واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نخستين مراسم سالگرد درگذشت قيصر امينپور جامعيت و تعادل عامل ماندگاري شعر قيصر امينپور است
جام جم آنلاين: نخستين مراسم سالگرد درگذشت قيصر امينپور در خانهي شاعران ايران برگزار شد.
به گزارش ايسنا، مشفق كاشاني ـ شاعر ـ برگزاري مراسم بزرگداشت قيصر را نشانهي دلدادگي دوستدارانش به او دانست و در مراسمي كه پنجشنبه (دوم آبانماه) برگزار شده بود، گفت: سرودههاي دلانگيز، برآمده از روان تابناك او در هنر و ادب ايران مقام ويژهاي دارند و وجود او، سراپا صدق و اخلاص و مظهر فروتني بود.
اين شاعر با استناد به روايتي از امام علي (ع)، بيان كرد: قيصر از نابسامانيها و آشفتهبازار دنيا رنج ميبرد و گويي مرگ براي او موهبتي بود كه سرانجام به جان ابديت پيوست. به اعتقاد من، او مصداق بارز اين بيت سنايي است كه ميگويد «چون نگنجيد در سراي سترگ / كه جهان خرد بود و مرگ بزرگ».
سهيل محمودي كه اجراي اين برنامه را برعهده داشت، با اشاره به بحثهايي كه در محافل رسانهيي مطرح ميشوند، اظهار كرد: گفته ميشود، ما دچار بحران شعر و مخاطب هستيم؛ اما قيصر با سرودههاي خود نشان داد كه اين بحران خيلي چشمگير نيست. به اعتقاد من، ما با بحران شاعر روبهرو هستيم. بيشك اگر شاعر در جاي خود قرار گيرد، مردم هم از او استقبال ميكنند. چنانچه آثار قيصر در تجديد چاپهاي متعددي منتشر و خوانده شدند.
اين شاعر فاصله بين نسلها را ديگر موضوع مطرح در فضاي رسانهيي دانست و افزود: قيصر در اين مسير، رفتاري ديگر را پيشه كرد و اينگونه نبود كه او به دانشكده وارد شود و ذوق خود را دم در دانشگاه به نگهبان بسپارد. او توانست با نسلهاي بعد از خود نيز ارتباط برقرار كند و به ايجاد فضاي نوآوري در ميان جوانان كمك كند.
محمودي در بخشي ديگر از سخنانش با بيان خاطرهاي از جلسهي دفاع پاياننامهي قيصر امينپور در حضور محمدرضا شفيعي كدكني و مظاهر مصفا، يادآور شد: استاد كدكني از پاياننامهي دكتري قيصر بهعنوان مهمترين پاياننامه در حوزهي ادبيات ياد كرد كه قيصر با هدف اداي احترام به استاد، از صور خيال در شعر فارسي كدكني بهعنوان مهمترين پاياننامهي ادبيات معاصر ياد كرد.
در اين مراسم، مرتضي كاخي ـ مدرس زبان و ادبيات فارسي و پژوهشگر ـ نيز گفت: در سالهاي اخير، براي دو نفر بيش از ديگران صحبت كردهام؛ يكي مهدي اخوان ثالث و ديگري قيصر امينپور. از اين رو، ترس من از اين است كه چيزي را بيان كنم كه قبلا آن را تكرار كرده باشم.
وي در ادامه به شرح دوستي خود با قيصر امينپور پرداخت و اظهار داشت: زماني بود كه شفيعي كدكني به ژاپن رفته بود، به من تلفن كرد و گفت قيصر تصادف كرده است و خواست كه من از طرف او براي احوالپرسي بروم. پاسخ دادم كه من قيصر را نديدهام، اما شعرش را خواندهام. كدكني تأكيد كرد كه او مدتهاست كه ميخواهد تو را ببيند. به بيمارستان كه رفتم، يك حالت غريبي داشت، نيمساعت با هم بوديم، حتا دو كلمه هم حرف نزديم، فقط لبخندي و نگاهي ردوبدل شد. من در آن نگاهها متوجه شدم كه قيصر چقدر به شعرش نزديك است.
اين منتقد به تبيين جايگاه قيصر در شعر و ادبيات معاصر ايران پرداخت و يادآور شد: قيصر زبان فارسي را خوب ميدانست و به خوبي اين حوزه را فراگرفته بود. به اعتقاد من، كسي كه زبان فارسي را از ريشه تا ساق و برگ نشناسد، هرچقدر هم قريحه داشته باشد، به خوبي نميتواند شعر بگويد. قيصر از كساني بود كه توانسته بود، به اين زبان دست يابد.
وي از قيصر بهعنوان مردي زلال، بيشائبه، رنجكشيده و مدافع مظلومان ياد كرد كه در شعرهايش از آنها دفاع كرده است و ادامه داد: قيصر بين خير و زيبايي كه دو چيز به ظاهر متنافر هستند، چنان رابطهاي برقرار كرده است كه كمتر نظير آن را ديدهام. خير جامعه را خواستن، گاهي مستلزم نفي زيبايي است؛ اما او در شعر و زندگياش، درحاليكه اين خير را ميخواست، زيبايي را نيز حس ميكرد و در شعر او حالت عبوس را نميبينيم.
او با استناد به نامهي قيصر امينپور كه به مهدي اخوان ثالث نوشته بود، اضافه كرد: او در آن نامه، گفته بود كه زيبايي، زيباست و از آن زيباتر، زيبا ديدن است و از آن زيباتر، ديدن زيبايي است. او در نامهاش نوشته بود، ميترسم به جايي برسم كه بگويم انكار زيبايي، مانند انكار خداست كه اگر اين را بگويم، موجب انكار خودم را فراهم ميكنم و ديگران من را انكار ميكنند.
كاخي در پايان سخنانش، غزلي را از قيصر امينپور خواند.
سعيد بيابانكي، افشين اعلا، راضيه بهاري، سيدصابر موسوي، بهروز ياسمي، فاطمه راكعي و مريم رازقي از ديگر افرادي بودند كه به بيان خاطرههايي از قيصر امينپور پرداختند.
همچنين فريدون عموزاده خليلي ـ نويسنده ـ گفت: تقريبا 10 سال با قيصر امينپور در حوزه هنري يا خوابگاه دانشگاه و بعدها در دفتر مجلهي سروش نوجوان در يك اتاق كار ميكرديم و در اين 10 سال كه يك عمر بود، با وجود اينكه همدست و همكار قيصر بودم، بسيار از او آموختم و مانند يك شاگرد در برابر معلم، از او چيزهايي زيادي آموختم. وجود قيصر همواره با يك اندوه غريبي همراه بود؛ اما نديدم كه او گريه كند، مگر يكبار كه هنگام خواندن منظومهي «ظهر روز دهم» كه به پهناي صورتش اشك ميريخت.
در اين مراسم، ناصر فيض ـ شاعر ـ با موضوع طنز در شعر قيصر امينپور سخن گفت و بيان كرد: قيصر از طنز براي تأثيرگذاري گستردهتر و عميقتر انديشههايش بهره ميبرد و كمتر در فكر طنازي و عرض اندام شيرينيهاي خود بود.
اين طنزپرداز با استناد به شعر «رفتار من عادي است» به ارايهي توضيحهايي دربارهي اين شعر و رگههاي طنز آن پرداخت و گفت: قيصر شخصيت دلنشيني داشت، به عبارتي سادهتر، آدم شيريني بود و اين شيريني در رفتار و كردار او وجود داشت كه با گشتي در آثارش، آن را به خوبي ميتوان ديد. در مجموعهي شعرهاي قيصر كمتر شعري را ميتوان پيدا كرد كه رد پايي از طنز در آن نباشد، گاه اين حضور طنز آنقدر گسترش پيدا ميكند كه تمام يك شعر را دربرميگيرد.
وي در ادامه از دو شعر «استحاله» و «خانهتكاني» بهعنوان شعرهاي كاملا طنز قيصر ياد كرد و طنز قيصر را بهعنوان نمونهاي از ارجمندترين طنزهاي معاصر ايران دانست و با ارايهي شواهدي از شعر قيصر، به تبيين چگونگي طنز در آثار او پرداخت.
فيض در پايان افزود: در هيچ جاي شعر قيصر، طنز ابزاري براي شوخي و مطايبه نيست، اصلا گويي با اين وجه طنز ميانهاي ندارد. قيصر از بيان هنري تناقضها، تضادها و عدم تجانسها در پديدهها به طنز ميرسد و به همين دليل، مانند برخي طنزپردازان تلاش نميكند كه با حمله به تابوها و عبور از خط قرمزها، جلب توجه كند.
در اين مراسم، محمدكاظم كاظمي ـ شاعر ـ با بحث دربارهي جامعيت و تعادل در شعر و شخصيت قيصر امينپور، از اين دو بهعنوان عامل موفقيت او ياد كرد و ادامه داد: قيصر از شاعران محبوب سه دههي اخير به حساب ميآيد كه تجديد چاپ متعدد آثارش، نشاندهندهي اين موضوع است.
اين شاعر با اشاره به اينكه شاعران يا جريانهاي شعري براي دوراني مورد اقبال قرار گرفتهاند، اقبال نسبت به آنها را پايدار ندانست و با استناد به شواهدي از تاريخ ادبيات كهن ايران، جامعيت را عامل پايداري يك شاعر ارزيابي و بيان كرد: جامعيت و تعادل، دو دليل عمدهي ماندگاري شعر قيصر امينپور در سه دههي اخيرند كه اين سبب شهرت اعتبار شعر او در طيفهاي مختلف مخاطبان است. ما جامعيت را نهتنها در شعر قيصر كه در شخصيت او نيز ميبينيم. قيصر زماني در جايگاه اجرايي شعر در حوزهي هنري قرار گرفت كه سرآغاز حركتهاي نويي بود و در ادامه در زمينهي فعاليت رسانهيي در سروش نوجوان حضور يافت كه اين بيانگر ابعاد شخصيتي شاعر است. از سويي، جامعيت در شعر او را ميبينيم كه شعرهايي براي انقلاب اسلامي، انتظار و جنگ در سالهاي دههي 60 دارد. پس از آن، در دههي 70 با رويكردي انتقادي، نگاهي به اجتماع و مسايل اجتماعي دارد و ما در سالهاي پاياني شعر و حيات قيصر نيز جنبههاي فردي و جهانبيني او را در شعر به وضوح ميبينيم. در واقع، بيشتر مخاطبان شعر آنچه را كه از شعر انتظار دارند، در آثار قيصر ميتوانند بيابند.
وي به بحث دربارهي جامعيت در شكلهاي اجرايي آثار قيصر پرداخت و تأكيد كرد: بسياري از قالبهاي زندهي زمان قيصر در شعر او حضور دارند.
او قيصر را شاعري دانست كه هرچند صاحب سبك نيست، اما از تمام ويژگيهاي شعري و وجوه زيباييشناختي و همچنين آرايههاي ادبي در شعرش به تعادل استفاده كرده و اين سبب شده است، مورد استقبال طيف وسيعي از مخاطبان قرار گيرد.
در اين مراسم، حسامالدين سراج برخي سرودههاي قيصر امينپور را براي حاضران اجرا كرد و حسين يوسف زماني به تكنوازي ويولن پرداخت و در پايان هم فيلمي دربارهي زندگي و شعر قيصر امينپور نمايش داده شد.
در اين مراسم احمد مسجدجامعي، سيدعباس سجادي، غزل تاجبخش، سينا بهمنش، علي موسوي گرمارودي، ساعد باقري، خانوادهي قيصر امينپور و جمعي زيادي از شاگردان و دوستداران او حضور داشتند.
شنبه 4 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]