واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: حجاب در ملل و اقوام گذشته
کتيبه ها، سکّه ها، تنديس ها، نقاشي ها، فرش ها، ظروف نقره اي و نقش هاي برجسته تاريخي حاکي از آن هستند که انسان ها از روزي که پا بر اين کره خاکي نهاده اند، پوشش را مراعات مي کرده اند.
طبق قراين و شواهد موجود در ايران باستان و در ميان يهود و احتمالاً در هند ، حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده، به مراتب سخت تر بوده است.
از کتاب مقدّس برمي آيد که در عهد حضرت سليمان عليه السلام زنان علاوه بر پوشش بدن، روبند بر صورت مي انداختند.(1) و بر طبق گفته ي قرآن در عهد حضرت سليمان عليه السلام حتي ملکه سبا، که خورشيدپرست بود، پوشش کامل داشت؛ زيرا از آيات مربوط به داستان ملکه سبا چنين به دست مي آيد که وقتي او وارد قصر حضرت سليمان عليه السلام شد و خواست به نزديک تخت او برود، چون حضرت سليمان عليه السلام دستور داده بود کاخ را از سنگي آبگينه فرش نمايند، بلقيس دامنش را بالا کشيد تا هنگام رد شدن خيس نشود.
در زمان حضرت ابراهيم عليه السلام نيز حجاب رايج بود. نامزد اسحاق وقتي او را ديد ، برقع بر صورت انداخت.(2)
زنان ايراني در دوره هاي گوناگون، از مادها، هخامنشيان، اشکانيان و سامانيان داراي پوشش بودند.
طبق قراين و شواهد موجود در ايران باستان و در ميان يهود و احتمالاً در هند ، حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده، به مراتب سخت تر بوده است.
ويل دورانت درباره قوم يهود مي نويسد:
«اگر زني به نقض قانون يهود مي پرداخت. چنان که ـ مثلاً ـ بي آنکه چيزي بر سر داشت به ميان مردم مي رفت و يا در شارع عام نخ مي رشت يا ميان مردم مي رفت و با هر سنخي از مردم درد دل مي کرد يا صدايش آن قدر بلند بود که چون در خانه اش تکلّم مي نمود همسايگانش مي توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت، مرد حق داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد.»(3)
در زمان زرتشت، زنان منزلتي عالي داشتند و با کمال آزادي و با روي گشاده در ميان مردم و جامعه رفت و آمد مي کردند. اما پس از داريوش، مقام زن، به خصوص در طبقه ثروتمند ، تغيير کرد.
زنان فقير، چون براي کار کردن ناچار از آمد و شد در ميان مردم بودند ، آزادي خود را حفظ کردند ، ولي در مورد زنان ديگر، گوشه نشيني در يك زمان مخصوص که برايشان واجب بود، به تدريج امتداد پيدا کرد و سراسر زندگي اجتماعي آن ها را فراگرفت.
زنان طبقه بالاي اجتماع جرئت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار ، از خانه بيرون بيايند و حق نداشتند حتي پدران و برادران خود را ببينند؛ زيرا پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده مي شدند. به همين دليل، در نقش هايي که از ايران باستان بر جاي مانده، هيچ صورت و شمايل زني ديده نمي شود.
اين که حجاب از گذشته وجود داشته و در تمام اعصار لزوم آن احساس شده است ، خود يکي از دلايل منطقي و صحيح بودن حجاب است . اما در ميان اين دستورات متفاوت و همراه با افراط و تفريط آنچه اسلام دستر داده است کامل ترين و جامع ترين و کاربردي ترين است.
پي نوشت:
1- کتاب مقدّس (عهد عتيق و عهد جديد) و ترجمه فاضل خان همداني، وليام گلن و هنري، کتاب سرود سليمان، تهران، اساطير، 1380، فصل پنجم، سفر نشيد الاناشيد، ب 5، ص 1003، آيه 8.
2- همان، سفر تکوين، باب 24، آيه 66.
3- ويل دورانت، تاريخ تمدّن، ترجمه ابوالقاسم ظاهري، انتشارات فرانکلين و اقبال، کتاب چهارم، «عصر ايمان»، بخش سوم، «عصر عظمت».
منبع : برگرفته از مقاله " تبييني بر مسئله حجاب " – باشگاه انديشه
تنظيم براي تبيان : داوودي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]