واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
بازگشتنگاه از واژه ی بازگشتن گرفته شده و آرش سرچشمه و جای بازگشت را می رساند.
از نگاه دستوری، بازگشتنگاه انجام شدن کار يا پديدار شدن چگونگی يی را می رساند. دستور زبان فارسی بازگشتنگاه را وابسته به هنگام ندانسته و نشانه ای آن را پسوند های ”دن“ و ”تن“ می شناسد. مگر موشگافی و از هم گشايی بازگشتنگاه نشان می دهد، که نشانه ای بازگشتنگاه تنها و تنها پسوند ”ن“ بوده و بازگشتنگاه وابسته به هنگام های اکنون و گزشته است.
در زبان دری سه گونه بازگشتنگاه داريم، يکی آنکه از ريشه ای آن، با افزايش پيشوند ”ب“ فرمايش يگان (مفرد)، دوديگر آنکه از ريشه ای آن گزشته ای پيوستگی و سه ديگر آنکه از آن هم فرمايش و هم گزشته ساخته شود. گونه های يکم و دوم دارای يک آرش بوده، مگر وابسته به دو هنگام اکنون و گزشته اند. برای نمونه بازگشتنگاه های گزريدن و گزشتن، گرديدن و گشتن، دوزيدن و دوختن، نويسيدن و نوشتن هم آرش اند، مگر وابسته به دو هنگام می باشند. بازگشتنگاه های گزريدن، گرديدن، دوزيدن و نويسيدن وابسته به هنگام اکنون بوده و همه ای واژه های که از آن ها ساخته و گرفته می شوند، ويژه ای هنگام اکنون اند. برای نمونه به بازگشتنگاه گزريدن می نگريم: همه ای واژه های گزر، بگزر،گزرش, گزرا,گزره, گزران, گزرگاه, گزرايی, گزرنده و گزرندگی ويژه ای هنگام اکنون اند.
بازگشتنگاه های گزشتن، گشتن، دوختن و نوشتن وابسته به هنگام گزشته بوده و همه ای واژه های که از آن ها ساخته و گرفته می شوند، ويژه ای هنگام گزشته اند. برای نمونه همه واژه های خويشاوند بازگشتنگاه گزشتن مانند گزشت، گزشته، گزشتنی، گزشتگاه، گزشتنگاه و گزشتگی وابسته به هنگام گزشته اند.
گونه ای سوم، هر دو هنگام گزشته و اکنون را در خود نهفته دارد. برای نمونه به بازگشتنگاه های پوشيدن و انجاميدن نگاهی می اندازيم: هرگاه پيشوند ”ب / بی“ را به ريشه های ”پوش“ و ”انجام“ بيافزاييم, از آنها فرمايش يگان ”بپوش“ و ”بيانجام“ ساخته می شوند و اگر پسوند ”ن“ را از اين بازگشتنگاه ها بزداييم, از آنها گزشته ای پيوستگی يی ”پوشيد“ و ”انجاميد“ يا فرمايش دوگان (جمع) ”بپوشيد“ و ”بيانجاميد“ ساخته می شود.
بازگشتنگاه واژه ايست که از آن فرمايش، کارواژه، نام واژه, بند و زاب ساخته شود. بازگشتنگاه سرچشمه اي همه واژه هاي خويشاوند خويش است. براي نمونه همه واژه هاي: بين، ببين، بينش، بينشي، بينه، بينی، بينا، بينان، بينانه، بينايي، بيننده و بينندگي به بازگشتنگاه بينيدن و واژه های ديد، ديده، ديدار، ديداری، ديدگي، ديدني، ديدنگاه و ديدگاه به بازگشتنگاه ديدن بازميگردند.
وارونه زبان اوستا که بيشينه ای بازگشتنگاه های آن از دو يا سه بندواژه درست شده اند، بازگشتنگاه های ساده ای زبان دری از چهار تا هشت بندواژه درست شده اند، برای نمونه: بستن (٤)، آبشتن (٥)، گنديدن (٦)، آغازيدن (٧)، خسبانيدن (٨).
بيشينه ای از بازگشتنگاه های زبان اوستا ريشه ای کارواژه های زبان دری را می سازند، برای نمونه: بر (بردن)، کن (کندن)، کش (کشيدن)، پر (پريدن)، بر (بردن)، وز (وزيدن)، ورز (ورزيدن)، گرس (گريستن)، بخش (بخشيدن)، تفس (تفسيدن)، آزر (آزردن)، دوا (دواندن)، پرس (پرسيدن)، گوش ( گوشيدن / شنيدن)، چش (چشيدن), سپر (سپردن).
گرچه فرنودی در دست نيست، مگر ساختار بازگشتنگاه زبان اوستا نشان می دهد، که شايد (نه بايد) بازگشتنگاه زبان تازی از روی ساختار بازگشتنگاه زبان اوستا ساخته شده باشد.
ساختمان بازگشتنگاهاز نگاه ساختمانی بازگشتنگاه به چهار گونه است: ساده، آميخته، دوگانه و دم بريده.
بازگشتنگاه ساده
بازگشتنگاه ساده آنست که از يک واژه درست شده باشد، مانند رفتن، خوردن، شنيدن، آژيريدن، آبادانيدن.
بازگشتنگاه آميخته
بازگشتنگاه آميخته، آميزه ای از دو يا چند واژه است، مانند برآمدن، بازگفتن، گپ زدن، سخن گفتن، فروهشتن، درست کردن، گفتگو کردن.
بازگشتنگاه دوگانه
به بازگشتنگاه های که خويشاوند نبوده, مگر از يک آرش برخوردار باشند, دوگانه می گوييم. برای نمونه گداختن و آبيدن، شنفتن و شنيدن، ديدن و نگريستن، فرهيختن و پروردن و ...
بازگشتنگاه های دم بريده
هرگاه دو بازگشتنگاه با هم به کار برده شوند، پسوند های ”ن“و يا ”يدن“ از آنها کم می شود. برای نمونه خريد و فروش از بازگشتنگاه های خريدن و فروشيدن، رفت و آمد از بازگشتنگاه های رفتن و آمدن، ديد و بازديد از بازگشتنگاه های ديدن و بازديدن، جست و جو از بازگشتنگاه های جستن و جوييدن، آمد و شد از بازگشتنگاه های آمدن و شدن، تک و پو يا تکاپو از بازگشتنگاه های تکيدن و پوييدن، گفت و گو از بازگشتنگاه های گفتن و گوييدن، بود و باش از بازگشتنگاه های بودن و باشيدن و جست و خيز از بازگش&
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 219]