تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس براى خدا دانش بياموزد و به آن عمل كند و به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمانها ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806885499




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با منيژه حكمت ، كارگردان فيلم «سه زن» فيلمساز اجتماعي حق دروغگويي ندارد


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با منيژه حكمت ، كارگردان فيلم «سه زن» فيلمساز اجتماعي حق دروغگويي ندارد
جام جم آنلاين: كارگردان فيلم «سه زن» در 45 سالگي بشدت پرانرژي به نظر مي‌رسد. صراحت او در پاسخ به سوال‌ها و تن دادن به يك ديپلماسي ظريف كه در رفتار برخي فيلمسازان كم‌حوصله و مغرور ايراني وجود ندارد؛ چيزي است كه باعث مي‌شود نتيجه گپ و گفت او با خبرنگاري كه خيلي هم طرفدار فيلم نيست، به مصاحبه‌اي نسبتا خواندني تبديل شود.


منيژه حكمت خود را تهيه‌كننده‌اي مي‌داند كه كارگرداني برايش بيشتر عشق است و با اين توصيف فيلمسازي او تنها يك دليل دارد و آن اين است كه برخي موضوع‌ها براي او «مساله» است و نسبت به آنها دغدغه دارد و دوست دارد اين دغدغه‌ها را در قالبي به نام سينما مطرح كند زيرا معتقد است «سينما قالب و هنري است كه مي‌تواند هر كاري بكند».

او از فيلمسازان زني است كه در سينماي ايران به شكل حرفه‌اي فعاليت مي‌كنند و بسختي به تعداد انگشتان 2 دست مي‌رسند. فيلم دوم او با نام سه زن با ساخته اولش، «زندان زنان» تفاوتي جدي دارد.

اين بهانه مناسبي براي گفتگوست؛ در ساختماني در حوالي ميدان هفت تير و در جايي در طبقه دوم اين ساختمان كه دفتر اين فيلمساز واقع شده و در طبقه سوم به دليل تعميرات اساسي كه در جريان است، سر و صداي فراواني به گوش مي‌رسد و هر لحظه اين احتمال وجود دارد كه خراب شدن سقف بر سر مصاحبه‌كننده و مصاحبه‌شونده، پاياني دراماتيك براي اين مصاحبه رقم بزند!

حكمت معتقد است دومين ساخته‌اش فيلم درباره فرش ايراني و هويت تاريخي اين سرزمين است، اما در فيلمش از همه چيز تكه‌اي وجود دارد. از امامزاده گرفته تا نوعي كشف و شهود و يك گروه موسيقي زيرزميني. ادامه حرف‌ها را در اين مصاحبه بخوانيد.

شما از جمله فيلمسازان موسوم به سينماي بدنه هستيد. چنين فيلمسازاني معمولا در ساخته‌هاي خود به دنبال سوژه‌هايي هستند كه مخاطب از آن انتظار تعبير و تفسير خاصي ندارد و معمولا با هدف سرگرمي به تماشاي آن مي‌آيد. اين فيلمسازان معمولا با ديدن بازيگران حرفه‌اي بر پرده سينما به ديدن آن فيلم مي‌روند؛ اما فيلم سه زن براي من به عنوان يك مخاطب ساده نه شبيه ديگر فيلم‌هاي سينماي بدنه است و نه به فيلم‌هايي شباهت دارد كه من با حضور پگاه آهنگراني و نيكي كريمي انتظار ديدن آن را دارم.

من به ماجرا اين جوري نگاه نمي‌كنم. من سينما را صنعت مي‌دانم و معتقدم سينما بايد گيشه داشته باشد و مردم به سينما بروند اما در كنار اين مساله، فيلمساز نگاه خاص و دغدغه‌اي هم كه دارد كه بايد آن را با چيدمان درست در فيلم خود ارائه بدهد. البته ممكن است برخي چيزها مربوط به سليقه باشد و مخاطب فيلم را دوست نداشته باشد.

من بابت اين مساله از مخاطباني كه در چنين شرايط سختي از نظر اقتصادي، بابت ديدن اين فيلم بليت خريده‌اند و حالا فيلم به مذاق آنها خوش نيامده، عذرخواهي مي‌كنم. اما من به اين سينما اين گونه نگاه نمي‌كنم.

فيلم سه زن نگاه تاريخي من به اين سرزمين و سه نسل از زنان اين سرزمين است. البته من هيچ گاه ادعايي در اين زمينه نداشته‌ام، اما هميشه سعي كرده‌ام به موضوع‌هاي فرهنگي نگاهي ويژه داشته باشم. البته خيلي سخت است كه فيلمساز بخواهد تفكر و دغدغه‌هاي خود را در يك اثر سينمايي و در بستري واقعي به تصوير بكشد.
وقتي بخواهيم حرفي بزرگ و سخت بزنيم، اين چيدمان كمي سخت است؛ چراكه شنيدن اين حرف براي تماشاچي امروز سينما كه در اين چند سال به فيلم‌هايي ساده عادت كرده، خيلي مشكل است؛ اما من به دليل اين كه نگران ملت و سرزمينم هستم، به سراغ اين سينما مي‌آيم.

مي‌خواهيد بگوييد شما با فيلمسازي در قد و قواره يك ناجي ظاهر شده‌ايد؟

اصلا قصد ندارم چنين حرفي بزنم. رسالت من بيان يك مطلب است. البته سعي مي‌كنم اين بيان شكلي هنرمندانه و زيبا داشته باشد، اما من ناجي نيستم.

دغدغه‌هايي كه شما به آن اشاره مي‌كنيد، در ميان فيلمسازان سينماي بدنه كه شما هم به آن تعلق داريد، طرفداري ندارد و بيشتر از سوي سينماي دولتي و فيلمسازان اين بخش بيان مي‌شود. واقعا براي خودتان وظيفه‌اي مانند توجه به هويت ملي و سرزميني قائل هستيد؟

در چنين موردي كاملا حق با فيلمسازان سينماي بدنه است كه به سراغ ساخت چنين فيلم‌هايي نمي‌آيند. علت اين كه من به سراغ چنين موضوعي رفته ام هم چيزي جز اين نمي‌تواند باشد كه عقل من پاره سنگ برداشته است! بخش قابل توجهي از اين فيلم در خيابان‌هاي تهران ساخته شده و حتي مخاطب عادي هم مي‌تواند حدس بزند كه كار كردن در شهر چقدر سخت است!

در اين فيلم تصوير دقيقي هم از شهر تهران ارائه مي‌شود؛ اما وقتي من اين فيلمنامه را به بخش سينمايي شهرداري دادم، بعد از يك ماه و نيم معطلي و بدون هيچ جوابي اعلام كردند حاضر به مشاركت نيستند. اين مساله در شرايطي مطرح شد كه از يك سو شهرداري از فيلم‌هاي ديگر سينماي ايران با كمك‌هاي بالا حمايت مي‌كند و از سوي ديگر، بي‌هيچ دليلي به چنين فيلمي كه در آن تصوير خوبي هم از تهران ارائه شده، توجه نمي‌كند.

البته اين كمك‌ها نوش جان فيلمسازاني باشد كه مورد حمايت شهرداري قرار مي‌گيرند، ولي اميدوار بودم اين دغدغه من هم كه با سرمايه شخصي به سراغ چنين موضوعي رفتم درك شود، اما احساس مي‌كنم خيلي‌ها دوست ندارند فيلمسازان به سراغ دغدغه‌هاي هويتي و فرهنگي بروند، چون ممكن است اين نوع سينما به دليل اين كه ممكن است تاثيرگذار باشد و مخاطب را به فكر وادار كند، مشكلاتي ايجاد كند!

شايد دوست ندارند شما چنين فيلم‌هايي بسازيد.

فيلمسازي من درباره موضوعي خاص به كسي ارتباطي ندارد. من فيلمسازي ايراني هستم و دوست دارم چنين فيلمي بسازم. نهايت اين است كه ضرر مي‌دهم، ولي حرفم را مي‌زنم.

حدود 2 سال پيش فيلم «فرش ايراني» با حضور 15‌ كارگردان و با موضوع فرش ساخته شد. در آن زمان به شما هم پيشنهاد ساخت اين فيلم داده شد؟

خير. من هيچ وقت در فهرست اين پيشنهادها نيستم.

تمايل نداشتيد شما هم يكي از كارگردان‌هايي باشيد كه درباره فرش ايراني فيلم مي‌سازند؟

زماني كه فيلمنامه سه زن را مي‌نوشتم، حدود 9 ماه تحقيق كردم تا به اين نكته برسم كه پرداختن به فرش مي‌تواند دستمايه مناسبي براي فيلمي باشد كه قصد دارد به مساله هويت ايراني بپردازد. در آن زمان شناخت فراواني هم از فرش داشتم. ولي آن فيلم‌ها فقط براي دوستان بود كه البته خيلي از آنها در حكم استادان من هستند.

اگر ساخت يكي از آن اپيزودها به شما سفارش داده مي‌شد، مي‌توانستيد پيام اصلي فيلم سه زن را در قالب آن منتقل كنيد؟

خير. چون موضوع آن فيلم منحصرا درباره فرش بود، اما موضوع فيلم من گنده‌تر از اين حرف بود.

از فيلم شما حمايت مالي هم شد؟

در دوره آقاي عرب سرخي كه معاون وزير بازرگاني بودند، 20 ميليون تومان كمك به اين فيلم تصويب شد كه بعدها پرداخت شد. البته فضاهاي مورد نياز هم در اختيار ما قرار گرفت كه جاي تشكر دارد، اما كمكي بيش از اين نشد.

فيلم شما چند موضوع مشترك دارد و يك نخ تسبيح به اسم فرش اين رويدادها را به هم وصل مي‌كند. به نظر مي‌رسد با اين ساختار سه زن فيلمي تبليغاتي است كه قدرت جلب توجه بيشتري را داشت.

من دغدغه‌هاي خودم را در اين فيلم مطرح كردم. اين فيلم قصه 3 نسل مختلف و متفاوت است. بحث من در اين فيلم پرداختن به نسل خودم و به چالش كشيدن اين نسل و بعد پرداختن به نسل جوان است.

فيلم دغدغه شخصي خودتان است؟

فيلم سه زن دغدغه شخصي نيست. منظورتان اين است كه من مينو هستم؟

بله.

وقتي كسي فيلمي مي‌سازد و قرار است گروه يا طبقه‌اي از اجتماع را نقد كند، حتما به نتيجه‌اي درباره آن موضوع و آن گروه رسيده است. من درباره نسل خودم به يك نتيجه‌اي رسيده‌ام كه مي‌توانم نمايندگي اين نسل را در فيلم خودم بگذارم. اين نسل به دليل آرمانخواهي و خيلي ويژگي‌هاي ديگر ادعاي زيادي دارد، اما حافظه تاريخي ندارد و نمي‌تواند با نسل جوان امروز ايران درست ارتباط برقرار كند. اين نسل هر ايرادي دارد، مشكل نسل من است و هر اشكالي در نسل جوان وجود دارد، به دليل مشكلي است كه نسل من داشته است.

نسل شما را در فيلم مينو نمايندگي مي‌كند و همه چيز تمام است و به اندازه همه عمرش كتاب خوانده است.

اين نسل همه چيز تمام نيست. اگر اشاره شما به توصيفي است كه پگاه از مادر خود ارائه مي‌كند، بايد بگويم اين توصيف در واقع نگاه تمسخرآميز نسل جوان به نسل گذشته است.

واقعا؟

بله. پگاه اصلا اين تعريف‌ها را جدي نمي‌گويد و مادرش را مسخره مي‌كند.

اما چيزهايي از اين توصيف پگاه در مينو مي‌بينيم كه او را واجد اين ويژگي مي‌كند.

نسلي كه مينو نماينده آن است كتابخوان است، مسووليت‌پذير است، روشنفكر است، فعال است؛ اما يك مشكل جدي دارد و آن اين كه حافظه تاريخي ندارد. اگر اين نسل گذشته خود را درست ديده بود، مي‌توانست حركت رو به آينده خود را به سمت جلو به شكل درستي ترسيم كند. اما اين نديدن درست گذشته باعث شده اين نسل به جايي برسد كه حافظه و گذشته خود را در آن زيرزمين پر گرد و خاك پيدا كند و اين خيلي بد است. مينو آنقدر با نسل جوان فاصله دارد كه ديگر جاي نگراني است و اين مساله خطرناك است.

در فيلم درباره نسل جوان تفكيكي هم قائل شده‌ايد و چهره‌هاي متفاوتي از آن را به نمايش گذاشته‌ايد. مثلا شخصيتي مانند پگاه در داستان حضور دارد كه آدمي بي هدف است، اما جوان‌هايي هستند كه دنبال كشف آثار باستاني هستند يا گروهي ديگر از جوانان در زير زمين خانه موسيقي مي‌سازند.

نمي‌توانيم جوان ايراني را به شكل تك‌بعدي ببينيم. جوان ايراني لايه‌هاي مختلفي دارد. برخي از آنها در دانشگاه نمايشگاه عكس برگزار مي‌كنند. برخي از آنها زمين را مي‌كاوند تا از دل آن چيزي در بياورند. لايه‌هاي ديگري هم از اين نسل در فيلم است. حالا اين شخصيت‌ها در تقابل با هم رفتارهاي گوناگوني دارند. مثلا فردي كه علاقه‌مندي زيادي به فلسفه دارد، در زمان تصميم‌گيري نمي‌تواند درست تصميم بگيرد.

آن يكي در زير زمين دارد كار خودش را انجام مي‌دهد، اما شايد ويژگي مشترك آنها اين باشد كه همه از چارچوب خانه بيرون زده‌اند. يكي به زير زمين پناه برده، يكي در روستاها هويت تاريخي كشورش را جستجو مي‌كند. موضوع اصلي اين است كه هر كدام به نوعي سرگردان هستند و خودشان شرايطي را براي زندگي خود ايجاد كرده‌اند و جايي به گذران زندگي مشغول هستند.

در نهايت هم خودشان راه خودشان را پيدا مي‌كنند.

بله و در اين كشف و شهود من هم به عنوان فيلمساز «به زور» ميراث فرهنگي كشور را پشت اتومبيل آنها قرار مي‌دهم و مي‌گويم بايد آن را با خودشان ببرند.

چرا همين حرف‌ها را در يك فيلم سرراست و ساده ارائه نكرديد؟

به چه شكل؟

مثل همان فيلم زندان زنان كه هم فيلم راحتي بود و هم اين كه حرف‌هاي خاص خودش را هم داشت. سه زن فيلم چندان متعارفي نيست.

قرار نيست من هم براساس سليقه تماشاچي عمل كنم. چون سليقه تماشاچي را آنقدر تقليل دادند كه اجازه نمي‌دهند بعد از خروج از سينما 10 دقيقه به فيلم فكر كند. يك نوع خاصي از سينما وجود دارد كه من به آن بشدت اعتقاد دارم. فيلم راحت‌الحلقوم ساختن كه كاري ندارد. من شاخصه‌هايي در فيلمسازي‌ام دارم. مثلا وقتي به شهر تهران مي‌آيم، مي‌خواهم اين شهر را به شكلي كامل در فيلم خودم نشان بدهم.

اين كه اين آدم‌ها چه كساني هستند و در اين فضا چه مي‌خواهند، چه مناسباتي در دل اين شهر وجود دارد؟ و... سوال‌هايي است كه دوست دارم مطرح كنم و به آن پاسخ بدهم. مسائل من اين است و من نمي‌توانم به دليل رسالتي كه براي خودم قائل هستم براساس سليقه مخاطب عمل كنم. هميشه هم سعي مي‌كنم فيلمي سينمايي بسازم كه حرف‌هايم در آن مطرح شود و ساختار درستي هم از نظر سينمايي داشته باشد.

اما فيلم زندان زنان فيلمي بود كه در آن همين دغدغه‌ها مطرح مي‌شد و با اين كه ساختار ساده‌اي داشت، براي مخاطب هم جاي فكر باقي مي‌گذاشت، اما در سه زن يك جور پراكندگي و آشفتگي حس مي‌شود.

ساخت فيلمي مانند زندان زنان خيلي ساده است. يك زنداني و يك زندانبان كه با هم پير مي‌شوند و وقتي به هم مي‌رسند، ديگر خيلي دير شده، كل حرف اين فيلم است؛ اما حرف فيلم سه زن خيلي عميق‌تر و نگراني آن خيلي بزرگ‌تر است. اگر ما بتوانيم اين نگراني را باز و حل كنيم، ديگر نه زندان زنان داريم و نه خيلي از ناهنجاري‌هاي ديگر بروز مي‌يابد و در آن صورت مي‌توانيم در صلح و دوستي با هم زندگي كنيم.

من هميشه در مسيري گام برمي‌دارم كه به يك سينماي متفكر برسد. من به عنوان تهيه‌كننده ساخت فيلم پرفروش برايم سخت نيست. البته من فيلم را براي تماشاچي مي‌سازم نه براي قرار دادن در كمد خانه‌ام، اما شرايطي را مطرح مي‌كنم كه براساس تعريف من از سينماست و نتيجه آن هم فيلمي مانند سه زن است كه اين هم نوعي از سينماست.

اين جور فيلمسازي با اين سبك روايت و حضور چند شخصيت و روايت موازي ماجراها تا چه حد تحت تاثير سليقه و مد روز فيلمسازي است؟ ما در اين سال‌ها از اين نوع فيلم‌ها خيلي ديده‌ايم.

اين نوع فيلمسازي خيلي سخت است. اما من با اين نيت كه اين نوع فيلمسازي مد روز است، سراغ اين كار نرفتم. البته الان اين نوع فيلمسازي مد نيست، بلكه مد روز فيلم‌هاي ساده‌اي است كه من اسم راحت‌الحلقوم را براي آنها گذاشته‌ام كه هيچ چيزي به مخاطب خود نمي‌دهد.

اگر فيلم شما با اين نگاه بخشي از مخاطب خود را از دست بدهد؟

فكر مي‌كنم مخاطب ايراني مي‌داند چه محصولي را انتخاب مي‌كند و فروش رو به افزايش فيلم هم نشانه اين است كه فيلم مخاطب خود را پيدا كرده است. فيلم من در شرايطي پخش شد كه نه سينماها و نه تيزرهاي فيلم رقيب را دارد و با هيچي به ميدان مبارزه مي‌رود، اما نتيجه مي‌گيرد. برخلاف فيلم‌هاي ديگر فيلم من تيزر 5 دقيقه‌اي و مجاني ندارد و تيزرهاي ديگرش هم خيلي محدود است.

چرا ندارد؟

به من چيزي ندادند. البته نامه‌اي نوشتم و اميدوارم زودتر به من جواب بدهند تا فيلم 3 زن نيز از اين امكان برخوردار شود. نتيجه نشست‌هايي هم كه مدتي پيش با مسوولان اداره كل بازرگاني سيما داشتيم به جاي خوبي رسيد اما اين امكانات هنوز به فيلم من تعلق نگرفته است. در همين شرايط آنونس فيلم‌هاي بعضي از همكاران به شكل ساعتي و در قالب آنونس پخش مي‌شود، اما تيزر فيلم من 20 ثانيه است و نمي‌توانم حتي 3 بازيگر را هم معرفي كنم و به محض اين كه ديالوگي مي‌گويند، تمام مي‌شود و من براي هر بار پخش اين تيزر بايد 3 ميليون تومان بدهم. حالا آيا فيلمي كه به هويت تاريخي اين كشور مي‌پردازد، بايد اين‌گونه مورد بي‌مهري قرار گيرد؟ آيا نگاه فيلم به ايران نگاه ناسالمي است و دغدغه آن كوچك است؟

در عنوان‌بندي فيلم، نام 2 سرمايه‌گذار ذكر شده است. آنها دغدغه بازگشت سرمايه خود را دارند؟

هر كسي كه مي‌آيد و پولي براي فيلم مي‌گذارد، دغدغه بازگشت سرمايه دارد.

اما بعضي‌ها عاشق كار هنري هستند.

نه، چنين چيزي نيست. اين افراد لطف مي‌كنند و مي‌آيند در سينما سرمايه‌گذاري مي‌كنند. خود من هم دغدغه بازگشت سرمايه دارم و اگر پول من برنگردد، امكان فعاليت بعدي را ندارم. وقتي پروانه ساخت مي‌گيرم، بايد يك سال بدوم تا بودجه فيلم را تامين كنم و وقتي بودجه فيلم را تامين مي‌كنم، واقعا انرژي ساخت فيلم را ندارم. اين طور نيست كه پروانه ساخت را دو دستي به من تقديم كنند و بعد پول بي‌حسابي در اختيارم بگذارند و بگويند برو فيلم بساز. ما مثل برخي از فيلمسازان نيستيم كه شهرداري بودجه ساخت فيلم آنها را تامين كند.

ما با بدبختي فيلم مي‌سازيم. البته هر دولت و حكومتي مي‌تواند براي خودش فيلمسازاني داشته باشد و به آنها پول بدهد تا فيلم متناسب با اهداف حكومت را بسازند اما نبايد در عرصه نمايش، رقابت اينقدر ناعادلانه باشد. اين اصلا انصاف نيست. وقتي حجم زيادي از تيزر براي يك فيلم پخش مي‌شود، مردم فكر مي‌كنند حتما فيلم خوبي است و به ديدن آن مي‌روند؛ اما وقتي فيلمي بدون تيزر باشد، طبيعي است كه هيچ امكاني براي موفقيت ندارد.

فيلم من در مدت يك هفته نمايش اول خود، با رشد يك و نيم برابري بيننده مواجه مي‌شود. اگر تبليغات دهان به دهان نبود، حتما به اين فروش نمي‌رسيد. ما تماشاچي فهيم، آگاه و كسي كه اين جور سينما را دوست داشته باشد داريم، اما فيلم‌هاي مناسب نداريم.

مخاطب فيلم 3 زن از نظر شما دقيقا چه كسي است؟

از نظر من جوانان اولين مخاطبان فيلم من هستند.

اما جوان‌هاي فيلم شما نه قهرمان هستند و نه كارهاي عجيب و غريب انجام مي‌دهند.

هيچ كس قرار نيست در اين فيلم قهرمان باشد. اصلا در حالت عادي و در جامعه ما مگر جوان‌ها قهرمان هستند؟

فيلم شما عشق پر سوز و گداز هم ندارد كه جوان‌ها از آن خوششان بيايد.

مگر الان در جامعه عشق پر سوز و گداز هم داريم؟ در زمان ما اگر كسي عاشق كسي مي‌شد حاضر بود به خاطر او خودكشي كند، اما الان مگر چنين چيزي هست؟ در دوره ما عشق معنا و مفهوم داشت، اما مگر الان اين حرف معنا دارد؟

سينما كمي هم اغراق است، اما كار شما خيلي واقعي است.

من نگاهم اين است. اين سينمايي است كه دوست دارم و در زندان زنان هم چنين بود. من دوست دارم دوربين به دست بگيرم و با بازيگري مانند نيكي كريمي به ميان زندگي واقعي مردم بروم و فيلم بگيرم و در اين فيلم هر كس زندگي واقعي خودش را ببيند.

من اصلا عشق پر سوز و گداز يا اكشن و قهرمان دروغي را نمي‌فهمم. ما مگر در نسل جوان و حتي نسل من قهرمان داريم؟ اين يك نگاه كلي است. من نمي‌توانم فيلمساز باشم و ادعاي فيلمسازي اجتماعي داشته باشم و بعد دروغ بگويم. فيلمساز اجتماعي حق دروغگويي ندارد.

اما حق تخيل كه دارد.

بله، حق تخيل دارد، اما آن چيز ديگري است. وقتي فيلمنامه نوشته مي‌شود، از يك تخيل مي‌آيد، اما بستر آن آگاهي است. من هميشه سعي كردم با صداقت تمام فيلم بسازم و دروغ نگويم و اين بي‌صداقتي و دروغ و ريا در هر فيلمي كه باشد مخاطب خود را پس مي‌زند.

در فيلم شما هيچ بازيگري شبيه نقش‌هاي ديگر خود نيست و همه آدم‌ها خيلي عادي هستند.

قرار نبود در اين فيلم كسي «بازي» كند، بلكه قرار بود همه زندگي كنند. من نيكي كريمي را به عنوان يك سوپراستار كه آرايش كند و جلوي دوربين برود به اين فيلم نياوردم. در اين فيلم قرار است او يك آدم عادي باشد. او يكي از افراد جامعه و از اين خاستگاه طبقاتي با اين تفكر و از اين نسل است. در زندان زنان هم همين‌طور بود و بازيگرها زندگي مي‌كردند و البته اين كار سخت بود.

2 نقش كوتاه فيلم هم توسط آتيلا پسياني و رضا كيانيان ايفا شده است. آنها چطور به اين 2 نقش كوتاه رضايت دادند؟

اين دو بازيگر لطف زيادي به من داشتند كه حاضر به ايفاي اين نقش‌هاي كوتاه شدند. آتيلا پسياني نقش يك تكنوكرات را بخوبي ايفا كرد. رضا كيانيان هم نقش خوبي داشت كه البته بخشي از اين سكانس حذف شد.

او همسر سابق مينو است؟

نه، دوست اوست. اما به دليل حذف اين صحنه آسيب ديده است. كيانيان در نوشتن اين سكانس خيلي كمك كرد.

چرا اين فيلم را با نابازيگر نساختيد؟

عمدا اين كار را نكردم تا اين فيلم شبيه كارهاي ديگر نباشد. اينها بازيگران حرفه‌اي و مولف هستند كه حضور آنها در هر نقشي سبب مي‌شود مخاطب اين فيلم را باور كند و ساختار كار هم حرفه‌اي باشد.

آدم‌هاي فيلم شما اصلا متعادل نيستند و در يك پريشاني و گمگشتگي دست و پا مي‌زنند.

مگر همه آدم‌هاي جامعه متعادل هستند؟

چرا براي اين آدم‌هاي نامتعادل فيلم كمدي نمي‌سازيد؟

شايد روزي بسازم. اما ما واقعا آدم‌هاي پريشان‌حالي هستيم و هيچ نوع آرامشي نداريم.

اگر در اين فيلم مي‌خواستيد به كسي حق بدهيد، به چه كسي حق مي‌داديد؟

به نسل جوان.

با اين همه اشتباه و فرار از خانه و...؟

اين نسل از خانه فرار نكرده، بلكه رفته بيرون و حتما با مادرش مشكلي داشته كه رفته خانه مجردي گرفته. من نسل جوان را بسيار آگاه مي‌دانم. آنها با شرايط و مشكلات وحشتناكي كه ما برايشان رقم زده‌ايم مواجه شده‌اند، اما خيلي خوب مي‌دانند كه چگونه با اين شرايط كنار بيايند.

رضا استادي‌
 چهارشنبه 1 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 744]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن