تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):ما قومى هستيم كه تا گرسنه نشويم غذا نمى‏خوريم و تا سير نشده‏ايم دست از غذا مى‏ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840451121




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

از ماكياول تا لاك(4)


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:

◄ نوزايي و تحول انديشه سياسي در عصر جديد

ب) توماس هابس (1588-1679م.).

يكي از معروفترين متفكران انگليسي قرن هفدهم توماس هابس است. او زماني متولد شد كه دولت انگلستان قدرت فوقالعادهاي كسب كرد و موفق شد در سال 1588 آرماداي اسپانيا را در نبرد دريايي درهم بشكند. هابس در انگلستان تحصيلات عاليه داشت. مسلماً دانشگاههاي قديمي كمتر عظمت قبلي خود را داشتهاند و افراد در اين عصر بيشتر به مطالعات شخصي علاقهمند بودند.

هابس نيز اينگونه بود. او در آغاز به فراگيري زبان لاتين علاقه داشت و توانست تاريخ «توسيديد» را ترجمه كند. عدهاي معتقدند كه كتاب توسيديد بر روي افكار هابس تأثير گذاشته است. توسيديد مخالف دموكراسي بود و هابس نيز از اين نظر تأثير ميپذيرد. او با خانوادههاي اشرافي سروكار داشت و به تعليم و تربيت شاهزادگان انگليسي ميپرداخت. اوضاع و احوال انگلستان در زمان او مغشوش بود. در قرن هفدهم انگلستان دچار انقلاب شد. در آغاز اين قرن سلطنت از تئودورها به استوارتها منتقل شد. در اين قرن مسائل عمدهاي سبب درگيري بين پادشاه و پارلمان شد. پادشاه به عللي نميخواست امتيازاتي را به پارلمان بدهد و به همين علت پارلمان با پادشاه در تعارض قرار گرفت و اين امر سبب سقوط سلطنت گرديد. هابس رسالهاي دارد با عنوان لوياتان كه در آن به استبداد نزديك شده و از قدرت پادشاهان دفاع كرده است. بعد از سقوط سلطنت و به قدرت رسيدن كرامول، هابس به خارج از كشور فرار كرد. وقتي كه حكومت كرامول تثبيت شد از آنجا كه كرامول ريشههاي ديكتاتوري داشت اجازه داد كه هابس به كشور باز گردد؛ اما بعد از مدتي سلطنت به انگلستان بازگشت و هابس مجدداً در خدمت سلطنت درآمد. وي وقتي كه لوياتان را نوشت دچار مشكل شد؛ يعني احساسات جناحهاي مختلف را برانگيخت. وي در اواخر عمر دست از نوشتن آثار سياسي برداشت. عمر او زياد بود، يعني بيش از نود سال عمر كرد و در اواخر اواخر عمر خويش ايلياد و اوديسه را ترجمه كرد. اين عمر طولاني به او اجازه داد كه تأليفات متعددي داشته باشد، حتي كتابي در مورد انقلاب انگلستان نوشت. بدين ترتيب او متفكري است كه در فراز و نشيبهاي سياسي سير ميكند و طرفدار استبداد است. هابس به لحاظ سيستم فكري با خصوصيتهايي شناخته ميشود كه تاكنون كمتر به آن اشاره شده است. در گذشته متفكران، پيدايش حكومت را ناشي از غريزه و مسائلي از اين دست ميدانستند. اما مهمترين ويژگي هابس اين است كه معتقد بود تشكيل حكومت و پيدايش دولت براساس آنچه گذشتگان ميگفتند صحيح نيست و آنها بر خطاست. علت اصلي پيدايش حكومت از وضع طبيعي ناشي ميشود. او معتقد است كه وضع مقدم بر دولت وضع طبيعي است. او همچون ماكياول به روان انسان توجه دارد و معتقد است كه هركسي به دنبال نفع شخصي است، اما انسان به لحاظ فيزيولوژيك نيازهايي دارد و انگيزههاي انسان را به حركت وا ميدارد. هركس به دنبال اين است كه جان و حيات خود را حفظ كند. پس هيچكس نيست كه جان خود را دوست نداشته باشد. ولي در حفظ جان است كه انسان دچار مشكل ميشود. زيرا انسانها به لحاظ روانشناسي خصوصيات ويژهاي دارند؛ يعني همه جاهطلب و نفعپرست هستند. هر انساني اين خصوصيات را داراست و اشكال كار انسانها اين است كه هيچكس، كس ديگري را قبول ندارد. همه خود پسندند و چون همة انسانها اينطورند دنياي آنها دنياي مشكلي و هركسي ميخواهد جاهطلبي خود را ارضاء كند و اين امر موجب تصادم بين آنها ميشود. پس انسانها در حالت طبيعي اين خصوصيات را دارند. در وضع طبيعي اين خصوصيات موجب تبديل شدن جامعه انساني به جامعه جنگلي خواهد شد؛ يعني كسي كه قويتر است پيروز ميشود و ضعيفها نابود ميگردند.

هابس ميگويد درست است كه انسان ميخواهد آرامش و امنيت داشته باشد، اما اين خواسته در وضع طبيعي ممكن نيست. زيرا هميشه به وسيله ديگران در تهديد و خطر است و همه انسانها عليه هم هستند. همه انسانها گرگ يكديگرند. اينجاست كه او در پيدايش جامعه، بر خلاف متفكران قديم، اصل جديدي را مطرح ميكنند و آن اينكه انسان متوجه ميشود كه ضرورت ايجاب ميكند با ديگران توافق كند و اين توافق منشأ قرراداد است. افراد بايد قدرت خود را به يك نفر واگذار كنند و آن يك نفر قدرت فائقه را در دست بگيرد و اعمال قدرت كند. هابس معتقد است كه همه بايد تمامي حقوق خود را واگذار كنند و فقط يك حق را واگذار نكنند و آن حق حيات است. اصلي را كه او پيش ميكشد اصل قرارداد است؛ يعني همه به نفع همه از قدرت خود صرف نظر ميكنند و قدرت خود را به يك نفر واگذار ميكنند تا نفع همه برآورده شود.

او معتقد است كه منشأ حكومتها دو نوع است؛ يعني حكومتها يا منشأ تأسيسي دارند و يا اكتسابي. حكومتهاي تأسيسي يعني حكومتهايي كه بر اساس قرارداد است و افراد از وضع طبيعي خارج شده و به تأسيس حكومت پرداختهاند. اما يك نوع حكومت وجود دارد: پادشاهي، آريستوكراسي و دموكراسي. ولي در بحث پيرامون انواع ديگر حكومت نظر قدما را قبول ندارد و معتقد است كه حكومتها كلاً همين سه نوع هستند و حكومتهاي انحرافي ديگري كه نام برده مي شود در واقع اصلاً وجود ندارد. از نظر او كساني كه با حكومت سلطنتي دشمني ميورزند به اين نوع حكومت، حكومت جباري ميگويند يا كساني كه با حكومت آريستوكراسي مخالفند به آن اليگارش ميگويند. پس اين مفاهيم در ذهن افراد است و وجود خارجي ندارد.(23)

دربارة اين سؤال كه آيا در دورة اوليه وضع طبيعي بوده است يا خير؟ بايد گفت كه از نظر تاريخي هيچكس نميداند كه جوامع در آغاز چگونه بوده است. ولي استدلال هابس اين است كه اگر افراد با هم قرارداد نبندند يا قانون را رعايت نكنند و اطاعت نكنند دچار مشكل ميشوند. او در اطاعت از دولت دو حقوق براي انسان قائل است يكي حق حيات است؛ يعني زماني كه فرمانروا به فرد دستور ميدهد و در آن دستور جان انسان به خطر ميافتد، او ميتواند از فرمان اطاعت نكند. دوم اينكه، اگر حكومت نتواند نفع همه را فراهم كند و امنيت و آسايش به وجود آورد فرد ميتواند اطاعت نكند. او در زمينه استبداد تا آنجا پيش ميرود كه عنوان نظريه پرداز استبداد را به خود ميگيرد و حاكميت و حكومت را تفكيكناپذير ميداند.

هابس معتقد است كه اشكال كار انگلستان در اين است كه حكومت در آن تجزيه شده است. چرا كه در يكسو پارلمان و در سوي ديگر پادشاه قرار دارد. اگر قدرت به دست پادشاه بود آنگاه امنيت و آرامش و عدالت تأمين ميشد. بحث هابس درباره دولت عبارت است از تعبيري كه از لوياتان(24) ميكند. لوياتان نام نوعي تمساح و ماهي بزرگ در درياست كه همة ماهيها از او اطاعت ميكنند؛ اما موجودات خارجي ميخواهند كه اين ماهي را بگيرند. هابس حكومت را مثل يك غول بزرگ ميپندارد كه همه بايد از او اطاعت كنند. اين چنين است كه به تدريج او راه استبداد را هموار ميكند. در واقع ميتوان گفت كه او قدرت را به دولت منعكس ميكند و آن تفاوتي را كه بدن براي حكومت و حاكميت قائل است در آراء او منعكس نيست.(25)

با اين انديشههاي استبدادي بود كه دولتهاي مستقل ملي شكل گرفتند و پادشاهان توانستند قدرت طلبان را محدود و اشراف را سركوب كنند. بنابراين منافع بسياري از اين كار به دست آمد. با ايجاد ارتشهاي منظم، نيروي نظامي مزدور بينياز شد و حكومتهاي مستحكمي با تكيه بر سرزمينهاي ملي پديد آمدند. پادشاهان از قدرت كليسا كاستند و خود فعال مايشاء شدند. بدين ترتيب متفكران سياسي راه را براي استبداد هموار كردند و تئوري قدرت مطلقه را به استبداد كشيدند. در حالي كه در ميانه قرن هفدهم ضرورت مقابله با استبداد نيز شكل گرفت و كساني كه واضع نظريات استبدادي بودند از بطن آن نظام استبدادي پديد آمدند، اما اين امر نشان ميدهد كه با رشد طبقه متوسط اينك آنان خواهان كسب قدرت سياسي هستند و برآنند كه اهرمهاي سياسي قدرت را به دست گيرند. اين امر خود عامل به راه انداختن انقلابات بوژوايي و دموكراتيك بود كه به نفع طبقه بورژوا صورت گرفت. متفكران سياسي نيز افكارشان را از اين پس در مسير افكار ضد استبدادي قرار دادند و بر عليه استبداد سخن گفتند؛ به گونهاي كه در مقابل بدن، لاك و در مقابل هابس نيز متفكراني چون مونتسكيو سر برآوردند.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 247]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن