واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: هدف نهايى قرمزها تعديل شد خيال راحت مربى خوشبخت پرسپوليس
افشين قطبى در يكى ديگر از اظهارنظرهاى معروفش پيش بينى كرده است كه امسال پرسپوليس با جمع آورى ۷۰ امتياز از نو قهرمان ليگ برتر فوتبال ايران خواهد شد.سال پيش نيز سرمربى قرمزها ۷۵ امتياز را مبنا و هدف تيمش قرار داد، اما هم قصورها و لغزش هاى خودش و تيمش و هم ماجراى كسر ۶ امتياز توسط فيفا سبب شد با اكتفا به ۵۹ امتياز به رتبه نخست برسد. تازه از ياد نبريم كه اگر گل ۶+۹۰ سپهر حيدرى در بازى واپسين با سپاهان در كار نبود، سرخ ها با ۵۷ امتياز فقط نايب قهرمان مى شدند و شرايط و فضاى ديدار با سپاهان چنين چيزى را هم گواهى مى داد. حتى اگر ۶ پوئن سلب شده توسط فيفا را به حساب سرخ ها برگردانيم مجموعه امتيازات فصل پيش شان به ۶۵ امتياز مى رسد كه از هدف تعيين شده توسط قطبى ۱۰ امتياز كمتر است. امسال كه او مى داند احتمال وقوع هر بلايى بر سر تيم وى وجود دارد(!) خودش را قدرى سنگين تر نگه داشته و از ۷۰ امتياز ياد كرده و سقف آرزوهايش را ۵ پوئن پايين آورده ، اما حتى كسب اين تعداد امتياز هم توسط مردان قطبى در مظان ترديد قرار دارد و حوادث فصل جارى تا اين مقطع نشان از همين مسئله دارد و حتى اگر اين تعداد امتياز را بگيرند، بلافاصله اين سوال به وجود مى آيد كه آيا براى چنين تيمى اين يك برداشت و كارنامه موفقيت آميزى خواهد بود؟ دو سه مسئله را مى توان در پايين آمدن برداشت پرسپوليس و محصول ندادن كشت آنان دخيل دانست، يكى خريدهاى بيش از حد و بى رويه در ايام تعطيلات و حتى ،۴ ۵ هفته بعد از شروع فصل است كه سبب شد ۱۳ بازيكن تازه جذب قرمزها شوند. در نگاه نخست توسط هواداران پرسپوليس اين يك واقعه خوب مى آمد و اسباب تقويت تيم مى شد، اما همان طور كه بيم آن مى رفت، ثابت شد كه كادر فنى سرخ ها و در صدرشان قطبى هنر و ظرافت حداكثر بهره گيرى فنى از اين نفرات را ندارند و نمى توانند بهترين بازى ها را از آنها بگيرند و حتى مهره چينى شان ضعيف است و با اين كه داوران هم در پاره اى اوقات به پرسپوليس كم لطفى داشته اند، اما ايراد اصلى و عامل مهم در نزول پرسپوليس را همان طور كه گفتيم در ضعف هاى قطبى بجوييد كه نتوانسته است به مجموعه پرنام و نشان تيمش برنامه و استحكام و كارايى بدهد و كسب فقط ۴ برد در ۹ بازى نخست تيم بيش از آن كه محصول لغزش هاى لحظه اى بازيكنان تيم بوده باشد، نتيجه قصورهاى قطبى در چيدمان تيمش،عدم برخورد صحيح و موثر با اتفاقات داخل زمين و نبود برنامه ريزى صحيح فنى براى تيمش و تاكتيك هاى آن بوده است. شايد آوردن نام ها، ناصحيح باشد اما در نظام كارى قطبى امثال توره، زارع و آتسو كه ستاره هاى تيم هاى قبلى خود بودند، بى فروغ شده اند، عليرضا محمد پرتلاش اما بازيكن قبلى نشان نداده، پتروويچ به رغم ارائه بازى هاى خوب نتوانسته است حلال مشكلات باشد و دى كارمو معلوم نيست از كجا آمده است( ظاهرا او برزيلى است اما …!) و اگر على كريمى مى درخشد، به خاطر اين است كه خودش است و برنامه ها و حضور قطبى نتوانسته است او را اسير و كمرنگ كند. مى توان به قسمت هاى خوب ماجرا اشاره كرد و از درخشش باقرى در سنى بالا گفت اما چگونه مى توان از ياد برد كه از پژمان نورى به رغم تمام درس هاى تلخ سال پيش باز گاهى ماموريت هاى دفاعى طلب مى شود و طبعا او باعث گل خوردن پرسپوليس مى شود ( سهم وى را در گل سوم ابومسلم به ياد داريد؟) كافى است نسيمى نامحسوس وزيدن بگيرد و پرسپوليس گل پشت گل بخورد.مشكل اضافىقطبى بى شك مربى خوشبخت و خوش شانسى است، زيرا در دو فصل اخير دو تيم خوب و پرمهره در اختيار او گذاشته شده و دوستان از ياد برده اند كه اگر اين مجموعه ها تحويل هر مربى وطنى ديگرى داده مى شد، بعيد بود كه ضعيف تر از آناليزور سابق تيم ملى كره جنوبى نتيجه بگيرد. مشكل اضافى او در رقابت هاى امسال زياده روى مديران باشگاه در خريدن نفرات جديد بوده است، زيرا وقتى شما اين تعداد بازيكن جديد مى خريد، بديهى است كه هماهنگ كردن آنها با قبلى ها زمان زيادى مى برد و همين حالا هم پرسپوليس به رغم انجام ده بازى در فصل تازه و به واقع گذراندن حدود يك سوم فصل سوار بر نفرات تازه و مسلط بر برنامه هاى جديد خود نيست و هنوز كه هنوز است، مشخص نيست مجتبى شيرى كه ذاتا بازيكن خوبى است، در اين تيم چه كاره است، مدافع چپ است يا مدافع وسط است و هر كدام كه هست ياران كنارى او چه كسانى هستند و با كدام اسلوب بايد بازى كنند. قطبى معتقد است عوامل ايمان، كار و دانش باعث و بانى قهرمانى پر سر و صداى فصل پيش قرمزها شده است، اما از ياد برده است كه به لطف كار منسجم تر و عاقلانه تر مدير و كمك مربى وقت باشگاه ( كاشانى و استيلى) آن سال خريدهاى كم شمارتر و مناسب ترى توسط پرسپوليس انجام شد و تيم به لطف كار بهتر در تعطيلات و زمان پيش فصل با هماهنگى بيشترى پاى در فصل گذاشت و به همين خاطر بود كه در تمامى ۱۶ هفته نخست نيم فصل اول بى شكست ماند، اما اين بار به دليل كثرت خريدهايش و نبودن قطبى ( او در امارات و ساير جا ها به سر مى برد و وقت نداشت به تهران بيايد!) صاحب هماهنگى و بازى يكدست در ايام پيش فصل نشد و از ديدارهاى رسمى نخست خود در اين فصل براى رسيدن به اين موضوع سود جسته است، به عبارت بهتر مسابقاتى كه بايد با كمال هماهنگى و به قصد درو كردن امتيازات ليگ برگزار مى شدند، صرف آشنا شدن نفرات تيم با يكديگر شده است. تدابير غلط قطبى و ناكامى او در جنگ انديشه با برخى رقباى خود نيز محسوس بوده و بازى با مس، ذوب آهن و ابومسلم نمونه هاى روشن اين روند هستند.مشكلات حاشيه اىقطبى مثل نيم فصل دوم مسابقات سال گذشته مشكلات حاشيه اى و انضباطى هم در تيمش دارد و در حالى نيكبخت واحدى را اغلب در تيمش فيكس مى گذارد كه آشكارا متوجه اظهارات و حركات او در ضديت با خود است و معلوم نيست گناه محمد منصورى چيست كه به رغم اين كه در حال حاضر بال چپ بسيار بهترى نسبت به واحدى و از او آشكارا موثرتر است، مجبور است در اكثر قريب به اتفاق مسابقات روى نيمكت بنشيند و نهايتا در ۲۰ دقيقه آخر بازى كند. اين هراس اساسى هم وجود دارد كه آزادى كامل اعطا شده به على كريمى و اين كه او اجازه دارد هر كارى دلش خواست در زمين انجام بدهد، به رغم تمامى مهارت هاى فوق العاده و گل هاى وى در نهايت به ضرر پرسپوليس تمام شود، زيرا سايرين را به تماشاگر بازى هاى او و نفراتى منفعل در تيم و در داخل ميدان بدل خواهد كرد.خيال راحتصحبت كردن مجدد درباره قهرمانى و جمع آورى ۷۰ پوئن به رغم تمام ناهماهنگى هاى فوق كارى آسان براى قطبى است، زيرا او به پشتوانه پرمهره ترين تيم ايران اين حرف ها را مى زند و خيالش از برخى بابت ها راحت است اما آيا همگان معتقدند وى بهترين هدايتگر براى پرسپوليس است و مى تواند اين تيم را به بهترين نتايج ممكن و به خصوص قهرمانى آسيا برساند. نگاهى منصفانه و فاقد تعصب به بازى هاى پرسپوليس و نتايج آن در فزون تر از دو ماهى كه از فصل جديد مى گذرد، جوابى روشن و نسبتا قاطع به اين سوال مى دهد.
سه شنبه 7 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]