واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بررسي «تبليغ پيام دين؛ ضرورتها و روشها» در وبلاگستان
گروه وبلاگ و IT: بررسي «تبليغ پيام دين؛ ضرورتها و روشها» يكي از موضوعاتي است كه بلاگر وبلاگ «ابزار» در يكي از پستهاي خود به آن پرداخته است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا)، بلاگر در اين پست آورده است: «سوال اساسي كه جامعه بشري با آن مواجه است اين است كه با وجود رشد فزاينده و چشمگير تكنولوژي ارتباطات و پديدار شدن جامعه اطلاعاتي و محقق شدن دهكده جهاني كه ابعاد وسيع و همهجانبه دارد، بالاخره جامعه آينده يعني جهاني متراكم و اتميزه شده به سمت سكولاريزه شدن پيش ميرود و در آن يك فرهنگ و تمدن به نام ليبرال دموكراسي با جانمايه سكولاريزم جهاني شده حاكميت مييابد يا نه؟
بهنظر ميرسد جهان آينده، جهان بريده از دين و آموزههاي ديني نخواهد بود بلكه دين و نياز به دين در سايه انقلاب ارتباطاتي امكان گسترش روزافزون مييابد و علاوه بر فضاي جهان واقعي، فضاي جهان مجازي را هم در مينوردد و وجود و حضور خود را عليرغم همه پندارها، نگرشها و جوسازيها عيناً برملا ميسازد.
آزمونهاي آماري در دهههاي اخير نشان ميدهد كه با وجود رشد ارتباطات كه موجب فراهم آمدن جامعه اطلاعاتي شده است، علاقه به مذهب و گرايش به دين افزايش يافته و نقش پيامهاي معنوي و ديني حتي در پوشش رسانه در جهان شكل برجستهتر و عينيتر از قبل را پيدا كرده است.
از همينرو بازخواني مجدد آموزههاي ديني و انتقال پيام دين مطابق زمان و مكان از ضرورتهاي حياتي و اساسي براي جامعه ديني بهويژه مبلغان دين است تا آن گوهر و جانمايه پيام ديني را با زبان روز و بيان رسا و بليغ به شيفتگان و تشنگان خود برسانند.
امروزه ارتباط شناسان بر نقش روشهاي تبليغ پيام، تأكيد فراوان ميكنند و شاه كليد تأثير و ماندگاري هر پيام را در اعمال روش و چگونگي تبليغ، بهكارگيري مدلها و الگوهاي مترقي و مردمي، عقلاني و علمي ميدانند.
در تبليغ روشمند كه امروزه مورد توجه است مبلغ صرفاً به اداي وظيفه و انجام مأموريت بسنده نميكند بلكه به پذيرش پيام نيز توجه ويژه دارد، در مدل اشاعه كه در دهه 1980 ميلادي در غرب مورد اقبال بود به تأثيرگذاري عنصر فرهنگ در فرآيند پذيرش تاكيد فراوان ميشد.
اشاعهگران اعتقاد داشتند هر تحولي در هر گوشه از دنيا رخ ميدهد بهتدريج در ساير بلاد و فرهنگها هم رسوخ پيدا كرده و تأثير ميگذارد.
در روش بازاريابي پيام اين فروشنده است كه بهدنبال خريدار ميرود، ذوقها و دلبستگيهاي او را اولويتها و مطلوبهاي مشتريان را در كالاي توليدي خود مرعي و ملحوظ قرار ميدهد، در گذشته مردم تلاش ميكردند تا به سراغ يك پيام ديني بروند و در مساجد و مدارس پيام ديني را دريافت ميكردند اما امروزه پيامهاي ديني بهصورت انبوه توليد ميشود و در معرض شيفتگان و علاقهمندان قرار ميگيرد و با ابزارها و امكانات مدرن روز يا همان تكنولوژي ارتباطات به نشر و بسط آن ميپردازند.
معلوم ميشود كه عرصههاي تبليغ پيام دين بسترها، ابزارها، روشها و نگرشهاي آن بسيار تفاوت پيدا كرده و اين تفاوت چشمگير، ضرورت توجه ژرفتر و عميقتر به تمام ابعاد تبليغ پيام دين را عيان ميكند.
متأسفانه تبليغ پيام ديني توسط مبلغان، با روشهاي سنتي مثل خطابه و منبر هميشه از جاذبه دلچسب علمي و فني برخوردار نيست تا بتواند جوهر پيام دين را در ظرف دلهاي شركتكنندگان، ماندگار سازد بههمين دليل بازار تبليغ پيام ديني در منبرها و مسجدها بهغير از ايام محرم و عزاداريهاي امام حسين(ع) رونق قابل انتظار را ندارد.
مسلمانان افتخار دارند كه پيامبر اسلام در همان آغاز براي تبليغ پيام دين از روشها و مدلهاي مختلفي استفاده ميكردند كه امروزه ديگران به آن رسيدهاند، به نظر نگارنده اعزام مبلغان پيام ديني در سراسر جهان آن هم در آن عصر توسط پيامبر اسلام(ص) در واقع براي بازاريابي پيام دين بود.
تلاوت آيات قرآن در محافل جمعي، گفتن اذان بر بامهاي بلند مسجدها، احترام و سپاسگذاري از كفاري كه مسلمانان بيسواد را آموزش ميدادند، همه در راستاي بازاريابي تبليغ پيام دين صورت ميگرفت كه در آن استفاده از جاذبههاي روحي و رواني، برجستهسازي، تكرارپذيري پيام، محسوسسازي، كوچكنمايي، فشردهسازي، تحريك و تشويق در امر تداعي معاني همه بهنوعي مورد بهرهبرداري قرار ميگرفت.
به عنوان مثال استفاده از نيروهاي جوان در جنگهاي تبليغي و نظامي روشهايي بود كه پيامبر اسلام به نحوي براي تبليغ پيام دين بهره ميبردند اما در بين مسلمانان از تبليغ پيام دين بهگونهاي استفاده ميشود كه به افكار و انديشههاي جوانان چندان ارجگذاري نميشود.
يك مبلغ كه به منطقه اعزام ميشود بدليل آشنايي خود با اهالي سالها در همان مكان ميرود و همان پيامهاي تكراري فاقد جاذبههاي رواني و روحي را كه هر ساله ميگويند دوباره مطرح ميكند بنابراين براي مردم شركتكننده پيام جديد و بهره علمي جديد ندارد و از شركت در محفلهاي سخنراني و منبر خودداري ميكنند.
در امر تبليغ پيام ديني ميبايد به جوانان و انديشههاي جوانان و افكار و طرحها و ابتكارات خلاق در زمينه انتقال پيام دين، اهتمام جدي مبذول داشته شود چراكه اصولا ًتغيير و تحول در رفتارها، فرهنگها، خصلتها و كاراكترها، نگرشها و بينشها در سايه تلاشهاي فكري نيروهاي جوان جامعه ميسر است.
ضرورتهاي تبليغ پيام ديني
ضرورتهاي تبليغي بسيار وسيع و گسترده است كه بايد دانشوران ديني به آن توجه جدي داشته باشند، اما در اين مقدمه، به سه ضرورت حياتي و عمده اشاره ميشود:
1. شناخت محيط اجتماعي و تنوع فرهنگي: گوناگوني و تنوع فرهنگي در دنياي معاصر به اندازهاي است كه حتي در كوچكترين واحد اجتماعي مثل خانواده به عينيت تمام قابل لمس است. بنابراين براي موفقيت و تاثيرگذاري تبليغ پيام دين، اول از همه مبلغان دين بايد تنوعهاي موجود فرهنگي در محيطهاي تبلغي را بپذيرند و آن را جزء شرايط طبيعي حيات جمعي آنان محسوب كنند. زيرا دنياي جديد دنياي تكثرها و تنوعها(پلورال) است و به همين دليل تبليغ پيام اهميت مضاعف پيدا كرده است.
پذيرفتن تنوعهاي فرهنگي، سلايق مذهبي و تفاوتهاي رفتاري اين امكان را فراهم ميآورد تا پيامدين و انتقال آن به مردم در محيط كاملاً امن و آزاد صورت گيرد و مردم احساس نكنند كه فرهنگي بر آنان تحميل ميشود بلكه فرصت فكر، مجال انتخاب، مقايسه و سنجش آن را داشته باشند.
به همين دليل پيام هم ماندگار و پايدار ميشود وگرنه مردم، در مقابل تبليغ پيام ديني، عكسالعمل نشان داده و انگيزه انتخاب و پذيرش را از كف داده و جهت تقابل و انكار را بر ميگزينند. بنابراين ضرورت دارد تنوعها و تفاوتها را پذيرفته وجه همت را بر وجوه مشترك فرهنگها و رفتارها، معطوف كرد و به عبارتي از تنوعها و تكثرها براي تبليغ پيام دين استفاده شود.
2. تكيه بر توانمنديهاي علمي و فني: جاي تأسف است كه هماكنون علم بديع و بيان و روشهاي فني تبليغ پيام، در آموزشهاي رسمي حوزه مغفول مانده و به كتابهاي مثل مطول كه تكنيكهاي بيان و روشهاي تبليغ پيام را دربردارد توجه نميشود.
با توجه به اينكه تبليغ پيام در رسانههاي مدرن روز بسيار، رونق يافته و حتي ميتوان مهمترين تقابل فرهنگي و فكري بشر را در عرصه تبليغات پيام در رسانه محسوب كرد آنسان كه امروزه افكار بشر و اطلاعات و آموختههاي وي، رسانهي است افكار رسانه هم الزامات خاص خود را ميطلبد، فراگيري علوم و فنون بديع و بيان، روشها و الگوهاي مدرن تبليغ پيام، توجه به محتواي پيام و زمينههاي تاثيرگذاري و ماندگاري تبلغ پيام ديني، امروزه ميتواند در تبليغات رسانهاي، كنفرانسها و همايشهاي علمي و ديني راهگشا باشد و موجب سامانهمندي تبليغ پيامهاي ديني شود.
3. استفاده از ظرفيتهاي جديد: ظرفيتهاي جديد در واقع تمامي امكانات و توانمنديهايي است كه ميشود در تبليغات ديني، مورد بهرهبرداري قرار گيرد. التفات و توجه به نيرويهاي جوان، انديشه و خلاقيتهاي آنان، استفاده از رسانههاي الكترونيك، در عين حال توجه جدي به شيوههاي سنتي خطابه و منبر، مسافرتهاي تبليعي، همه ميتواند در تبليغات ديني مورد استفاده قرار گيرد.
مناسب نخواهد بود تا با داشتن برخي از اين ظرفيتها و تواناييها از بهرهمندي توانمنديهاي ديگر غافل شد.
شيوههاي تبليغ پيام يا فنونتبليغات
در يك دستهبندي كلي ميتوان فنون و شيوههاي تبليغ پيام را به سهدسته طبقهبندي كرد كه امروزه از هر سه دسته در جهت تبليغات پيام استفاده ميشود:
1. فنون تطبيقي تجويزي: در اين فنون محتواي تبليغات به گونهي ارايه ميشود كه بيانگر ارزشهاي حاكم در آن جامعه است.
پيامفرست تبليغ پيام را با اموري همبسته و پيوسته طرح ميكند كه براي مخاطبان عزيز است در واقع اين شيوه تجويزي جنبه دفاع از ارزشها و هنجارها و داعيه مطابقت و همراهي با آن را دارد و مخاطبان را از جايگاه بالا به سمت يك رنگي و هماهنگي با روشهاي مثل توصيههاي اخلاقي وعظ و نصيحت، استفاده از چهرههاي مطلوب و مطرح كه مورد قبول مردم باشد هدايت ميكند و به نحوي روي مخاطبان خود تاثير ميگذارد.
در اين روش مبلغان سعي ميكنند همواره خويشتن را جزء جداييناپذير مردم، قلمداد كنند و گرايش به مردم، حمايت از ارزشها، پيروي از هنجارهاي احتماعي، از شاخصهاي مهم و ممتاز آن محسوب ميشود.
2. فنون تحريفي: اصولاً در دنيا واقعيتهاي يكسان وجود ندارد، خيلي از واقعيتها در ديدگاه گروهي واقعيتي انكارناپذير است در حاليكه در پندار طيفهاي مخالف و رقيب واقعيتهاي تحريف شده و دگرگون شده جلوه ميكند، به همين دليل تلقي از واقعيتها در ظرف افكار و انديشهها و آينه ذهنها، همواره متفاوت و متنوع و حتي متضاد است.
بنابراين مهمترين زمينهاي كه اعمال شيوه تحريف را امكانپذير ميسازد ذهنيتسازي، تاريخسازي و فرهنگسازي به نحوي دلخواه گروههاي تبليغاتگر يا «منبع پيام» است كه از جهل و بياطلاعي مردم، از تعصبات قومي و وفاداريهاي ملي و خانوادگي، جنسي، سببي و نسبي آنان استفاده ميكند و پيام دلخواه را در ديدگاه مردم مطابق حق و واقعيت انكارناپذير، اجتماعي جلوه ميدهد تا بهوسيله روشهاي حذف اطلاعات، ساده جلوه دادن مسايل پيچيده، جهت دادن توجه و حواس مخاطبان به سمتي ديگر، بتوانند پيام را انتقال دهد و با تصرف در اذهان و افكار مخاطبان شرايط اجتماعي دلخواه را پديد آورند.
3. فنون تخريب: بشر موجودي است كه اگر در تنگنا قرار گيرد دستخوش ناامني و ترس، دلهره و شكست ميشود و نسبت به برخي پيامها حساسيت نشان ميدهد و در مقابل برخي پيامها احساس تشخص خود را از كف ميدهد و بدينسان آماده پذيرش پيام است.
فرد وقتي در وضعيتي قرار گرفته كه قادر به حل مشكلات خود از طرق متعارف نباشد دچار استيصال و خودفرسودگي ميشود، در اين هنگام پيامفرست با پيام خود مخاطبان را مورد حمايت قرار ميدهد و ميگويد من مشكل شما را حل ميكنم، گاهي گروههاي پيامفرست اصولاً جامعه را دچار ناامني ميكند و اذهان را مشوش ميسازد تا بتواند از دستپاچگي و سردرگمي موجود در جامعه بهرهبرداري كند.
يك جامعه سردرگم و مستاصل خوداتكايي و استقلال خود را از دست ميدهد و آماده پذيرش هرگونه پيام است.
در جامعه اسلامي به دلايل اخلاقي و مذهبي بيشتر به صورت رسمي فقط از فنون تجويزي و تطبيقي استفاده ميشود مثل تبليغات در مساجد و حسينيهها، رسانههاي جمعي و آموزشهاي عمومي، اما امروزه در دنيا از همه اين شيوهها براي انتقال پيام، استفاده ميكنند.
به نظر نگارنده تا جاييكه فقه و حقوق انساني و اسلامي اجازه ميدهد بايد براي تبليغ پيام ديني علاوه بر فنون تجويزي از فنون تحريفي و تخريبي هم استفاده كرد، زيرا دشمنان بهصورت گسترده و پيوسته از اين شيوهها براي انتقال پيام خود بهره ميبرند و ماهم اگر ميخواهيم در اين دنيا با هويت خود زندگي كنيم بايد از اين شيوهها استفاده كنيم.»
منبع:
تبليغ پيام دين؛ ضرورتها و روشها، نوشته احمدي رشاد
سه شنبه 7 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 147]