تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837530815
مصطفي نظري در ايسنا: ما تيم ملي دوم برزيل بوديم! مغرور نشوم، بهترين دروازه بان دنيا ميشوم
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: مصطفي نظري در ايسنا: ما تيم ملي دوم برزيل بوديم! مغرور نشوم، بهترين دروازه بان دنيا ميشوم
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: ورزشي - فوتبال
قبل از حضور تيم ملي فوتسال در جام جهاني، وقتي خبرنگاري از "حسين شمس" دليل دعوت نشدن "رضا ناصري" را پرسيد و گفت كه بازيكنان نميتوانند با "مصطفي نظري" خيالشان از بابت دروازه راحت باشد، سرمربي تيم ملي مدعي شد كه نظري ستاره ايران در برزيل خواهد بود. البته در آن زمان كسي نه حرفهاي شمس را جدي گرفت و نه نظري را. اما حضور در جام جهاني بهترين مكان براي دروازهبان بيست و پنج ساله ايران بود كه بتواند پس از مسابقات قهرماني آسيا خودي نشان بدهد و ثابت كند پشت خط ماندنش در اين چند سال چندان به دلايل فني مربوط نبوده است.
"چياگو" (لقبي كه تلويزيون برزيل به نظري داد) يك هفته پس از بازگشت تيم ملي از ريودوژانيرو با حضور در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به پرسشهاي خبرنگاران ايسنا پاسخ گفت.
* آقاي نظري از جام جهاني شروع كنيم. هر چه از درخشش و بازيهاي بازيكنان تيم ملي فوتسال در برزيل گفته شود، ناچيز است. پيش از هر چيز ارزيابيتان از عملكرد تيم ملي ايران در اين رقابتها چيست؟ آيا فكر ميكرديد تيم تا اين اندازه خوب بازي كند؟ آيا تا اين اندازه آمادگي داشتيد كه بتوانيد اين نتايج را به ثبت برسانيد؟
- از آنجايي كه به عنوان بازيكن در تركيب تيم ملي در جام جهاني قبل حضور نداشتم، تصوري سادهتر از جام جهاني فوتسال داشتم. آنچه ديدم، فراتر از تصوري بود كه درباره ي جام جهاني فوتسال داشتم. رقابتهاي دشوار و سنگيني بود. صادقانه بايد بگويم، اين اندازه فكر نميكردم، بچهها بتوانند اين قدر خوب بازي كنند. خودم هم همين طور. هدف اوليه ي ما اين بود كه در جمع هشت تيم پاياني حاضر باشيم. ميخواستيم حتما در بين هشت تيم دور بعد قرار بگيريم. چون در 16 سال گذشته اين اتفاق رخ نداده بود، روي اين هدف تمركز كرده بوديم. وقتي به اين مرحله رسيديم، بازي به بازي بيشتر به قدرتمان پي ميبرديم و اعتماد به نفسمان بالاتر ميرفت. بچهها واقعا خوب كار كردند. هرگز چنين چيزي را از قبل تصور نميكردم. خدا هم خيلي به ما كمك كرد و پشتيبان ما بود.
* علت اين نتايج خوب و موفقيتآميز را در چه چيز ميدانيد؟
- دوستي و رفاقت ميان بچهها و تمركز بسيار زياد روي بازيها ما را به اين مرحله رساند. براي اين بازيها سه سال تمام فكر و تمركز كرده بوديم. در نخستين اردويي كه شمس هدايت تيم ملي را برعهده گرفت، پيش از آن كه حرفي از بازيهاي آسيايي ژاپن بزند، از جام جهاني فوتسال صحبت كرد. او گفت پس از رقابتهاي ژاپن و تايلند به جام جهاني ميرسيم و در جمع چهار تيم پاياني قرار خواهيم گرفت. اين هدف ما بود و براي آن هم تمرين ميكرديم. وقتي خودم فصل را شروع كردم، هر روز در تمرينهاي ارم كيش با ابطحي درباره ي جام جهاني فوتسال صحبت ميكرديم. در تمرينهاي باشگاه هر روز براي جام جهاني كار ميكردم و وزنه ميزدم. ابطحي هم كه در جام جهاني 1992 هنگكنگ عنوان فنيترين بازيكن را به خود اختصاص داد، هر روز با من درباره ي جام جهاني حرف ميزد و شرايط اين رقابتها را برايم توضيح ميداد. براي ليگ آماده ميشدم، اما ذهن و تمركزم در برزيل بود.
* شمس، سرمربي تيم ملي در اين رقابتها عملكرد خوبي را از خود نشان داد. با همهي انتقادهايي كه از او ميشد، نشان داد ميتواند تيم را به خوبي جمع كند، نظر شما درباره او چيست؟
* همه فكر ميكردند، فوتسال دنيا در حال پيشرفت است ولي ما در حال درجا زدن هستيم. عملكرد شما خط بطلاني روي اين عقيده و انتقاد كشيد. به نظر شما چرا تيم ملي فوتسال در اين دوره از پس اين باورها برآمد و آنها را پس زد؟
- شرايطي كه چهار سال پيش در تايوان به وجود آمد، اوضاع بدي را براي فوتسال ما به بار آورد. همه فكر ميكردند فوتسال ديگر نميتواند كمر راست كند. فوتسال ما دو سال قبل و پس از آن رقابتها در انزواي كامل بود. شرايطي به وجود آمده بود كه هيچ تيمي با ما بازي نميكرد و كمبود بازي تداركاتي داشتيم. تيم ملي فوتسال با آن شرايط بد از رقابتها حذف شد و قهرماني رقابتهاي آسيايي ازبكستان را از دست داديم. من هم عضو آن تيم و در اردويش حاضر بودم. واقعا اين دو تيم با يكديگر از هيچ نظر قابل مقايسه نيستند. حتي شرايط مالي آنها بهتر ازما بود. در فدراسيون قبل به آنها فوقالعاده رسيدگي ميشد. من خودم در آن زمان دو سال در تيم ملي فوتسال در خدمت "انصاريفرد" بودم، هر چند هميشه در آستانه رقابتها از تيم خط ميخوردم، ولي در جريان كار بودم. فكر ميكنم شرايط آنها با ما قابل قياس نيست. رفاقت، دوستي و يكدست بودن بچههاي ما را هم نميتوان با آن تيم مقايسه كرد. يادم هست كه جو اردو در آن زمان خوب نبود. حتي جو حاكم بر فوتسال هم خوب نبود. اما، اكنون با آمدن شمس و ترابيان اوضاع فرق كرده است. الان رابطه ي ميان بازيكنان با تجربه و جوان ما فوقالعاده است. بازيكنان با تجربهاي همانند وحيد شمسايي و اصغر قهرماني كه از سال 2000 در تيم بوده است. شايد آرزوي من و خيلي از بازيكنان 20 ساله تيم گرفتن عكس يادگاري با شمسايي بود، اما اكنون با هم راحت هستيم و به خوبي با هم كنار ميآييم. امير فراشي، مربي دروازهبانها هم با ما رابطه خوب، گرم و نزديكي دارد. شمس هم همين طور. جو خيلي خوبي در تيم حاكم بود. اگر ديده باشيد، هيچ كس از جريان بازي سالم خارج نميشد و همه براي همديگر تلاش و كوشش ميكردند و پشتيبان همديگر بودند. تنها چيزي كه باعث رويايي شدن اين دوره از رقابتهاي جام جهاني فوتسال شد - برخلاف تراژيك بودن نتيجهاش- همين رفاقت ميان مربيان و بازيكنان و مديريت خوب حسين شمس بود. نميشود به سادگي از كنار كادرفني تيم گذشت. علي صانعي، امير فراشي يا پزشكان تيم زحمت زيادي كشيدند. ترابيان با زحمتهاي زياد بازيهاي تداركاتي خوبي فراهم كرد، ما با تمام تيمهاي خوب دنيا بازي تداركاتي داشتيم، حتي سه، چهار بار! اين باعث شد، ترس اوليهي ما از بازي با تيمهاي بزرگ از بين برود.
* درست همانند بازي با اسپانيا ... هر چند كه آن بازي از تلويزيون پخش نشد.
- خيلي بد شد كه آن بازي نشان داده نشد. بايد خاطرهاي از آن روز را برايتان تعريف كنم. حضور ما آن هم پنج، شش روز پيش از شروع رقابتها و تمرينهاي روزانه در برزيل فشارها و استرس روي بازيكنان را خود به خود افزايش ميداد. صبح روز مسابقه – بازي با اسپانيا براساس برنامه صبح انجام شد – به اميد تساوي و انجام يك بازي خوب راهي بازي شديم. با خودمان عهد بسته بوديم، كه خوب كار كنيم تا مردم شاهد بازي خوبي از تيم فوتسال باشند، ببينند كه فوتسال ايران تكان خورده است. بازي را با آن شرايط شروع كرديم كه ابتدا سه بر صفر به سود ما بود و بعد سه بر سه مساوي شد. شايد خود من در آن بازي بيش از رقابت با برزيل توپ بازيكنان حريف را دفع كردم. اين نتيجه عالي بود، حتي در 37 ثانيه پاياني بازي پنالتي آنها را هم گرفتم. شمس پس از پايان بازي در حالي كه بغض كرده بود، گفت با خودم 14 مرد را به رقابتها آوردهام. در هتل هنگام صرف ناهار هم خوشحال بوديم كه بازي خوبي را انجام داديم. در كنار ما بازيكنان ناراحت اسپانيا نشسته بودند. اما، وقتي گفته شد بازي پخش نشد، همه ما از ناراحتي تك تك راهي اتاقهايمان شديم. هيچ يك از ما آن روز از ناراحتي ناهار نخورد! ترابيان قبل از مسابقه كه روز عيد فطر هم بود، به ما گفته بود بازي پخش ميشود و ميخواهيم به مردم ايران عيدي بدهيم. ولي مردم شاهد عيدي ما نبودند!
* اكنون در ردهبندي فوتسال در رده ي چهارم دنيا قرار داريم. اما نبايد به آن بسنده كرد. نظري هم اكنون بازيكني جوان ولي با تجربه است. او چه آيندهاي را براي فوتسال ايران پيشبيني ميكند؟ و چه بايد كرد تا از جايگاه كنوني هم فراتر برويم؟
- درست ميگوييد. زماني در ديدار دوستانه دو بر يك از اسپانيا شكست خورديم. اگر به همان نتيجه اكتفا ميكرديم، نميتوانستيم برابر آنها به تساوي سه بر سه دست پيدا كنيم. آن هم در رقابتهاي كاملا رسمي. فكر ميكنم اكنون زمان آن فرا رسيده تا از فوتسال و تيم ملي حمايت شود. واقعا در اين مدت حمايت كافي از اين تيم صورت نگرفت. فوتسال به مرحلهاي رسيده است كه نياز به حمايت دارد. شرايط ايجاب ميكند، از اين تيم پشتيباني شود. بازي تداركاتي كه شمس اعتقاد زيادي به آن دارد، بايد بيشتر شود. محيطي امن و آرام براي تيم ملي فوتسال و كادرفني آن ايجاد شود. بودجه كافي در اختيار كميته فني قرار بگيرد. شايد برخي از بازيكنان ما در اين سفر پول كافي براي خريد نداشتند! شايد "تنخواه" زيادي به تيم داده نميشد. اين خوب نبود. به نظرم اكنون ديگر وقت حمايت از فوتسال فرا رسيده باشد. ما ميتوانيم. در جام جهاني اين همه از تيم ما تعريف شد و خبرنگاران برزيلي در نشست خبري پايان بازي با ايتاليا به ما گفتند، شما تيم پيروز هستيد، چون پيشرفتي كه شما در چند سال اخير داشتيد، فوتسال برزيل و اسپانيا نداشته است. برزيل و اسپانيا از جاي خود تكان نخوردند، ولي ما از هفدهم جهان به مكان كنوني رسيديم. نبايد به همين اكتفا شود. ما ميتوانيم از يكي از سكوهاي جهان بالا برويم.
* از نظر ساختار و تشكيلات فوتسال ايران و جهان همواره برادر كوچكتر فوتبال بوده است. شما به عنوان بازيكن تيم ملي فوتسال ايران تا چه اندازه به تشكيلات و ساختار جداگانه فوتسال اعتقاد داريد و آن را موثر ميدانيد؟ درست همانند چيزي كه در فوتسال برزيل ديده ميشود.
- شما درست ميگوييد، فوتسال ايران هم اكنون ساختار و تشكيلات جداگانهاي را ميطلبد. خدا را شكر كه ترابيان از چند سال پيش دنبال اين كار هست. تا آنجا كه من خبر دارم، برنامهاي چهار ساله براي جدا كردن فوتسال از فوتبال از سوي او تدوين شده است. اين طرح تقديم فدراسيون فوتبال شده و تا اندازهاي هم با آن موافقت شده است. خودش ميگفت سخت پيگير جدايي فوتسال از فوتبال است. حتي بازديدي از كنفدراسيون فوتسال برزيل هم داشته و ميگفت اين كنفدراسيون تنها از نظر بودجه وابسته به فوتبال بوده ولي در ديگر موارد كميتههاي جداگانهي خاص خود را داراست. گفته ميشود اين كار امكانپذير نيست. اما، در برزيل، اسپانيا و ايتاليا چنين اتفاقي رخ داده است، تيمهايي كه اول تا سوم دنيا هستند. فكر ميكنم با لطف و نگاه ويژه ي مسوولان فوتبال به فوتسال، اين كار راحت به ثمر ميرسد. بايد دست مدير موفقي همانند ترابيان كمي باز گذاشته شود تا بتواند راحتتر كار كند. دست ترابيان بسته است. هرچه ترابيان قويتر باشد و عمل كند، به همان اندازه تيم ملي فوتسال ميتواند قدرتمندانه ظاهر شود. او از چنان اعتباري برخوردار است كه با يك تلفن ميتواند يك ديدار تداركاتي را با تيمي خوب در سطح دنيا ترتيب بدهد. عملكرد خوب بچهها هم باعث شده كه ترابيان با اعتماد به نفس بالايي اين كار را انجام دهد و تيم مقابل هم به ايران پاسخ منفي ندهد. همه حاضر هستند با تيم ملي ايران بازي كنند. حتي تيمهاي ضعيف براي بازي با ما حاضر به پرداخت پول هم هستند. با اين شرايطي كه پيش آمده و استقبال مردم، فكر ميكنم فرصت خوبي باشد تا اين دو از هم جدا شوند. فكر ميكنم با اين كار باشگاههاي فوتسال هم به سوي حرفهاي شدن پيش بروند. اسپانسرها وارد ميشوند و بعد هم پخش تلويزيوني از راه ميرسد. نخستين چيزي كه فوتسال احتياج دارد، جدا شدن از ساختار فوتبال است.
* فوتسال پس از تيم ملي واليبال نشسته مطمئنا پرافتخارترين تيم ايران است. ولي اين رشته با كمبود شديد امكانات روبهروست. شما حتي يك زمين تمرين اختصاصي هم براي خودتان نداريد.
- كمبود امكانات كه وجود دارد. حتي تيمهاي تهراني فوتسال – كه تعدادشان هم در حال حاضر بسيار كم شده است – براي انجام مسابقه راهي مكانهاي ديگري ميشوند. از مسوولان ورزش ميخواهيم يك زمين مناسب مسابقه را در مركز شهر تهران در اختيارمان قرار دهند. ما در تهران زمين اختصاصي فوتسال نداريم و رقابتهايمان را در ورزشگاه آزادي انجام ميدهيم كه سال گذشته در بازي با روسيه آن گونه بود و بعدها كفپوش آن تعويض شد. به يك سالن خوب همانند سالن مجموعه رضازاده در اردبيل در تهران نياز داريم. با داشتن سالني خوب اين امكان خواهد بود كه تورنمنتهاي خوبي را برگزار كنيم و حتي ميزباني جام جهاني را بگيريم، چون ايران پتانسيل ميزباني جام جهاني فوتسال را دارد و از اين جايگاه برخوردار است. در ديدار با شهردار تهران هم اين درخواست را مطرح كرديم. وي هم لطف زيادي به ما داشت و گفت زمين اين كار را در اختيار ما قرار ميدهد. ولي هنوز هم كمبودهاي زيادي داريم. ما تنها كمپ تيم ملي را در اختيار داريم كه از نظر خوابگاهي با وضع بدي روبهروست. آن هم ساختهي هفت سال پيش است. ورزشكار تنها آرامش ميخواهد. تمرين و در كنار آن آرامش و تغذيه ي خوب تا بتواند از تمرينهايش نتيجه بگيرد. وقتي آرامش در كار نباشد، تمرين كردن تنها هيچ فايدهاي ندارد.
* پس به اين ترتيب فوتسال بيش از هر چيز نيازمند توجهي ويژه است....
- همين طور است. به فوتسال بيش از اندازه بيتوجهي ميشود. در اين مدت مردمي كه با آنها روبهرو ميشويم و همواره به ما لطف داشتهاند، اين موضوع را عنوان ميكنند. فوتسال در 10 دوره ي برگزاري رقابتهاي آسيايي، 9 دوره قهرمان بوده است. حيدريان، شمسايي و خود من جزء برترينهاي دنيا قرار ميگيريم. فوتسالمان بهترين آسياست ولي با اين شرايط چيزي نداريم كه بخواهيم كار كنيم. فكر نميكنم توجه كنوني درخور زحمتهاي كنوني بازيكنان تيم ملي باشد. بچهها بيش از اين ها توجه و امكانات ميخواهند. توجه تنها به مسايل مادي مربوط نميشود. حتي يك سرزدن ساده به اردو و يك خسته نباشيد سادهي مسوولان هم در روحيهي بازيكنان موثر است. در مدتي كه در فرودگاه دبي بوديم، وقتي شنيديم، دكتر احمدينژاد پيام تبريك فرستاده است، بياندازه خوشحال شديم. اين كه حتي بازي را هم تماشا كرده بود، برايمان خوشحال كننده بود.
* غيبت شمسايي و كشاورز را در بازي با ايتاليا تا چه اندازه تاثيرگذار ميدانيد؟
- در آن بازي ما سه، چهار بازيكن خوب و تاثيرگذارمان را نداشتيم. غير از آن دو، مجيد لطيفي هم غايب بود. محمد طاهري را هم به دليل آسيب ديدگي يك نيمه ي كامل در اختيار نداشتيم. بودن آنها كمك زيادي براي ما بود. ولي با همه اينها بازيكنان جوان ما بياندازه خوب بازي كردند، من انتظار چنين چيزي را نداشتم. اصغر حسنزاده، مسعود دانشور و مصطفي طيبي همگي متولد 66 هستند و عالي كار كردند. با غيرت و تعصب بازي كردند. ولي مطمئن هستم با بودن آن سه بازيكن غايب ايتاليا را با اختلاف شكست ميداديم.
* جاي خالي محمد كشاورز در خط دفاعي به خوبي ديده ميشد. او در كارهاي دفاعي عملكردي فوقالعاده را از خود به نمايش گذاشت.
- با كشاورز چند سالي هم بازي هستم. در شنسا هم بازي ميكرديم و به عنوان دروازهبان و بازيكن آخر هماهنگي زيادي بين ما دو نفر وجود دارد. در بازي با ايتاليا كمي بيتجربگي كرديم.
* از جو ورزشگاه به هنگام برگزاري بازيهاي ايران صحبت كنيد.
- در همه ي بازيها از ما حمايت خوبي ميشد. در بازي با اسپانيا يا حتي ايتاليا تماشاگران با ما بودند. در پايان بازي با ايتاليا ورزشگاه غرق در سكوت شده بود! حتي در بازي با برزيل هم تماشاگر داشتيم. آنها تك تك ما را به اسم ميشناختند. هر روز در جلوي هتل براي گرفتن امضا جمعيت زيادي حاضر بود. تيم ملي فوتسال طرفدار زيادي داشت. ما تيم ملي دوم برزيل بوديم! برخلاف ايتاليا كه بازيكنانش اصليتي برزيلي داشتند و جو ورزشگاه برعليه آنها بود. حتي در بازي با برزيل دعوا و كتك كاري شد. شماره هفت ايتاليا مربي برزيل را كتك زد و بعد از آن هم بازيكن 11 برزيل آن بازيكن ايتاليايي را مورد ضرب و شتم قرار داد.
* شايد حق با ايتاليا هم نبود. به ويژه پس از باخت تعمدانهاش برابر پاراگوئه در مرحله ي گروهي. چه احساسي داشتيد وقتي بازيكن ايتاليا در ثانيههاي آخر با گل به خودي شكست تيمش را باعث شد. خيلي از روزنامه ها نوشتند، آه ايران دامن ايتاليا را گرفت.
- قبلا هم اين سوال را از من پرسيدند و من هم پاسخ دادم:" شك نكنيد، همين طور بوده است." ما حتي فكر ميكرديم، اين موضوع در بازي با ايتاليا به ما كمك كند. ولي خدا نخواست. شايد قسمت نبود. به اين حرف اعتقاد زيادي دارم. در تايلند با يك راي به شمسايي باختم و او بهترين بازيكن آسيا شد. از اين موضوع خيلي ناراحت بودم، ولي مطمئن بودم، خير بهتري در راه خواهد بود و در اين جام جهاني خيرش را ديدم. شايد اگر در تايلند بهترين بازيكن آسيا ميشدم، در برزيل جزء 10 بازيكن برتر دنيا نبودم. اكنون دومين دروازهبان جام شدهام و به آن افتخار ميكنم.
* چرا فقط با مهاجم نوك بازي ميكردي؟
- اين دستور تاكتيكي آقاي شمس بود. تنها وقتي با بازيكن كناري بازي ميكردم كه مطمئن بودم. اين عادت من نبود.
* شايد يكي از علتهاي بيتوجهي فوتسال نتايج همواره خوب اين رشته باشد. چيزي كه شايد درمورد حسين رضازاده هم وجود داشت.
- علت اين است كه مردم تنها اخبار نتايج تيم ملي فوتسال و پيروزيهايش را ميشوند. ولي وقتي بازيها را تماشا كنند و دشواري رقابت را ببينند، ديگر نميتوانند انتظار پيروزي راحت فوتساليستها را داشته باشند. از صداوسيما ميخواهم بازيهاي فوتسال را هم پخش كند. برخي از بازيهاي ليگ فوتسال ايران شايد دشوارتر از فينال رقابتهاي آسيايي باشد. ليگ فوتسال ايران يكي از سه، چهار ليگ برتر دنيا در اين رشته شمرده ميشود. بازيكنان خوبي را هم در ليگ ايران داريم. فكر ميكنم با تماشاي بازيهاي ليگ انتظارها معقولتر بشود. همان طور كه با ديدن تمرينهاي رضازاده متوجه ميشويد، او وزنههاي سنگين را به سادگي بلند نكرده است. او جايي گفته بود از نظر روحي خسته است.
* از اين كه در پايان در مراسم انتخاب بهترينها برگزيده نشديد، ناراحت نيستيد؟
- چرا. خيلي زياد. در هنگام اعلام بهترينها من در تلويزيون بودم و از چهرهام هم معلوم بود كه به شدت ناراحت هستم. هر چند انگيزهام را از دست ندادم.
* دروازهبان مورد علاقه ي شما در فوتبال چه كسي است؟
- در فوتبال اروپا تنها از بوفون خوشم ميآيد. به نظرم او شخصيت بزرگي دارد. در يورو 2008 ايتاليا حذف تلخي داشت ولي در پايان اين بوفون بود كه بهترين سنگربان جام شد.
* قبل از جام جهاني فوتسال برزيل حرفهايي درباره ي انتخاب نظري زده ميشد. چه قدر انگيزه داشتي تا به حسين شمس نشان بدهي، انتخاب تو از سوي او درست بوده است؟
- پيش از هر چيز در فوتبال و فوتسال همه چيز به نظر و سليقه مربي بستگي دارد. اصلا مربيگري سليقه است و هيچ كس نميتواند در كار مربي دخالت كند. در جام جهاني شاهد بوديم كه فالكائو، بهترين بازيكن دنيا – از نظر فني واخلاقي - نيمكت نشين بود و مربي برزيلي از او به ندرت استفاده ميكرد. او هم هيچ اعتراضي نميكرد، چون اين مربي بود كه صلاح تيمش را ميدانست. من هم جام جهاني را براي خودم بهترين فرصت ديدم. تاكنون در هر رقابت سعي كردم، از بازي قبل بهتر باشم. فشارهاي جسمي و روحي زيادي را هم تحمل كردهام. ولي انگيزه ي بالايي داشتم. سه سال تمام براي جام جهاني تمرين كردم. حتي انتظار بازيهايي به مراتب بهتر از اين را از خودم داشتم. از اين كه بهترين دروازهبان نشدم، ناراحت شدم ولي بيانگيزه خير. فكر ميكنم اگر مصطفي نظري مغرور نشود، ميتواند بهترين دروازهبان دنيا بشود و همراه با تيم ملي ايران بهترينهاي دنيا شوند. بازي در كنار تيم خوب ايران باعث شد تا ارزشهاي من نشان داده شود. همه ي بازيكنان در بالاترين سطح بودند و در موفقيت من سهم دارند. گويا براي همه پيشنهادي خوبي هم رسيده است.
* هدفهاي شخصي شما در آينده چيست؟
- نخست اين كه لژيونر بشوم. براي دروازهبان اين اتفاق مهمي است. ما تا به حال چنين چيزي را در فوتسال شاهد نبوديم. وحيد شمسايي و رضا حيدريان به عنوان بازيكن در اروپا بازي كردهاند ولي يك دروازهبان خير. دو پيشنهاد خوب از ايتاليا و پرتغال دارم. از اسپانيا هم گويا پيشنهادهايي به فدراسيون رسيده است. ولي در هر حال با ارم كيش قرارداد دارم. همه چيز را به عهده باشگاهم گذاشتهام. هدف اول رفتن به فوتبال اروپاست ولي نه به خاطر مسايل مالي. چرا كه در ايران مسايل مالي ما بيشتر حل ميشود. ولي حضور مربيان بزرگ در فوتبال اروپا براي ما آموزش به حساب ميآيد. بازي در ليگهاي حرفهاي تجربهاي گرانبهاست كه به درد فوتسال ايران هم ميخورد.
* آيا براي بازي در ليگهاي حرفهاي، نگاهي حرفهاي هم به اين هدف داريد؟ مثلا به آموختن زبان دوم فكر كردهايد؟
- حقيقت را بخواهيد پس از هر مسافرت به محمد طاهري ميگويم، در بازگشت به ايران به كلاس زبان ميروم. تا به حال 36-35 جا رفتهام. برگردم كلاس زبان خواهيم رفت. از ايتاليا كه برگردم حتما كلاس زبان خواهم رفت! اين كه شوخي بود. ولي اعتراف ميكنم، از نظر فراگيري زبان فرد تنبلي هستم و به دنبالش نميروم. درمورد فكر هم بايد بگويم كه دارم خودم را براي روبهرو شدن با شرايط دشوار بازي در اروپا از نظر ذهني آماده ميكنم. تصميم من رفتن به فوتبال اروپاست.
* انتظار نظري از خودش چيست و آيا آنچه از او در جام جهاني فوتسال ديديم، سقف عملكرد اوست؟
- نه. نهايت كاركرد من اين نيست. هر چند اين نخستين جام جهاني من بود و جام جهاني بالاترين رخداد ورزشي در فوتسال شمرده ميشود. ولي من سن و سال كمي دارم و چون خيلي زود به تيم ملي دعوت شدم، با سن كم خودم از با تجربههاي فوتسال به حساب ميآيم. روش زندگيام را هم عوض نخواهم كرد. من همان آدم قبلي هستم و همان روش را هم پي خواهم گرفت. ميخواهم بيشتر و بهتر تمرين كنم. به تمرين اعتقاد زيادي دارم، به من ميگويند اگر مربي بشوم براي بازيكنانم چهار صبح جلسه تمرين ميگذارم. درست همانند عابدزاده در فوتبال به تمرين ايمان دارم. نتيجهاش را هم ديدهام. در روز سه ساعت صبح و سه ساعت عصر تمرين ميكنم. شايد شبها هم وزنه بزنم. چون كارم تنها فوتسال است، وقت اين كار را هم دارم. ا كنون ديگر مصطفي نظري بهترين دروازهبان آسيا نيست، بلكه دومين دروازهبان دنياست، پس نبايد هر گلي را دريافت كند و نميتوانم در باشگاهي كه بازي ميكنم، اجازه بدهم به سادگي بازنده از ميدان خارج شود. ميخواهم به جايي برسم كه ديگر گل نخورم. در فوتسال امروز نتايج بازيها با ردوبدل شدن تنها يك گل رقم ميخورد و ديگر همانند گذشته نيست. انتظارم از خودم آن است كه مغرور نشوم تا بتوانم به تنهايي بهترين دروازهبان دنيا شوم.
* دروازهبانها انسانهاي مغروري هستند. احمدرضا عابدزاده، اوليور كان يا جان لوئيجي بوفون، دروازهبان مورد علاقهات در ميدان رقابت غرور خاصي دارند. آيا مصطفي نظري هم در ميدان مسابقه دروازهبان مغروري است؟
- نه. اصلا از اين واژه خوشم نميآيد. به جاي آن از كلمهي "مدير" استفاده ميكنم و ميگويم دروازهبان بايد در ميدان مديريت كند. دروازهبان ميتواند مديري باشد كه همه از او بترسند و به خاطر اعتماد به نفس جذبهاي خاص داشته باشد. در فوتسال مربي از بيرون زمين و دروازهبان در درون زمين هستند كه بازيكنان را مديريت ميكنند و غروري كه ميگوييد يكي از ويژگيهاي مديريت است.
* و در بازي با اوكراين و ايتاليا از اين مديريت خبري نبود....
- در بازي با اوكراين كه اصلا اين مديريت نبود. در بازي با اوكراين بيش از اندازه خسته بوديم. وقتي دو گل از آنها خورديم، ديدم ديگر نميشود كاري كرد. بازيكنان از فرط خستگي ناي راه رفتن را هم نداشتند. خود من هم عكسالعمل ساده را به سختي انجام ميدادم. چون فرداي بازي دشوار با برزيل بود. اين بازي تمام توان ما را گرفت. استراحت ما هم براي بازي با اوكراين كم بود و فرداي بازي با برزيل با اوكراين بازي كرديم. شايد كمي هم مغرور شده بوديم. در بازي با ايتاليا مديريت وجود داشت. ابتدا بازي را بد شروع كرديم، به آنها رسيديم و در پايان يك بازي احساسي را از هر دو تيم شاهد بوديم. حق ما تساوي در 50 ثانيه ي پاياني نبود.
* مگر پيشبيني نكرده بوديد در اين مرحله حاضر خواهيد بود؟
- در برنامههاي ما بازي با برزيل وجود نداشت. شرايط پيش آمده در طول رقابتها برخلاف آنچه پيش از شروع رقابتها داشتيم، ما را مجاب كرد، در گروهمان براي صدرنشيني مبارزه كنيم. يعني حتي بالاتر از اسپانيا هم قرار بگيريم. نميدانستيم كه در صورت دوم شدن با برزيل همگروه ميشويم و آنجا بود كه اين را دريافتيم. فكر ميكرديم در نيمه نهايي به برزيل خواهيم خورد. در بازي با اين تيم هم هدفمان اين بود كه بازي خوبي را انجام بدهيم. به هدف اولمان كه حضور در جمع هشت تيم پاياني بود، رسيده بوديم. در بازي با برزيل هم در ابتدا يك مساوي و بعد باخت با كمترين گل خورده را هدفمان قرار داديم. هدف ما بردن برزيل نبود. تيمهاي بزرگ در همان سه دقيقه نخست كار را تمام ميكنند. وقتي در بازي با برزيل به ساعت نگاه كردم و ديدم شوماخر در همان شروع گل نخست برزيل را به ثمر رساند، به خودم گفتم، بيچاره شديم و كارمان تمام است. تنها اميدوار بودم كه زياد گل نخوريم. خدا را شكر كه خودمان را جمع و جور كرديم و همان شد كه ديديد.
* در خوردن گل پنجم بازي با ايتاليا چه كسي را مقصر ميدانيد؟
- تمام بچهها از جمله خودم را در دريافت آن گل مقصر ميدانم. هر چند فاصله نزديك بود و ضربه نيز محكم زده شد، ولي شايد ميشد آن توپ را دفع كنم. اين انتظار را هم نداشتم كه دفاعمان روي اين توپ آن طور باز شود. سيستم دفاعي ما به نوعي بود كه به حريف اجازه شوتزني نميداد ولي....
* آيا هندبال هم بازي كردهايد. چون يكي، دو بار شاهد بوديم با حركت پروانهاي توپ حريفان را دفع كرديد.
- نه. ولي اين تكنيكي تازه در فوتسال است كه يك مربي برزيلي وارد ايران كرد. سبك دروازهباني با آمدن پيكولي و ژورانديرو در فوتسال ايران عوض شد. او بود كه به من پيشنهاد داد دستكشهايم را دربياورم. ولي سبك عوض شد و ديگر همانند گذشته شيرجه زدن در كار نبود. اين روش قديمي باعث ميشد گلرها در ضربههاي "چيپ" آسيبپذير باشند.
* قشنگترين گلي كه دريافت كردي، كدام گل بود؟
- آخرين گلي كه در بازي با اوكراين خوردم. هر چند گل اولي كه از ايتاليا خوردم هم حرف نداشت! شوتگير خوبي هستم، اما در تك به تكها بهتر عمل ميكنم.
* نقطه قوت و ضعف ليگ فوتسال را در چه ميدانيد؟
- ليگ ما پويا است و جوانان خوبي را در آن داريم. تيمهايي ما نند صدرا و ارم كيش از بازيكنان جوان زيادي برخوردار هستند. علم و ادب مشهد هم بازيكنساز است. ليگ ايران ليگ بسيار خوبي است. به نظرم از اين ليگ حمايت نميشود. همين عدم حمايت بود كه باعث شد تيمهايي همانند شنسا، استقلال و پرسپوليس و دانشگاه آزاد كنار بكشند. دو سالي كه در شنسا بودم بهترين سالهاي فوتبال من بودند.
* چه كسي بايد حمايت كند؟
- صداوسيما با پخش تلويزيوني مسابقهها ميتواند اين كار را بكند. وقتي باشگاه 700-800 ميليون هزينه ميكند، پخش تلويزيوني باعث ميشود پاي اسپانسرها هم وسط بيايد. دست كم پخش يك بازي از ليگ در هفته، مردم را با جذابيت فوتسال آشنا ميكند و اسپانسرها هم براي سرمايهگذاري علاقهمند ميشوند. تمام افرادي كه در حال حاضر در فوتسال سرمايهگذاري ميكنند، براي دل و علاقه خودشان اين كار را ميكنند و برگشت سرمايهاي وجود ندارد. با آمدن اسپانسر فوتبال ما هم تقويت ميشود. دست باشگاههاي ما از نظر مالي بسته است. شايد باشگاه سال آينده نتواند از پس حقوق ما بربيايد.
* دستاوردهاي نظري از جام جهاني فوتسال در برزيل چه چيزي بود و چه آموخت؟
- تجربه زياد و اين كه فوتسال 40 دقيقه است. در بازي تداركاتي با پرتغال در حالي كه يك بر يك مساوي بوديم در دو ثانيه پاياني باي گل خورديم و دو بر يك باختيم. ديگر اين كه در بازي با تيمهاي بزرگ پنج دقيقه اول بازي در هر نيمه بسيار مهم است. دستاورد تيمي ما هم اين بود كه تيم ملي فوتسال ايران ميتواند. برخلاف گذشته كه فكر ميكرديم رسيدن به هشت تيم پاياني نهايت ظرفيت فوتسال ماست، اكنون انتظار داريم، اسپانيا و ايتاليا را ببريم. شايد اگر بازي با برزيل در كشورش نبود، مي شد، اين تيم را برد. ايران ديگر از آسيا جدا شده است و ميتواند در چهارتاي دنيا حاضر باشد.
* و در پايان حرفهاي نگفته.....
اول اين كه فوتسال برادر كوچكتر فوتبال است ولي به اين برادر كوچكتر ظلم زيادي روا داشته ميشود. دوم از همه مسوولان كه حامي ما بودهاند، تشكر ميكنم ولي تا به حال هيچ يك از قولهايي كه به ما دادهاند، عملي نشده است. از آنها ميخواهم به فوتسال نگاه كنند. حتي يك نگاه هم كافي است و نگاه ويژهي آنها را هم نميخواهيم. يك نگاه آنها هم به دل ما مينشيند. به ما قول يك پژوي 206 داده شد كه انگيزه زيادي به ما داد. اين قول عليآبادي به بچهها روحيه داد و از ايشان تشكر ميكنيم. از هاشمي هم تشكر ميكنم او پيگير كارهاي ما بود. كفاشيان در فرودگاه قول پاداش ويژه به بازيكنان فوتسال داد. تاج هم همين طور. قول پاداشهاي زيادي را گرفتهايم. خدا كند همانند پاداشهاي معروف ماكائو نشود. هنوز حوالههاي يك ميليوني پاداش ماكائو نقد نشده است. خواهش ميكنم اين پاداش را بدهند. ما هنوز هيچ پاداشي نگرفتهايم.
انتهاي پيام
دوشنبه 6 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 355]
-
گوناگون
پربازدیدترینها