنای صدق و راستی
در لغت «صِدق» به معنای راستی، راست گويی، و ضدّ کذب آمده است.4 و نیز «صِدِّیق» به معنای بسیار راستگو، کسی که کردارش گفتارش را تصدیق کند، می باشد. چنانكه درباره حضرت ادریس نبیّ در قرآن آمده است که «انَّهُ کَانَ صِدِّیقاً نَبِیّاً.»5 همانا او مردی بود که گفتار و کردارش یکی بود.6 صدق گفتاری آن است که آن چه می گوید به دقّت عین واقع باشد. وگرنه دروغ گو است. اما صدق رفتاری یعنی رفتار او تأیید گفتار او باشد، وگرنه منافق خواهد بود.

"صدق" دارای مراتب و انواعی است. صدق، گاه در کلام است، و گاه در رفتار تجلّی یافته است، که حضرت عالی ترین مرتبه هر دو مورد را دارا می باشند.

سیده زنان عالمیان
• ابن ابي الحديد معتزلی که از شارحین کتاب گران سنگ نهجالبلاغه است گويد:

«قَد تَواتَرَ الخَبَرُ عَنه (صلوات الله علیه و آله) انه قال: فاطِمَه سَيّده نِساء العَالَمين.»7 اين خبر از پيامبر (صلوات الله علیه و آله) به تواتر رسيده که فرمود: فاطمه سيدة زنان جهان است.

• رسول الله (صلوات الله علیه و آله) ميفرمايد:

«فأيّمَا امرَاةٍ صَلَّتْ في اليوم و الليله، خَمس صَلواتٍ و صَامَت شَهر رمضان و حَجَّت بيت الله الحرام و زَکت مالها و اطاعت زَوجَها و والت عَلياً بعدي، دخلتِ الجنّه بشفاعَهِ ابنتي فاطمه و انّها سيّده نساء العالمين. فقيل: يا رسول الله! أهي سيّده لنساء عالمها؟ فقال صلي الله عليه و آله و سلم: ذلک لمريم بنت عمران. فأما ابنتي فاطمه فهي سيده نساء العالمين من الاوّلين و الآخرين.»8

هر زني که روز و شب نمازهاي پنجگانه را خواند و ماه رمضان را روزه دار شود و بيت الله الحرام را زيارت کند و مالش را پاکيزه سازد و شويش را اطاعت کند و بعد از من علي را دوست و سرپرست گيرد، به شفاعت دخترم فاطمه داخل بهشت شود. او سرور زنان جهان است. گفتند: اي رسول خدا! او سرور زنان جهان دوران خويش است؟
آن حضرت فرمود: اين مرتبت مريم بنت عمران را باشد و اما دخترم فاطمه سرور زنان جهان از پيشينيان و پسينيان است.

مجاهده به حقّ و دفاع از آن
جهاد و دفاع از حق دارای مراتب و سطوح است که گاه کف مرتبه ای سقف مرتبه ای دیگر است. حضرت زهرا (سلام الله علیها) در برابر بی خردان که حق را به باطل سودا کرده بوده اند و یا دیگران را به جهالت دعوت کرده بودند تمام مراتب مجاهده را در آن مدت پس از رحلت رسول به کار گرفتند تا شاید مرده دلان و گوش های ناشنوا را بیدار کند. او به تکلیف عمل می فرمود نتیجه هرچه که باشد باشد.

در این فراز اشاره ای مختصر به شیوه سیر مناظره و مبارزه ایشان می کنیم:

1. دعوت: فراخواني ديگران به سوي راه الهي، خود اوّلين گام است كه در كلام الهي آمده: « اُدعُ اِلَی سَبیِلِ رَبِّکَ»؛9 به سوي راه خدايت همه را فراخوان.

2. حکیمانه: اما شكل فراخواني و دعوت را به چند شيوه، خداوند متعال بيان كرده است. «اُدعُ اِلَی سَبیِلِ رَبِّکَ بِالحِکمَهِ»10 مردم را به راه خداوند بر مبنای گفتاری حکیمانه فرا خوان!

3. نیکوترین موعظه: در قرآن کریم آمده است. «وَ المَوعِظَهِ الحَسَنَهِ»11 و نیز آن ها را با وعظ نیکو دعوت کن!

4. برترین جدال: خداوند متعال می فرماید: «وَ جادٍلهُم بٍالّتي هٍيَ اَحسَن...»12 و به نیکوترین وجه با آن ها جدال و مناظره کن! حضرت زهرا (سلام الله علیها) به تکرار در مسجد النّبی در جمع مسلمین حضور یافته و با شخص مدعی خلافت به احتجاج پرداخته اند. گاه برای دفاع از مقام ولایت و گاه به بهانه دریافت فدک، مسلمان نماهای به ظاهر مسلمان را به مناظره کشیده و گاه برای احقاق حق مقام ولایت صحابه و مسلمانان صدر اسلام را به شهادت به حق و رد باطل فرا خوانده اند.

5. ابراز احساسات و برانگیختن آن: گريه های شبانه روز حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مدينۀالنّبي (صلی الله علیه و آله) جدّاً معنا دار بود.

6. مبارزه ای ماندگار: آن شهیده مظلومه در وسعت تاریخ دست به وصيت نامه ای زد تا که برای همیشه این سؤال باشد که چرا؟ او با وصیت به دفن شبانه، مظلومیت خود و ولایت را فریاد کرده است. بعید نمی دانم که امروزه وهابیت چون جواب این سؤال را پاسخ ندارد صورت مسأله را پاک می کند که قبر را بها ندهید که شرک است. آن حضرت به علي (علیه السلام) وصيت فرمود که جنازه اش شبانه دفن گردد و قبرش نامعلوم باشد.13

عايشه گويد: علي بر جنازه فاطمه نماز گزارد و او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را خبر نکرد.14جناب شيخ مفيد گويد: ابوبکر و عمر بر علي (علیه السلام) خرده گرفتند که چرا آنان را خبر نکرد تا بر دختر پيغمبر نماز بخوانند. آن حضرت در پاسخ فرمود: فاطمه خود چنين خواسته بود.15

در زيارت قبر آن بزرگوار به اين نامعلوم بودن قبر اشاره شده است. علامه مجلسی (رحمه الله) آورده:
«وَ تَقُولُ أَيْضاً اللَّهُمَّ إِنِّي يُوهِمُنِي غَالِبُ ظَنِّي أَنَّ هَذِهِ الرَّوْضَةَ مُوَارَاةُ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ وَ مَثْوَاهَا وَ مَوْضِعُ قَبْرِهَا وَ مَعْزَاهَا فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ بَلِّغْهَا مِنِّي السَّلَامَ حَيْثُ كَانَتْ وَ حَلَّتْ.16»

7. افشاگري: بیان صریح و بی پیرایه حضرت زهرا (سلام الله علیها) خود نموداری از جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و گفتن حق در برابر باطل است كه نمونههاي آن قبل از درگيري و بعد از تهاجم به منزل فاطمه اطهر(سلام الله علیها) است.

8. جهاد تا سر حد شهادت: پای مردی آن بزرگ بانوی اسلام، عرصه را بر مسلمان نمای منافق تنگ کرد. نهایت کار گذشت از جان است که فرمود: «یا ایها الذین آمنوا! هل ادلّکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم، تؤمنون بالله، و تجاهدونکم باموالکم، و انفسکم فی سبیل الله»17 ای کسانی که ایمان آورده اید آیا شما را به تجارتی دعوت کنم که از عذاب دردناکی شما را نجات دهد؟ به خداوند ایمان آورده و در راه خداوند به وسیله مال و جانتان مجاهده و تلاش کنید.

9. پذیرش هر مصیبت در راه هدف: در زيارتي از ایشان محدث قمی (ره) آورده است که «السَّلَامُ عَلَى الْبَتُولَةِ الطَّاهِرَةِ وَ الصِّدِّيقَةِ الْمَعْصُومَةِ وَ الْبَرَّةِ التَّقِيَّةِ سَلِيلَةِ الْمُصْطَفَى وَ حَلِيلَةِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّ الْأَئِمَّةِ النُّجَبَاءِ اللَّهُمَّ إِنَّهَا خَرَجَتْ مِنْ دُنْيَاهَا مَظْلُومَةً مَغْشُومَةً قَدْ مُلِئَتْ دَاءً وَ حَسْرَةً وَ كَمَداً وَ غُصَّةً تَشْكُو إِلَيْكَ وَ إِلَى أَبِيهَا مَا فَعَلَ بِهَا اللَّهُمَّ انْتَقِمْ لَهَا وَ خُذْ لَهَا بِحَقِّهَا! اللَّهُمَّ صَلِّ! عَلَى الزَّهْرَاءِ الزَّكِيَّةِ الْمُبَارَكَةِ الْمَيْمُونَةِ صَلَاةً تَزِيدُ فِي شَرَفِ مَحَلِّهَا عِنْدَكَ وَ جَلَالَةِ مَنْزِلَتِهَا لَدَيْكَ وَ بَلِّغْهَا مِنِّي السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَيْهَا وَ رَحْمَةُ. اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.»18...
بارالها، او از اين دنياي خود مظلوم ... رفت درحالي كه پر از درد و حسرت و غم و غصه بود، او به تو و به پدرش شكايت آورد، از آن رفتاري كه نسبت به او شده، خداوندا! تو خود انتقام و حق او را بگير! اي خدا بر زهرای پاك و بابركت و خجسته درود بفرست... .

10. شهادت: درباره شهادت بي بي دوعالم كسي ترديد نكرده است. گذشته از تأييد تاريخي بر اين موضوع در زيارتنامهها هم اينگونه آمده است:

«السَّلَامُ عَلَى الْبَتُولَةِ الشَّهِيدَةِ، ابْنَةِ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ، وَ زَوْجَةِ الْوَصِيِّ الْحُجَّةِ، وَ وَالِدَةِ السَّادَةِ الْأَئِمَّةِ، السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ، ابْنَةَ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَى، السَّلَامُ عَلَيْكِ، وَ عَلَى أَبِيكِ، السَّلَامُ عَلَيْكِ وَ عَلَى بَعْلِكِ وَ بَنِيكِ، السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُمْتَحَنَةُ، السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الصَّابِرَةُ، لَعَنَ اللَّهُ مَنْ مَنَعَكِ حَقَّكِ، وَ دَفَعَكِ عَنْ إِرْثِكِ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَكِ، وَ أَعْنَتَكِ، وَ غَصَّصَكِ بِرِيقِكِ، وَ أَدْخَلَ الذُّلَّ بَيْتَكِ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ رَضِيَ بِذَلِكِ، وَ شَايَعَ فِيهِ، وَ اخْتَارَهُ، وَ أَعَانَ عَلَيْهِ، وَ أَلْحَقَهُمْ بِدَرْكِ الْجَحِيمِ، إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ بِوَلَايَتِكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ، وَ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِكُمْ مِنَ الْجِنِّ، وَ الْإِنْسِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.»19

سلام بر بتول شهيد، دختر پيامبر رحمت و همسر وصّي حجت و به همه فرزندان وي.
بندگي محبوبه رسول:

فاطمه (سلام الله علیها) در زمره عبادالله صالحین هستند که قرآن شریف آن بانو را از جمله «عباد الله» برآورد فرموده است. وقتی داستان ایثار پنج تن آل عبا (علیهمالسلام) را بیان کرده می فرماید: «إِنَّ الأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا»20 ابرار از کاسهاي مينوشند که آن رنگ و بوي کافور به خود گرفته است.

اما کافور خود چيست؟ «عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا»21آن چشمه گوارايي است که از آن عبادالله (بندگان خالص) مينوشند. اين چشمه هر کجا و هر زمان که اينها اراده کنند از جايي ميجوشد. سپس در مقام بيان اين که آنها کيستند بر آمده است که عبادالله را معرفي ميکند.

آنها اصحاب کساء و پنج تن مبارک هستند که اين داستان جزء مسلمان تاريخ اسلام است که «يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا»22 وفاء به نذر خود کرده و از روزي که شر و سختياش فراگير محشر و اهل جمع است ميترسند. داستان از آن قرار بود که حسنين (سلامالله عليهما) بيمار شده بودند و وقتي خدمت پيامبر اکرم (صلي اللهعليه و آله) گفته شد فرمودند:

سه روز روزه نذر کنيد که اگر خوب شوند روزه بداريد، و چنين شد و به نذر خود وفا کردند. مبناي اين روزه داري هم يکي خوف از سختي قيامت که شر آن گسترده است بود؛ ولي کار به اين جا خاتمه نيافت که وقتي روزه گرفته شد، موقع افطار حادثهاي رخ داد که؛ «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَ يَتِيمًا وَ أَسِيرًا»23 و به خاطر علاقة به خداي متعال، خاکنشين، يتيم و اسير را طعام دادند. که سه قرص نان يکي حضرت امير و ديگري حضرت فاطمه و دو نصف هم امام مجتبي و نيمي را امام حسين (علیهم السلام) دادند.
«إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لاَنُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَ لاَشُكُورًا»24فقط به فقط ما شما را به خاطر وجه خدا طعام دادهايم و از شما هيچ توقع پاداش و تشکري نداريم. به گل جمال الهي اين کار شايسته را انجام دادهايم. «إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا»25 ما از خداي خود به خاطر روزي ميترسيم که در آن روز رخسار خلق غمگين است. اما در عوض پاداشهايي را که خداوند به اين عبادالله عنايت فرموده به رديف بيان ميکند.
«فَوَقَاهُمْ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُورًا»26خداوند آنها را از شرّ آن روز حفظ خواهد کرد و آنها را با روئي خندان و شادان ملاقات خواهد کرد.
پی نوشت ها:

1. ابن ابي الحديد، شرح نهجالبلاغه، ج 16، ص 284.
2. " التي". ر.ک: صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 574.
3. "عليه افضل سلام الله و صلواته". ر.ک: من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 574.
4. لويیس معلوف، المنجد، تحت واژه صدق.
5. سوره مبارکه ، آیه شریفه.
6. لويیس معلوف، المنجد، تحت واژه صدق.
7. شرح نهجالبلاغه، ج 10، ص 256.
8. شيخ صدوق، امالي، ص 393 و 394.
9. سوره مباركه نحل، آيه شريفه 125.
10. سوره مباركه نحل، آيه شريفه 125.
11. سوره مباركه نحل، آيه شريفه 125.
12. سوره مباركه نحل، آيه شريفه 125.
13. شيخ مفيد، امالي، ص 281.
14. المستدرک علي الصحيحين، ج 3، ص162، تاريخ المدينه، ج 1، ص 11.
15. طبرسي، مفيد اختصاص، ص 185.
16. بحار الأنوار، ج 97، ص196، ح 15- مصبا، [المصباحين‏] زِيَارَةُ فَاطِمَةَ ع فِي الرَّوْضَةِ تَقِفُ فِي الْمَوْضِعِ الْمَذْكُورِ وَ تَقُولُ
17. سوره مبارکه صف، آیه شریفه10.
18. بحار الأنوار، ج 97، ص 196، ح 15- مصبا، [المصباحين‏] زِيَارَةُ فَاطِمَةَ ع فِي الرَّوْضَةِ تَقِفُ فِي الْمَوْضِعِ الْمَذْكُورِ وَ تَقُولُ
19. بحار، ج 97، ص 198، باب 5، ح 16- ذِكْرُ زِيَارَتِهَا ع مِنْ بَيْتِهَا وَ بِالْبَقِيعِ تَقُولُ
20. سوره مبارکه انسان، آيه شريفه 5.
21. سوره مبارکه انسان، آيه شريفه 6.
22. سوره مبارکه انسان، آيه شريفه 7.
23. سوره مبارکه انسان، آيه شريفه 8.
24. سوره مبارکه انسان، آيه شريفه 9.
25. سوره مبارکه انسان، آيه شريفه 10.
26. سوره مبارکه انسان، آيه شريفه 11.

پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر مرتضی آقا تهرانی

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]

[مشاهده در: www.funpatogh.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 308]