تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلق‌ترین و با لطفترین آنها نسبت به اهل خویش است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815550686




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اي سران اسلام به داد اسلام برسيد!


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: اي سران اسلام به داد اسلام برسيد!
متن كامل سخنراني تاريخي امام خميني عليه كاپيتولاسيون:

در پي تصويب لايحه ذلت بار اعطاي مصونيت سياسي به اتباع آمريكايي در ايران (كاپيتولاسيون) در سال 1343 حضرت امام خميني (ره) در تاريخ چهارم آبان ماه 1343 سخنراني تاريخي و شديد اللحني را عليه تصويب كاپيتولاسيون ايراد كردند كه در تاريخ نهضت اسلامي ايران مي درخشد. متن كامل اين سخنراني كه منجر به دستگيري و تبعيد حضرت امام به تركيه و سپس نجف شد در ادامه آمده است.

بسم الله الرحمن الرحيم

انالله و انااليه راجعون. من تاثرات قلبي خودم را نمي توانم اظهار كنم، قلب من در فشار است؛ اين چند روزي كه مسائل اخير ايران را شنيده ام خوابم كم شده (گريه حضار) ناراحت هستم، قلبم در فشار است. با تاثرات قلبي روز شماري مي كنم كه چه وقت مرگ پيش بيايد. (گريه شديد حضار)

ايران ديگر عيد (گريه حضار) ندارد، عيد ايران را عزا كرده اند، (گريه حضار) عزا كردند و چراغاني كردند، عزا كردند و دستجمعي رقصيدند. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند و باز هم چراغاني كردند، پايكوبي كردند. اگر من به جاي اينها بودم اين چراغاني ها را منع مي كردم، مي گفتم بيرق سياه بالاي سر بازارها بزنند، بالاي سرخانه ها بزنند، چادر سياه بالا ببرند. عزت ما پايكوب شد، عظمت ايران از بين رفت، عظمت ارتش ايران را پايكوب كردند.

قانوني در مجلس بردند؛ در آن قانون اولا" ما را ملحق كردند به پيمان وين و ثانيا الحاق كردند به پيمان وين! كه تمام مستشاران نظامي آمريكا با خانواده هايشان، با كارمندهاي فني شان، با كارمندان اداري شان، با خدمه شان، با هر كس كه بستگي به آنها دارد، اينها از هر جنايتي كه در ايران بكنند مصون هستند. اگر يك خادم امريكايي، اگر يك آشپز امريكايي مرجع تقليد شما را در وسط بازار ترور كند، زير پا منكوب كند، پليس ايران حق ندارد جلوي او را بگيرد! دادگاه هاي ايران حق ندارند محاكمه كنند! باز پرسي كنند! بايد برود امريكا! آنجا در امريكا ارباب ها تكليف را معين كنند! دولت سابق اين تصويب را كرده بود و به كسي نگفت. دولت حاضر اين تصويب نامه را در چند روز پيش از اين برد به مجلس و در چند وقت پيش از اين به سنا بردند و با يك قيام و قعود مطلب را تمام كردند و باز نفسشان در نيامد. در اين چند روز اين تصويب نامه را بردند به مجلس شورا و در آنجا صحبت هائي كردند. مخالفت هائي شد، بعضي از وكلا هم مخالفت هائي كردند، صحبت هائي كردند لكن مطلب را گذراندند، با كمال وقاحت گذراندند، دولت با كمال وقاحت از اين امر ننگين طرفداري كرد. ملت ايران را از سگ هاي امريكا پست تر كردند. اگر چنانچه كسي سگ امريكائي را زير بگيرد باز خواست از او مي كنند، اگر شاه ايران يك سگ امريكائي را زير بگيرد باز خواست مي كنند و اگر چنانچه يك آشپز امريكائي شاه ايران را زير بگيرد، مرجع ايران را زير بگيرد،بزرگتر مقام را زير بگيرد هيچ كس حق تعرض ندارد. چرا؟ براي اينكه مي خواستند وام بگيرند از امريكا، امريكا گفت اين كار بايد بشود (لابد اينجور است) بعد از سه چهار روز وام 200 ميليوني، 200 ميليون دلاري تقاضا كردند، دولت آمريكا تصويب كرد كه در ظرف پنج سال مبلغ مزبور را به دولت ايران بدهند و در عرض 10 سال، 300 ميليون بگيرند. مي فهميد يعني چه؟ دويست ميليون دلار، هر دلاري 8 تومان در عرض پنج سال وام بدهند به دولت ايران براي نظام و در عرض 10 سال سيصد ميليون، آنطور كه حساب كردند 300 ميليون دلار از ايران بگيرند يعني 100 ميليون دلار، يعني 800 ميليون تومان از ايران در ازاي اين وام نفع بگيرند؛ معذلك، ايران خودش را فروخت براي اين دلارها، ايران استقلال ما را فروخت، ما را جزء دول مستعمره حساب كرد، ملت مسلِم ايران را پست تر از وحشي ها در دنيا معرفي كرد، در ازاي وام 200 ميليون كه 300 ميليون دلار پس بدهند. ما با اين مصيبت چه بكنيم روحانيون با اين مطالب چه بكنند به كجا پناه ببرند عرض خودشان را به چه مملكتي برسانند.

كاپيتولاسيون مخالف راي ملت است:

ساير ممالك خيال مي كنند كه ملت ايران است، اين ملت ايران است كه اينقدر خودش را پست كرده است، نمي دانند اين دولت ايران است، اين مجلس ايران است، اين مجلس است كه هيچ ارتباطي به ملت ندارد، اين مجلس، سرنيزه است و اين مجلس چه ارتباطي به ملت ايران دارد، ملت ايران به اينها راي ندادند، علماي طراز اول، مراجع، بسياريشان تحريم كردند انتخابات را، ملت تبعيت كرد از اينها راي نداد؛ لكن زور سرنيزه اينها را آورد در اين كرسي نشاند.

نفوذ روحاني مضر به حال دشمنان ملت است نه خود ملت:

در يكي از كتاب هاي تاريخي كه امسال به طبع رسيده است و به بچه هاي ما تعليم مي شود، اين است كه بعد از اينكه يك مسائل دروغي را نوشته است، آخرش نوشته است كه معلوم شد كه قطع نفوذ روحانيت، قطع نفوذ روحانيون در رفاه حال اين ملت مفيد است! رفاه حال ملت به اين است كه روحانيون را از بين ببرند! همين طور است، اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد اين ملت اسير انگليس، يك وقت باشد، اسير امريكا، يك وقت باشد. اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد كه اسرائيل قبضه كند اقتصاد ايران را، نمي گذارد كه كالاهاي اسرائيل در ايران بدون گمرك فروخته بشود. اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد كه اينها سرخود يك همچنين قرضه بزرگي را به گردن ملت بگذارند. اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد اين هرج و مرجي كه در بيت المال هست، بشود. اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد كه هر دولتي هر كاري مي خواهد انجام بدهد ولو صد در صد برضد ملت باشد. اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد كه مجلس به اين صورت مبتذل در آيد. اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد كه مجلس با سرنيزه درست بشود تا اين فضاحت از آن پيدا بشود. اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد كه دختر و پسر با هم در آغوش هم كشتي بگيرند چنانكه در شيراز شده است. اگر نفوذ روحانيون باشد. نمي گذارد كه دخترهاي معصوم مردم زير دست جوان ها در مدارس باشند. اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد كه زن ها را در مدرسه مردها ببرند، مردها را در مدرسه زن ببرند و فساد راه بيندازند. اگر نفوذ روحانيون باشد توي دهن اين دولت مي زنند، توي دهن اين مجلس مي زنند، وكلا را از مجلس بيرون مي كنند. اگر نفوذ روحانيون باشد تحميل نمي تواند بشود يك عده از وكلا بر سرنوشت يك مملكتي كه حكومت كنند. اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد يك دست نشانده امريكائي اين غلطها را بكند، بيرونش مي كنند از ايران. نفوذ ايراني، نفوذ روحاني مضر به حال ملت است نخير مضر به حال شماست، مضر به حال شما خائن هاست نه مضر به حال ملت. شما ديديد با نفوذ روحاني نمي توانيد هر كاري را انجام دهيد، هر غلطي را بكنيد، مي خواهيد نفوذ روحاني را از بين ببريد. شما گمان كرديد كه با صحنه سازي ها مي توانيد كه بين روحانيون اختلاف بيندازيد نمي توانيد، اين خواب را بايد به در مرگ براي شما حاصل شود، نمي توانيد همچو كاري انجام دهيد، روحانيون با هم هستند. من به تمام روحانيون تعظيم مي كنم، دست تمام روحانيون را مي بوسم، آن روز اگر دست مراجع رامي بوسيدم، امروز دست طلاب را هم مي بوسم (گريه حضار) من امروز دست بقال را هم مي بوسم (گريه شديد حضار).

اعلام خطر به كليه اقشار ملت:

آقا من اعلام خطر مي كنم، اي ارتش ايران! من اعلام خطر مي كنم اي سياسيون ايران! من اعلام خطر مي كنم، اي بازرگانان! من اعلام خطر مي كنم، اي علماي ايران! اي مراجع اسلام! من اعلام خطر مي كنم، اي فضلا! اي طلاب ! اي مراجع! اي آقايان! اي نجف! اي قم! اي مشهد! اي تهران! اي شيراز! من اعلام خطر مي كنم، خطردار است، معلوم مي شود زير پرده چيزهايي است و ما نمي دانيم. در مجلس گفتند نگذاريد پرده ها بالا برود، معلوم مي شود براي ما خواب ها ديده اند. از اين بدتر چه خواهند كرد. نمي دانم از اسارت بدتر چه از ذلت بدتر چه؟ چه مي خواهند با ما بكنند. چه خيالي دارند اينها. اين قرضه دلار چه به سر اين ملت مي آورد اين ملت فقير ده سال 100 ميليون دلار، 800 ميليون تومان نفع پول به آمريكا بدهد! در عين حال ما را بفروشيد براي يك همچو كاري!

نظاميان امريكائي، مستشاران نظامي امريكايي به شما چه نفعي دارند آقا اگر اين مملكت اشغال امريكاست پس چرا اينقدر عربده مي كشيد، پس چرا اينقدر دم از ترقي مي زنيد اگر اين مستشاران نوكر شما هستند پس چرااز ارباب ها بالاترشان مي كنيد پس چرا از شاه بالاترشان مي كنيد اگر نوكرند مثل ساير نوكرها با آنها عمل كنيد، اگر كارمند شما هستند مثل ساير ملل كه با كارمندانشان عمل مي كنند شما هم عمل كنيد. اگر مملكت ما اشغال آمريكائيست پس بگوئيد، پس ما را برداريد بريزيد بيرون از اين مملكت. چه مي خواهند با ما بكنند اين دولت چه مي گويد به ما، اين مجلس چه كرد با ما اين مجلس غير قانوني اين مجلس محرم، اين مجلسي كه به فتواي و به حكم مراجع تقليد تحريم شده است، اين مجلسي كه يك وكيلش از ملت نيست، اين مجلسي كه به ادعا مي گويد ما از انقلاب سفيد آمده ايم. آقا كو اين انقلاب سفيد! پدر مردم را در آوردند. آقا من مطلعم، خدا مي داند كه من رنج مي برم، من مطلعم از اين دهات، من مطلعم از اين شهرستان هاي دور افتاده، از اين قم بدبخت، من مطلعم از گرسنگي خوردن مردم، از وضع زراعت مردم.

سكوت در مقابل ابرقدرت ها از معاصي كبيره است:

آقا فكري بكنيد براي اين مملكت، فكري بكنيد براي اين ملت. هي قرض روي قرض بياوريد! هي نوكر بشويد! البته دلار نوكري هم دارد، دلارها را شما مي خواهيد استفاده كنيد نوكريش را ما بكنيم. اگر ما زير اتومبيل رفتيم كسي حق ندارد به امريكائي ها بگويد بالاي چشمت ابروست لكن شماها استفاده اش را بكنيد، مطلب اين طور است. نبايد گفت اينها را آن آقاياني كه مي گويند كه بايد خفه شد، اين جا هم بايد خفه شد اين جا هم خفه بشويم ما را بفروشند و خفه بشويم قرآن ما را بفروشند و خفه بشويم والله گناهكار است كسي كه داد نزند، والله مرتكب كبيره است كسي كه فرياد نكند (گريه شديد حضار).

به داد اسلام برسيد:

اي سران اسلام به داد اسلام برسيد، اي علماي نجف به داد اسلام برسيد، اي علماي قم به داد اسلام برسيد، رفت اسلام. (گريه شديد حاضرين در مجلس) اي ملل اسلام! اي سران ملل اسلام! اي روئساي جمهور ملل اسلامي! اي سلاطين ملل اسلامي! اي شاه به داد خودت برس، به داد همه ما برسيد. ما زير چكمه امريكا برويم چون ملت ضعيفي هستيم! چون دلار نداريم! امريكا از انگليس بدتر، انگليس از آمريكا بدتر، شوروي از هر دو بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پليدتر.

امروز دولت آمريكا منفورترين دولت در نظر ماست:

اما امروز سر و كار ما با اين خبيث هاست، با امريكاست. رئيس جمهور امريكا بداند، بداند اين معنا را كه منفورترين افراد دنياست پيش ملت ما، امروز منفورترين افراد بشر است پيش ملت ما، يك همچنين ظلمي به دولت اسلامي كرده است، امروز قرآن با او خصم است، ملت ايران با او خصم است. دولت امريكا بداند اين مطلب را، ضايع كردند او را در ايران، خراب كردند او را در ايران.

ما را به آمريكا فروختند:

براي مستشارها مصونيت مي گيريد بيچاره وكلا داد زدند آقا از اين دوست هاي ما بخواهيد به ما اين قدر تحميل نكنند، ما را نفروشيد، ما را به صورت مستعمره در نياوريد، كي گوش داد به اينها. از پيمان وين يك ماده را اصلا ذكر نكرده اند، ماده 32 ذكر نشده است، من نمي دانم آن ماده چه است، من كه نمي دانم رئيس مجلس هم نمي داند، وكلا هم نمي دانند، نمي دانند كه قبول كردند طرح را. طرح را قبول كردند، طرح را امضا كردند، تصويب كردند اما عده اي اقرار كردند كه ما اصلا نمي دانيم چيست. (آنها هم لابد امضا نكرده باشند) آن عده ديگر بدتر از آنها بودند، يك عده جهالند اينها. رجال سياسي ما، صاحب منصب هاي بزرگ ما، رجال سياسي ما، يكي بعد از ديگري را كنار مي گذارند، الان در مملكت ما به دست رجال سياسي كه وطنخواه باشند چيزي نيست، در دست آنها چيزي نيست،ارتش هم بداند يكي تان را بعد از ديگري كنار مي گذارند، ديگر براي شما آبرو گذاشتند براي نظام شما آبرو گذاشتند كه يك سرباز امريكائي بر يك ارتشبد ما مقدم است يك آشپز امريكائي بر يك ارتشبد ما مقدم شد در ايران ديگر براي شما آبرو باقي ماند اگر من بودم استعفا مي كردم، اگر من نظامي بودم استعفا مي كردم، من اين ننگ را قبول نمي كردم، اگر من وكيل مجلس بودم استعفا مي كردم.

قطع نفوذ روحاني قطع يد رسول الله است:

بايد نفوذ ايراني ها قطع بشود! بايد مصونيت براي آشپزهاي امريكائي، براي مكانيك هاي امريكائي براي اداري امريكائي، اداري و فني، مامورين، كارمندان اداري، كارمندان فني براي خانواده هايشان مصونيت باشد لكن آقاي قاضي در حبس باشند! آقاي اسلامي را با دستبند ببرند اين ور و آن ور! اين خدمتگزارهاي اسلام، علماي اسلام در حبس بايد باشند، وعاظ اسلام در حبس باشند، طرفداران اسلام بايد در بندرعباس حبس باشند براي اين كه اينها طرفدار روحانيت هستند، خودشان يا روحاني اند يا طرفدار روحاني. اين را در تاريخ ايران دست مردم دادند اينها، سند دست دادند كه معلوم شد رفاه حال اين ملت به اين است كه قطع نفوذ روحانيين بشود! يعني چه رفاه حال ملت در اين است كه قطع يد رسول الله... از اين ملت بشود! روحانيون خودشان چيزي نيستند كه، روحانيون هر چه دارند از رسول الله است، بايد قطع يد رسول الله از اين ملت بشود! اينها اين را مي خواهند، اين را مي خواهند تا اسرائيل با دل راحت هر كاري اين جا بكند، تا آمريكا با دل راحت هر كاري مي خواهد بكند.

تمام گرفتاري هاي ما از امريكا است:

آقا تمام گرفتاري ما از اين آمريكاست، تمام گرفتاري ما از اين اسرائيل است. اسرائيل هم از امريكاست، اين وكلا هم از امريكا هستند، اين وزرا هم از امريكا هستند، همه تعيين آنهاست، اگر نيستند چرا نمي ايستند در مقابل، داد بزنند؟

روحانيت سدي در مقابل مطامع استعمارگران:

من الان حافظه ام درست نيست، نمي توانم بفهم مطلب را خوب، الان در حال انقلاب هستم، در يك مجلس از مجالس سابق كه مرحوم مدرس، مرحوم آسيد حسن مدرس در آن مجلس بود، اولتيماتومي از دولت روس آمد به ايران كه اگر فلان قضيه را انجام ندهيد (كه من حالا هيچي از آن را يادم نيست) ما از فلان جا كه قزوين ظاهرا بوده است مي آئيم به تهران و تهران را مي گيريم و دولت ايران هم فشار آورد به مجلس كه بايد اين را تصويب كند. يكي از مورخين، مورخين آمريكائي مي نويسد كه: يك روحاني با دست لرزان آمد پشت تريبون ايستاد و گفت: آقايان اگر بناست ما از بين برويم چرا با دست خودمان برويم، رد كرد. مجلس به واسطه مخالفت او جرات پيدا كرد و رد كرد و هيچ غلطي هم نكردند. روحاني اين است، يك روحاني توي مجلس بود نگذاشت آن قلدر شوروي را، روسيه سابق را، پيشنهاد اولتيماتومش را يك روحاني ضعيف، يك مشت استخوان رد كرد. امروز هم بايد روحاني نباشد، براي همين قطع يد روحاني بايد بكنند تا به آمال و آرزوي خودشان برسند، من چه بگويم؟!

بر ملت است كه فرياد بزند چرا ما را فروختيد:

اين قدر انباشته است مطالب، اين قدر مفاسد در اين مملكت زياد است كه من با اين حالم، با اين سينه ام، با اين وضعم نمي توانم عرضه بكنم، نمي توانم مطالب را به آن مقداري كه مي دانم به عرض شما برسانم؛ لكن شما موظفيد به رفقايتان بگوئيد، آقايان موظفند ملت را آگاه كنند، علما موظفند ملت را آگاه كنند، ملت موظف است كه در اين امر صدا در بياورد، با آرامش عرض برساند، به مجلس اعتراض كند، به دولت اعتراض كند كه چرا يك همچنين كاري كرديد چرا ما را فروختيد مگر ما، بنده شما هستيم؟

دولت و مجلس غيرقانوني و خائن به اسلام و ملتند:

شما كه وكيل ما نيستيد، وكيل هم بوديد، اگر خيانت كرديد به مملكت خود به خود از وكالت بيرون مي رويد، اين خيانت به مملكت است. خدايا اينها خيانت كردند به مملكت ما. خدايا دولت به مملكت ما خيانت كرد، به اسلام خيانت كرد، به قرآن خيانت كرد. وكلاي مجلسين خيانت كردند، آنهايي كه موافقت كردند با اين امر، وكلاي مجلس سنا خيانت كردند، اين پيرمردها، وكلاي مجلس شورا آنهائي كه راي دادند خيانت كردند به اين مملكت، آنها وكيل نيستند، دنيا بداند اينها وكيل ايران نيستند اگر هم بودند من عزلشان كردم، از وكالت معزولند، تمام تصويب نامه هائي كه تا حالا نوشته اند، تمامش غلط است. از اول مشروطه تا حالا بر حسب نص قانون، به حسب نص قانون، قانون را اگر قبول دارند به حسب نص، به حسب نص قانون، بر حسب اصل دوم متمم قانون اساسي تا مجتهدين نظارت نكنند در مجلس، قانون هيچي نيست، كدام مجتهد نظارت مي كند الان اگر پنج تا ملا تو اين مجلس بود، اگر يك ملا تو اين مجلس بود تو دهن اينها مي زد، نمي گذاشت اين كار بشود. من به آنان كه به ظاهر مخالفت كردند، اين حرف را دارم به آنها، چرا آقا خاك تو سرتان نريختيد چرا پا نشديد يقه آن مردك را بگيريد همين من مخالفم و سر جاي خود بنشينيد و آن همه تملق بگوئيد! مخالفت اين است. بايد هياهو كنيد، بايد بريزيد وسط مجلس، به هم بايد بپريد كه نگذرد اين مطلب، به صرف اينكه من مخالفم درست مي شود! ديديد كه مي گذرد، پس نگذاريد يك همچون مجلسي وجود پيدا كند، از مجلس بيرونشان كنيد. ما اين قانوني را كه در مجلس واقع شد، قانون نمي دانيم. ما اين مجلس را مجلس نمي دانيم، ما اين دولت را دولت نمي دانيم، اينها خائنند به مملكت ايران، خائنند.

خداوندا امور مسلمين را اصلاح كن. خداوندا ديانت مقدسه اسلام را عظمت به آن عنايت فرما. خدايا اشخاصي كه خيانت مي كنند به اين آب و ملك، خيانت مي كنند به اسلام، خيانت مي كنند به قرآن، آنها را نابود كن.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

نظرات كاربران:
 شنبه 4 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن