11 نكته راهبردي براي آزادي فلسطين

واضح آرشیو وب فارسی:فارس: 11 نكته راهبردي براي آزادي فلسطين
خبرگزاري فارس: مساله فلسطين يك مساله اسلامي است كه نبايد مسئوليت آزادي آن را فقط متوجه فلسطيني ها دانست .رسانه ها بايد به همه بفهمانند كه مساله فلسطين تنها به فلسطيني ها اختصاص ندارد بلكه به تمام كشورهاي اسلامي مربوط است.

تاريخ بشر نقاط سياه بي شماري در خود دارد اما دو نقطه از همه سياه تر است و هرگز از مخيله بشريت پاك نخواهد شد. اول تشكيل ايالات متحده آمريكا بر روي اجساد سرخ پوست ها و تمدن بومي آنها و دوم تشكيل رژيم صهيونيستي بر خاك پاك فلسطين و بيرون راندن صاحبان واقعي آن اگر سفيد پوست ها سرزمين سرخ پوست ها را غصب كرده و حتي قبرستانهايشان را ويران كردند صهيونيست ها نيز نه فقط قبرستان كه تمام هستي فلسطيني ها را به نابودي كشانده و هر روز زنان مردان كودكان پيران و جوانانشان را به شهادت مي رسانند.

در مساله فلسطين با كمال تاسف رهبران عرب سالها از خود مي پرسيدند آيا مساله فلسطين تنها به فلسطيني ها مربوط است يا اينكه به تمام جهان عرب و جهان اسلام ارتباط دارد آنها مسووليت را بر عهده عرفات و همپالكي هايش قرار دادند و در واقع با اين كار از فلسطيني هاا خواستند خود به تنهايي در برابر رژيم عبري و هم پيمانانش ايستادگي كنند. بدين سبب اوضاع فلسطين به مرحله كنوني رسيد و عرفات با امضاي پيمان اسلو فلسطيني ها را به سوي صلح هاي كاذب و در نهايت طرح آمريكايي نقشه راه سوق داد. طرحي كه بوش به وسيله آن خود را به عنوان قيم و بزرگتر كشورهاي عربي و ميانجي منازعات آنها جا زد.

انتخاب خاك فلسطين براي تشكيل رژيم عبري تنها با هدف حل مساله پراكندگي يهوديان در كشورهاي مختلف جهان نبود بلكه غرب با اين كار كوشيد غده اي ناهمگون و سرطاني را در پيكره جهان عرب قرار دهد و تمدن اسلامي را كه توانسته بود در گذشته باعث ايجاد وحدت كلمه در جهان عرب و جهان اسلام شود وتجاوزات صليبي ها مغول ها و تاتارها را به شكست بكشاند ويران سازد و منطقه را به بازاري دائمي براي توليدات و محصولات خود تبديل كرده و منابع طبيعي و ثروت هاي آن از جمله نفت را چپاول كند. پروژه صهيونيسم بين الملل براي سلطه بر باقيمانده خاك فلسطين با سرعتي بي سابقه و با توجه به اوضاع آشفته منطقه جهان عرب و نظام بين الملل درحال اجراست.

امروز تشكيلات خودگردان فلسطين در بدترين وضعيت خود قرار دارد و مقامات آن براي به دست آوردن پست رهبري تشكيلات و جلب حمايت آمريكا و رژيم صهيونيستي در زمينه سركوب شديد گروههاي مبارز فلسطيني به جان يكديگر افتاده اند. خطر جنگ داخلي و چند دستگي فلسطيني ها را تهديد مي كند. ياس و نااميدي از تشكيلات خودگردان به سبب وجود فساد گسترده در نهادهاي سياسي اداري و امنيتي آن بر همه جا سايه افكنده است و فلسطيني ها به سبب اشغال از مشكلات بي شماري رنج مي برند. در جهان عرب رهبري وجود ندارد كه دست به اقدامي جدي براي مقابله با اسراييل و همپيماناش بزند زيرا همه معتقدند اين مساله فقط به فلسطيني ها ارتباط داردهمين انديشه زهرآگين بود كه باعث شد عرفات صلح را به عنوان تنها راهبرد معرفي كند و محمود عباس نيز دنباله روي اين راه باشد كه فلسطيني ها حتي به رغم ادامه حملات روزمره رژيم اشغالگر قدس بايد به آن پايبند باشند و در مسير آن گام بردارند.

در عرصه بين الملل پس از حوادث 11 سپتامبر راستگرايان و نئومحافظه كاران يا همان مسيحيان صهيونيست توانستند بيش از پيش بر مراكز تصميم گيري واشنگتن سلطه يافته و به اعمال نظرات ميليتاريستي و افراطي خود بپردازند. تشكيلات خودگردان عرفات نيز همسو با رژيم صهيونيستي سياست هاي ويرانگري را عليه گروههاي مبارز و مقاومت فلسطين به مرحله اجرا گذاشت تا جايي كه اينك در اذهان بسياري مقاومت مشروع ملت فلسطين عليه اشغالگران يهودي به تروريسمي تبديل شده كه بايد آن را سركوب كرد.

شايد بتوان گفت "آريل شارون" نخست وزير اسبق رژيم صهيونيستي از جمله مقامات اين رژيم است كه وقتي به قدرت رسيد سياست تل آويو را به بهترين شكل ممكن به مرحله اجرا درآورد. اين سياست همان سلطه بر باقيمانده خاك فلسطين اسكان مهاجرين جديد يهودي آمريكاي لاتين و ساير نقاط جهان مخالفت با پيمان اسلوو حق بازگشت آوارگان فلسطيني به موطن خود جلوگيري از تشكيل دولت مستقل فلسطين و خودداري از اعطاي حقوق ملت فلسطين است.

شارون اينگونه وانمود كرد كه مساله فلسطين دستكم به 20 سال ديگر يا بيشتر زمان نياز دارد تا حل و فصل شود. همزمان راهبردها و اهداف ايالات متحده آمريكا در جريان جنگ عليه جهان اسلام و جهان عرب كه با عنوان مبارزه با تروريسم انجام مي شود به منصه ظهور رسيد و ماهيت آن آشكار شد. سران كاخ سفيد تلاش كردند اينگونه القا كنند كه ارزش هاي موجود در فرهنگ اسلامي عامل اصلي به وجود آمدن تروريسم در جوامع عربي و اسلامي است اما گويا فراموش كرده اند كه هدف از اين جنگ نه مبارزه با تروريسم بلكه در اصل استعمار مجدد جوامع عربي و اسلامي و سلطه بر منابع نفتي سرشار آنهاست. حال بايد پرسيد فلسطيني ها اعراب ومسلمانان چگونه مي توانند با اين وضعيت مقابله كنند و چه راهبردهايي را در اين زمينه اتخاذ خواهند كرد

يهوديان و همپيمانان غربي شان در سالهاي اخير توانستند موضوع فلسطين را از ريشه هاي اصلي خود دور كرده و با بيرون راندن مردم فلسطين از خاك خود رژيم اسراييل را بر ويرانه هاي آن بنا نهند. اما ملت هاي عرب مسلمانان و فلسطيني ها حتي نتوانستند كمترين حق و حقوق از دست رفته خود را باز پس گيرند. گرچه پس از شكست سال 1346 فلسطيني ها و در پس آنها اعراب و مسلمانان نيز مبارزات مسلحانه را عليه رژيم عبري آغاز كردند اما با كمال تاسف برخي نيروها و محافل عربي و اسلامي و حتي فلسطيني در برابر اين مقاومت مانع تراشي كرده و به تدريج آن را به سوي مسائل حاشيه اي و مشكلات بي پايان سوق دادند تا جايي كه از ماهيت اصلي خود بسيار فاصله گرفت و مسائل و موضوعات بي اهميت و كم اهميت جاي آن را گرفت.

آن هنگام كه اسراييل بر روي فلسطين تشكيل و به تدريج به عنوان يك نظام در خاورميانه به رسميت شناخته شد اقدامات سياسي و ديپلماتيك اعراب در حال شكست بود و اين انديشه در جهان غرب و ساير نقاط كره خاكي رواج يافت كه فلسطين سرزمين يهوديان است كه صاحبانش يعني ملت برگزيده خداوند بر روي زمين پس از سالها به آن بازگشته اند و فلسطيني ها در واقع اعرابي هستند كه در غيبت طولاني يهوديان ستمديده و طرد شده در آن سكني گزيدند.

مساله فلسطين يك مساله اسلامي است كه نبايد مسئوليت آزادي آن را فقط متوجه فلسطيني ها دانست از اين رو فعاليت هاي سياسي ديپلماتيك و تبليغاتي در آينده براي حل اين مساله بايد مبتني بر اجراي دقيق قطعنامه هاي سازمان ملل متحد در زمينه قضيه فلسطين به ويژه قطعنامه 181 به تاريخ آذر1327 و قطعنامه بازگشت مصوب سال 1327 باشد و همزمان رسانه هاي گروهي جهان عرب و جهان اسلام و ساير رسانه هاي گروهي دنيا به جهانيان بفهمانند كه مساله فلسطين تنها به فلسطيني ها اختصاص ندارد بلكه به تمام كشورهاي عربي و اسلامي مربوط است و جنگ آمريكا عليه به اصطلاح تروريسم در واقع عليه اسلام ملت هاي عرب و مسلماناني است كه واشنگتن آنها را منشا و عامل تروريسم مي داند.

بدين منظور و براي مقابله با اين موج عظيم ضد اسلامي و ضد عربي بايد نهادهايي تبليغاتي در جهان عرب و جهان اسلام به وجود آيد تا تمام جهان را به حركت و نشان دادن واكنش در قبال جنايات صهيونيست ها و دروغ پردازي هاي كاخ سفيد وادارد و اين حقايق را به جامعه آمريكا و ساير جوامع غربي و غير غربي تفهيم كند:

1 ـ جنگي كه نئومحافظه كاران آمريكايي هاي صهيونيست شده و لابي هاي يهودي سعي در برافروختن آتش آن ميان تمدن اسلامي و تمدن غرب دارند در واقع به هدف حفاظت از منافع سرمايه داران بزرگ تجار بزرگ اسلحه و صاحبان شركت هاي نفتي و همچنين خدمت به اهداف اسراييل و صهيونيسم جهاني در منطقه مي باشد.

2 ـ اماكن مقدسه اسلامي در قدس و ساير نقاط فلسطين اشغالي ميراث گرانبهاي اسلامي و متعلق به جهان اسلام است و هر گونه ضربه به آن فقط بي حرمتي به حقوق فلسطيني ها به شمار نمي رود بلكه بي حرمتي به حقوق تمام ملت هاي عربي و اسلامي است.

3 ـ آزادي اديان همواره يكي از اصول اوليه دين مبين اسلام و ملت عرب و مسلمان بوده و حفاظت و صيانت از آثار و نهادهاي مسيحي و غيرمسيحي در فلسطين واجب است و پيوسته بايد رعايت شود.

4 ـ ملت آمريكا ملت هاي اروپايي و جامعه جهاني بايد بفهمند كه حوادث خونباري كه در جهان صورت مي گيرد به هيچ عنوان نشات گرفته از تعاليم دين مبين اسلام نيست و دنيا بايد در قبال مرتكبان آن يعني صهيونيسم جهاني كاخ سفيد و دولت هاي اروپايي از خود واكنش نشان دهد به ويژه كه رد پاي ماموران سازمان جاسوسي آمريكا (سيا) و سازمان جاسوسي رژيم صهيونيستي (موساد) در حوادث مختلف از جمله حوادث 11 سپتامبر مشاهده شده است.

5 ـ حمله عليه اسلام ملت هاي عرب و مسلمانان به حوادث 11 سپتامبر بر نمي گردد بلكه سابقه اي طولاني و تاريخي دارد چرا كه رسانه هاي گروهي آمريكا كه زير نفوذ يهوديان است در وقايعي نظير انفجارهاي اوكلاهما و حوادث مشابه كه توسط افراط گرايان دست راستي آمريكا صورت گرفته است اعراب و مسلمانان اين كشور را آماج حملات خود قرار داده و آنها را مقصر جلوه دادند.

6 ـ اهداف واقعي سياست هاي تجاوزكارانه بوش و نئومحافظه كاران در برخورد با كشورهاي عربي و اسلامي به ويژه در زمينه مساله فلسطين و دعوت مشكوك دولت بوش پسر براي اجراي اصلاحات در جوامع عربي و اسلامي و همچنين پيامدهاي وخيم آن براي آينده روابط غرب با جهان عربي و اسلامي بايد افشا شود.

7 ـ برنامه ريزي هاي تبليغاتي سياسي و ديپلماتيك با هدف تبادل آرا و نظرات ميان نهادهاي مدني در كشورهاي عربي و اسلامي و همتايان آنها در جهان غرب و تشريح مشكلات و مسائل اعراب و مسلمانان كه ناشي از سياست هاي جابرانه كاخ سفيد آمريكا لابي هاي صهيونيستي و مسيحيان صهيونيست شده در آمريكا و كشورهاي اروپايي و غير اروپايي مي باشد.

8 ـ هشدار دادن به عاملان حملات تجاوزكارانه عليه جهان عرب و جهان اسلام كه به بهانه مبارزه با تروريسم صورت مي گيرد. به ويژه كه اين جنگ تنها به نفع سرمايه داران بزرگ آمريكا و يهوديان جهان است كه براي تحقق طرح اسراييل بزرگ از نيل تا فرات و ايجاد دولت جهاني يهود كه در آن يهوديان تمام غير يهوديان را به زير سلطه درآورد و آنها را برده خود قرار دهد از هيچ تلاشي فروگذار نخواهند كرد.

9 ـ تاكيد بر اين نكته كه جوامع عربي جوامع سامي اصيل هستند و يهوديان غير عرب سامي قلمداد نمي شوند. ازاين رو اتهام غير سامي بودن كه صهيونيسم جهاني به عنوان دشنه اي در زيرگلوي اروپايي ها از آن سو استفاده مي كند در واقع اتهامي باطل و ساختگي است كه يهوديان براي باج گرفتن از اين كشورها به آن تمسك مي جويند. همچنين پژوهش هاي به عمل آمده مبني بر اينكه اصليت عبري ها از سرزمين شام و فلسطين است هنوز براي هيچ كس مسجل نشده است سامي هايي كه در جهان مورد ظلم و ستم واقع شده اند در اصل اعراب و فلسطيني ها هستند نه يهوديان "اشكنازي" اروپا يا يهوديان "سفاردي" كه بخش اعظم آنها در كشورهاي عربي و اسلامي در كمال امنيت و آرامش زندگي مي كردند.

10 ـ بررسي دقيق پروتكل هاي حكماي صهيون و افشاي تلاش يهوديان براي تخريب موازين بين المللي و سلوك بشري به ويژه انهدام ارزش هاي اخلاقي موازين اجتماعي و آداب و رسوم بشري كه از سه دين آسماني يعني اسلام مسيحيت و يهود سرچشمه گرفته است. لذا انديشمندان عرب و مسلمان بايد بر اساس اين واقعيت كه اسلام مسلمانان و ملت هاي عرب در معرض حملاتي بي نهايت خطرناك و مرگبار قرار دارند دست به كار شده و مراقب باشند تا در دام هايي كه توسط صهيونيست ها در اين مسير قرارداده شده نيفتند. اين انديشمندان بايد تمام نيروي خود را براي مقابله با خطرات آتي به ويژه در صورت پيروزي مجدد جرج بوش و نئو محافظه كاران جمع كنند.

صهيونيست ها بر اين باورند كه يهوديان صاحبان كره خاكي و ملت برگزيده خداوند بر روي زمين هستند كه خداوند آنها را جانشين خود قرار داده است. در اين ميان نئو محافظه كاران واشنگتن نشين نيز مي گويند: برخورد تمدن ها امري حتمي و اجتناب ناپذير است و تمدن اسلامي بزرگترين خطري است كه تمدن غرب را تهديد مي كند. بنابر اين دو انديشه بايد دو تمدن اسلامي و عربي و اصول و ارزش هاي اسلامي ازبين برود امري كه در جنگ آمريكا عليه افغانستان و عراق حملات رژيم صهيونيستي عليه فلسطيني ها و فشارهاي گسترده دولت نئومحافظه كار آمريكا به كشورهاي عربي و اسلامي براي تغيير شيوه هاي آموزشي به ويژه دروس تاريخ و تعليمات ديني كه هدف از آن تخليه اين جوامع از ارزش ها و اصول دين مبين اسلام و جايگزين سازي پوچ گرايي و مادي گرايي غربي است به وضوح مشاهده مي شود.

در انديشه آمريكا كه بر پايه سركوب و كشتار سرخ پوست ها بنا نهاد شده دولت هاي آمريكا مي توانند براي حفظ منافع آمريكا از كشتار به عنوان وسيله استفاده كنند. نمونه بارز اين امر دستور "هري ترومن" رييس جمهوري آمريكا در سال 1945 ميلادي براي بمباران اتمي شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي ژاپن است. همچنين تاريخ قديم و معاصر فلسطين نيز شاهد اقدام يهوديان در قتل كشتار و تخريب در فلسطين اشغالي براي تحقق آرمان شوم اسكان يهوديان است. پس تا وقتي چنين افكار و انديشه هايي وجود دارد بايد ملت هاي عرب و مسلمان راهبردهاي خود را بر اساس موارد مطرح شده ترسيم نمايند.

11 ـ بايد براي جهانيان بيان كرد كه دين اسلام صلاح بشر را مي خواهد و مبتني براحترام به مسيحيت و يهود به عنوان اهل كتاب احترام به روابط ميان افراد و گروهها عدالت مساوات و احترام به مردم بدون در نظر گرفتن عقايد مذاهب اديان طبقه نژاد فرهنگ نوع و رنگ است. مسلمانان و ملت هاي عرب بايد پيش از هر چيز بر اساس عربي بودن خاك فلسطين مقاومت مسلحانه در برابر رژيم اشغالگر قدس در كرانه باختري و نوار غزه را به شكلي همه جانبه مورد تاييد قرار دهند و هرگز در برابر اشغالگران صهيونيست سر تسليم فرود نياورند و رژيم عبري را به رسميت نشناسند.

همچنين بايد تمام موانع را از برابر ادامه مقاومت مسلحانه عليه اشغالگران در تمام زمينه ها برداشت زيرا رهبران تشكيلات خودگردان فلسطين بارها عزم خود براي توقف اين مقاومت ودر هم كوبيدن گروههاي مبارز فلسطيني را نشان داده اندمقاومت مسلحانه در فلسطين بايد بر اين اساس صورت گيرد كه رژيم عبري بر خاك غصب شده فلسطين شكل گرفته است از اين رو وظيفه ديني و ملي به اعراب و مسلمانان حكم مي كند كه در همه حال و در تمام سطوح مادي بشري و معنوي يار و مددكار مقاومت در برابر اين رژيم غاصب باشند و تا آزادي كامل خاك فلسطين از اين راه دست برندارند. نظام هاي عربي و اسلامي نيز بايد پيش از آنكه فرصت از دست برود از كرنش در برابر آمريكا خودداري كنند چرا كه بعدها افسوس ديگر سودي نخواهد داشت.
منبع:نشريه نداي قدس
انتهاي پيام/
يکشنبه 5 آبان 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]

[مشاهده در: www.farsnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 236]