تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836275408
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز دفعه بعد با پول نفت چه كنيم؟
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز دفعه بعد با پول نفت چه كنيم؟
جام جم آنلاين: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله «خطراستقراض از بانك مركزي»،«القاي اسرائيلي ترس از شيعه»،«مستندي براي فرهنگ كار و تلاش»،«دفعه بعد با پول نفت چه كنيم؟»،«اصالت نامزد حزبي ، نقطه افتراق با تحزب اسلامي»و... كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
كارگزاران
«خطراستقراض از بانك مركزي» عنوان سرمقالهي روزنامهي كارگزاران به قلم اسحاق جهانگيري است كه در ابتداي آن ميخوانيد؛:با تغيير رئيسكل بانك مركزي، سه مقام اصلي ستاد اقتصاد دولت (رئيس سازمان مديريت و برنامهريزي، وزير اقتصاد و دارايي و رئيس كل بانك مركزي) كه از سوي رئيسجمهور منصوب شده بودند در مدت كوتاهي از كار بركنار شدند. سياستهاي اقتصادي دولت، آثار بسيار زيادي بر زندگي مردم و توسعه فعلي و آينده كشور دارد؛ به همين دليل عزل و نصب مقاماتي كه طبق قانون تصميمگير اصلي اقتصاد كشور هستند از اهميت و حساسيت ويژهاي برخوردار است.
در ادامه سرمقاله ميخوانيد؛...بدون ترديد درآمدهاي حاصل از فروش نفت فرصت بسيار باارزشي است كه در اختيار ملت ايران قرار دارد. طي چند دهه اخير كشورهاي فاقد اينگونه منابع نظير تركيه، مالزي، كره، چين و... با تدوين و اجراي سياستهاي عالمانه و عاقلانه نسبت به كشورهايي كه داراي ذخاير نفتي بودهاند از لحاظ توسعه اقتصادي و رفاه بيشتر براي مردمشان توفيقات بهتري داشتهاند. مطمئنا عقبماندگي كشورهاي نفتخيز از جمله ايران نه به دليل داشتن ذخاير نفتي بلكه به علت نحوه مديريت مصرف اين منابع بوده است. كشور؛ در20 سال اخير پس از جنگ، بيش از 500 ميليارد دلار درآمد نفت داشته كه حدود 200ميليارد دلار آن به چهارسال اخير تعلق دارد. كشورهايي كه فاقد اين ذخاير هستند بايد اين ميزان درآمد را از محل ماليات تامين كنند، در واقع تامين 500 ميليارد دلار از محل ماليات مستلزم وجود حداقل چندبرابر اين سود ناخالص فعاليتهاي اقتصادي و هزاران ميليارد دلار سرمايهگذاري نصب شده است.
در بخش ديگر آمده است؛...دولت نهم در چنين شرايطي مسووليت خود را آغاز كرد و با فرصتهاي طلايي كه در اختيار داشت و ميتوانست با استفاده صحيح از منابع انساني كشور و قدردانستن مجال كوتاه درآمدهاي افسانهاي نفت و دستاوردهاي قبلي، جهش توسعهاي بيسابقهاي براي كشور رقم بزند. اينك كه در ماههاي پاياني دولت نهم هستيم ارزيابي از ميزان منابع مصرف شده و دستاوردها ازجمله وظايف صاحبنظران است و دولت بخواهد يا نخواهد بايد به دور از كليگويي و فرافكني، پاسخگوي سياستهاي اتخاذ شده خود باشد. پيش فرض دولت نهم اين بود كه با صرف درآمدهاي نفتي ميتواند رضايت مردم را كسب كند. بر همين اساس به صورت غيركارشناسي و شتابزده درآمدهاي نفتي كه افسانهاي افزايش يافته بود را به بودجه دولت تزريق كرد و با رشد حجم بودجه در نيمه دوم سال 84 و سال 85 و نيز سياستهاي پولي؛ نقدينگي كشور به دوبرابر افزايش يافت. برنامه چهارم توسعه پيشبيني كرده بود از محل درآمد نفت، به ازاي هر بشكه؛ 28 دلار به حساب بودجه دولت و مابقي به حساب ذخيره ارزي واريز شود و در نتيجه آن رشد اقتصادي 8درصد و رشد سرمايهگذاري 12درصدي و نرخ تورم و بيكاري يك رقمي براي كشور به ارمغان آيد. بر اساس اعلام بانك مركزي، موجودي حساب ذخيره ارزي اكنون به حدود 8 ميليارد دلار- كمتر از ميزاني كه سه سال پيش به دولت تحويل شد- رسيده است.
سرمقالهي كارگزاران ادامه داده است؛...مصرف كل درآمدهاي نفتي در سالهاي اخير و رشد حجم بودجه دولت يك سياست مهم دولت نهم بود كه بهرغم هشدار كارشناسان و صاحبنظران اتخاذ شد، به برخي از عواقب اين تصميم كه گريبانگير مردم و دولت است به اختصار اشاره ميكنم.
1- افزايش حجم بودجه در سالهاي 1384 و 1385، رضايت مقطعي به وجود آورد ولي از اواسط سال گذشته كمبود وزارتخانهها به يك مشكل جدي تبديل شده است. به طوري كه در بودجه جاري مطالبات كاركنان خصوصا فرهنگيان سير صعودي به خود گرفته است. برخي از فرهنگيان كه از مهرماه سال 1386 بازنشسته شدهاند، هنوز موفق به دريافت پاداش بازنشستگي خود نشده و وزير آموزش و پرورش مدعي كسري بودجه شش هزار ميليارد توماني است. در مورد بودجه عمراني ميزان تخصيص اعتبارات و نيز مطالبات پيمانكاران خصوصا در وزارت نيرو و وزارت راه و ترابري به ارقام نگرانكنندهاي تبديل شده است. برخي از پيمانكاران كه از سرمايههاي ملي كشور محسوب ميشدند بعضا در كشورهاي خارجي با اعتباري كه كسب كردهاند در حال اجراي طرح هستند. اگر بدهي آنها سريعتر پرداخت نشود بيم آن ميرود كه آسيبهاي جدي به آنها وارد شود و مجددا براي شروع طرحهاي بزرگ مجبور به استفاده از پيمانكاران خارجي شويم.در دولتهاي گذشته اگر قيمت نفت به بشكهاي20 دلار ميرسيد، مسوولان خوشحال بودند كه فرصت خدمت بيشتر و اجراي طرحهاي مهم و نيز توجه به كاركنان دولت پيدا ميكنند ولي اقدامات سالهاي اخير سبب شده كه اگر قيمت نفت به كمتر از بشكهاي 70 دلار برسد دولت با كسري بودجه روبهرو خواهد شد...
2- افزايش نرخ تورم: نرخ تورم بر اثر سياستهاي اتخاذ شده در سال 1380 به حدود 4/11 رسيد. در اين سال دولت تصميم گرفت سياست تكنرخي شدن ارز را اجرا كند. تا آن زمان سه نرخ ارز وجود داشت. نرخ ارز رسمي يكهزار و 750 ريال، ارز صادراتي 3 هزار ريال و ارز بازار آزاد حدود 8 هزار ريال. اين سياست بهرغم دستاوردهاي زياد اقتصادي و اجتماعي، تورمزا بود و در نتيجه نرخ تورم در سال بعد مجددا تا 15 درصد افزايش يافت ولي با استمرار سياستهاي دقيق مجددا اين روند كاهش پيدا كرد بهطوري كه در سال 1384 به حدود 11 درصد رسيد. بر اين اساس دسترسي به نرخ تورم يك رقمي در سال 1386 دور از انتظار نبود ولي متاسفانه با سياستهاي دولت نهم نرخ تورم مجددا روند صعودي گرفت بهطوري كه تورم 27 درصدي در شرايط فعلي به يكي از مهمترين مشكلات مردم تبديل شده است و مردم ايران طعم نفت 100 دلاري را در زندگي خود مشاهده نكردهاند.
3- يكي از انتقادهايي كه به دولتهاي گذشته ميشد اين بود كه بيشتر به طرحهاي بزرگ توجه داشتند و همفكران دولت كنوني؛ مسوولان سابق را به بيتوجهي به زندگي و سفره مردم متهم ميكردند. همين موضوع سبب شد كه در دولت نهم طرحهاي بزرگ مورد كمتوجهي قرار گيرند. عواقب اين تصميم كه منجر به كند شدن طرحهاي بزرگ شده است از سال گذشته با كمبود گاز و برق براي مردم و مسوولان مشخص شد. اگر سريعتر در زمينه رفع موانع اجراي طرحهاي بزرگ اقدام عملي صورت نگيرد عواقب نگرانكننده آن در سالهاي آينده بيشتر خواهد بود.طرحهاي بزرگ اكثرا با مشاركت شركتهاي خارجي اجرا ميشود و تا زماني كه گشايش اعتبار به نفع طرف خارجي انجام نگيرد عملا طرح مورد نظر وارد مرحله اجرايي نشده است. لازم است دستگاههاي نظارتي با حساسيت ويژه اين مهم را بررسي كنند بديهي است اگر طرحهاي بزرگ مطابق با نياز كشور شروع و اجرا نشوند توسعه كشور در آينده با محدوديت جدي روبهرو خواهد شد.
در بخش ديگر ميخوانيد؛...در شرايط فعلي بيش از 500 هزار واحد توليدي صنعتي در كشور موجود است ولي كمتر از دو هزار واحد صنعتي بيش از 60 درصد ارزش افزوده صنعتي كشورحدود 85 درصد صادرات صنعتي كشور را انجام ميدهند و به همين نسبت هم از تسهيلات بانكي استفاده ميكنند اگرمطالبات معوق بانكها افزايش پيداكرده بايد علل واقعي اين مشكل را پيدا كرد، فضاي امن و مناسب كسب و كار را ايجاد كرد. مسوولان در ايجاد چنين فضايي بيش از ديگران مؤثرند بايد همزمان با تلاش براي تقويت واحدهاي كوچك، واحدهاي بزرگ را فراموش نكرد.
جهانگيري در پايان سرمقاله نوشته است؛...مشخص است تصميمات مهم و البته غيركارشناسي، سالها مردم و مسئولان را گرفتار ميكند، منابع كشور را هدر و مشكلات مردم را افزايش ميدهد.هشدار مقام معظم رهبري در مورد عدم شتابزدگي در طرح تحول اقتصادي و بررسي كارشناسي در مورد جوانب مختلف تعامل با نخبگان و صاحبنظران طرح خصوصا در مورد پرداخت نقدي يارانهها را بايد جدي گرفت. اگر به اين موضوع دقت كافي نشود، آثار و عواقب سياسي و اجتماعي و اقتصادي آن به سادگي قابل جبران نيست.
كيهان
«القاي اسرائيلي ترس از شيعه» عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان يه قلم سعدالله زارعي است كه در ابتداي آن مي خوانيد؛دو ماه پيش «مائير دغان» رئيس سازمان جاسوسي رژيم صهيونيستي به نخست وزير گزارشي داد كه بر مبناي آن «شماري از پيروان و رهبران سني جنبش ضدصهيونيستي به مذهب تشيع گرويده اند». اين گزارش مي گويد:«شيخ رائد صلاح» در شمال و «شيخ ابراهيم مرمور»در جنوب فلسطين از جمله رهبراني اند كه با تغيير مذهب خود به شيعه پيوسته اند. «دغان» اضافه كرد سني هايي كه به مذهب شيعه روي آورده اند، در مناطق عربي نظير كفركنا، الناصره، شفاعمرو، الجليل، المثلث، يافا، مجدالكرم و النقيب به صورت دوره اي به برگزاري «جلسات سري» مبادرت مي ورزند.
در ادامه يادداشت آمده است؛...سايت كانال هفت تلويزيون يمن- كه وابسته به دولت علي عبدالله صالح است- و توسط اسرائيلي ها اداره مي شود! نيز در همين زمان- ماه گذشته- نوشت: تعداد شيعيان فلسطيني از 10.000 نفر نيز تجاوز مي كنند چرا كه بعد از جنگ سي وسه روزه سال 1385 هزاران جوان سني كه درصدد فرار از بحران هايي كه عرب ها با آن روبرو هستند، مي باشند به تشيع گرويده اند.
درست در همين زمان شيخ يوسف قرضاوي روحاني برجسته مصري كه در قطر سكونت دارد و تاكنون فعاليت همگرايانه اي داشته و با ايران نيز مراوده داشته است از «خطر ايران» و تلاش حكومت ايران براي شيعه كردن سني ها در سوريه، مصر، عربستان، يمن، الجزاير و ساير كشورهاي عربي خبر داد و رهبران مذهبي و سياسي جهان عرب و اهل سنت را به واكنش فراخواند! همين زمزمه كم و بيش در قاهره و در حلقه علماي الازهر هم مطرح گرديد در حاليكه جامعه الازهر در جريان جنگ 33روزه رژيم صهيونيستي عليه لبنان با صراحت از نبرد حزب الله دفاع كرد.
درست در كشاكش اين بحث ها، رئيس سازمان جاسوسي اسرائيل اعلام كرد كه شيعيان فلسطيني در قالب 8 گروه ناشناس با صدور بيانيه هايي هرگونه همكاري شيعيان با عرب هاي سني و رهبران آن ها را منع كرده و دليل آن را هم «عدم تقديس علي بن ابيطالب از سوي مسلمانان سني» ذكر نموده اند. در پاي اين بيانيه هاي ناشناس عناويني نظير «شيعيان حقيقي»، «شيعه ابرار»، «فرزندان حسين» و «شيعه در دلها» درج شده و از طريق اينترنت بصورت نامه هاي الكترونيكي براي كاربران اسرائيلي ارسال كرده اند...
يادداشت روز كيهان افزوده است؛...روزنامه نيمه رسمي «يديعوت آحارونوت» ماه گذشته به نقل از «منابع مطلع!» نوشت: شيعيان فلسطيني مهمترين پشتيبانان گروه هاي سني فلسطيني در درون مرزهاي 1967- شامل حماس و جهاد اسلامي- هستند و «آفي ديختر»- وزير امنيت داخلي رژيم صهيونيستي- اعلام كرد: «عرب هايي كه به اعضاي تشكل هاي مسلح فلسطيني ياري مي رسانند از عرب هاي شيعي و يا عرب هايي كه به صورت سري به اين مذهب گرويده اند، مي باشند. وي از «73 عمليات» در يك دوره 10ساله- 1375 تا 1385- عليه رژيم صهيونيستي خبر داد كه در آن شيعيان و يا «گروه هاي مسلح مرتبط با آنان نظير حماس و جهاد اسلامي!» دخالت داشته اند.
در بخش ديگر ميخوانيد؛...اجازه بدهيد آنچه آمد را در چند عبارت كوتاه خلاصه كنيم؛ اسرائيلي ها و پس از آن بعضي از محافل عربي از خطر رشد جمعيت شيعه خبر مي دهند، اسرائيل مي گويد ماهيت مبارزه ضد صهيونيستي، شيعي است نه سني؛ شيعيان مشكل مشترك اسرائيل، اعراب و آمريكا هستند؛ اسرائيل چون نمي تواند شيعيان را با استفاده از سلاح هاي جنگي از پا دربياورد درصدد استفاده از ابزارهاي بهداشتي تر در «انهدام كامل شيعيان» است. اسرائيل از طريق يك هلوكاست نه فقط شيعيان كه گروه هاي سني مرتبط با آنان نظير حماس و جهاد را از ميان برخواهد داشت.
در بررسي اين مطالب، به ذكر چند نكته بسنده مي كنيم
1- عدد شيعيان در فلسطين حتي از عدد رسمي 600 نفر هم كمتر است و اين تعداد عمدتاً در روستاهاي نزديك به مرز سوريه و لبنان زندگي مي كنند و اساساً فاقد هر نوع توانايي نظامي اند و تاكنون هيچ منبع مستقلي خبري از فعاليت هاي سياسي و يا نظامي آنان را منتشر نكرده است.شيعيان بخصوص در منطقه كويري «بئرالسبع» كه اسرائيلي ها مدعي شكل گيري يك دولت شيعي در آنجا طي 14 سال آينده شده اند، حضور ندارند.
2- امروز ايران به اندازه اي كه با شيعيان خاورميانه ارتباط معنوي دارد با اهل سنت خاورميانه نيز همين ارتباط معنوي را - حتي گسترده تر- دارد. عامل اصلي محبوبيت ايران در نزد اهل سنت غمخواري ايران با اهل سنت افغانستان در دوره هاي مختلف، غمخواري ايران با مردم سني بوسني و هرزگوين در دوره عسرت و خون و آتش اين سرزمين، غمخواري ايران با سني هاي فلسطيني در طول سه دهه گذشته و خلاصه حمايت ايران از اهل سنت در هر جايي كه از سوي دشمنان اسلام در معرض قتل و غارت بوده اند مي باشد به همين دليل شخصيت ها و توده هاي سني خاورميانه به اندازه شخصيت ها و توده هاي شيعه به ايران دلبسته اند.
3- رژيم صهيونيستي از روند جمعيتي عرب هاي فلسطيني به شدت نگران است. همين الان تقريباً جمعيت مسلمانان موجود در فلسطين- كه حداقل 99 درصد آنان سني اند- با جمعيت صهيونيست ها و يهودي ها برابر است. نرخ رشد 1.7 درصد يهودي ها و نرخ رشد 4.7 درصد مسلمانان يكي از عوامل اصلي فروپاشي اسرائيل در آينده نزديك است. از اين رو اسرائيلي ها به «موج جديد اخراج فلسطيني ها از سرزمين خود» مي انديشند و اين را ذيل نام مقابله با شيعيان توجيه مي كنند.
4- اسرائيلي ها از استفاده از امكانات الكترونيكي و شيميايي براي عقيم كردن و بيماري منجر به مرگ شيعيان خبر داده اند. جداي از اينكه امكان عملي كردن اين تهديد تا حد بسيار زيادي وجود ندارد، هدف اسرائيلي ها اين است كه با تزريق حس شديد ناامني، فلسطيني ها جان خود و فرزندان خود را بردارند و بگريزند چرا كه هر كس نداند فلسطيني ها كه مي دانند اسرائيل نه با شيعيان و نه حتي با مبارزان بلكه با آحاد فلسطيني ها كار دارند.
5- اسرائيل كه در جنگ سخت افزاري - در مواجهه با حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامي فلسطين- شكست خورده است روي جنگ نيمه سخت مانور مي كند و به شهروندان غاصب خود اميد مي دهد كه در يك فراگرد بين المللي- با حضور آمريكا- منطقه اي- با حضور عربستان و...- و داخلي- جريانات مزدور- كفه امنيتي را به نفع اسرائيل و به ضرر مقاومت اسلامي منطقه سنگين مي كند اما اين زياده گويي است و بيشتر باعث خنده مبارزان و مردم فلسطين مي شود تا ترس آنان.
ابتكار
«اصالت نامزد حزبي ، نقطه افتراق با تحزب اسلامي» عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار به قلم محمد مهدي اسلامي است كه در آن مي خوانيد؛-آقاي كروبي چند ويژگي شناخته شده دارند كه يكي از آنها صريح گويي و ايستادگي بر روي حرفي است كه آن را -به درست يا نادرست-حق مي دانند.يكي از مظاهر اين صريح گويي او در بيان عقايدش نسبت به كار حزبي بيان شده است. كروبي مدتي است كه به صورت جدي از نامزد حزبي حمايت مي كند و مي كوشد حزب اعتماد ملي را كه همچنان حزبي نوخاسته محسوب مي شود در ادبيات سياسي مستقل مطرح سازد و جايگاه آنرا تثبيت كند.از آخرين اقدامات او در اين زمينه اعلام نامزدي او براي انتخابات رياست جمهوري بود; از همان روزي كه نتايج دور اول انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري اعلام شد و او اعلام تاسيس حزبي تازه را كرد، بسياري معتقد بودند اين اقدامات زمينه سازي براي ادامه رقابت با رئيس دولت نهم تا انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري است. اما او نامزدي خود را تا درخواست رسمي حزبش به تاخير انداخت تا التزام خود را به راي جمعي حزب خود اعلام نمايد.
در بخش ديگر سرمقاله آمده است؛...اگر به واقع حزب اعتماد ملي حزبي سوسيال دموكرات باشد، يعني تحزب غربي را پذيرفته است و در اين مسير بسياري از مسائل در راه به دست آوردن قدرت پذيرفتني خواهد بود، اما تحزب اسلامي قدرت را تنها وسيله اي براي خدمت مي بيند; از همين رو شهيد مظلوم آيت الله دكتر بهشتي كه به عنوان معمار تحزب اسلامي شناخته شده است، در معرفي نامزد براي انتخابات اولين دولت پس از انقلاب اسلامي، به دنبال شايته ترين ها مي رود و به عضويت آنها در حزب جمهوري اسلامي نمي انديشد. جلال الدين فارسي، حسن حبيبي و محمد علي رجايي هيچيك نامزدهايي حزبي نبودند و شهيد بهشتي خود پيشتر به صراحت بر اين نكته تاكيد كرده بود كه اگر نامزدي را خارج از حزب مناسب تر از گزينه هاي مطرح در حزب يافتيم او را برخواهيم گزيد و نامزد حزبي ارجح بر نامزد شايسته نخواهد بود.مبناي آقاي كروبي بر اعلام نامزد حزبي مبناي كاملا متفاوتي با نگاه شهيد بهشتي است و شايد همين سبب شود كه قرائت سوسيال دموكرات بودن بيشتر از اسلامي بودن به ذهن متبادر شود. اما با فرض صحت اين گمانه نكته قابل تامل آنجاست كه به راستي آقاي كروبي هنوز ميزان بدبين بودن مردم ايران به تحزب غربي و باندبازي به جاي شايسته سالاري را درك نكرده اند؟ ايشان كه به نيكي ميزان تعبد مردم ايران را مي دانند و حتما نظر علما را درباره اين نوع تحزب به خوبي شنيده اند; به عنوان نمونه در يكي از آخرين اظهار نظرها در اين خصوص آيت الله مكارم شيرازي در كنار بيان اين نكته كه ايجاد حزب اسلامي مصداق آيه شريفه "تعاونوا علي البر و التقوي" است و تشكيل چنين حزبي نه تنها جايز بلكه گاه ممكن است واجب باشد، تشكيل و عضويت در حزبي كه با تفكرات سوسياليستي يا ليبرالي اداره شود را جايز ندانسته اند و البته ملاك اين امر را فعاليت آنها بر شمرده اند.
در بخش پاياني ميخوانيد؛... با توجه به سابقه صريح گويي ايشان پاسخ صريح در اين زمينه مورد انتظار است تا در صورت غلط بودن اين فرضيه كه قرائن بسيار دارد تقيد ايشان به تحزب اسلامي و تبري از ايسم هاي غير اسلامي در اين مسير به صراحت اعلام شود تا با سو» استفاده از سخنان ايشان، توسعه تحزب غير اسلامي در ايران اسلاميان مهيا نگردد.
رسالت
«مستندي براي فرهنگ كار و تلاش»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم محمد مهدي انصاري است كه در آن ميخوانيد؛هفته گذشته فيلم مستندي تحت عنوان “ علف” )The grass( از شبكه چهار سيما پخش شد . اين فيلم مستند در زمره برجستهترين فيلمهاي تاريخ سينماي مستند است. روايتي است تصويري از كوچ ايل بختياري در جنوب غرب ايران كه حدود سالهاي 1304 هـ .ش برابر با 1925 م. توسط دو كارگردان مشهور سينماي كلاسيك به نامهاي هرمان كوپر “و “ ارنست شودسك “ ساخته شده است. البته فيلم بخشهاي ديگري نيز دارد كه در كشورهاي عربي و عراق تهيه شده اما در بخش ايران آن كوچ بختياريها را از گرمسير (شرق خوزستان ) به سردسير( غرب استان كنوني چهارمحال و بختياري ) به تصوير كشيده و تلاش خستگي ناپذير ،تحسين برانگيز و حركت باور نكردني يك قوم را در مسير زندگي و حفظ هويت خود در تاريخ ثبت و ضبط نموده است. روايتي از نبرد يك با طبيعت براي ادامه حيات ...
فيلم “علف” براي هر بينندهاي جذاب و حتي غيرقابل باور است و او را به فكر واميدارد كه چگونه ممكن است هزاران نفر از مردان و زنان و پيران و كودكان خردسال با دام و احشام خود در يك حركت دسته جمعي و بدون وقفه از دشتها و تنگههاي پوشيده از برف زردكوه آن هم با پاي برهنه و حتي بدون جوراب!! عبور كنند بيآنكه ذرهاي از خستگي و ياس و ترديد در چهره ايشان نمودار باشد؟ نشاط و سرزندگي از چهره همه اهالي ايل در صحنه صحنه فيلم هويداست و هر كس با دقت و وسواس كاري را كه به او محول شده انجام ميدهد.
اين فيلم را كه در حقيقت به نحوي مستند تلاش پدران و اجداد اين ملت را به تصوير كشيده بايد همه اقشار جامعه اعم از جوانان و نخبگان و دانشجويان و مسئولان و... بينند . فيلمي كه سرتاسر عبرت درسهاي بينظير است . بخصوص براي دوران ما كه در آستانه پيشرفت و تلاش براي رسيدن به چشماندازها و افقهاي ترسيم شده هستيم .
ايل بختياري چون “ هدف و غايت “ برايش روشن است از تمام موانع و بنبستها با شجاعت و شهامت عبور ميكند . اگر قرار است از صخرههاي كوه بالا بروند و يا اگر قرار است از رود خروشان كارون عبور كنند با يك ابتكار عمل و بهرهگيري از امكانات و شرايط موجود ،شجاعانهترين و سختترين كار را به انجام ميرسانند خلاصه اينكه لحظه لحظه اين فيلم نمايش فرهنگ مردانگي و ايستادگي ،سختكوشي،همت بلند و غلبه غرور آفرين برسختيهاست كه هر بينندهاي را به وجد ميآورد.
البته فيلم علف و لحظات آن نمونهاي از سابقه كار و سختكوشي در فرهنگ ملت ايران است اما آنچه كه با ديدن اين فيلم براي نسل ما و هر تماشاگر فكوري ايجاد ميشود اين است كه با وجود چنين پيشينهاي كه ملت ما داشته چرا اكنون از زبان برخي دلسوزان و كارشناسان در قبال نهادينه شدن موضوعاتي چون تنبلي اجتماعي ،نبود فرهنگ كار و تلاش و رفاه زدگي در اقشار اجتماعي و نسلهاي جديد به عنوان يكي از موانع زيربنايي رشد و توسعه كشور هشدارهاي جدي داده ميشود ؟!
ما را چه شده است كه آنچنان در دام زندگي ماشيني و ظواهر مدنيت مدرن گرفتار آمدهايم كه اساسا از هر كار پرزحمت و پرمشقت گريزانيم ؟...!
در بخش پاياني ميخوانيد؛...نكته پاياني اينكه متاسفانه نظام آموزشي،رسانهها ،محافل نخبگي و گروههاي مرجع اجتماعي ما اصولا كار موثر فرهنگي كردن بلد نيستند و نميتوانند به تبليغاتي كردن،اثربخش كردن و برجسته سازي پيشينه ملي و افتخارات فرهنگ ايراني - اسلامي بپردازند . موضوعي كه بايد به طور جدي مورد توجه باشد تا بتوان با روشهاي تربيتي هنرمندانه و آموزشهاي رسمي و غيررسمي،تشخص، اعتماد به نفس ،اميد به آينده،روحيه تلاش و ايستادگي و شهامت را به نسلهاي جديد انتقال دهيم . پيامهاي فيلم مستند “علف” يكي از اين ظرفيتها و افتخارات است.
مردم سالاري
«آرمانگرايي و شناخت نيروهاي سياسي جامعه امروز ايران» عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم آرش شيران است كه در آن ميخوانيد؛آرمان گرايي در همه ابعاد زندگي انساني به ويژه در كنش سياسي امري عقلا ني و اخلا قي است اما هميشه در مسير تحقق آرمان ها موانعي وجود دارد كه عبور از آنها و نزديك شدن به غايت مطلوب در هنر مديريت سياسي يك جمع با آرمان روشني وجود دارد.
سياست در برخي جوامع از يك سو امري يكنواخت و فارغ از خلا قيت تبديل مي شود و از سويي در هنگامه بحران هاي اجتماعي كه پيكان اعتراض ها به سمت برخي گروه هاي سياسي معطوف مي شود به دليل انعطاف ناپذيري آن نظام براي هضم ناراضيان كه حامل آرمان هاي متفاوت از آرمان هاي حاكم هستند نظام سياسي به شدت آسيب پذير مي شود و امكان بروز خشونت و حتي مسائلي شديدتر امري محتمل است درحالي كه در نظام هاي مردم سالا ر بحران ها با مشاركت احزاب و با توزيع قدرت حل مي شود.
در روزهايي قرار داريم كه انتخابات رياست جمهوري آينده محور اصلي گروه هاي سياسي است، برخي مباحث گروه ها و اقشار جامعه نگاه آرماني به اين انتخابات دارند و به اين دليل كه ميان شرايط اتوپيايي موجود در ذهن خود و شرايط موجود فاصله بسياري مي بينند.
باوجود اين موانع آرمان گرايان نبايد از ياد ببرند كه بهشت را به بها دهند نه به بهانه.
اگر چه شرايط براي رسيدن به اهداف و آرمان هاي مردمي كمي سخت تر از حد معمول به نظر مي رسد اما كدام منزلي است كه بازحمت ساخته نشده باشد و كدام مجسمه باشكوهي است كه انگشتان استاد سنگ تراش را بارها و بارها زخمي نكرده باشد؟آ يا به جاي ناليدن ومنفي بافتن در شرايط موجود بهتر نيست كمي دقيق تر آن را بررسي كنيم؟
نكته مهمي كه بايد مدنظر همه آرمانگرايان واقعي باشد استفاده بهينه از فرصت هاي اندك موجود براي بهبود گام به گام شرايط جهت نيل به آرمان هاست. دموكراسي خواهاني كه در ايران وجود دارند آرمان خود را بر پايه كامل سازواري دموكراتيك در نظام سياسي موجود مي دانند.
لپ كلا م اين مقال كوتاه سخني با اين دوستان است.
اول: دموكراسي كالا ي وارداتي نيست و تجربه ناموفق صادرات آن از ينگه دنيا به كشورهايي منطقه از جمله افغانستان وعراق اين مساله را ثابت كرده است .
دوم: دموكراسي فارغ از آنكه داراي مفهوم عام و روح جهاني است اما جلوه اي بومي دارد. دموكراسي در هيچ كشوري از خلا » زاييده نشده است و محصول شرايط اجتماعي و نيروهاي سياسي موجود در يك جامعه است. شناخت حداقل دو نيروي مقابل هم در يك نظام سياسي براي آغاز حركت به سوي دموكراسي امري ضروري است كه در جامعه فعلي ايران اين دو نيرو وجود دارد و شناخت آن توسط نيروهاي دموكراسي خواه امري ضروري است.
سوم: اگر چه ممكن است نيروهاي موجود، در مقايسه با عناصر اتوپيايي نظام بازسازي شده در ذهن دموكراسي خواهان تفاوت فراواني داشته باشند اما نبايد از اين نكته غافل شد كه وسائل دست يابي به اهداف بزرگ به ويژه در امر سياست لزومابه اندازه اهداف ارزشمند نيستند، اگر چه اين وسايل نبايد باماهيت آرمان ها در تعارض ذاتي قرار داشته باشد.
چهارم: به نظر مي رسد كه شناخت دو نيروي سياسي متخاصم اصلي جامعه ايران و تبديل رهاآورد برخورد آنها به دستاوردهاي قانوني و دموكراتيك يك ضرورت عقلي در جهت نيل به آرمانهاست. دموكراسي خواهان مي توانند با مدنظر قرار دادن اين نكته در جهت تقويت سويه دموكراتيك تر اين تخاصم دوگانه و عقب راندن سويه غيردموكراتيك گام هاي انتخاباتي خود را بردارند.
جمهوري اسلامي
«تحليل سياسي هفته» عنوان سرمقالههاي روز پنجشنبهي جمهوري اسلامي است كه در ابتداي آن ميخوانيد؛ايام بتدريج سوگوار كسي مي شوند كه عامه و خاصه وام دار علم و ايمان اويند و قوام اصول و فروع اسلام حاصل مجاهدتهاي علمي او در نشر معارف ديني است . امامي كه آفاق انديشه را به انوار حكمت خويش منور ساخت و كتاب و سنت را به دم مسيحايي اش زنده كرد. عالمي كه خاتم انبيا او را « صادق » ناميد و علمش حيات ابدي به آدميت بخشيد. او كه مكتبش صراط مستقيمي بود كه امام اهل سنت « مالك بن انس » مي گويد : « چشم من افضل از جعفربن محمد در فضل و علم و ورع نديده است » و « ابوحنيفه » او را « اعلم الناس » دانسته و از « مالكي » نقل شده كه « افضل از او كسي به ذهن بشر خطور نمي كند » . سعادتمند كساني كه پيروي صادق براي صادق آل محمد(ص ) هستند و در اين روزها عزادار شهادت چنين سروري مي شوند. پس بيائيد با عمل به يكي از توصيه هاي آن بزرگوار سعادت دنيا و عقباي خويش را تضمين كنيم كه فرمودند : « با اعمال نيكويتان مايه مباهات ما باشيد و كاري نكنيد كه ما با كرده هاي زشت شما شرمسار شويم . »
اين روزها سقوط قيمت جهاني نفت به مرز هشدار دهنده اي رسيده به طوري كه طي سه ماه گذشته قيمت نفت در بازار به نصف تقليل يافته و اقتصاد كشورهاي توليدكننده را در آستانه ضربه پذيري جدي قرار داده است . كشور ما نيز كه پس از مدت 30 سال از انقلاب هنوز وابسته به اين موهبت خدادادي است و نتوانسته بودجه سالانه خود را بدون تكيه بر نفت تنظيم كند طبعا در آستانه لطمه هاي جدي قرار گرفته است به همين دليل بودجه سال جاري و سال آينده كه طي ماه هاي جاري تدوين و به مجلس ارائه مي شود بايد با توجه به قيمت هاي نازل تنظيم شده و دوران خاصه خرجي ها و برداشت از حساب ذخيره ارزي را پشت سربگذارد.
در ادامه و در همين زمينه آمده است؛...طبعا دست اندركاران اجرايي كشور ما نيز علاوه بر نقش آفريني در اوپك و تنظيم بازار نفت بايد آثار و تبعات بحران اقتصادي غرب را مورد ارزيابي قرار داده و راهكارهاي جدي فوري و متناسب با ابعاد بحران را شناسايي كرده و براي مهار آثار انعكاسي اين بحران در ايران اتخاذ تدابير كنند.
هفته جاري يكي از بزرگترين طرحهاي صنعت نفت و گاز كشور به بهره برداري رسيد . با بهره برداري از مراحل 6 7 و 8 ميدان گازي پارس جنوبي در عسلويه 104 ميليون متر مكعب گاز به ظرفيت توليد كشور اضافه شد . اين سه بخش متشكل از بخش دريا بخش پالايشگاه و خط لوله انتقال گاز به آغاجاري و پالايشگاه خشكي است كه از سه سكوي دريايي به اين پالايشگاه رسيده و در آنجا عمل فرآيند انجام مي شود. اين طرحها در حالي افتتاح شد كه در طول چند ماه گذشته چندين قطعنامه بر ضد كشورمان به تصويب رسيده و با تحريم هايي كه اعمال شده از ورود فناوريهاي نوين به ايران جلوگيري مي شود. بهره برداري از اين طرحها يكي از موفقيتهاي بزرگ جمهوري اسلامي ايران است كه عليرغم تحريم اقتصادي و كارشكني فراوان شركتهاي غربي و اقماري آنها صورت گرفته و گذشته از مسائل اقتصادي داراي ابعاد حيثيتي و ملي است .
در بخش ديگر ميخوانيد؛...در هفته جاري در صحنه بين المللي شاهد تداوم بحران مالي در جهان و فرو ريختن هيمنه آمريكا به عنوان سردمدار مكتب سرمايه داري بوديم كه ابعاد آن اكنون به بروز اختلافات ميان آمريكا و اروپا گسترش يافته است . درحاليكه كارشناسان نسبت به عميق تر شدن بحران مالي در جهان كه منشا آن آشفتگي مالي ناشي از سياستهاي سلطه طلبانه آمريكا مي باشد هشدار داده اند اروپائيها به تلاش افتاده اند تا آمريكا را به تقبل بخشي از تاوان اين بحران وادار سازند. در اين زمينه ساركوزي رئيس جمهوري فرانسه اوايل هفته جاري در سفر به نيويورك از قصد اتحاديه اروپا براي تشكيل يك اجلاس اضطراري سران با آمريكا در ماه آينده خبر داد.
بوش رئيس جمهور آمريكا هر چند در ديدار با ساركوزي به طرح اتحاديه اروپا روي خوش نشان داد ولي بسياري از مقامات اقتصادي آمريكا معتقدند بوش طرح اروپا را نخواهد پذيرفت . بوش با تاكيد بر اينكه بحران پولي جهان در كوتاه مدت و در آينده نزديك قابل رفع نيست به طور غيرمستقيم به اروپائي ها گوشزد كرد كه اميدي به آمريكا براي كمك به حل بحران هاي اقتصادي كشورهايشان نداشته باشند.
در همين زمينه آمده است؛...در اين حال گوردون براون نخست وزير انگليس نيز خواستار اصلاح جدي در ساختار مالي جهان شد. اين اولين نشانه هاي آشكار از شكاف ميان اروپا و آمريكا بر سر رهبري آمريكا بر اقتصاد سرمايه داري جهان محسوب مي شود. اروپائيها اكنون خود را در موقعيتي مي يابند كه مي بايست ناخواسته تاوان و خسارات ناشي از اشتباهات و سياستهاي استعماري و بي تدبيري هاي آمريكائيها را بپردازند. خشم اروپا ناشي از آن است كه آمريكائيها نه تنها باعث وارد آمدن خسارات سنگين به بنيه مالي و اقتصادي اروپا شده اند بلكه از مطلع ساختن اروپائيها از بحران جاري خودداري ورزيدند درحاليكه بنابه گزارش منابع آمريكايي كاخ سفيد از مدتها قبل از وقوع طوفان مالي آگاه بوده است.
در بخش ديگر ميخوانيد؛...تشديد مخالفتها با امضاي پيمان امنيتي بغداد ـ واشنگتن ديگر رخداد مهم هفته جاري بود. اين مخالفت ها آنچنان گسترده شده است كه سرنوشت اين پيمان استعماري را كاملا به بن بست كشانده است . روز شنبه گذشته صدها هزار نفر از مردم عراق به دعوت مقتدي صدر روحاني متنفذ عراقي و مسئول تشكل جريان صدر به خيابانها ريختند و با سردادن شعارهاي ضد اشغالگري و آتش زدن آدمك هاي بوش و رايس مخالفت قاطع خود را با امضاي پيمان مذكور به جهانيان اعلام نمودند. در اين گردهمايي كه پنج كيلومتر طول داشت پيام مقتدي صدر خوانده شد كه به دولت و مجلس عراق هشدار داده است اين توافقنامه را نپذيرند زيرا باعث بي آبرويي دولت و ملت عراق خواهد شد و لكه ننگي بر پيشاني امضا كنندگان آن خواهد بود. روز يكشنبه نيز ائتلاف يكپارچه شيعيان عراق كه بزرگترين تشكل سياسي عراق محسوب مي شود و هم اكنون اكثريت را در مجلس عراق دردست دارد در نشست خود با امضاي توافقنامه مخالفت كرد و خواستار تجديدنظر در مفاد آن شد. يك روز پس از آن نيز شوراي امنيت ملي عراق كه قدرتمندترين نهاد سياسي اين كشور محسوب مي شود در جلسه اي كه براي بررسي اين توافقنامه برگزار گرديد باامضاي اين توافقنامه مخالفت كرد.
تحليل سياسي هفته جمهوري ادامه داده است؛...فلسطين اشغالي نيز در هفته جاري شاهد رخدادهاي تازه اي بود. از يك سو جانيان صهيونيست موسوم به شهرك نشين ها به حملات خود به مردم كوچه و خيابان شهر « عكا » ادامه دادند. اين منطقه از مدتي قبل به ميدان تاخت و تاز و حمله يهودي هاي افراطي به فلسطيني ها تبديل گرديده كه به كشته و زخمي شدن شماري فلسطيني منجر شده است . اين حملات با حمايت هاي پنهان نيروهاي امنيتي اسرائيلي صورت مي گيرد و هدف از آن در تنگنا قرار دادن جمعيت فلسطيني براي كوچ از اين منطقه است تا آنجا يكدست يهودي نشين شود.
تحول ديگر ناتواني « ليوني » رهبر جديد حزب « كاديما » براي تشكيل دولت بود ليوني دو هفته مهلت داشت كه كابينه خود را تشكيل دهد كه اين مهلت بدون نتيجه پايان يافت . اين موضوع نشانه ديگري از بحران عميق داخلي در صحنه سياسي رژيم صهيونيستي و تزلزل در اركان حاكميت اين رژيم است .
در بخش پاياني ميخوانيد؛...جامعه صهيونيستي پس از آنكه به جهانيان مشخص شد ابهت و قدرت اين رژيم پوشالي است به شدت اعتماد به نفس را از دست داده اند. اعترافات اولمرت نخست وزير مستعفي اسرائيل و پس از آن ليوني مبني بر اينكه « تشكيل اسرائيل بزرگ » يك رويا بيش نبوده و اسرائيلي ها بايد براي بقا از بخشي از سرزمين فلسطين عقب نشيني كنند هيچ علتي به جز سرخوردگي و ياس صهيونيستها نسبت به آينده خود ندارد. اكنون صهيونيستها به تدريج به واقعيت موجود مبني بر اضمحلال تدريجي اين رژيم اعتراف مي كنند و مي كوشند خود را با شرايط جديد وفق دهند.
دنياي اقتصاد
«دفعه بعد با پول نفت چه كنيم؟» عنوان سرمقالهي روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم مهدي نصرتي است كه در آن ميخوانيد؛سال قبل هنگامي كه رييسجمهور جلسهاي را با جمعي از 57 اقتصاددان منتقد ترتيب داد، با طرح يك سوال قديمي توانست موضع هماهنگ آنان را دچار اختلاف كند. اين سوال كه شما بگوييد با پول نفت چه كنيم؟
به اين ترتيب هر يك از اقتصاددانان پاسخي متفاوت براي اين سوال داشتند كه كاملا طبيعي است. اين روزها با تداوم روند نزولي قيمت نفت و روند صعودي كسري بودجه دولت، شايد چنين سوالاتي ديگر موضوعيت نداشته باشد! حسن ماجرا در اين است كه حالا با افت شديد درآمدهاي نفتي ميتوانيم در يك فضاي علمي و به دور از احساسات به اين سوال بپردازيم كه دفعه بعدي كه مجددا نفت گران شد، با پول نفت چه كنيم!
ريشه اصلي اين سوال به اين موضوع برميگردد كه اين درآمدها حاصل از عملكرد طبيعي اقتصاد نيست؛ همانند اينكه به فرزند خردسالي ناگهان دارايي زيادي به ارث برسد. اقتصاد ايران نيز همانند يك كودك نابالغ است كه ثروت نفت را از مادر زمين به ارث بردهاست. در حالي كه اين سوال براي يك فرد كارآفرين مطرح نيست و او به خوبي ميداند كه با حاصل كار خود چه كند.
علاوهبر عامل فوق، بايد در نظر داشت كه مالكيت و اختيار اين درآمدها با دولتها است و عملكرد دولتها انواع ناكارآييها از جمله عملكرد غيراقتصادي، فساد، تلاش در جهت برنده شدن در انتخابات و مواردي از اين قبيل را با خود به همراه دارد.
مشكلات ناشي از درآمدهاي بادآورده، منحصر به ايران نميشود. هنگامي كه هلنديها با درآمدهاي ارزي حاصل از صادرات گاز مواجه شدند و سپس مشكلات و عواقب هزينه كرد ناصحيح اين منابع را ديدند، نام بيماري هلندي بر سر زبانها افتاد. اما اين بيماري حداقل در چندين قرن پيش هم مشاهده شده بود؛ يعني زماني كه اسپانياييها با غارت منابع مستعمرات خود، ثروت عظيمي را روانه كشور خود كردند و تا سالها پس از آن گرفتار عواقب اين ثروت بادآورده شدند.
اما همزمان با طرح اين سوال، گرفتاريهاي ديگري نيز گريبانگير اقتصاد كشور است. بنگاههاي اقتصادي با كمبود نقدينگي مواجهند و در عين حال به دليل تحريمهاي مالي، دسترسي به منابع مالي خارجي بسيار دشوار است.
با مشاهده همه اين گرفتاريها، راهحلي كه به ذهن ميرسد، اين است كه مازاد درآمدهاي ارزي به صورت وامهاي ارزي در يك محيط رقابتي و با نرخهاي بينالمللي و حتي بالاتر به بنگاهها و صنايع داخلي اعطا شود. به اين ترتيب از يك طرف از تبديل دلار به ريال و افزايش تورم جلوگيري ميشود و در عين حال تاحدي مشكل كمبود منابع ارزي شركتهاي داخلي حل ميشود. ضمن اينكه اعطاي وام با نرخهاي بالاتر از نرخهاي جهاني، از ايجاد مازاد تقاضا براي دريافت وامهاي ارزي جلوگيري ميكند و تنها بنگاههاي با كارآيي بالا متقاضي چنين وامهايي خواهند بود. در نهايت نيز بازپرداخت اصل و سود وامها موجب ميشود كه نه تنها منابع ارزي ناپديد نشوند، بلكه پس از چندسال كشور داراي صندوقي است كه از محل دريافت سود وامهاي اعطايي داراي سوددهي است.
اما دو مشكل عمده بر سر راه اين پيشنهاد وجود دارد: اول اينكه احتمال اينكه چنين وامهايي به جاي بنگاههاي خصوصي، نصيب بنگاهها و صنايع دولتي و شبه دولتي شود، بسيار زياد است. دوم اينكه احتمال ميرود بنگاههاي فوقالذكر از پرداخت اصل و فرع وامهاي دريافتي خودداري كنند!
براي حل اين دو مشكل مهم شايد بتوان عامليت پرداخت اين وامها را به بانكهاي خصوصي واگذار كرد. بانكهاي خصوصي بر مبناي منطق اقتصادي و سودآوري رفتار ميكنند؛ بنابراين از يك طرف اجباري به تن دادن به درخواست شركتهاي دولتي و شبه دولتي ندارند و از طرف ديگر احتمالا ميتوانند تضمينهاي لازم را براي تضمين بازپرداخت وامها اخذ كنند.
سرمايه
«عبور موج بيكاري از سد هشدار كارشناسان» عنوان سرمقالهي روزنامهي سرمايه به قلم احمد ميدري است كه در آن ميخوانيد؛طي روز هاي اخير شاهد اظهارات وزير كار و امور اجتماعي مبني بر دونرخي شدن مجدد نرخ بيكاري بوديم. او پيشتر نيز پيش بيني كرده بود در صورت تداوم سياست هاي انقباضي بانك مركزي، اقتصاد ايران دچار «ركورد تورمي» مي شود. در اين خصوص بايد يادآور شد در حال حاضر اقتصاد ايران وارد دوره اي از«ركود تورمي» شده و در تشخيص اين موضوع اختلاف نظري وجود ندارد. اقتصاددانان ركود و بيكاري را به طور نسبي قبول دارند و همچنين تشديد تورم را كه روايت رسمي آن در شهريور ماه 30 درصد اعلام شد،كارشناسي مورد ترديد قرار نداده است.
حال اين سوال مطرح است كه راه حل اين ركود تورمي و افزايش مجدد نرخ بيكاري چيست. آيا پرداخت تسهيلات و منابع بانكي مي تواند كشور را از اين وضعيت خارج كند؟
سياست هاي انبساطي بانك مركزي هرگز راه حل مناسبي براي موضوعات مطروحه نيست و اين راه حل شتابزده ابعاد مساله را گسترش مي دهد. موج بيكاري فزاينده اي كه در راه است به دليل ركود نسبي بازار ساخت وساز و خيل عظيم كارگران بيكار ساختماني كه سهم بسزايي در ضريب اشتغال كشور دارند، دور از انتظار نبود. در نتيجه بايد توليد و فضاي كسب وكار را بهبود بخشيم كه هم قيمت ها تثبيت شود و هم بيكاري كاهش يابد. افزايش اعتبارات بانكي شايد مشكلات نقدينگي بنگاه هاي توليدي و صنايع را كاهش دهد اما با توجه به عدم نظارت و نيز جذابيتي كه در منابع غيرتوليدي وجود دارد، اين منابع وارد جرياني غير از توليد مي شود، به گونه اي كه علاوه بر دامن زدن به تورم فزاينده مشكل بيكاري نيز حل نمي شود. در عين حال به محض اينكه بانك ها روند پرداخت تسهيلات را افزايش دهند، سير صعودي اين پرداخت ها به سمت بخش بازرگاني و خريد و فروش مسكن هجوم مي برد. نتيجه سياست هاي انبساطي پولي دولت كاهش بيكاري در اقتصاد نخواهد بود بلكه منجر به تشديد تورم در كشور خواهد شد.
در چند سال گذشته بسياري از منابع به سيستم بانكي عودت داده نشده و تاخير در تاديه مطالبات بانكي براساس گزارش هاي بانك مركزي 13 درصد افزايش داشته است. برخي كارشناسان معتقدند افزايش مطالبات بانكي سررسيده شده خطر بحران بانكي را مي تواند دنبال داشته باشد. تا قبل از بانكداري خصوصي خطر بحران بانكي در كشور وجود نداشت اما با توجه به بحران اخير بانكي كه دامنگير كشورهاي اروپايي و آمريكايي شده مشكلات عديده در كشور و افزايش پرداخت تسهيلات بانك ها خطر رخ دادن اين بحران براي بانك هاي كشور را نيز ايجاد كرده است. بانك مركزي كه وظيفه و رسالت آن حفظ نظام بانكي كشور است بايد اين وظيفه را انجام دهد و وزارت كار براي خروج بنگاه ها از ركود خواهان نظارت بر سيستم بانكي است. اين امر در تغيير رئيس بانك مركزي نيز به طرز محسوسي موثر بود.
در هرحال بايد مراقب اين باشيم كاهش نظارت، بحران را دامن نزند. كاهش بيكاري راه حلي جز برطرف كردن موانع توليد و فراهم كردن محيط كسب و كار بهتر ندارد. تا زماني كه موانع ايجاد كسب و كار در كشور برطرف نشود از طريق تزريق منابع بانك ها مشكل بيكاري در كشور حل نمي شود. دولت بايد بيش از پيش در فراهم كردن شرايط و محيط كسب وكار مناسب بكوشد تا هم ركود و هم تورم را مهار كند.
آفتاب يزد
«هم هم !» عنوان سرمقالهي روزنامهي آفتاب يزد است كه در ابتداي آن ميخوانيد؛در سال هاي اخير، ايرانيان عادت كردهاند تا از جلسات مشترك و حضوري اصولگرايان، تعارفات همگرايي را بشنوند و در تريبونهاي يكطرفه آنان انتقادهاي فزاينده و بعضاً كم سابقه! البته با كمي دقت در آن تعارفات و اين انتقادها، ميتوان تشخيص داد كه سوژههاي انتقاد به واقعيت نزديكتر است. در عين حال، بسياري از اصولگرايان هنوز تلخيهاي دوران اغماي خود – حاكميت اصلاح طلبان – را فراموش نكردهاند لذا تلاش گستردهاي صورت داده و ميدهند تا عوامل اختلاف را كم اهميت بدانند و مباني اتحاد در جناح خويش را بسيار قوي جلوه دهند. اما اكنون به نظر ميرسد نزديك شدن به انتخابات رياست جمهوري، افشاي اختلافات را اجتناب ناپذير كرده است.
در ادامه سرمقاله ميخوانيد؛...حدود چهار ماه قبل رئيسجمهور بـه منـاسبـت سومين سالگرد انتخاب خود، اجراي طرح تحول اقتصادي و پرداخت يارانه نقدي را به مردم بشارت داد. بلافاصله نمايندگان مجلس، كميسيون ويژهاي تشكيل دادند تا رئيسجمهور بداند بدون اخذ موافقت قوه مقننه، نميتواند بعضي برنامههاي طـراحـي شـده بـراي سـال پـايـاني مسئوليت خود را اجرا كند. رئيسجمهور هم در گام اول از طريق برخي زيردستان و پس از آن شخصاً به مجلس پاسخ داد كه
امـا همـزمـان بـا تبادل تعارفات زيبا براي اثبات همگرايي اصولگرايان و همكاري آنان با يكديگر، انتقادهاي متقابل در موضوع تحول اقتصادي، جديتر شده و مرزهاي تعارف را پشت سرگذاشته است! در همين زمينه تعدادي از عناصر اصلي اقتصادي در مجلس، مستقيماً رئيس جمهور را مورد انتقاد قرار دادند كه رئيس كميسيون اقتصادي مجلس در اين زمينه از رئيس جمهور سوال كرد كه مگر پول مخفي در اختيار دارد كه مجلس از آن بيخبر است؟ وي سپس به رئيس جمهور توصيه كرد كه رئيس جمهور هم در فاصله كوتاهي از طرح اين انتقادها، فرصت سفر به گيلان را غنيمت شمرد و به منتقدان خود اينگونه پاسخ داد: !
البته در ماههاي اخير، نمونههاي متعدد ديگري از تعارفاتو انتقادهاي دروني اصولگرايان وجود داشته است كه ميتواند براي مردم نگرانكننده باشد. زيرا اكثريتي از مجلس اصولگرا ضمن ابراز ترديد نسبت به قانوني بودن بعضي اقدامات دولت، نگراني خود را از پيامدهاي دراز مدت اين تصميمات اعلام مينمايند. در مقابل، رئيـسجمهـور و همكـاران او، برخي مشكلات فعلي را ناشي از مانعتراشيهاي مجلس در برابر برنامههاي دولت ميدانند و در اين ميانه، مردم بايد پرداختكننده هزينههايي باشند كه دولت اصولگرا، مسئوليت آن را متوجه مجلس اصولگرا ميداند و متقابلاً اصولگرايان حاك�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 238]
-
گوناگون
پربازدیدترینها