واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: 1- زمانی باغ وحشی در شهر لوس آنجلس آگهی کرده بود که 2 نمونه از خطر ناکترین موجودات دنیا را به نمایش گذاشته

است این تنها موجودی بود که می توانست زمین و همه حیوانات آن را نابود کند . بله در قفس یک دانشجوی پسر و یک دانشجوی دختراز دانشگاه کالیفرانیا در لوس آنجلس قرارداده شده بودند . براستی آیا می توان حیوانی را تصور نمود که نسبت به سایر موجودات و حتی همنوع خود بی رحم تر و خشن تر از انسان باشد ؟ احتمالاً چنین تصوری دشوار است زیرا بی رحمی ها ، ظلم ها و خشونت هایی که انسانها درمورد یکدیگر نشان می دهند در هیچ حیوانی دیده نمی شود یکی از صاحب نظران گفته است ما رفتار خشونت آمیز و پرخاشگرانه انسان را رفتار حیوانی می نامیم .
2- مشاهده پرخاشگری های غیر قابل تصور انسان برای عده ای این عقیده را پیش آورده که خشونت در انسان ذاتی وفطری است و انسان گرگ انسان است. این باورخطرناکی است زیرا در صورت فطری بودن، خشونت درانسان تبدیل به نیازی طبیعی میشود که حتما باید ارضا شود. دیدگاه دیگری پرخاشگری را اکتسابی می داند و آنرا پدیده ای اجتماعی می شمرد. فروید از طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری است،او معتقد است که پرخاشگری نیروی نهفته ای در انسان است و دارای حالت هیدرولیکی است یعنی به تدریج در شخص متراکم وفشرده می شود. به نظر او در مقابل غریزه حفظ بقا در انسان (غریزه زندگی) ،غریزه دیگری وجود دارد به نام غریزه مرگ که بر خلاف غریزه زندگی سعی در نابودی و تخریب دارد. این غریزه اگر نتواند دیگران را نابود کند معطوف به خود می شود و به صورت خود آزاری و خود کشی جلوه می کند. می توان از آقای فروید انتقاد کرد که گاهی انسان برای حفظ بقا و احیای غریزه زندگی از غریزه مرگ یعنی خشونت استفاده می کند و در واقع گاهی این دو غریزه بر هم منطبق می شوند یعنی بکش تا زنده بمانی.
3- یک عقیده جالب در مورد خشونت و به ویژه خشونت انسانی نظریه لورنز است. این جانور شناس بنام اتریشی معتقد است که : حیواناتی که نسبت به سایر حیوانات خشن تر اند با همنوع خود اخلاقی ترند و حیواناتی که نسبت به سایر حیوانات ضعیف ترند و فرار را بر جنگ ترجیح می دهند با همنوع خود غیر اخلاقی تراند. حیواناتی که ابزار جنگ دارند با خودشان مهربان اند و حیواناتی که فرار می کنند با همنوع خود بد رفتارند. به نظر من دلیل این امر این است که جنگ ضعیف با ضعیف جنگی بی ثمر و بی خطر است و نوع جانور را نابود نمی کند. نگارنده در مقاله ای دیگر درباره میل قدرتمندی که در تمام موجودات وجود دارد بحث کرده است، این میل، میل به جاودانگی است. در واقع موجودات می خواهند ژن آنها در طبیعت باقی بماند گرچه خودشان نابود می شوند ولی می خواهند نسل های آنان در آینده گسترش پیدا کنند. انسان در دسته دوم جای می گیرد یعنی انسان حیوان ضعیفی است که همواره از خطرات فرار می کرده در نتیجه نسبت به همنوعان خود بد اخلاق است و بازدارنده های خشونت نسبت به همنوع در انسان ضعیف است، در واقع حیوانات قوی صلح نامه ای با هم به امضا می رسانند که بیهوده وقت خود را صرف جنگیدن با هم نکنند. حیوانات قوی دنیایی کاملا چند قطبی دارند. یکی از شاعران معاصر گفته است :
من رستم و سهراب تو! این جنگ چه جنگی است گر زخم خورم حسرت و گر زخم خورم ننگ
ولی موجودات ضعیف و ترسو نسبت به هم کم تحمل تر هستند و بازدارنده های اخلاقی ضعیف تری نسبت به تجاوز به همنوع دارند، خشونت انسان به انسان از نوع خشونت ضعیف به ضعیف است و باعث نابودی نوع انسان نمی شود چنانکه می بینیم امروزه نسل انسان نابود نشده است ولی خشونت در بین انسانها وجود دارد چون انسانها (ضعیف و بد اخلاق) اند. لورنز معتقد است امروزه این الگو در باره انسان شکسته شده زیرا با توسعه تکنولوژی انسان تبدیل به موجودی قوی شده است ولی همچنان بد اخلاقی خود را حفظ کرده است یعنی تبدیل به موجود ( قوی و غیر اخلاقی) شده است و این راز وحشتناک بودن انسان امروز است که بدون پروا طبیعت ، حیوانات، دیگران و خود را نابود می کند. انسانها همواره نسبت به هم خشن بوده اند اما این خشونت امروزه بسیار خطرناک شده چون انسان از موجود (ضعیف و غیر اخلاقی) به موجود (قوی و غیر اخلاقی) تبدیل شده و از طرفی انسانها نه تنها نسبت به یکدیگر بلکه به سایر موجودات هم رحم نمی کنند گویی انسان در حال انتقام گرفتن قرنهای ضعیف بودن خویش است. انسانی که از سایر موجودات فرار می کرده امروزه به همه آنها حمله می کند. انسان امروزه حتی به خود رحم نمی کند توجه داشته باشید این که گفته می شود خود کشی کار انسان ضعیف است جمله درستی نیست به واقع هر چقدرقدرت انسان افزایش پیدا کرده میزان خودکشی هم در جامعه انسانی رشد کرده است. تحلیل لورنز موجودات را به چهار دسته تقسیم می کند:
الف- موجودات (قوی و صبور) مانند عقاب وشیر، ب- موجودات (ضعیف و کم تحمل) مانند گوزنها و انسانهای اولیه ،ج- موجودات (ضعیف و صبور) که اصلا وجود ندارند و د- موجودات (قوی و کم تحمل) که انسان امروزی است. جالب توجه اینکه همواره در اسطوره ها صفات پهلوانی به موجودات (قوی و صبور) تعلق می گیرد و پهلوانانی که قوی و صبور باشند فقط در اسطوره ها وجود داشته اند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]